• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

جلسه اول / وبمستری، بهترین روش کسب درآمد برای وبمسترها

adgah

Registered User
تاریخ عضویت
11 مارس 2011
نوشته‌ها
721
لایک‌ها
4
چون افرادی وارد این کارزار شدند نسبت حرفه ای به غیر حرفه ای اشون خیلی کمتر هست وب ایران هم جهان سومی هست/ وب مستری هم اصول داره هر وب سایت باید بهش با دید پروژه بهش نگاه بشه و پیش بره بعدا هم به معنای واقعی مدیریت بشه ....

کاملا درست می گویید به همین دلیل هم ما می خواهیم به این سمت پیش برویم و کار وبمستری را به صورت تخصصی و ماژولار پیش ببریم و پروژهای بزرگ و پرفایده در کشور انجام دهیم. در اصل یکی از اهداف اصلی «وب مدیران» همین موضوع است.
 

rasool15

Registered User
تاریخ عضویت
15 مارس 2011
نوشته‌ها
1,206
لایک‌ها
263
محل سکونت
우르미아
ما بر فرض مثال میگیریم یه نفر تو ایران میخواد یه سایت علمی بزنه و به دنبال پول نباشه درسته و میخواد هیچی کپی نکنه و همش ایده و تخصص خودش باشه از همون اولش مجبور هست یه قالب بده براش طراحی کنن که باید در حدود 400 - 700 خرج کنه.
بعدش باید بیاد وقت و تمام انرژی رو صرف این کنه که مطالب یا هر چیزی که ارائه میده از طرف خودش باشه و با این وجود بین این همه سایت مقالات تا یه مدتی اصلا بازدید ندارند و مجبور هست تبلیغ کنه و ........
اگه این فرد حتی به فکر درآمد هم نباشه میخواد سایتی که زده رو مدیریت کنه و برای مردم خدمات بده ولی فرداش میبینی فیلتر میشه یا هک میشه یا ازت شکایت میشه یا مشکلات دیگه ... که باعث میشه آدم از خیر کارش بگذره مثل سایت کنابناک
درسته ایشون کتابها رو رایگان برای دانلود گذاشته بود ( البته کاربران قرار میدادند ) ولی این یه نوع تبلیغ برای اون کتاب هست ، دیدید که ازش شکایت کردند.
 

adgah

Registered User
تاریخ عضویت
11 مارس 2011
نوشته‌ها
721
لایک‌ها
4
ما بر فرض مثال میگیریم یه نفر تو ایران میخواد یه سایت علمی بزنه و به دنبال پول نباشه درسته و میخواد هیچی کپی نکنه و همش ایده و تخصص خودش باشه از همون اولش مجبور هست یه قالب بده براش طراحی کنن که باید در حدود 400 - 700 خرج کنه.
بعدش باید بیاد وقت و تمام انرژی رو صرف این کنه که مطالب یا هر چیزی که ارائه میده از طرف خودش باشه و با این وجود بین این همه سایت مقالات تا یه مدتی اصلا بازدید ندارند و مجبور هست تبلیغ کنه و ........
اگه این فرد حتی به فکر درآمد هم نباشه میخواد سایتی که زده رو مدیریت کنه و برای مردم خدمات بده ولی فرداش میبینی فیلتر میشه یا هک میشه یا ازت شکایت میشه یا مشکلات دیگه ... که باعث میشه آدم از خیر کارش بگذره مثل سایت کنابناک
درسته ایشون کتابها رو رایگان برای دانلود گذاشته بود ( البته کاربران قرار میدادند ) ولی این یه نوع تبلیغ برای اون کتاب هست ، دیدید که ازش شکایت کردند.

این حرف شما کاملا درست است، مهمترین عاملی که می تواند موجب تشویق همگان به سمت سایتهای علمی و تخصصی شود حمایتهای دولتی و رسانه ای است که متاسفانه در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد، برای نمایشگاه رسانه های دیجیتال با ما (سایت ادگاه) تماس گرفتند و از ما دعوت کردند که با هزینه دولت یک غرفه در نمایشگاه راه بیاندازیم و ما هم بسیار خوشحال شدیم ولی بعدش گفتند محوریت نمایشگاه موضوع بیداری اسلامی است و در صورتی چنین کاری صورت می گیرد که شما طرح و ایده ای در سایت خود برای این موضوع داشته باشید. یعنی این سیستمی که ما با این همه زحمت و هزینه راه اندازی کردیم ارزشی ندارد و فقط کاری ارزش دارد که همسو با خواسته های آنها باشد.
 

adgah

Registered User
تاریخ عضویت
11 مارس 2011
نوشته‌ها
721
لایک‌ها
4
ما گام اول را برای انجمن وب مدیران (Forums) برداشتیم، لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در مورد فرومها و ساختار آنها اعلام نمایید.
 

ftec

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2011
نوشته‌ها
1,436
لایک‌ها
388
محل سکونت
تنها شهر ایران، تهران
خوشم اومد که این گروه رو جا ننداختی :)
دمت گرم ...

آقا الان چیزی که زیاده سرمایه گذاره . با این بازار آشفته ، تاجرای مولتی میلیاردر میشناسم که همینطور دست رو دست گذاشتن ، مترصد یک فرصتن. مردم عادی هم که خودت میبنی دیگه ! هر روز یکی تاپیک میزنه با 1 میلیون چیکار کنم ، با 10 ، 100 ، 500 میلیون چیکار کنم. :D همه یه پولی تو دستشون هست و بلاتکلیفن ، یکی دلار میخره ، یکی سکه ، یکی سهام. مطمئن باش خیلیاشون دوست دارن تو یک کار مفیدتر سرمایه گذاری کنن ، حتی اگر سودش کمتر باشه. اما اینجا یه تبصره وجود داره !

سرمایه گذاری 2 نوعه .
سرمایه گذاری روی کالای سرمایه ای مثل ارز، طلا ، ملک ، سهام و غیره که سود و ضرر داره ، اما احتمال اینکه پول شما صفر بشه ، خیلی کمه و ضمنا نقدشوندگی بالایی دارن
سرمایه گذاری روی کالاهای غیر سرمایه ای مثل سرمایه گذاری روی تولید ، نیروی انسانی ، تبلیغات ، ایده و غیره که ممکنه سود زیادی داشته باشه و حتی درصد بالای موفقیت داشته باشه ، اما همون درصد کم شکستش، کمرشکنه . اینجا سرمایه گذاره که ضرر اصلی رو میکنه .
فکر کن من یه ایده دارم که با 500 میلیون میتونم اجراش کنم . به خیال خودم هم بعد 6 ماه اصل پول برمیگرده و بعد یک سال 100 درصد سود میکنه. حالا اگر یک سرمایه گذار به من اعتماد کنه و من هم آدم متخصصی باشم - 90 درصد حرفم درست دربیاد- ، بعد از یکسال 100 درصد سود میکنیم که تقسیمش میکنیم.
اما اگر اون 10 درصد احتمال شکست اتفاق بیفته ، من یکسال وقتم هدر رفته و در قبالش تجربه خوبی به دست آوردم که بعدا روی پول خودم ضرر نکنم ، اما سرمایه گذار بدبخت 500 تومنش پریده :(

حالا من دو نفرو مثال زدم - صاحب ایده و صاحب سرمایه- ، ممکنه یکنفر صاحب ایده و سرمایه با هم باشه . آقا ، خود خودم ، همینی که میبینی :) ، ایده دارم توی تخصص خودم که چندین سال درسشو خوندم و 99 درصد احتمال میدم که سود خوبی داشته باشه ، هزینه اجراش هم تا چند ماه پیش 30 تومن بیشتر نبود که الان با افزایش دلار شاید 50 تومن شده باشه ، سرمایه اجراشم خودم دارم ، اما بخاطر همون 1 درصد احتمال شکست ، میترسم اجراش کنم. اگر یکی پیدا بشه و سرمایه رو اون بذاره حاضرم تا 80 درصد سودشو بدم به اون !

حالا اینا که گفتم برای این بود که بگم شما اگر ایده داری و سرمایه نداری ، مشکلی نیست . اگر تضمین بتونی بدی ، سرمایه گذار فت و فراوونه . شما اگر 100 تومن میخوای و نقدا نداری ، میتونی با یک سرمایه گذار قرارداد ببندی ، مثلا 3 دونگ از خونه تونو بعنوان سرمایه وارد کار کنی ، اونم 100 تومن نقد میاره . اینجوری آخر کار اگر سود کنید که هیچی تقسیم میکنید ، اگر ضرر هم بکنید - خدای نکرده :D- نصف ضررو اون میده ، نصفشو شما . به اندازه 50 تومن از خونه شما میشه مال اون. شما 50 تومن ضرر میکنی ، اونم 50 تومن.
البته اون درصد اطمینان - 90 به 10 - هم باید ثابت بشه. سرمایه گذار به حرف شما اطمینان نمیکنه ، ازت مدرک میخواد که از کجا با اطمینان 90 درصد میگی ایدت سود آوره ؟؟ در این حالت اگر شما آدم شناخته شده ای در تخصص خودت باشی و سابقه کاری خوبی داشته باشی یا مدرک خوبی داشته باشی ، راحت تر میتونی سرمایه گذار جذب کنی.
 

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399
آقا الان چیزی که زیاده سرمایه گذاره . با این بازار آش[...]

سلام
ببخشید که اینجا زیاد نمی خوام درباره ش بحث کنم چون اسپم میشه و خیلی ربط به تاپیک نداره ...
عزیز سرمایه گذار روی پروژه اینترنتی توی ایران نیست ! گشتم نبود ؛ نگرد نیست ! من انقدر به پروژه خودم ایمان دارم که می خواستم به خاطرش وام بگیرم ... ولی جور نشد !

البته توقع سرمایه گذارها هم زیادی رفته بالا ! تضمین ! تضمین توی تجارت مثل اینه که بری دکتر بهت بگه اگه عمل نکنمت میمیری ... بعد به همون دکتر بگو تضمین میدی بعد عمل زنده بمونم !؟ ببین بهت چی میگه !

تجارت کلاً ریسکه ! ولی کسی برد میکنه که ریسکهای منطقی بکنه و ریسکی که طرح و ایده من داره کاملاً منطقی و محاسبه شده است ...
 

ftec

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2011
نوشته‌ها
1,436
لایک‌ها
388
محل سکونت
تنها شهر ایران، تهران
سلام
ببخشید که اینجا زیاد نمی خوام درباره ش بحث کنم چون اسپم میشه و خیلی ربط به تاپیک نداره ...
عزیز سرمایه گذار روی پروژه اینترنتی توی ایران نیست ! گشتم نبود ؛ نگرد نیست ! من انقدر به پروژه خودم ایمان دارم که می خواستم به خاطرش وام بگیرم ... ولی جور نشد !

البته توقع سرمایه گذارها هم زیادی رفته بالا ! تضمین ! تضمین توی تجارت مثل اینه که بری دکتر بهت بگه اگه عمل نکنمت میمیری ... بعد به همون دکتر بگو تضمین میدی بعد عمل زنده بمونم !؟ ببین بهت چی میگه !

تجارت کلاً ریسکه ! ولی کسی برد میکنه که ریسکهای منطقی بکنه و ریسکی که طرح و ایده من داره کاملاً منطقی و محاسبه شده است ...

سلام
البته بی ربط به تاپیک هم نیست. اینجوری که من چند ماهه تاپیکای این بخشو خوندم ، مشکل خیلی از وبمسترهاست و جلسه ای هم که قرار بوده تشکیل بشه ، برای صحبت سر همین مسائل بوده .

پاراگراف اول صحبتهای شما رو من قبول ندارم. سرمایه گذار هست ! همین ادگاه سرمایه گذاره. 100 تومن سرمایه گذاشته روی سایت ادگاهش، خب اگر کسی ایده بهتری داشت ، حتما حاضر بود شریک بشه . حالا از جانبش حرف نزنیم خودش حی و حاضره :D ، اما یبار توی یکی از تاپیکهاش به من گفت اگر ایده ای در وب خارجی داری ، مطرح کن ما حمایت میکنیم
اصلا ادگاه نباشه ، خود من سرمایه گذارم. الان حاصل چند سال جون کندنمو دلار و یورو کردم گذاشتم تو خونه . خب اگر سرمایه گذاری مطمئن باشه ، اونو بیشتر دوست دارم ، یک کار مفیدی هم انجام میشه. حالا شما به این یکسال اخیر نگاه نکن که دلار رفته بالا. خدا وکیلی من 5-6 سال دلار نگه داشتم به اندازه سپرده کوتاه مدت بانک هم سود نکرد.
سرمایه گذار مبالغ بالاتر هم خارج نت میشه پیدا کرد ، توی اینترنت معمولا نمیان ، ولی هر دفعه منو میبینن دورادور جویای احوال اینترنت هستن :D ، چون اینجور افراد خودشون آشنایی ندارن ، واسطه میخوان که به وبمسترها متصلشون کنه. من خودم طرف اعتماد خیلیها هستم که میتونن سرمایه بذارن ، اما خب اهل سوء استفاده از اعتماد کسی نیستم متاسفانه :confused:

پاراگراف دوم صحبتهای شما رو هم نصفه نیمه قبول دارم:D ، اون دکتری که شما گفتی ، مریض انتخابی نداره ! یا باید بمیره ، یا عمل کنه که ممکنه مرگ باشه یا زندگی.
اما سرمایه گذار که اینجوری نیست ، اگر تجارت نکنه ، بلایی سرش نمیاد ، پولش سر جاشه ، نهایتا ارزشش افت میکنه . اما اگر تجارت بکنه ، یا سود میکنه یا سرمایشو از دست میده. اگر بخوای مثال پزشکی براش بزنی ، میشه مثل کسی که اومده دماغشو عمل زیبایی کنه ، این فرد اگر دکتر بهش بگه ، بعد عمل یا خیلی زیباتر میشی یا از همین قیافه الانتم خیلی زشت تر میشی و ممکنه غیر قابل تحمل بشی :D ، مطمئن باش 70 درصد- آمار واقعی دارما - پشیمون میشه ، میگه آقا اصلا نخواستم خوشگلتر بشم ، به ریسکش نمیرزه.

تضمین هم لازم نیست که کل ضرر سرمایه گذار را صاحب ایده تضمین کنه. نصف نصف منصفانست. میدونی چی میگم ؟ منظورم اینه که پس فردا اگر پروژه شکست خورد و 500 میلیون ضرر بالا اومد ، صاحب ایده به سرمایه گذار نگه خب آقا خوشحال شدیم از زیارتتون :D شما رو به خیر و مارو به سلامت.
صاحب ایده هم پاش گیر باشه ، که اولا براش درس عبرت بشه دفعه بعد با پول مردم کسب تجربه نکنه و دوم اینکه توی کار دل بسوزونه و حرص بخوره، نگه پول اون باباست ، شد که شد ، نشد نشد چیزی از دست ندادم.
من ایده خودمو صادقانه گفتم برای شما ، 50 تومن میخواد توی تخصص خودم هم هست ، 90 درصد هم اطمینان دارم به سود خوب میرسه . اما حاضر نیستم سرمایه گذاری کنم :rolleyes: بخاطر همون 10 درصد عدم اطمینان . اگر سرمایه گذار هم پیدا بشه - از همکارام مثلا- به من بگه تضمین چی میدی ، یا خودت چقدر مایه میذاری ، میگم حداکثر 20 درصد سرمایه میذارم ، به 20 درصد سودشم قانعم. برای ایده هم چیزی نمیخوام.
منم اتفاقا میخوام برای ایده ام وام بگیرم ، چون حتی اگر شکست بخوره ، قسط وامو یجوری میشه داد ، اما اگر 50 تومن الان به من ضرر بخوره ، جبرانش برام سخته
 

ppro

Registered User
تاریخ عضویت
30 مارس 2004
نوشته‌ها
909
لایک‌ها
65
محل سکونت
پرشین فروم
[h=1]آقایون و خانوم های وب مستر بخونند و آگاه باشند ... تا ریسک نکنید ... تغییر ایجاد نخواهد شد .

با جف بزوس ایده پرداز آمازون آشنا شوید :[/h]

جف بزوس، مؤسس سایت آمازون- در عرض ۱۶ سالی که از زمان برپا شدن آمازون می‌گذرد، توانسته است این سایت را از استارت‌آپ کوچکی که به وسیله کامپیوترهای دست دوم در یک گاراژ اداره می‌شود، متحول کند و با توسعه آن، آمازون را مبدل به یک شرکت جهانی متشکل از ۱۲ سایت بزرگ خرید و فروش کند.


همگی با وب‌سايت آمازون (Amazon.com) تا حدودی آشنا هستید. آمازون یک شرکت تجارت الکترونیک آمریکایی‌ است که در سال ۱۹۹۴ در سیاتل واشینگتن توسط جف بزوس تأسیس شد. این وب‌گاه در سال ۱۹۹۵ با عنوان فروشگاه برخط کتاب کار خود را آغاز کرد. آمازون هم‌اکنون کتاب، سی‌دی، دی‌وی‌دی، بسته‌های نرم‌افزاری و حتی کفش و همینطور محصولات نو و یا دست‌دوم را از طریق اینترنت عرضه می‌کند. هم اکنون، این شرکت کتاب خوان های الکترونیکی نیز تولید می کند که این سری محصولات دارای مشتریان فراوانی در سرتاسر دنیاست. شرکت آمازون بیشترین درصد فروش را در بین فروشگاه های اینترنت دارد. دلیل موفقت این شرکت استفاده از مدل همکاری در فروش بوده است که باعث شده تعداد فراوانی کار به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایجاد شود.


شکل گیری آمازون از کجا شروع شد
وقتی جف بزوس وارد دانشکاه شد و شروع به مطالعهٔ فیزیک کرد، اما بلافاصله به رشتهٔ مورد علاقهٔ خود یعنی علوم کامپیوتر و مهندسی برق وارد شد و سرانجام در این رشته فارغ التحصیل شد. جف پس از اتمام تحصیالاتش در چندین شرکت شروع به کار کرد، شرکت فیتل یکی از این شرکت‌ها بود که بر روی پیاده سازی شبکه‌های کامپیوتری فعالیت می‌کرد و بعد از آن وارد شرکت کامپیوتری SHAW شد. اما این مشاغل با رویای کودکی جف فاصلهٔ بسیاری داشت. در این دوران بود که ایده‌ای در ذهن وی شکل گرفت و همزمان با آن توجهش به رشد بی نظیر شبکهٔ جهانی وب معطوف شد. او در کمال تعجب دید که رشد استفاده از اینترنت در سال ۱۹۹۴ نسبت به سال قبل ۲۳ برابر شده است!
از همین جا بود که جف ایدهٔ خود، یعنی ایجاد یک فروشگاه از راه دور را رسمی کرده و شروع به تحقیق در زمینهٔ شرکت‌هایی کرد که کالاهایشان را از طریق پست و از راه دور ارسال می‌کردند. جف فهرستی از ۲۰ شرکت برتر در این زمینه تهیه کرد، تقریبا تمام کالاهای مدنظر جف از طریق این شرکت‌ها فروخته می‌شد ولی وی متوجه شد که هیچ یک از این شرکت‌ها اقدام به فروش کتاب نمی‌کنند. این مسئله تنها یک دلیل داشت و آن عدم امکان تهیهٔ یک کاتالوگ کامل از عناوین کتاب‌ها بود. زیرا عناوین کتاب‌ها بسیار متنوع بودند و تهیهٔ یک کاتالوگ کامل از آنها نیازمند یک هزینهٔ سنگین و تهیهٔ یک کاتالوگ چند هزار صفحه‌ای بود. (روال کار این شرکت‌ها در آن دوران به این گونه بود که اقدام به تهیهٔ یک کاتالوگ از محصولاتشان می‌کردند و آن را برای مشتری ارسال می‌کردند، مشتری نیز بعد از دریافت کاتالوگ و انتخاب کالا، آن را سفارش می‌داد.)
اینجا بود که جف ایدهٔ خود را با شبکهٔ جهانی وب تواًم ساخته و به فکر ساخت یک وب سایت برای معرفی عناوین کتاب‌ها کرد. مزایای این وب سایت نیز کاملا وی را توجیه کرده بود:
1. عدم نیاز به تهیهٔ کاتالوگ فیزیکی
2. کاهش شدید هزینه ها
3. افزایش سرعت در عملیات خرید
4. امکان تغییر روزانهٔ کاتالوگ و ...
ولی در کنار تمام این مزایا یک خطر بزرگ جف را تهدید می‌کرد و آن سرمایه گذاری بر روی یک چیز جدید، مبهم و غیر قابل اعتماد به نام اینترنت بود که تا آن زمان همهٔ مردم آن را یک وسیلهٔ تفریحی و ارتباط جمعی می‌دانستند! اما تنها جف بود که می‌توانست برای رسیدن به رویای کودکی خود تمام این خطرها را بپذیرد و تلاش بی وقفهٔ خود را برای رسیدن به آرزویش آغاز کند. او شروع به مطالعه و تحقیق در زمینهٔ تجارت کتاب کرد و حتی در همایش سالانهٔ کتاب فروشان شرکت کرد!


هنگامی که جف طرحش را با رئیس خود در میان گذاشت و گفت که تصمیم دارد برای ایجاد یک کتاب فروشی آنلاین کارش را ترک کند، رئیسش او را به تجدید نظر تشویق کرد و به او گفت که روزی از این کارت پشیمان خواهی شد. جف در جواب به او گفت: "حتی اگر روزی شکست بخورم، اظهار پشیمانی نخواهم کرد، ولی اگر این کار را امتحان نکنم، تمام عمر پشیمان خواهم بود"
بعدها وی در گفت و گو با مجلهٔ تایم گفت: "به خود می‌بالیدم از این که ریسک بزرگی می‌کردم که هیچ کس حاضر به انجام آن نبود، تمام پایهٔ کار را روی چیز جدیدی به نام اینترنت می‌گذاشتم که معاملهٔ خطرناکی بود."
بزرگترین ریسک جف بزوس از زمانی اتفاق افتاد که مادر و پدر خواندهٔ وی از ایدهٔ او پشتیبانی کرده و تمام درامد و پس انداز خود را که برای دوران بازنشستگی ذخیره کرده بودند به دست جف سپردند تا شاهد عمل جسورانهٔ وی باشند.(البته بعدها پاداش کارشان را گرفتند، زیرا میلیاردر شدند.) جف نام Abracadabra به معنی ورد و طلسم(چیزی معادل "اجی مجی لا ترجی") را برای سایتش برگزید، اما دوستانش او را متقاعد ساختند که این نام مناسبی نیست و سرانجام نام amazon.com را برگزیدند.
جف بزوس برای آغاز رویای خود به همراه نامزد خود به سیاتل نقل مکان کردند و در سال ۱۹۹۴ شرکت آمازون را تاسیس کردند و بلا فاصله یک برنامه نویس حرفه‌ای به نام کافان را تشویق کردند تا در شرکت استخدام شود. یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۵ اولین نسخه از وب سایت آمازون روی شبکهٔ اینترنت قرار گرفت و از تاریخ ۱۶ جولای ۱۹۹۵ آمازون به عنوان یک کتابفروشی آنلاین رسما کار خود را آغاز کرد.
نام آمازون از روی رودخانه آمازون در آمریکای جنوبی که نام بزرگترین رود جهان است گرفته شده که جف اعتقاد داشت که سایت کوچکش روزی به بزرگترین کتابخانهٔ جهان بدل خواهد شد. از سال 2000 لوگوی رسمی آن یک پیکان بوده که از حرف a تا z کشیده شده و به شکل یک لبخند و به نماد رضایت مشتریان از خرید خود است. طرح تجاری آمازون در زمان شروع کمی غیرعادی اما زیرکانه بود. جف بزوس در اینباره می گوید: طرح تجاری آمازون برای اولین بار زمانی به ذهنش رسید که با همسر خود از نیویورک به سمت سیاتل در حال رانندگی بود.

طولی نکشید که توجه اکثر رسانه‌ها به سایت آمازون و ایدهٔ آنها که در آن سال‌ها عجیب به نظر می‌رسید اغاز شد و همین امر تا حدود زیادی باعث استقبال مردم از آمازون شد. جف می‌گوید: از همان ابتدای کار مشخص بود که رشد خواهیم کرد با شروع کار آمازون، جف و همکارانش پیوسته در تلاش بودند تا این سایت را با مشتریان وفق داده و همهٔ نیازهای آنان را برآورده کنند. ان‌ها ابتدا ایدهٔ خرید با یک کلیک را پیاده سازی کردند و سپس پخش نظرات خریداران را راه اندازی نمودند. در سال ۱۹۹۷ فروش سهام آمازون از طریق سایت راه اندازی شد و در پی آن کار آمازون به چند کشور دیگر از جمله کانادا، ژاپن، انگلستان و فرانسه گسترش یافت.
تاکید جف همواره بر روی برآورده ساختن همهٔ نیازها و سلایق مشتریان بود و بدین ترتیب فروش کتاب هر روز با استقبال بیشتری روبرو می‌شد. مشتریان کم کم شروع به ارسال ایمیل‌هایی کردند که در ان درخواست اقلام بیشتری از جمله سی دی و لوازم خانگی از آمازون داشتند. جف نیز بلافاصله دست به کار شده و اقلام بیشتری را به فروشگاه اضافه کرد و بدین ترتیب روز به روز به وسعت آمازون اضافه می‌شد. ایده اولیه راه اندازی آمازون ساخت یک فروشگاه اینترنتی بود که کاربران و یا شرکت ها بتوانند کتب و محصولات فرهنگی خود را از طریق آن به فروش برسانند اما پس از نشیب و فرازهایی که در اواخر دهه 90 نصیب آمازون شد بعدها محصولات دیگری نظیر vhs، دی وی دی، سی دی، بازی های کامپیوتری، نرم افزار، وسایل الکترونیک، وسایل منزل، مواد غذایی و اسباب بازی و ... را نیز به فروشگاه خود اضافه کرد.
در سال ۲۰۰۰ شرکت آمازون مانند بسیاری از شرکت‌های دیگر امتحان سختی را پس داد. امتحانی که در ان بسیاری از شرکت‌های اینترنتی ورشکسنت شده یا با شرکت‌های بزرگتر ادغام شدند.(بحران معروف حباب اینترنتی که بر اساس ان شرکت‌های کوچک اینترنتی که در زمان کوتاهی به غول‌های اینترنت تبدیل شده بودند مثل یک حباب ترکیدند. ظاهرا دلیل این امر مربوط به خبرهای زیادی بود مبنی بر مشکل ساز شدن کامپیوترها در سال ۲۰۰۰ که در پی آن مردم از اینترنت فاصله گرفتند.)
در این سال قیمت سهام آمازون افت شدیدی کرد و ۱۰۶دلار در دسامبر ۱۹۹۹ به ۴۱ دلار در سپتامبر ۲۰۰۰ رسید. آمازون نیز به مرز ورشکستگی نزدیک شده بود اما جف که حاضر نبود از رویای کودکی خود دست بکشد بیکار ننشست. او ۱۳۰۰ نفر از کارمندان شرکت را کم کرد و کالاهایی که فروش کمی داشتند و سود آور هم نبودند را حذف کرده و شروع به بستن قراردادهایی برای خدمات بهتر به مشتریان و تسهیل حمل کالا کرد. در پی این اقدامات نه تنها آمازون و جف شکست نخوردند، بلکه در سال ۲۰۰۳ درآمد خالص آمازون به 73.2 میلیون دلار رسید.
جف بزوس دیگر به رویای خود رسیده بود. تا جاییکه مجلهٔ فوربس اعلام کرد در سال ۲۰۰۸ درآمد جف به 8.7 میلیارد دلار رسیده و او در مکان ۳۵ ثروتمندترین مرد جهان ایستاده است. کودک یتیمی که به رویای آمازون دست پیدا کرد در سال ۲۰۱۰ نیز به ثروتی بیش از 12.3 میلیارد دلار رسیده‌ است.
نکات جالبی در مورد آمازون و تاریخچه آن وجود دارد که در ادامه به چند مورد آن اشاره می کنیم.
۱- نامگذاری آمازون: آمازون در ابتدای کار Cadabra نام داشت، اما جف بزوس، خیلی سریع این نام را تغییر داد. علت؟ این نام هم‌وزن کلمه «کاداور»، به معنی جسد بود!
۲- نخستین کتابی که در آماوزن فروخته شد: در جولای سال ۱۹۹۵، نخستین کتاب توسط سایت آمازون به فروش رسید، نام کتاب «تلقی سیال و قیاس‌های خلاقانه: مدل‌های کامپیوتری مکانیسم‌های بنیادی فکر» بود.
۳- ترکیدن حباب دات کام و خوشبینی جف بزوس: در سال ۲۰۰۰ و بازه زمانی پیرامون آن، بسیاری از شرکت‌های نوپای اینترنتی که پیش از آن به صورت قارچ‌گونه و غیرمنتظره رشد کرده بودند، ورشکست شدند یا با زیان‌های هنگفت روبرو شدند، این ناکامی را اصلاحا ترکیدن حباب دات کام می‌نامند.
۴- مقتصد بودن و صرفه‌جویی، دلیل بقای آمازون: شاید یکی از دلایل جان به درد بردن آمازون از تندباد بحران دات کام، سیاست صرفه‌جویی و پرهیز از ولخرجی در این شرکت بود. برای مثال کارمند سابق آمازون -گرگ لیندن- که موتور توصیه‌ای محشر این سایت را نوشته است، به مطلب بسیار جالبی اشاره کرده است:
5- اهمیت پشتیبانی از مشتریان: هر کارمند سایت آمازون باید هر دو سال، یک بار برای تجربه خدمات‌دهی و پشتیبانی از مشتریان در قسمت پشتیبانی سایت ، پشت میز بنشیند و مشکلات مشتریان را رفع و رجوع کند. این امر استثنابردار نیست و حتی رئیس شرکت هم ملزم به انجام این کار است.
6- فروش یک CD به بهای ۲,۹۰۴,۹۸۰,۰۰۰ دلار: روزی شخصی به نام برایان کلاگ در کمال تعجب در سایت آمازون دید که یک CD بهای عجیب و غریبی در این سایت دارد: ۲,۹۰۴,۹۸۰,۰۰۰ دلار! او مصمم شد که برای تفریح این CD ‌بسیار گران را سفارش دهد. البته به زودی او ایمیل‌ای از آمازون دریافت کرد که متوقف شدن فرایند خرید را به خاطر این اشتباه متذکر شده بود و به دنبال آن یک تماس تلفنی هم از سوی آمازون با خریدار کذایی گرفته شد تا توقف خرید، یادآوری شود.
7- برندهای اختصاصی آمازون: خیلی از شماها با کیندل که کتابخوان الکترونیکی آمازون است، آشنا هستید. اما آمازون محصولات دیگری را هم رأسا تولید می‌کند و مالکیت برندهای دیگری را هم در اختیار دارد. مثلا برندهای Pike Street و Pinzon مربوط به تولید لوازم خانگی و آشپزخانه هستند، در حالی که Strathwood، لوازم باغبانی می‌سازد.

--------------

کسانی که دنبال سود بالا هست فقط باید در گروه واسطه گری مالی فعالیت کنند در ایران
 

my2ir

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2011
نوشته‌ها
201
لایک‌ها
4
محل سکونت
Bukit Jalil , Malaysia
توی این چند روزی که ایران هستم با آدمای زیادی حرف زدم
دید خیلی از مردم نسبت به کار در اینترنت هنوز در حد همون شبکه های هرمی بقول خودشون و این ها هست
بنظرتون می تونید به این فرهنگ نا پخته ی ایرانی که اکثریت سرمایه بین قشر بیسوادشون تقسیم شده بفهمونید سرمایه گذاری در اینترنت یعنی چه ؟
 

Amirbahal3

Registered User
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,197
لایک‌ها
538
توی این چند روزی که ایران هستم با آدمای زیادی حرف زدم
دید خیلی از مردم نسبت به کار در اینترنت هنوز در حد همون شبکه های هرمی بقول خودشون و این ها هست
بنظرتون می تونید به این فرهنگ نا پخته ی ایرانی که اکثریت سرمایه بین قشر بیسوادشون تقسیم شده بفهمونید سرمایه گذاری در اینترنت یعنی چه ؟

سلام
بهتر بود به جای بی سواد بگی ، نا آشنا با اینترنت ! سرمایه دار ها هر چند خیلیاشون هم تحصیلات آکادمیک خاصی نداشته باشند یا اصلاً تحصیلاتی نداشته باشن. در رشته خودشون بلخره استاد هستند.
و همه جای دنیا وقتی یک بستر جدید سرمایه گذاری ایجاد میشه مسلماً سرمایه گذارهای کمی از همون ابتدا باهاش آشنایی دارن.
و هنر خیلی از افراد هم در جذب سرمایه از همین سرمایه دار ها برای اهداف و ایده های جدیده. و تمام ایده هایی که ما میبینیم (در اینترنت یا خارج از اون ، اصلاً خود اینترنت) و یه روزی جدید بودن هم با سرمایه گذاری به جایی رسیدن که خیلی از همون سرمایه ها هم از همین سرمایه دارها جمع شده. (بعضاً هم با مشارکت و حتی سرمایه گذاری دولت ها و یا نهاد های دولتی)
پیروز باشید
 

my2ir

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2011
نوشته‌ها
201
لایک‌ها
4
محل سکونت
Bukit Jalil , Malaysia
سلام
بهتر بود به جای بی سواد بگی ، نا آشنا با اینترنت ! سرمایه دار ها هر چند خیلیاشون هم تحصیلات آکادمیک خاصی نداشته باشند یا اصلاً تحصیلاتی نداشته باشن. در رشته خودشون بلخره استاد هستند.
و همه جای دنیا وقتی یک بستر جدید سرمایه گذاری ایجاد میشه مسلماً سرمایه گذارهای کمی از همون ابتدا باهاش آشنایی دارن.
و هنر خیلی از افراد هم در جذب سرمایه از همین سرمایه دار ها برای اهداف و ایده های جدیده. و تمام ایده هایی که ما میبینیم (در اینترنت یا خارج از اون ، اصلاً خود اینترنت) و یه روزی جدید بودن هم با سرمایه گذاری به جایی رسیدن که خیلی از همون سرمایه ها هم از همین سرمایه دارها جمع شده. (بعضاً هم با مشارکت و حتی سرمایه گذاری دولت ها و یا نهاد های دولتی)
پیروز باشید

تعریف جدید سواد خیلی وقته که بحث عوض شدنش هست
 
بالا