Mojgan110
کاربر تازه وارد
اين متن متعلق به پوريا عالمي هست
ترانه تیم ملی فوتبال
این روزها در محافل ورزشی ادب دوست و ادبی ورزش دوست، بحث بر سر یک موضوع است؛ ترانهی جام جهانی را چه کسی اجرا میکند؟
به علت سردرگمی، کمبود وقت، معذوریت، وسواس و چیزهای دیگر فدراسیون فوتبال ومسوولین برای انتخاب خواننده، ترانهسرا و آهنگساز ایرانی، اسلامی، فرهنگی و... چند پیشنهاد مطرح میکنیم:
شعر فولکلوریک - باستانی؛
ماشین مشدی ممدلی را به علت غنا و سابقه ورزشی؛
بر و بچ تیم ملی! نه تو زمین نه صندلی (نیمکت)! گل میزنن همینطوری! مث آب خوردن، بیمطلی!
شعر فرهنگی مجاز؛
شعر الههی ناز مرحوم غلامحسین بنان را به خاطر نشان دادن روحیه لطیف ایرانیان بازخوانی کنند؛
باز ای تیم ملی! با دایی تو بساز! کین غم جانگداز برود در زمین! گر ندهد به تو پاس! تو بده به اون پاس! هی نرو چپ و راست دروازه همینجاست!
میکنم به تو شوت! بزن تو زیر توپ! علی جان! دایی جان! تا شویم یک هیچ ما!
آن که راه بر تو بندد کیست؟ ضدحمله کن دفاع کافیست!
شعر غیرفرهنگی مجاز؛
میخوام برم گل بزنم! گله چیه؟ گله دروازه! حالا چی میخوای؟ یه دریبل و یه سانتر! دیگه چی میخوای؟ جناح راست با جناح چپ! بزنیم تو گل پشت سر هم!
شعر فرهنگی غیرمجاز؛
یار تیم ملی من! با من و از تیم منی! پاس بده تنها نرو! ضایع میشی گل نزنی!
شعر غیرفرهنگی غیرمجاز؛
یه تیم دارم بزریل نداره! کسی جرات دریبل نداره! این فوتباله سیبل نداره! تو قافیهش بیل نداره!
تو یک چارمش وانمیدم! برا گلاشون جا نمیدم!
به کسی گل میزنم که کس باشه! چارتا بیشتر میزنم که بس باشه!
حریف میاد با هافبکش! از این ور بکش از اون ور بکش! آیا بزنم؟ یا نزنم؟
شعر فولکلوریک – بچگانه؛
یه توپ دارم قل قلیه! سرخ و سفید و سبزه! میزنم زیرش تو گل میره! نمیدونی تا فینال میره! من این توپ و نداشتم! بازی تدارکاتی هم نداشتم! بابام بهم عیدی داد و...
:lol:
ترانه تیم ملی فوتبال
این روزها در محافل ورزشی ادب دوست و ادبی ورزش دوست، بحث بر سر یک موضوع است؛ ترانهی جام جهانی را چه کسی اجرا میکند؟
به علت سردرگمی، کمبود وقت، معذوریت، وسواس و چیزهای دیگر فدراسیون فوتبال ومسوولین برای انتخاب خواننده، ترانهسرا و آهنگساز ایرانی، اسلامی، فرهنگی و... چند پیشنهاد مطرح میکنیم:
شعر فولکلوریک - باستانی؛
ماشین مشدی ممدلی را به علت غنا و سابقه ورزشی؛
بر و بچ تیم ملی! نه تو زمین نه صندلی (نیمکت)! گل میزنن همینطوری! مث آب خوردن، بیمطلی!
شعر فرهنگی مجاز؛
شعر الههی ناز مرحوم غلامحسین بنان را به خاطر نشان دادن روحیه لطیف ایرانیان بازخوانی کنند؛
باز ای تیم ملی! با دایی تو بساز! کین غم جانگداز برود در زمین! گر ندهد به تو پاس! تو بده به اون پاس! هی نرو چپ و راست دروازه همینجاست!
میکنم به تو شوت! بزن تو زیر توپ! علی جان! دایی جان! تا شویم یک هیچ ما!
آن که راه بر تو بندد کیست؟ ضدحمله کن دفاع کافیست!
شعر غیرفرهنگی مجاز؛
میخوام برم گل بزنم! گله چیه؟ گله دروازه! حالا چی میخوای؟ یه دریبل و یه سانتر! دیگه چی میخوای؟ جناح راست با جناح چپ! بزنیم تو گل پشت سر هم!
شعر فرهنگی غیرمجاز؛
یار تیم ملی من! با من و از تیم منی! پاس بده تنها نرو! ضایع میشی گل نزنی!
شعر غیرفرهنگی غیرمجاز؛
یه تیم دارم بزریل نداره! کسی جرات دریبل نداره! این فوتباله سیبل نداره! تو قافیهش بیل نداره!
تو یک چارمش وانمیدم! برا گلاشون جا نمیدم!
به کسی گل میزنم که کس باشه! چارتا بیشتر میزنم که بس باشه!
حریف میاد با هافبکش! از این ور بکش از اون ور بکش! آیا بزنم؟ یا نزنم؟
شعر فولکلوریک – بچگانه؛
یه توپ دارم قل قلیه! سرخ و سفید و سبزه! میزنم زیرش تو گل میره! نمیدونی تا فینال میره! من این توپ و نداشتم! بازی تدارکاتی هم نداشتم! بابام بهم عیدی داد و...
:lol: