AMiR MASouD
کاربر تازه وارد
یکی از ایده های موجود در بازار ایران سرمایه گذاری در تجارت و تولید محصولات معدنی فلزی هستش. صنایع تبدیلی در کنار استخراج مواد معدنی باعث ارزش افزوده ی فوق العاده جذاب برای سرمایه گذاران با ریسک مدیریت شده هستش. البته هدف از این تاپیک کلی گویی و یا اقتصاد کلان نیستش، بیشتر هدف اینجانب سرمایه گذاری بر روی معادن کوچک و صنایع تبدیلی در مقیاس همان معادن با سرمایه های خصوصی هستش.
زنجیره ارزش معدن از استخراج ماده اولیه از معدن، فرآوری و فروش تشکیل شده است.
به زبان ساده تر این کار متشکل از تولید - اشتغال - صادرات هستش
برای مثال سرمایه گذاری در صنعت مس، سرب و روی را من با مثال در این قسمت بیشتر مطرح می کنم.
ایران یکی از کشورهای غنی معدن مس و روی در جهان هستش، همانطور که عرض کردم ما با معادن بزرگ هیچ کاری نداریم بلکه هدف تمرکز بر روی معادن کوچک ولی زودبازه با سرمایه های خصوص هستش. در ایران معادن کوچک بیشماری از کانی های مس و سرب و روی وجود دارد که هر کدام از نظر تخصصی ( کانی شناسی، زمین شناسی، نوع فرآوری و ... ) و یا جغرافیایی و ... مزیت ها و معایبی دارند.
این معادن کوچک هزینه های اکتشاف و استخراج نسبتاً پایینی دارند و شاید بعد از 6 ماه با سرمایه گذاری مشخص و برنامه ریزی شده با توجه به شرایط معدن ماده ی اولیه آنرا استحراج کرد، نکته ی قابل توجه در معدن این هستش که سرمایه گذار بعد از تصمیم بر مشارکت در این پروژه سرمایه خود را پله به پله تزریق می کند و در صورتیکه برنامه ی مشخص و نظامندی تبیین شده باشد در صورت شکست پروژه سرمایه گذار پول زیادی را از دست نمی دهد ! هرچند که قبل از ورود به این سرمایه گذاری خیلی از شرایط بررسی می شود و تقریباً شکست در این سرمایه گذاری 0 می باشد چراکه بسیاری از داده های موجود برای تصمیم گیری علمی و بر پایه تجزیه و تحلیل دقیق هستند ولی اگر به هر دلیل ماورایی پروژه به شکست روی آورد با توجه به تزریق سرمایه پله ای ضرر سرمایه گذار بسیار محدود می باشد.
بعد از استحراج ماده اولیه نباید انتظار خام فروشی داشته باشیم چراکه سود مجموعه را بسیار محدود می کند، جالب اینجاست که خیلی از معادن کوچک در ایران به همین دلیل که توجه معدن داران به استخراج و فروش ماده ی خام هستش نمی تواند ارزش افزوده خاصی را ایجاد کند، درعوض در صورت تاسیس صنایع تبدیلی در کنار این معادن باعث ارزش افزوده بسیار بالایی خواهد شد.
پس مرحله بعد از استحراج ماده معدنی از معدن انتقال آن به کارخانه فرآوری تاسیس شده هستش و بعد از انجام پروسه ی تولید که در این مثال منظور کنسانتره های مس،سرب و روی هستش محصول نهایی آماده ی فروش هستش. محصولات کنسانتره مس، سرب و روی به راحتی و بدون بازاریابی به فروش می رسد به اینصورت که مشتری همیشه برای خرید بیشتر به شما فشار می آورد و شما دغدغه ی این موضوع را نخواهید داشت چیزی که تو این تجارت شما را اذیت خواهد کرد فقط بحث تولید برنامه ریزی شده هستش. به خصوص چینی ها که همیشه از کنسانتره های فلزی استقبال بی نظیری می کنند و شاید از معدود کالاهای غیر نفتی می باشد که ما تولید می کنیم و آنرا به چین صادر می کنیم !
با توجه به رشد محسوس روز به روز "مس" و سرب و روی پیشنهاد بنده فعالیت در این زمینه هستش.
بر خلاف خیلی از تجارت های دنیا، تجارت مواد معدنی فلزی نیازمند بازاریابی قوی نداشته است چراکه این مشتری ها هستند که همواره از شما تقاضای این محصولات را دارند و گلوگاه شما در قسمت تولید هستش، برای مثال یک رستوران شناخته نشده و حتی شناخته شده نیز همیشه دغدغه ی جذب مشتری بیشتر را به دوش می کشد و یا فروش محصولات وارداتی همیشه نیازمند به بازاریابی قوی و نظامند هستند که در نتیجه ی آن اقدام به سفاراشات بیشتر و کسب ارزش افزوده بیشتر صورت می گیرد و اما این قضیه در فروش محصولات معدنی فلزی کاملاً فرق دارد. برای مثال فروش کنسانتره های مس، سرب ، روی و ... نه تنها در بازار داخل مشتری های بالقوه و بالفعل دولتی و خصوصی دارد بلکه چینی ها تشنه ی این محصول هستند، هنر بازاریابی در اینجا کاملاً متفاوت هستش چراکه در عمده ی تجارات ها بازاریاب برای کسب مشتری بیشتر تلاش می کند ولی در محصولات معدنی فلزی بازاریاب برای قیمت بیشتر تلاش می کند.
خیلی از سرمایه گذاران ما از این تجارت و تولید سودده اطلاعات آنچنانی ندارند برای همین منظور در تلاشم که با این تاپیک ایده ی سرمایه گذاری در این بخش را مطرح کنم. هدف از این تاپیک تاسیس یک تعاونی متشکل از سرمایه گذاران با سرمایه های اندک هستش به این منظور که هرکدام از سرمایه گذاران بخشی از سرمایه را تامین کنند و به همت یکدیگر مجموعه ای را در این راستا تشکیل دهیم. برای اطلاع بیشتر از پروژه در همین تاپیک و یا در پیام خصوصی و یا به صورت تلفنی/حضوری پاسخگو تمام کاربران پی تی می باشم.
زنجیره ارزش معدن از استخراج ماده اولیه از معدن، فرآوری و فروش تشکیل شده است.
به زبان ساده تر این کار متشکل از تولید - اشتغال - صادرات هستش
برای مثال سرمایه گذاری در صنعت مس، سرب و روی را من با مثال در این قسمت بیشتر مطرح می کنم.
ایران یکی از کشورهای غنی معدن مس و روی در جهان هستش، همانطور که عرض کردم ما با معادن بزرگ هیچ کاری نداریم بلکه هدف تمرکز بر روی معادن کوچک ولی زودبازه با سرمایه های خصوص هستش. در ایران معادن کوچک بیشماری از کانی های مس و سرب و روی وجود دارد که هر کدام از نظر تخصصی ( کانی شناسی، زمین شناسی، نوع فرآوری و ... ) و یا جغرافیایی و ... مزیت ها و معایبی دارند.
این معادن کوچک هزینه های اکتشاف و استخراج نسبتاً پایینی دارند و شاید بعد از 6 ماه با سرمایه گذاری مشخص و برنامه ریزی شده با توجه به شرایط معدن ماده ی اولیه آنرا استحراج کرد، نکته ی قابل توجه در معدن این هستش که سرمایه گذار بعد از تصمیم بر مشارکت در این پروژه سرمایه خود را پله به پله تزریق می کند و در صورتیکه برنامه ی مشخص و نظامندی تبیین شده باشد در صورت شکست پروژه سرمایه گذار پول زیادی را از دست نمی دهد ! هرچند که قبل از ورود به این سرمایه گذاری خیلی از شرایط بررسی می شود و تقریباً شکست در این سرمایه گذاری 0 می باشد چراکه بسیاری از داده های موجود برای تصمیم گیری علمی و بر پایه تجزیه و تحلیل دقیق هستند ولی اگر به هر دلیل ماورایی پروژه به شکست روی آورد با توجه به تزریق سرمایه پله ای ضرر سرمایه گذار بسیار محدود می باشد.
بعد از استحراج ماده اولیه نباید انتظار خام فروشی داشته باشیم چراکه سود مجموعه را بسیار محدود می کند، جالب اینجاست که خیلی از معادن کوچک در ایران به همین دلیل که توجه معدن داران به استخراج و فروش ماده ی خام هستش نمی تواند ارزش افزوده خاصی را ایجاد کند، درعوض در صورت تاسیس صنایع تبدیلی در کنار این معادن باعث ارزش افزوده بسیار بالایی خواهد شد.
پس مرحله بعد از استحراج ماده معدنی از معدن انتقال آن به کارخانه فرآوری تاسیس شده هستش و بعد از انجام پروسه ی تولید که در این مثال منظور کنسانتره های مس،سرب و روی هستش محصول نهایی آماده ی فروش هستش. محصولات کنسانتره مس، سرب و روی به راحتی و بدون بازاریابی به فروش می رسد به اینصورت که مشتری همیشه برای خرید بیشتر به شما فشار می آورد و شما دغدغه ی این موضوع را نخواهید داشت چیزی که تو این تجارت شما را اذیت خواهد کرد فقط بحث تولید برنامه ریزی شده هستش. به خصوص چینی ها که همیشه از کنسانتره های فلزی استقبال بی نظیری می کنند و شاید از معدود کالاهای غیر نفتی می باشد که ما تولید می کنیم و آنرا به چین صادر می کنیم !
با توجه به رشد محسوس روز به روز "مس" و سرب و روی پیشنهاد بنده فعالیت در این زمینه هستش.
بر خلاف خیلی از تجارت های دنیا، تجارت مواد معدنی فلزی نیازمند بازاریابی قوی نداشته است چراکه این مشتری ها هستند که همواره از شما تقاضای این محصولات را دارند و گلوگاه شما در قسمت تولید هستش، برای مثال یک رستوران شناخته نشده و حتی شناخته شده نیز همیشه دغدغه ی جذب مشتری بیشتر را به دوش می کشد و یا فروش محصولات وارداتی همیشه نیازمند به بازاریابی قوی و نظامند هستند که در نتیجه ی آن اقدام به سفاراشات بیشتر و کسب ارزش افزوده بیشتر صورت می گیرد و اما این قضیه در فروش محصولات معدنی فلزی کاملاً فرق دارد. برای مثال فروش کنسانتره های مس، سرب ، روی و ... نه تنها در بازار داخل مشتری های بالقوه و بالفعل دولتی و خصوصی دارد بلکه چینی ها تشنه ی این محصول هستند، هنر بازاریابی در اینجا کاملاً متفاوت هستش چراکه در عمده ی تجارات ها بازاریاب برای کسب مشتری بیشتر تلاش می کند ولی در محصولات معدنی فلزی بازاریاب برای قیمت بیشتر تلاش می کند.
خیلی از سرمایه گذاران ما از این تجارت و تولید سودده اطلاعات آنچنانی ندارند برای همین منظور در تلاشم که با این تاپیک ایده ی سرمایه گذاری در این بخش را مطرح کنم. هدف از این تاپیک تاسیس یک تعاونی متشکل از سرمایه گذاران با سرمایه های اندک هستش به این منظور که هرکدام از سرمایه گذاران بخشی از سرمایه را تامین کنند و به همت یکدیگر مجموعه ای را در این راستا تشکیل دهیم. برای اطلاع بیشتر از پروژه در همین تاپیک و یا در پیام خصوصی و یا به صورت تلفنی/حضوری پاسخگو تمام کاربران پی تی می باشم.