برگزیده های پرشین تولز

تا حالا شده برای اولین بار جایی بری و حسابی برات آشنا باشه؟

.:smr:.

Registered User
تاریخ عضویت
22 آگوست 2012
نوشته‌ها
3,133
لایک‌ها
4,964
محل سکونت
tehran
دوستان عنوان یه ذره طولانی شد ببخشید

واقعا دوست دارم بدونم تا حالا شده و برای شما هم مثل من اتفاق افتاده که برای اولین بار به جایی برید که تا حالا نرفتید اما دقیقا اونجا رو به یاد بیارید ؟ یا مثلا یه عده آدم ها کلا براتون آشنا به نظر برسن ؟

برای من بار ها اتفاق افتاده


مثلا در دوران مدرسه خونه ای رو توی راه میدیدم که واقعا برام آشنا بود و هر وقت از اونجا رد میشدم حس میکردم انگار قبلا اونجا زندگی کردم


برای شما اتفاق افتاده ؟ کجا ؟ چطوری ؟
 

leo.unique

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2009
نوشته‌ها
3,150
لایک‌ها
2,717
deja vu منظورته ؟؟
 

mirbest32

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2012
نوشته‌ها
1,336
لایک‌ها
893
سن
30
محل سکونت
خاک پاک ریسیست ها

mahiye_bala

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
512
لایک‌ها
508
محل سکونت
in the sea
من بیشتر صحنه های زندگی روزمره واسم اشنا میاد ولی در مورد مکان تاحالا مواجه نشدم:دی:blink:
 

gheysar.

همکار بخش خودرو و رانندگی
همکار انجمن
تاریخ عضویت
5 فوریه 2012
نوشته‌ها
2,968
لایک‌ها
4,490
محل سکونت
Ambushed area

trian

Registered User
تاریخ عضویت
27 فوریه 2011
نوشته‌ها
2,085
لایک‌ها
2,885
اره منم موقعیکه میخوام امتحان بدم سالن امتحان و درسه خیلی برام آشنان
 

mahiye_bala

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
512
لایک‌ها
508
محل سکونت
in the sea
دقیقا منم عین شما.
چرا اینحوریه؟


اینجوری میگن لحظه هایی هستن که موقع نوشتن سرنوشت مون،واسمون اشناست چون موقع نوشتن دارای یه هوش نسبی بودیم

دروغ یا راستش نمیدونم:دی
 

hossein137

مدیر انجمن عکس و عکاسی
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan
اینجور که من فهمیدم در مورد همون تناسخ و جریان دژاوو و از این حرفاست.اصلا" یکی از عدله های بودایی ها برای تناسخ همین موضوع هست و گاهی هم با دنیاهای موازی بیان میشه.من دو تا دلیل براش شنیدم.یکی همین تناسخ هست که مربوط میشه به زندگی گذشته ی ما تو یک بدن دیگه.یعنی ما از اون زندگی قبلی(که البته خود الانمون نبودیم یه چیزی یادمون میاد).یکی هم مربوط به ضمیر ناخوداگاه یا همون دنیاهای موازی هست.یعنی ما این صحنه ها رو قبل از این تو رویا دیدیدم(چه که همین زندگی هم رویا معنی میشه.نه واقعیت!).و الان یک صحنه اش رو به یاد میاریم.یکی دیگه از نظریه ها هم مربوط میشه به زندگی همزاد ما در همین کره ی خاکی و یا جایی بیرون از زمین.
در کل مقوله ی پیچیده ای هست

چند سال پیش که دانشگاه میرفتم.یک روز تو مسیر تو یکی از کوچه های فرعی یه مسجد رو دیدم که قبل از اون دیده بودم.اون مسجد و بالکنی که بقلش بود خیلی خیلی برام آشنا بود.در صورتی که اصلا" ندیده بودمش.خیلی به مغزم فشار آوردم که بفهمم کجا و کی اون مکان رو دیدم ولی یادم نیومد.
 

3dwin

Registered User
تاریخ عضویت
4 جولای 2012
نوشته‌ها
1,054
لایک‌ها
438
محل سکونت
اونور خاک
نه تا حالا برای من اتفاق نیافتاده اما برای دیگرون چرا . چون هر کی منو برای اولین بار می بینه میگه من قبلا شما رو جایی ندیدم ؟ آشنا می زنی .
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
اگه از این بعد نگاه کنید آره واسه من اتفاق افتاده:
خیلی وقتها توی خواب مکانها و افراد و حوادثی رو میبینم که همیشه بعد از بیدار شدن از خواب از یادم میرن ولی بعدا و پس از گذشت چند سال وقتی توی همون مکان قرار میگیرم و همون حوادث رخ میدند خیلی واضح به یاد میارمش
 

amir_aloneboy77

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2012
نوشته‌ها
2,503
لایک‌ها
1,362
محل سکونت
نوشهر
آره بابا هروقتم میبینم انقدفک میکنم که اینو قبلا کجادیدم . آخرمخم به گاج میره ولی یادم نمیاد
 

tpshd

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
17 می 2011
نوشته‌ها
6,199
لایک‌ها
2,931
سن
31
محل سکونت
Teh-Run
حرف دوستان درسته!
بنده هم تو خواب میبینم و تو بیداری همون صحنه خواب پیش میاد برام!
البته کم!
و بعضی از مکان ها برام خیلی اشنا به نظر میرسن که انگار رفتم ولی هرگز عبور هم نکردم!
2سال پیش یجا کار میکردم
یه بنده خدایی بود که اصلا دین و ایمون نداشت!
خدا به راه راست هدایتش کنه ولی میگفت :
این بحث که پیش اومد گفتش این واسه روح ادمه!!!گفتیم یعنی چی؟گفت یعنی وقتی جسم کسی مرد روحش میاد تو وجود تو و اگه اون یدده باشه تو فکر میکنی قبلا دیدی
من خودمونمیتونستکم کنترل کنم.کلا خوش خنده هم هستم
بعد گفتم اونجا که من یدم تازه ساخت بود!!!!
طرف قرمز کرد.سن بالا هم بود
همه ترکیدن از خنده
ولی برام س.ال شده این قضیه چیه؟؟؟؟
 

saeed engine

محروم از فعالیت تجاری
محروم از فعالیت تجاری
تاریخ عضویت
11 دسامبر 2011
نوشته‌ها
1,356
لایک‌ها
300
خیلی زیاد . تا دلت بخاد
 

patteerr2

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2012
نوشته‌ها
481
لایک‌ها
84
نه زیاد . اتفاقها برام بیشتر طوری بوده که انگار قبلا تجربه کردم احساس کردم تکراریه .

همون عالم ذر هست منظور دوستان که ما قبلا یکبار زندگی کردیم و مردیم و بعد اومدیم این دنیا .
 

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
37
محل سکونت
Iran-Tehran
اینجور که من فهمیدم در مورد همون تناسخ و جریان دژاوو و از این حرفاست.اصلا" یکی از عدله های بودایی ها برای تناسخ همین موضوع هست و گاهی هم با دنیاهای موازی بیان میشه.من دو تا دلیل براش شنیدم.یکی همین تناسخ هست که مربوط میشه به زندگی گذشته ی ما تو یک بدن دیگه.یعنی ما از اون زندگی قبلی(که البته خود الانمون نبودیم یه چیزی یادمون میاد).یکی هم مربوط به ضمیر ناخوداگاه یا همون دنیاهای موازی هست.یعنی ما این صحنه ها رو قبل از این تو رویا دیدیدم(چه که همین زندگی هم رویا معنی میشه.نه واقعیت!).و الان یک صحنه اش رو به یاد میاریم.یکی دیگه از نظریه ها هم مربوط میشه به زندگی همزاد ما در همین کره ی خاکی و یا جایی بیرون از زمین.
در کل مقوله ی پیچیده ای هست

چند سال پیش که دانشگاه میرفتم.یک روز تو مسیر تو یکی از کوچه های فرعی یه مسجد رو دیدم که قبل از اون دیده بودم.اون مسجد و بالکنی که بقلش بود خیلی خیلی برام آشنا بود.در صورتی که اصلا" ندیده بودمش.خیلی به مغزم فشار آوردم که بفهمم کجا و کی اون مکان رو دیدم ولی یادم نیومد.
اتفاقا از نظر من فرضیه عالم ذر و همینطور تناسخ مکاتب شرقی با استفاده از این مورد اثبات شدنی نیست:)

عالم ذر که یک بحث ازلی است که اگر فرض کنیم به آن شکل تناسخیش منظور است، اصلا بسیاری از مکانها وجود نداشته اند که بخواهد ما یادمان بیاید

بحث تناسخ مکاتب شرقی هم باز از این طریق قطعا اثبات نمی شود.
چون اولا هیچ چیز مشخص و قابل ثبتی وجود ندارد که حالا ما بخوایم فرضیه به این مهمی رو باهاش اثبات کنیم
ثانیا این آشناپنداری ها صرفا باید در مورد مکانی باشد که حتما قبل از تولد شما وجود داشته باشد تا در دوره زندگی قبلی آن را دیده باشید



مواردی که علمی تر و منطقی تر است:
1- ساده ترین مورد و در عین حال عجیبترین دستگاه بدن چشم ماست که به عقیده برخی هر چیزی که می بینیم، ذخیره می شود. البته با کمک شبکه عصبی و بعد هم مغز
حالا امروز که عصر ارتباطات است و اینترنت و فیلم و سریال و مجله و روزنامه و ... باعث می شود ما روزانه صدها مکان را ببینیم که شاید بشناسیم یا نشناسیم

اما فرض کنیم این وسائل ارتباطی نیست. ما خیلی مسیرها و مکانها ممکنه بریم که اصلا به اطراف خود دقت نکنیم. ممکن است از خیابانی رد شویم و در حالیکه آن را می بینیم، اصلا ندانیم در کدام خیابان هستیم و هیچ خاطره ای از آن نداشته باشیم اما تصاویر آن در حافظه ما ثبت می شود
یا ممکن است در مدرسه یا خیابان یا مجلس عروسی و ... افرادی را ببینیم که نشناسیم. هیچ خاطره ای از آنها نداریم. ولی تصویر آنها ذخیره شده
و وقتی بعدا نیاز می شود که با آن مکان و شخص یک ارتباطی داشته باشیم، به نظرمان خیلی آشنا می آید


شاید تنها اشکالی که به مورد اول میشود گرفت اینست که ممکن است اصلا فرد یا مکان ما در کشوری بوده که هیچگاه ما به آنجا نرفته باشیم. البته هر آشناپنداری قابل قبول نیست. شاید برخی موارد فقط شباهت باشد
آشناپنداری واقعی آنجاست که یک مورد خاص از آن مکان یا شخص بدانید که امکان تکرار آن نزدیک به صفر باشد (مثلا می دانید که ساختمان نمایی قدیمی دارد ولی درون آن بازسازی و مثلا با رنگ سبز نقاشی شده)



2- برخی معتقد به این هستند که مثلا در زمانهایی مثل خوابیدن، روح انسان کمی از جسم و ماده فاصله گرفته و به مکانهای مختلف می رود و با افراد مختلف دیدار میکند
الزاما نیاز نیست زمان حال باشد
بسیاری خوابهایی دیده اند که قطعا و بدون کوچکترین تفاوتی، بعدا رخ داده...
برخی موارد کاملا استعاری بوده ولی از روی همان استعاره ها هم توانستند آینده را پیش بینی کنند

آشنا شدن با مکانها و اشخاص درخواب در مقابل دیدن آینده، امر کوچکی است


البته از یک دید میتونیم نظریه 2 رو هم در راستای همون نظریه 1 بدونیم با این تفاوت که از دو چشم متفاوت استفاده شده
اشکال مهمی نمیشه به نظریه دوم برای آشنا پنداری گرفت جز اینکه نحوه ذخیره سازی آنها در مغز ناشناخته است



3- بحث دنیاهای موازی خیلی پیچیده و ناشناخته است و صحبت از آنها در حالیکه حتی یک مورد هم ندیدیم، کمی غیر منطقیست
برخی می گویند دنیای موازی مثل سریال فرینچ، یک دنیای شبیه ماست که ممکن است در برخی تصمیمات با ما تفاوت داشته باشند(اینکه خیلی راحت با علم احتمال رد می شود)

اما برخی دنیای موازی را دنیایی محیط بر دنیای ما می دانند که خوب شاید تا حدودی قابل قبول باشد ولی اینکه چگونه به آنها برویم، خود می شود یک داستان دیگر



4- یک نظریه دیگر هم می تواند بحث بسیار جالب DNA باشد. یک چیزی شبیه همون تناسخ است که اشکالات همان بر این هم وارد است
دکتر جروم لوژن ثابت کرده است که حجم اطلاعاتي که مي توان بر روي يک رشته از DNA انسان ذخيره کرد با هزار کتاب به طور متوسط 500 صفحه يي برابري مي کند.

کافی است مقداری از حافظه پدر و مادر بر روی DNA آنها باشد و در نهایت به فرزند منتقل شود......



به هر حال می تواند همه اینها باشد یا یکی از اینها یا هیچکدام
 

.:smr:.

Registered User
تاریخ عضویت
22 آگوست 2012
نوشته‌ها
3,133
لایک‌ها
4,964
محل سکونت
tehran
اتفاقا از نظر من فرضیه عالم ذر و همینطور تناسخ مکاتب شرقی با استفاده از این مورد اثبات شدنی نیست:)

عالم ذر که یک بحث ازلی است که اگر فرض کنیم به آن شکل تناسخیش منظور است، اصلا بسیاری از مکانها وجود نداشته اند که بخواهد ما یادمان بیاید

بحث تناسخ مکاتب شرقی هم باز از این طریق قطعا اثبات نمی شود.
چون اولا هیچ چیز مشخص و قابل ثبتی وجود ندارد که حالا ما بخوایم فرضیه به این مهمی رو باهاش اثبات کنیم
ثانیا این آشناپنداری ها صرفا باید در مورد مکانی باشد که حتما قبل از تولد شما وجود داشته باشد تا در دوره زندگی قبلی آن را دیده باشید



مواردی که علمی تر و منطقی تر است:
1- ساده ترین مورد و در عین حال عجیبترین دستگاه بدن چشم ماست که به عقیده برخی هر چیزی که می بینیم، ذخیره می شود. البته با کمک شبکه عصبی و بعد هم مغز
حالا امروز که عصر ارتباطات است و اینترنت و فیلم و سریال و مجله و روزنامه و ... باعث می شود ما روزانه صدها مکان را ببینیم که شاید بشناسیم یا نشناسیم

اما فرض کنیم این وسائل ارتباطی نیست. ما خیلی مسیرها و مکانها ممکنه بریم که اصلا به اطراف خود دقت نکنیم. ممکن است از خیابانی رد شویم و در حالیکه آن را می بینیم، اصلا ندانیم در کدام خیابان هستیم و هیچ خاطره ای از آن نداشته باشیم اما تصاویر آن در حافظه ما ثبت می شود
یا ممکن است در مدرسه یا خیابان یا مجلس عروسی و ... افرادی را ببینیم که نشناسیم. هیچ خاطره ای از آنها نداریم. ولی تصویر آنها ذخیره شده
و وقتی بعدا نیاز می شود که با آن مکان و شخص یک ارتباطی داشته باشیم، به نظرمان خیلی آشنا می آید


شاید تنها اشکالی که به مورد اول میشود گرفت اینست که ممکن است اصلا فرد یا مکان ما در کشوری بوده که هیچگاه ما به آنجا نرفته باشیم. البته هر آشناپنداری قابل قبول نیست. شاید برخی موارد فقط شباهت باشد
آشناپنداری واقعی آنجاست که یک مورد خاص از آن مکان یا شخص بدانید که امکان تکرار آن نزدیک به صفر باشد (مثلا می دانید که ساختمان نمایی قدیمی دارد ولی درون آن بازسازی و مثلا با رنگ سبز نقاشی شده)



2- برخی معتقد به این هستند که مثلا در زمانهایی مثل خوابیدن، روح انسان کمی از جسم و ماده فاصله گرفته و به مکانهای مختلف می رود و با افراد مختلف دیدار میکند
الزاما نیاز نیست زمان حال باشد
بسیاری خوابهایی دیده اند که قطعا و بدون کوچکترین تفاوتی، بعدا رخ داده...
برخی موارد کاملا استعاری بوده ولی از روی همان استعاره ها هم توانستند آینده را پیش بینی کنند

آشنا شدن با مکانها و اشخاص درخواب در مقابل دیدن آینده، امر کوچکی است


البته از یک دید میتونیم نظریه 2 رو هم در راستای همون نظریه 1 بدونیم با این تفاوت که از دو چشم متفاوت استفاده شده
اشکال مهمی نمیشه به نظریه دوم برای آشنا پنداری گرفت جز اینکه نحوه ذخیره سازی آنها در مغز ناشناخته است



3- بحث دنیاهای موازی خیلی پیچیده و ناشناخته است و صحبت از آنها در حالیکه حتی یک مورد هم ندیدیم، کمی غیر منطقیست
برخی می گویند دنیای موازی مثل سریال فرینچ، یک دنیای شبیه ماست که ممکن است در برخی تصمیمات با ما تفاوت داشته باشند(اینکه خیلی راحت با علم احتمال رد می شود)

اما برخی دنیای موازی را دنیایی محیط بر دنیای ما می دانند که خوب شاید تا حدودی قابل قبول باشد ولی اینکه چگونه به آنها برویم، خود می شود یک داستان دیگر



4- یک نظریه دیگر هم می تواند بحث بسیار جالب DNA باشد. یک چیزی شبیه همون تناسخ است که اشکالات همان بر این هم وارد است
دکتر جروم لوژن ثابت کرده است که حجم اطلاعاتي که مي توان بر روي يک رشته از DNA انسان ذخيره کرد با هزار کتاب به طور متوسط 500 صفحه يي برابري مي کند.

کافی است مقداری از حافظه پدر و مادر بر روی DNA آنها باشد و در نهایت به فرزند منتقل شود......



به هر حال می تواند همه اینها باشد یا یکی از اینها یا هیچکدام

داداش خوب نوشتی ولی مورد چهارم بعیده
 

trian

Registered User
تاریخ عضویت
27 فوریه 2011
نوشته‌ها
2,085
لایک‌ها
2,885
من که تاحالا شده احساس کنم یه صحنه برام چند بار تکرار شده باشه
 
بالا