جدا
گوش دادن به موزیکایی که دوس دارم
دیدن بارون و شنیدن صداش
پاییز
دیدن ابرها
بعضی حسا که علاقه ندارم راجبش بگم
خوشحال کردن دیگران
مرور برخی خاطرات تو ذهنم
قبلنا از عبادت کردن هم خیلی لذت می بردم ولی هرچی گذشت
و دیدم دین چه وسیله ای شده کم کم اون حس از بین رفت
البته هنوز هم هست ولی خیلی کم..در حد صفر
یه حسی که باز دوس ندارم بگم که شدیدا شخصیه ولی هنوز که پیش نیامده ولی میدونم چی میتونه بشه