acostic
Registered User
- تاریخ عضویت
- 11 نوامبر 2013
- نوشتهها
- 1,140
- لایکها
- 756
عصرایران ؛ جعفر محمدی - تور لیدرهای ایرانی که وظیفه راهنمایی گردشگران خارجی را بر عهده دارند، این کلمات را بسیار از زبان توریست های خارجی شنیده اند: "No kebab ... No kebab".
کباب با انواع مختلف اش ، از غذاهای بسیار خوشمزه ایرانی است ، مخصوصاً اگر با مواد اولیه خوب و پختی استادانه به عمل بیاید. با این حال ، حتی بهترین غذاها را نیز نمی توان هر روز خورد و لذت برد.
توریست هایی که به ایران می آیند و خود ایرانیانی که در کشور خودمان سفر می کنند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و طبیعتاً دوست دارند در هنگام سفر از تنوع غذایی برخوردار باشند. اساساً یکی از جاذبه های سفر برای گردشگران ، آشنایی با غذاهای مختلف ملل و چشیدن طعم های متنوعی است که شاید هیچ گاه در عمرشان تکرار نشود.
جالب است بدانید که هم اکنون در میان گرایش های مختلفی که برای گردشگری در جهان وجود دارد ، Culinary Tourism یا Food Tourism به عنوان یک گرایش مستقل و درآمد زا مطرح است که محور این گونه از توریسم ، غذا و آشپزی است و سالانه افراد زیادی در سراسر جهان در این قالب سفر می کنند. این گرایش از گردشگری ، بسیار نوپاست و از سال 2001 میلادی عنوان مستقل یافته است.
در واقع ، توریسم غذایی نه تنها به عنوان یک رشته مستقل در صنعت گردشگری شناخته می شود، بلکه غذا به عنوان یکی از ارکان مهم سفر ( در کنار فاکتورهایی مانند آب و هوا ، جاذبه های طبیعی و تاریخی و بشرساخته و ... ) در همه انواع گردشگری مورد توجه است.
هم از این روست که در اغلب هتل های پنج ستاره کشورهای توریست پذیر ، به حدی غذاهای مختلف به مهمانان هتل عرضه می شود که یک توریست بعد از مثلاً یک هفته ، در حالی هتل را ترک می کند که هنوز نتوانسته بسیاری از غذاها را بچشد.
این را بگذارید در کنار منوی غذا در بسیاری از هتل ها و رستوران ها ایران که بخش اعظم آن را برنج و کباب (با انواع معدودش) پر کرده و الباقی هم به چند نوع غذای تکراری دیگر مانند مرغ و ماهی و قیمه و قورمه محدود می شود. البته این بدان معنا نیست که همه جا این گونه است بلکه در جاهایی تنوع غذایی نیز وجود دارد ولی عموماً غذاهای پیشنهادی در رستوران ها و هتل ها ، همین چند قلم است ، حالا کمی کمتر یا بیشتر!
دقیقاً به همین خاطر است که توریستی که به ایران می آید ، بعد از یکی دو روز اقامت در ایران و لذت بردن از کباب و تعریف از آن ، به زودی در می یابد که با فهرست محدودی از غذاها مواجه است و از این رو ، هنگام ناهار و شام ، با حالتی ناخوشایند خواهش می کند که دیگر به او کباب ندهند!
این در حالی است که ایران ، تنوع بسیار ارزشمندی از غذاها دارد و نکته جالب تر این که سبد غذایی ایرانیان از منطقه ای به منطقه ای دیگر متفاوت است و یک گردشگر (اعم از داخلی یا خارجی) می تواند در آذربایجان غذاهایی بخورد که در جنوب نیست و در جنوب با سفره ای مواجه شود که در اصفهان نیست و در اصفهان ، غذاهایی به او عرضه شود که در شمال وجود ندارد و در همین طور در همه نقاط ایران.
برخی برآوردها نشان می دهند در ایران ، تنها برای ناهار و شام ، 1400 نوع غذای اصلی وجود دارد که علاوه بر طعم و مزه خوب ، از نظر ارزش غذایی نیز بسیار ارزشمند هستند: از بریانی و کوفته و دلمه و خاگینه و اشکنه گرفته تا انواع آش و شامی و مرصع پلو و میرزا قاسمی
کشک بادمجان و ... ؛ این ها ، گذشته از انواع نوشیدنی های ایرانی مانند شربت های بیدمشک، به لیمو ، بهار نارنج ، نعنا ، خاکشیر ، سکنجبین ، دوغ و ... هستند که متأسفانه جای شان را در اغلب رستوران ها و هتل ها ، نوشیدنی های گازدار صنعتی گرفته است.
اگر قرار باشد برنامه ای هدفمند برای گردشگری در کشور تنظیم شود ، در کنار همه مؤلفه های دیگر ، باید به گردشگری غذایی نیز توجه ویژه ای شود زیرا یکی از مزیت های نسبی ایران در صنعت توریسم ، همین تنوع غذایی فوق العاده است که می تواند برای گردشگران داخلی و خارجی ، بسیار جذاب و خاطره انگیز باشد ، ضمن آن که زیر ساخت های اصلی این موضوع در کشور موجود است و نیاز به سرمایه گذاری هنگفت یا بهره گیری از کمک های خارجی ندارد.
همچنین در شرایطی که به دلیل برخی محدودیت های فرهنگی ، امکان پذیرایی از همه انواع گردشگر در ایران وجود ندارد ، می توان بر مبنای اصول Culinary Tourism برنامه های متنوعی مانند فستیوال های غذا را برنامه ریزی، تبلیغ و اجرا کرد و بدین ترتیب ، افراد زیادی را در همین قالب به ایران جذب کرد.
گردشگری غذایی ، تنها یکی از گرایش های گردشگری است که در ایران می شود بر روی آن کار کرد و درآمد زایی داشت.
در آینده راجع به مسائل دیگر گردشگری در ایران سخن خواهیم گفت. فقط یادمان باشد که اقتصاد ایران ، ناگزیر از گردشگری است و دیر یا زود ، به این واقعیت تن خواهد داد. "چاه نفت آینده ایران" که البته هنوز درش بسته است ، "صنعت گردشگری" است.
کباب با انواع مختلف اش ، از غذاهای بسیار خوشمزه ایرانی است ، مخصوصاً اگر با مواد اولیه خوب و پختی استادانه به عمل بیاید. با این حال ، حتی بهترین غذاها را نیز نمی توان هر روز خورد و لذت برد.
جالب است بدانید که هم اکنون در میان گرایش های مختلفی که برای گردشگری در جهان وجود دارد ، Culinary Tourism یا Food Tourism به عنوان یک گرایش مستقل و درآمد زا مطرح است که محور این گونه از توریسم ، غذا و آشپزی است و سالانه افراد زیادی در سراسر جهان در این قالب سفر می کنند. این گرایش از گردشگری ، بسیار نوپاست و از سال 2001 میلادی عنوان مستقل یافته است.
هم از این روست که در اغلب هتل های پنج ستاره کشورهای توریست پذیر ، به حدی غذاهای مختلف به مهمانان هتل عرضه می شود که یک توریست بعد از مثلاً یک هفته ، در حالی هتل را ترک می کند که هنوز نتوانسته بسیاری از غذاها را بچشد.
این در حالی است که ایران ، تنوع بسیار ارزشمندی از غذاها دارد و نکته جالب تر این که سبد غذایی ایرانیان از منطقه ای به منطقه ای دیگر متفاوت است و یک گردشگر (اعم از داخلی یا خارجی) می تواند در آذربایجان غذاهایی بخورد که در جنوب نیست و در جنوب با سفره ای مواجه شود که در اصفهان نیست و در اصفهان ، غذاهایی به او عرضه شود که در شمال وجود ندارد و در همین طور در همه نقاط ایران.
برخی برآوردها نشان می دهند در ایران ، تنها برای ناهار و شام ، 1400 نوع غذای اصلی وجود دارد که علاوه بر طعم و مزه خوب ، از نظر ارزش غذایی نیز بسیار ارزشمند هستند: از بریانی و کوفته و دلمه و خاگینه و اشکنه گرفته تا انواع آش و شامی و مرصع پلو و میرزا قاسمی
کشک بادمجان و ... ؛ این ها ، گذشته از انواع نوشیدنی های ایرانی مانند شربت های بیدمشک، به لیمو ، بهار نارنج ، نعنا ، خاکشیر ، سکنجبین ، دوغ و ... هستند که متأسفانه جای شان را در اغلب رستوران ها و هتل ها ، نوشیدنی های گازدار صنعتی گرفته است.
گردشگری غذایی ، تنها یکی از گرایش های گردشگری است که در ایران می شود بر روی آن کار کرد و درآمد زایی داشت.
در آینده راجع به مسائل دیگر گردشگری در ایران سخن خواهیم گفت. فقط یادمان باشد که اقتصاد ایران ، ناگزیر از گردشگری است و دیر یا زود ، به این واقعیت تن خواهد داد. "چاه نفت آینده ایران" که البته هنوز درش بسته است ، "صنعت گردشگری" است.