برگزیده های پرشین تولز

تصاویر خاطره انگیز از کتاب های درسی دبستان

ehsanservat

Registered User
تاریخ عضویت
8 جولای 2013
نوشته‌ها
3,589
لایک‌ها
2,509
محل سکونت
دیار دور درست ها
رفتم خونه یکی از آشناها دید کتاب داستان رنگو وارنگ گوشه اتاقه برداشت دیدم کتاب درسی دوم دبستانه دونم وا موند فکر کنم فقط ما دهه 60 ها آدم نبودیم
 

reyhan-71

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2014
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
0
سن
31
محل سکونت
گیلان
سلام چقدر قشنگ
دلم کتاب دبستان دوره خودمو میخواد
دهه 70 :(
 

JaroOBarghi

Registered User
تاریخ عضویت
25 می 2014
نوشته‌ها
778
لایک‌ها
5,223
سن
32
محل سکونت
InThe VeeT
هیچ خاطره انگیز نیست!

الان ک دقت میکنم میبینم مفاهیم ش چقدر گنگ و چرت بوده! اصن اون موقع نمیتونست با بچه ها برقرار کنه این کتاب ها! اینقدر کتابی نوشته!

بال گشود تا پرواز کند اما نتوانست + از ابتدا بند از پای یارانم باز کن!


انصافا اون موقع میفهمدید چی میگه!!
 

Mr.mohandes

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آگوست 2014
نوشته‌ها
64
لایک‌ها
71
سن
33
عکس ها رو که می بینم یاد شیطنت کردنام میفتم
 

http2iran

Registered User
تاریخ عضویت
13 آگوست 2014
نوشته‌ها
341
لایک‌ها
1,772
محل سکونت
بَلمی به سوی بندر
یادش بخیر من شب مشقام رو نمینوشتم صبح گریه من امروز کتک میخورم چه شیرین بود دیروز
 

فایل های ضمیمه

  • 15.JPG
    15.JPG
    34 KB · نمایش ها: 24
  • 2.JPG
    2.JPG
    28.8 KB · نمایش ها: 27
  • 3.JPG
    3.JPG
    30 KB · نمایش ها: 23

Mr.sh3ll

Registered User
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2012
نوشته‌ها
1,183
لایک‌ها
884
بسی دلم گرفت ای روزگار بیرازم ازت کاش هیج وقت اون روزا تموم نمیشد
 

Persian_Amir70

Registered User
تاریخ عضویت
8 دسامبر 2011
نوشته‌ها
262
لایک‌ها
73
محل سکونت
اهر
کل سال های تحصیلی یک طرف سوم دبیرستان یک طرف....کاش یه قرصی یه دستگاهی اخترا می کردند که بشه به اون سال ها برگردیم..........:(
 
Last edited:

abbas5574

Registered User
تاریخ عضویت
28 مارس 2013
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
19
خیلی روزهای خوبی بود...
مخصوصا دبیرستان
 

mahdian57

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 مارس 2009
نوشته‌ها
6,304
لایک‌ها
10,749
محل سکونت
تهران
الان که دیدم بعضی عکسها رو دیدم چقدر درسهای سختی بوده و یاد قدیمها افتادم مخصوصا داستان اون دسته کبوترها که مشق شب و مداد و دفتر کاهی که به سختی میشد مداد کشید و آرزوی خودکار میکردیم ولی خب اجازه نداشتیم
طوقی، زنخندان یا کلمه منوط! و یا اخوان ثالث و . . . هر کلمه رازی با خودش داشت که تو اون سالها هیچی نمیفهمیدیم ازشون و چقدر هم شیرین بود این رمزآلود بودن کلمات
سالها گذشته و معلوم شد راز و رمزی در کار نبوده ولی کاش همون رمز و راز برقرار بود. گمون کنم تو اون سالها بزرگترهای ما هم لذت میبردن و نه فقط بچه ها . . . نمیدونم شاید
 

http2iran

Registered User
تاریخ عضویت
13 آگوست 2014
نوشته‌ها
341
لایک‌ها
1,772
محل سکونت
بَلمی به سوی بندر
الان که دیدم بعضی عکسها رو دیدم چقدر درسهای سختی بوده و یاد قدیمها افتادم مخصوصا داستان اون دسته کبوترها که مشق شب و مداد و دفتر کاهی که به سختی میشد مداد کشید و آرزوی خودکار میکردیم ولی خب اجازه نداشتیم
طوقی، زنخندان یا کلمه منوط! و یا اخوان ثالث و . . . هر کله رازی با خودش داشت که تو اون سالها هیچی نمیفهمیدیم ازشون و چقدر هم شیرین بود این رمزآلود بودن کلمات
سالها گذشته و معلوم شد راز و رمزی در کار نبوده ولی کاش همون رمز و راز برقرار بود. گمون کنم تو اون سالها بزرگترهای ما هم لذت میبردن و نه فقط بچه ها . . . نمیدونم شاید

اسمش بنظرم آزادی بود یه تور انداخته بودن و کبوتر ها اومده بودن گیر کردن تو تور صیاد ،
یادم میاد دستم دنبالم نمی اومد دو صفحه مینوشتیم صبح ساعت 7 تا 8 :30 صفحه اول با هزارتا دنگ و فنگ مینوشتم ساعت 11 ادامش با هزارتا آب وتاب مینوشتم میترسیدم دیر برسم مدرسه معلممون ترکه خورمون کنه ،
 

Polarstern

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 فوریه 2013
نوشته‌ها
230
لایک‌ها
161
یه درسی بود در مورد یه مرداب بود دقیقا یادم نمیاد درس کلاس چندم بود!کسی یادش نیست؟
 

http2iran

Registered User
تاریخ عضویت
13 آگوست 2014
نوشته‌ها
341
لایک‌ها
1,772
محل سکونت
بَلمی به سوی بندر
کل سال های تحصیلی یک طرف سوم دبیرستان یک طرف....کاش یه قرصی یه دستگاهی اخترا می کردند که بشه به اون سال ها برگردیم..........:(
احسنت سوم دبیرستان اوج زندگی بود واسه ما انسانی بودیم کل کلاس رو هوا بود آقا من دقیقه شماری میکردم بریم مدرسه درس بخونیم :D
 

bl4ck3urn

Registered User
تاریخ عضویت
13 فوریه 2012
نوشته‌ها
2,302
لایک‌ها
667
کسی میتونه دروس اول راهنمایی سال 1371 رو تو قالب pdf قرار بده؟؟؟؟
 

ctcn8311885

Registered User
تاریخ عضویت
20 سپتامبر 2014
نوشته‌ها
3,302
لایک‌ها
1,168
محل سکونت
★★★★★

codoine

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 سپتامبر 2014
نوشته‌ها
43
لایک‌ها
31
محل سکونت
مشهد
اون زمان من کتاب ها همش داشت ویراش جدیدش میومد همین بخوانیم و بنویسیم اینا ولی داداشم که بزرگتر از من بود همیشه کتاباشو میگرفتمو میخوندم کلی خاطره از بچگیم زنده شد.
مرسی کلی
 
بالا