برگزیده های پرشین تولز

تصاویر خاطره انگیز از کتاب های درسی دبستان

Lucky Guy

Registered User
تاریخ عضویت
5 فوریه 2009
نوشته‌ها
1,098
لایک‌ها
5,075
محل سکونت
In the Middle of Nowhere
ما منطقه‌ی محروم حساب می‌شدیم. اول سال کتاب‌هامونو رایگان می‌دادن بهمون. ده تا دفتر هم می‌دادن روش بهمون. از این دفترها که پشتش نوشته بود: "تعلیم و تعلم عبادت است".
وقتی شاگرد اول می‌شدم، مادر خدابیامرزم رو می‌خواستن مدرسه، بهش می‌سپردن یه کادو بگیره برام. بعد تو مدرسه سر صف می‌دادن بهم.
goodsigh.gif


یه سال کلی کارت "صد آفرین" جمع کرده بودم، یکی از هم‌کلاسیام کش رفت از کیفم. بردش از طرف خودش داد به دفتر. با همون صد آفرین‌ها یه‌دونه "کره‌ی جغرافیایی" دادن بهش. اون لحظه که این شخص رفت جایزه‌ی منو دزدید سر صف، اصلاً قابل وصف نیست. بعدها مدیر فهمید، برای این‌که از دلم دربیاره، یدونه "پاک‌کن" داد بهم. همون‌جا جلوش انداختمش تو سطل زباله. سطح سخاوتش خیلی برخورده بهم.
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
درود

جالبست که دوران کودکی ما جلد کتابها چه ساده و دلنشین بود و گاهی نمیشد کسی درباره اش گفتگو کند که چرا این یکی اینجا نیست یا چه باشد و چه نباشد.شاید برای همین کودکی نکرده زود بزرگ میشدیم و این چنین است که کودک درونی داریم هنوز کودک و هنوز بسیااار فعال! :)
 
بالا