برگزیده های پرشین تولز

حد و مرز ادیت دیجیتالی

Gt_Max

Registered User
تاریخ عضویت
13 آگوست 2003
نوشته‌ها
1,663
لایک‌ها
80
محل سکونت
In Your Pantz
با توجه به وارد شدن به دنیای عکاسی دیجیتال و فراهم بودن یک سری موارد این سوال برای خیلی از عکاس ها پیش اومده که ادیت دیجیتالی عکس باید تا چه حدی باشه ...
سوالی که اول از همه پیش میاد اینه که آیا اصلا نیازی به ادیت دیجیتالی هست ؟

چون بعضی ها که در ضمینه ادیت سر رشته ای ندارن و یا در اون ضمینه فعالتی نمی کنند ادیت دیجیتالی رو یک جور تقلب به حساب میارن و از نظر اون ها عکس خوب باید به شکل خام از خود دوربین گرفته شده باشه...

درکل هدف ما از ادیت دیجیتالی چیه ؟ و در چه ضمینه هایی از عکاسی میشه از ادیت دیجیتالی استفاده کرد ؟

همون طور که هممون میدونیم عکاسی به زیر شاخه های خیلی زیادی تقسیم میشه و این خودش تا حد خیلی زیادی مهمه که کدوم دسته از عکس ها امکان ادیت شدن رو دارن و یا این که اصلا اجازه ادیت شدن رو دارن یا نه ...

من خودم عکاسی رو به چند شاخه تقسیم می کنم

دسته اول همون عکس های خبری هستند که در طول روز در تمامی روزنامه های معتبر - وب سایت های خبری - اخبار تلویزیون و غیره میبینیم که وقایع و اخبار اتفاقات دنیای اطرافمون رو نشون میدن. من دقیقا مجازات ادیت عکس های خبری رو نمیدونم ولی از نظر خودم عکس های خبری به هیج عنوان نباید ادیت بشن و اگر هم بنا به دلایلی نیاز شدید به ایدت احساس بشه ادیت باید به حدی نا چیز باشه که کوچیک ترین تاثیری روی موضوع خود اخبار نداشته باشه... ولی حال با این وجود نظر من اینه که عکس های خبری که وقایع رو منتقل می کنند باید دقیقا مشابه اتفاق اصلس باشن و ادیتی روی اون ها انجام نشه...

دسته دوم عکس هایی هستن به شکل حرفه ای گرفته میشن و این مدل عکس ها رو بیشتر تو ضمینه های :

Advertising Photography
Commercial photography
Food Photography
Macro photography
Fashion & Modeling photography

میبینیم که در اکثر مواقع به خاطر زیباییشون بیشتر جنبه تجاری دارن...
از نظر من ادیت این مدل عکس ها تا جایی که شرایط عکس رو بهتر بکنه کوچیک ترین مشکلی نداره و زمانی که بشه با یک ادیت حرفه ای رنگ بندی - استایل و مدل یک عکس رو به شکلی بهتر کرد که نتیجه بهتری به دست بیاد چرا که نه...!

من خودم از طرفدار های ادیت دیجیتای هستم و افرادی که عکاسی من رو دنبال می کنند قطعا متوجه شدن که عکس ها من معمولا در بیشتر مواقع یک مرحله از زیر دست برنامه گرافیکی رد میشه قبل از این که به طور عمومی بابلیش بشه...

حد و مرز ادیت دیجیتالی...
سوالیه که برای اکثر ما ها پیش اومده

حالا نظر شما چیه ؟ با ادیت دیجیتالی موافق هستید یا مخالف و این که دلیلتون برای این کار چیه و این که اوصلا خودتون تا چه حدی در این ضمینه فعالیت می کنید و کلا ادیت دیجیتالی رو تا چه حدی قبول دارید.
 

Sama01

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
387
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
ضمن تشکر از جناب Gt_Max به خاطر باز کردن این تاپیک، امیدوارم با قدرت این تاپیک را ادامه دهند.
پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: حد و مرز ويرايش كجاست؟
 

arkdvi

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
3 فوریه 2007
نوشته‌ها
506
لایک‌ها
0
سن
38
محل سکونت
Gorgan
سينا جان تشكر مي كنم از شما بابت اين تاپيك مفيد و البته بحث جالب آن.

بحث اديت در عكس حالا چه ديجيتال و چه در عكاسي آنالوگ از قديم براي عكاسي آنالوگ و در چندسالي براي عكاسي ديجيتال مطرح بوده. در عكاسي آنالوگ هم بعضي عكاسان با استفاده از ترفندهايي و در تاريكخانه عكس اصلي را تغيير مي دادند و مي دهند. در عكاسي ديجيتال كه البته واضح است ، با نرم افزار هاي رايج مي توان انواع تغييرات اعم از اصلاحات در نور و رنگ ، تغيير در بافت عكس، ايجاد يا حذف اشياء و ... را اعمال كرد.

من با اديت ديجيتال كاملا موافقم ولي تا جاييكه عكس تبديل به تصوير نشود. عكس آينه اي از چيزي كه ديده مي شود (البته نه دقيقا چيزي كه چشم مي بيند) است. حالا اگر تغييراتي در يك داده شود و ماهيت اصلي عكس از بين برود در اين صورت اين عمل و توليد عكس نيست و تصوير است.

اينكه يك عكس خام نياز به اديت داشته باشد به نياز عكاس بر مي گردد كه نظر او در رساندن هدفش در عكس تامين شده باشد يا نه.

اميدوارم اين تاپيك با نظر ديگر دوستان ادامه يابد.
 

Sama01

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
387
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
شاید جالب باشه که بگم حتی برای برخی افراد، ویرایش عکس تا حدی که کاملا هم تبدیل به یک کار گرافیکی بشه، نه تنها جای هیچ ایرادی نداره، بلکه اقدامی مثبت هم تلقی می‌شه.
من الان چند هفته‌ای می‌شه که با این موضوع و استدلال‌های چنین افرادی دارم کلنجار می‌رم. هنوز هم به نتیجه‌ی واحدی نرسیدم.
 

darya_s

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
23 ژوئن 2004
نوشته‌ها
1,592
لایک‌ها
5
بنظر من حد و مرز ویرایش آنچه که با چشم خود دیدیم هست. یعنی معیار چیزی هست که در اون صحنه خودمون دیدیم، حالا اگر عکس رو ادیت میکنیم که رنگها مثلا آن چیزی بشود که ما با چشم خود دیدیم هیچ ایرادی ندارد، اما اگر مثلا رنگ را تغییر دهیم بنظر من قابل قبول نیست. چون من هم معتقدم عکس آینه ای از واقعیت است نه خیال.
 

Sama01

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
387
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
بنظر من حد و مرز ویرایش آنچه که با چشم خود دیدیم هست. یعنی معیار چیزی هست که در اون صحنه خودمون دیدیم، حالا اگر عکس رو ادیت میکنیم که رنگها مثلا آن چیزی بشود که ما با چشم خود دیدیم هیچ ایرادی ندارد، اما اگر مثلا رنگ را تغییر دهیم بنظر من قابل قبول نیست. چون من هم معتقدم عکس آینه ای از واقعیت است نه خیال.
:blink:
یعنی با عکاسی سیاه و سفید مخالفید؟! به ندرت انسان‌هایی پیدا می‌شوند (اگر بشوند) که محسط اطراف را سیاه و سفید ببینند.
;)
بحث خیلی پیچیده‌تر از اونیه که فکرش رو می‌کردیم. نه؟:(:wacko:
 

arkdvi

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
3 فوریه 2007
نوشته‌ها
506
لایک‌ها
0
سن
38
محل سکونت
Gorgan
من هم با نظر سيد موافقم. بحثي نيست كه بشه به راحتي به نتيجه خاصي رسيد. ديدگاه ها فوق العاده متفاوته و همينطور نظرات.

من با دخيل كردن بحث رنگ در اين موضوع موافق نيستم. همونطور كه سيد هم گفتند ، اگر بحث رنگ مطرح باشه عكس هاي تك رنگ و همچنين عكس هايي كه با استفاده از فيلتر هاي سخت افزاري در دوربين و نرم افزاري در اديت ديجيتال گرفته شده و بدست آمده عملا از حيطه عكاسي خارج خواهند شد و همونطور كه مي دانيم عكاسي با عكس هاي سياه و سفيد شروع شده.

اين بحث جنبه هاي متنوعي داره. به شخصه عكس هايي را داراي هويت مي دانم كه اولا چيزي از آن كم يا زياد نشده باشد(بحث كراپ كردن جداي ازين موضوع است)
و ثانيا در آن اغراق نشده باشد. براي اين موضوع مي توانم دو مورد پايين را مثال بزنم.

http://www.************/files/fm74kaix1tcdufpcemre_thumb.jpg

http://www.************/files/9pjulq6egn12im1jyutn_thumb.jpg

به نظر من اولي مي تواند عكس باشد ولي دومي تصوير
 

darya_s

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
23 ژوئن 2004
نوشته‌ها
1,592
لایک‌ها
5
یعنی با عکاسی سیاه و سفید مخالفید؟! به ندرت انسان‌هایی پیدا می‌شوند (اگر بشوند) که محسط اطراف را سیاه و سفید ببینند.

بحث خیلی پیچیده‌تر از اونیه که فکرش رو می‌کردیم. نه؟

نه :D جالبه به این موضوع فکر نکرده بودم. :wacko: پس شد اونایی که گفتم به استثنای سیاه و سفید :p
بله جناب آهنگرها، موضوع به این راحتی ها هم نیست.
اما آرش جان، من با استفاده از تمام فیلترهای نرم افزاری و سخت افرازی که باعث ایجاد رنگ غیرواقعی در دوربین میشوند و عکسهای تک رنگ (بجز عکسهای سیاه و سفید) مخالفم. این دو عکس هم هر دو از محدوده ادیت قابل قبول من خارجند!!!!
 

Sama01

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
387
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
نمی‌دونم تا چه حد می‌شه در این موضوع مانور داد. ولی بحث ویرایش یه جورایی مثل سایر مسائله. مثلا کادر بندی. فرض کنید یک کادر عجیب و غریب که مصلا نصف سوژه از کادر بیرونه و اصلا کادر کج هم هست. دو حالت داره. یا عکاس کاملا آگاهانه این کار را کرده است و یا نه. اگر آگاهانه بوده باشه، آیا می‌شه این کادر بندی را پذیرفت؟
در مورد ویرایش هم تا حدودی همین‌طوره. اگر ویرایش آگاهانه باشه شاید اشکالی نداشته باشه. حتی اگر از حالت طبیعی هم خارج بشه. (البته منظور من از آگاهانه، علک فرد به انجام کار نیست. بلکه علم فرد به هدف انجام کاره. یعنی این ویرایش، کاملا هدف‌مند و مطابق برنامه باشه. نه صرفا یک ویرایش برای به دست آوردن یک کار متفاوت.

اصلا یک سوال اساسی مطرح می‌کنم. آیا در عکس، اصالت مهم است. یعنی آیا باید عکس، نشان از یک واقعیت در خارج داشته باشد. یعنی آیا یک عکس، باید راوی یک اتفاق واقعی باشه؟
اگر روی این سوال تمرکز کنیم، شاید بتونیم به نتایجی برسیم. (البته اگر موافقید)
فقط به خاطر انینکه بحث دو طرفه نشه، منتظر نظر تعدادی از دوستان هستم.
 

darya_s

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
23 ژوئن 2004
نوشته‌ها
1,592
لایک‌ها
5
اصلا یک سوال اساسی مطرح می‌کنم. آیا در عکس، اصالت مهم است. یعنی آیا باید عکس، نشان از یک واقعیت در خارج داشته باشد. یعنی آیا یک عکس، باید راوی یک اتفاق واقعی باشه؟
اگر روی این سوال تمرکز کنیم، شاید بتونیم به نتایجی برسیم. (البته اگر موافقید)
جواب این سوال بنظر من بله هست.
 

javadmjm

Registered User
تاریخ عضویت
9 دسامبر 2006
نوشته‌ها
362
لایک‌ها
2
محل سکونت
Tehran, Iran
نمی‌دونم تا چه حد می‌شه در این موضوع مانور داد. ولی بحث ویرایش یه جورایی مثل سایر مسائله. مثلا کادر بندی. فرض کنید یک کادر عجیب و غریب که مصلا نصف سوژه از کادر بیرونه و اصلا کادر کج هم هست. دو حالت داره. یا عکاس کاملا آگاهانه این کار را کرده است و یا نه. اگر آگاهانه بوده باشه، آیا می‌شه این کادر بندی را پذیرفت؟
در مورد ویرایش هم تا حدودی همین‌طوره. اگر ویرایش آگاهانه باشه شاید اشکالی نداشته باشه. حتی اگر از حالت طبیعی هم خارج بشه. (البته منظور من از آگاهانه، علک فرد به انجام کار نیست. بلکه علم فرد به هدف انجام کاره. یعنی این ویرایش، کاملا هدف‌مند و مطابق برنامه باشه. نه صرفا یک ویرایش برای به دست آوردن یک کار متفاوت.

اصلا یک سوال اساسی مطرح می‌کنم. آیا در عکس، اصالت مهم است. یعنی آیا باید عکس، نشان از یک واقعیت در خارج داشته باشد. یعنی آیا یک عکس، باید راوی یک اتفاق واقعی باشه؟
اگر روی این سوال تمرکز کنیم، شاید بتونیم به نتایجی برسیم. (البته اگر موافقید)
فقط به خاطر انینکه بحث دو طرفه نشه، منتظر نظر تعدادی از دوستان هستم.

با سلام به همه دوستان،
از همون تاپیک عکاسی هدفمند که پیشنهاد زدن یه تاپیک جدید زده شد، یه بار اومدم این کار رو بکنم ولی آنقدر بحث سنگین بود که بیخیال شدم.
حالا که عزیزمون زحمت کشیده و این تاپیک رو زده ، بسم الله:

از نظر من 2 نوع عکاسی داریم:

Making Photo

Taking Photo


Taking Photo: عکاسی به معنای عکس گرفتن که عکاسی خبری هم جزوش هست اصلاً و ابداً ادیت رو نمی پذیره. فقط در حد کراپ کردن و تنظیم بالانس رنگ.

Making Photo: ولی در ساختن عکس چند نوع دستکاری انجام میشه:
1- خود عکاس قبل از اینکه عکاسی کند، یک سری چینش انجام میده. یا همون اریستوراسیون.
2- دستکاری عکس پس از عکاسی در آتلیه یا مدرنش که در کامپیوتر انجام میشه.

ولی به نظرم با دیدن هر عکس باید تشخیص داد که عکس از کدوم نوعه؟ عکس گرافیکی هست؟ عکس واقیعه؟ عکس ساختگیه؟ نمیشه بیننده عکس رو رو هوا معلق بزاریم یا سرش رو گول بمالیم.
اخلاقی نیست.
این ها همه نظر شخصیه البته. البته باز هم تأکید می کنم در عکاسی خبری ادیت ممنوع است.
 

arkdvi

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
3 فوریه 2007
نوشته‌ها
506
لایک‌ها
0
سن
38
محل سکونت
Gorgan
نه :D جالبه به این موضوع فکر نکرده بودم. :wacko: پس شد اونایی که گفتم به استثنای سیاه و سفید :p
بله جناب آهنگرها، موضوع به این راحتی ها هم نیست.
اما آرش جان، من با استفاده از تمام فیلترهای نرم افزاری و سخت افرازی که باعث ایجاد رنگ غیرواقعی در دوربین میشوند و عکسهای تک رنگ (بجز عکسهای سیاه و سفید) مخالفم. این دو عکس هم هر دو از محدوده ادیت قابل قبول من خارجند!!!!
با اينكه اين دو عكس هر دو اديتند ولي من چنين صحنه اي يعني مثل عكس اولي در گذشته ديده ام، پس نميشه گفت اين صحنه واقعيت نداره.
و اينكه بشه با چشم اديت رو تشخيص داد هم به نظر من در بسياري موارد نشدنيه. اين موضوع براي حالات متفاوت و ماظر عجيب و غريب طبيعت كاملا صادقه. من بارها مناظري با چشم ديده ام كه باورش براي من خيلي مشكل بوده حالا اگر اين مناظر ثبت هم ميشد براي ناظر ديگري قابل باور نبود.
 

Sama01

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
387
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
اصلا یک سوال اساسی مطرح می‌کنم. آیا در عکس، اصالت مهم است. یعنی آیا باید عکس، نشان از یک واقعیت در خارج داشته باشد. یعنی آیا یک عکس، باید راوی یک اتفاق واقعی باشه؟
همانطور که دوستان اشاره کردند، ویرایش از قبل از گرفتن عکس، مثلا در ویرایش عناصر، حتی انتخاب زاویه و کادر، تا زمان عکاسی، مثل تنظیم عمق میدان، تراز سفیدی، و تهایتا تا بعد از عکاسی و ویرایش روی عکس ثبت شده را شامل می‌شود.
در مورد این مطلب که آیا باید عکس، نشان از یک واقعیت در خارج داشته باشد، باید بگم حتی یک عکسی که ثبت می‌کنیم، تنها بخشی از واقعیت خارجی را به نمایش می‌گذارد. حتی عمق میدانی که توسط لنز ایجاد می‌شود، اصلا توسط چشم ما ایجاد نمی‌شود.

حال اگر مثلا همین عمق میدان بسیار کم، به جای اینکه توسط لنز ایجاد شود، توسط نرم‌افزار ایجاد شود، چه ایرادی داره. اصلا بیننده هم متوجه آن نمی‌شود.

یا مثلا عکاسی مادون قرمز چی؟ اصلا ما چنین طیف رنگی را نمی‌بینیم. ولی چنین عکس‌هایی زیاد ثبت می‌شوند.

می‌بینیم که در بسیاری موارد ویرایش‌هایی در عکس ایجاد می‌شوند که مطابق با واقعیت (البته واقعیتی که ما با چشمانمان می‌بینیم) نیستند. ولی پذیرفته شده‌اند.
هدف من توجیح ویرایش نیست. می‌خواهم ببینم آیا می‌توانیم مرزی مشخص برای ویرایش تعیین کنیم یا نه.
 

javadmjm

Registered User
تاریخ عضویت
9 دسامبر 2006
نوشته‌ها
362
لایک‌ها
2
محل سکونت
Tehran, Iran
گفت و گو با حسن سربخشيان عکاس خبري
عکاس بايد مولف باشد

sh4.jpg
کيان اماني

کمتر پيش مي آيد حسن سربخشيان را در جايي ببينيد، اما حرفي در مورد عکس و عکاسي در ميان نباشد. عکاس کتاب نبض زمان که اين روزها مشغول به سرانجام رساندن چاپ کتاب افغانستان و فرهنگ ايراني است به تازگي دبيري اولين دوره مسابقه عکاسي سوره را هم پذيرفته و همه اينها در کنار عکس هاي خبري متفاوت و جذابي که مي گيرد وسوسه يي براي انجام گپ و گفتي دو ساعته است تا تبديل به يک گفت وگو شود. روز بعد از مصاحبه به اتفاق هم با 12 دختربچه بي سرپرست که حسن آموزش عکاسي به آنها را به عهده دارد به عکاسي رفتيم که قرار است 15 مهرماه در نمايشگاه نيکل نمايشگاهشان برگزار شود. گزارش برنامه آن روز فرصت ديگري را مي طلبد. در اين مصاحبه به عکاسي خبري، مستند اجتماعي، جايزه کاوه گلستان و سوره پرداخته شده است.

---

به عنوان يک عکاس چه تعريفي از عکاسي خبري داريد و اصولاً چه کسي را عکاس خبري مي دانيد؟

فکر مي کنم عکاسي که در کوران اخبار روزمره و درگير اطلاع رساني به مردم است عکاس خبري است. شايد حتي به صورت دائم هم در يک رسانه کار نکند، اما چون هميشه اخبار را دنبال مي کند و حتي گاهي بيشتر از عکاسي که در يک رسانه کار مي کند درگير حوادث است به نوعي مي توان گفت عکاس خبري است. حالا در بعد تخصصي تر که نگاه کنيم يکي اخبار اجتماعي را دنبال مي کند، يکي اخبار ورزشي را و ديگري عکاسي جنگ را ولي در مجموع فکر مي کنم به عکاسي که هميشه ذهن اش درگير اخبار است و اخبار گوناگون را دنبال مي کند مي گويند عکاس خبري.

چطور مي توان عکس خبري تاريخ مصرف دار نگرفت؟

خيلي سخت است. ببينيد مثلاً از انقلاب اسلامي هزاران عکس گرفته شده، اما مگر چندتاي آنها ماندگار شده اند؟ شناخت عکاس از محيط پيرامون و اخبار و اطلاعات از موضوعي که آن را عکاسي مي کند در ماندگاري عکس خيلي مهم است. بعضي اخبار روزمره مثل ديدارهاي رسمي بار خاصي براي ماندگاري ندارند مگر اينکه اتفاق ويژه يي در جريان آن ديدار بيفتد مثل اتفاقي که براي رئيس جمهور سابق امريکا «ريگان» در يکي از ديدارهايش افتاد و در جريان آن ديدار ترور و باعث ماندگاري عکس شد و عکاس آن عکس هم برنده جايزه پوليتزر شد. معمولاً پيش بيني اين نوع اتفاق ها دست عکاس نيست، اما اگر عکاسي مي خواهد از اين دايره بسته بيرون بيايد حتماً بايد اطلاعاتي از جامعه شناسي محيطي که در آن عکاسي مي کند داشته باشد و آمادگي عکاسي از اتفاق هاي پيش بيني نشده را داشته باشد. عکاس خبري براي ماندگاري عکس هايش بايد سعي کند خيلي وقت ها جريان سازي کند و زاويه هاي پنهان جرياناتي را که ديده نمي شوند به مخاطب نشان دهد و لحظه هاي آن اتفاق را با عکس هايش جاودانه کند. ذات برخي از خبرها هم اين ميان اهميت دارد. بعضي از عکس هاي خبري را که مي بيني حتي بعد از 100 سال سرشار از اطلاعات گوناگون هستند. جداي از مسائلي که گفتم به نظرم شخصيت خود عکاس هم خيلي در عکاسي مهم است و مهمترين مساله يي که باعث مي شود عکاس به اين نقطه برسد تجربه هاي حرفه يي اوست.

به نظر شما چگونه مي شود به يک نگاه متفاوت در عکاسي خبري رسيد؟

زاويه نگرش عکاس به دنياي پيرامون تعيين کننده اين نگاه است. خيلي از عکاس هاي بزرگ به هر دليلي نمي توانند با رسانه هاي معتبر عکس کار کنند و به صورت فردي کار مي کنند، اما مي بيني به خاطر نگرش خاصي که دارند همه رسانه هاي معتبر مشتري عکس هايشان هستند. رسيدن به اين مرحله خيلي سخت است. بايد خيلي باهوش باشي و نگاه مستقل و درستي داشته باشي تا به استانداردهاي لازم برسي. هر روز هم بايد کار جديدي ارائه کني که منحصر به فرد باشد.

چرا وضعيت عکاسي خبري به صورت انفرادي مثل ورزش هاي انفرادي خوب است، اما در کليت اين نوع عکاسي مشکلات زيادي وجود دارد؟

مشکل اينجاست که خيلي از عکاس هاي خبري به جريان سازي با عکس هايشان که ماهيت اصلي اين حرفه است فکر نمي کنند. متاسفانه خيلي از عکاس هاي ما فقط مي خواهند رفع تکليف کنند. درست است که در گذشته و حال عکاس هاي خيلي خوبي داشته و داريم، اما حالا بعد از اين 30 سالي که از انقلاب گذشته نتيجه کارشان کجاست؟ به نظرم درست اين است که وقتي 10 سال بعد خواستيم نتيجه اين 10 سال عکاسي مان را بررسي کنيم حداقل 10 کتاب خوب داشته باشيم، اما آيا از 30 سالي که از انقلاب مي گذرد 30 کتاب از اين سال ها داريم؟

بخشي از مسووليت اين کار با خود جامعه عکاسي است و مسووليت بخش ديگري با مديران فرهنگي. وقتي براي مسوول فرهنگي اين کشور کتاب عکس اهميتي ندارد و خريد کتاب عکس را در سبد خريد کتاب هايشان يک کار لوکس محسوب و از خريد آن اجتناب مي کنند انتظار داري چه بلايي سر عکاسي بيايد؟



نمايشگاه عکس هاي انقلاب را که هر سال در بهمن ماه برگزار مي شود ببينيد. همان عکس هاي تکراري سال هاي پيش را نشان مردم مي دهند يعني به نظر تو عکس هاي انقلاب همين چند عکس است؟ متاسفانه هيچ وقت يک فکر واحد را در يک شکل کلي اجرا نکرده ايم.

به نظر شما فرقي بين عکاسي مطبوعاتي و عکاسي خبري وجود دارد؟

بله، به نظرم بين اين دو فرق هايي است. عکاس خبري خود را هميشه محدود به خبرها و اتفاق ها مي کند ولي عکاس مطبوعاتي هميشه دنبال اخبار و جريان هايي است که کشف کند و معمولاً به سراغ موضوعاتي مي رود که پتانسيل رسانه يي شدن را دارند، اما پيش از اين کسي دنبالشان نرفته. عکاس مطبوعاتي ريزبين تر از عکاس خبري است. البته وقتي عکاسي مطبوعاتي مي کني خود به خود عکاس خبري هم محسوب مي شوي در واقع با همه تفاوت هايي که اين دو نوع عکاسي دارند، خيلي وقت ها لازم و ملزوم يکديگر هستند.

خيلي وقت ها ديده مي شود که از عکس صرفاً جهت تزيين کردن صفحه و خبر استفاده مي شود. فکر مي کنيد عکس نمي تواند ارزش هاي خبري را در خود داشته باشد؟

sh5.jpg
به نظر من اصلاً چيزي به نام عکس تزييني وجود ندارد. عکس بايد پيش از خبر اطلاعات را به مخاطب عرضه کند. يکي از مسائلي که به عکس لطمه مي زند نوع صفحه بندي در مطبوعات است. وقتي به شکل اجرايي عکس در مطبوعات توجه نشود حالا عکاس هر کاري هم که کرده باشد ارزش کارش از بين مي رود.

تا زماني که مديران مسوول و سردبيران صفحه اول روزنامه را مثل ويترين هاي شلوغ خرازي ها کنند و تيتر همه اخبار را بريزند صفحه اول معلوم است که عکس در ابعاد کوچک و صرفاً به عنوان تزيين خبر استفاده مي شود. البته بخش ديگر اين ماجرا مربوط به خود جريان عکاسي است. خيلي وقت ها عکاس از فرط تنبلي نمي رود عکس ماجراي دم دستي خودش را بگيرد. از عکس تزييني استفاده مي کند. پس وظيفه عکاس چيست؟ وقتي چيزي وجود دارد که مستند است چرا بايد از عکس تزييني استفاده شود؟ عکس بايد توليدي باشد در غير اين صورت اصلاً دليلي براي استخدام عکاس وجود ندارد. تا زماني که عکس خوب نداشته باشيد نبايد انتظار داشت بستر خوبي هم براي چاپ اش فراهم شود. در عرصه استانداردهاي جهاني چنين چيزي وجود ندارد. عکاس خودش بايد مولف باشد.

چرا خبرگزاري هاي داخلي عکس رايگان در اختيار مطبوعات قرار مي دهند؟

چون خبرگزاري هاي ما تبديل شده اند به تريبون يکسري از جريانات و حزب ها. وقتي عکس رايگان در اختيار ديگران مي گذاريد يعني مي خواهيد خودتان را تبليغ و ذهنيت خود را به بيننده منتقل کنيد. عرضه عکس رايگان مثل عرضه برنامه هاي رايگان تلويزيوني است. وقتي بخواهي براي جرياني تبليغ کني عکس رايگان را در سايز بزرگ و با کيفيت مطلوب ارائه مي کني که حتماً عکس چاپ بشود. جاي ديگري نديده ام عکس رايگان در اختيار ديگران قرار دهند اين کار باعث تخريب ماهيت عکاسي مي شود.

به عنوان کسي که هم با رسانه هاي داخلي کار مي کند هم با رسانه هاي خارجي چه تفاوتي بين عکاسي براي اين دو رسانه مي بينيد؟

وقتي در جريان درست و استاندارد اين رسانه وارد شويد همه چيز آنقدر درست و سرجاي خودش هست که تکليف عکاس همان ابتدا مشخص مي شود؛ از تامين هزينه هاي اقتصادي گرفته تا ابزار مورد نياز عکاس.

اينها باعث مي شود عکاس با خيال راحت کار کند، اما به خبرگزاري هاي داخلي که نگاه کنيد بيشترشان به عکاس ابزار کار نمي دهند. پس عکاس هميشه نگران سلامتي وسيله نه چندان ارزاني است که براي کار خود تهيه کرده است. اين نگراني در بين ماها وجود ندارد. من از سوال قبلي براي اينجا هم استفاده مي کنم وقتي توليدات عکاس بازگشت هزينه و سودآوري داشته باشد پس نه عکاس و نه خبرگزاري نگران هزينه کردن نخواهند بود.

تفاوت ديگر کار کردن براي اين دو رسانه اين است که در خبرگزاري هاي داخلي هميشه يکسري از مصلحت انديشي ها و گرايش هاي خاص فکري باعث حذف برخي عکس ها و اخبار مي شود، اما وقتي شما ادعا مي کنيد که خبرگزاري هستيد که به همه جاي دنيا سرويس مي دهد نمي توانيد عکس و خبر خود را چون ممکن است به کسي بربخورد حذف کنيد. عکس را جعل که نکرده ايد. واقعيت را نشان داده ايد پس ناراحتي ديگران نبايد اهميت چنداني داشته باشد.

به نظرم زماني سعي مي کرديد جهان بيني خود را با عکس هاي خبري تان ارائه کنيد ولي در يکي دو سال اخير احساس مي کنم سعي مي کنيد با عکس هاي مستند اجتماعي به اين بيان برسيد. چرا به اين نتيجه رسيديد؟

چند مساله در اين اتفاق دست به دست هم داد که بيشتر به سمت عکاسي مستند اجتماعي بروم؛ اول اينکه هيجانات عکاسي خبري خيلي زود فروکش مي کند و بعد از چند سال عکاس ارضا مي شود حالا اين ارضا شدن ممکن است براي يک عکاس 5 سال طول بکشد و براي ديگري 20 سال. به نظرم عکاس بايد زماني از برنامه هاي روزمره خبري فاصله بگيرد چون اين روزمرگي ها در بلندمدت عکاس را خسته مي کند. آخر سر هم چون عکاس هميشه با خبر پيش رفته عکس زيادي برايش باقي نمي ماند.

خوشبختانه بعد از يکسري محدوديتي که در عکاسي رسمي خبري برايم به وجود آمد باعث شد اين اتفاق بيفتد و بيشتر به سمت عکس هاي مستند اجتماعي و علاقه هاي شخصي خودم بروم. به رغم اينکه عکاسي خبري روتين را ادامه مي دهم فرصت بيشتري پيدا کردم که به درونيات خودم بازگردم. فکر مي کنم ماندگاري اين عکس ها به مراتب بيشتر از عکس هاي خبري است. شرايط سني هم در عکاسي خبري ديگر اجازه نمي دهد انرژي يک جوان را داشته باشم. بعد از انتشار کتاب نبض زمان احساس کردم در جريان بخش اول عکاسي ام موفق بوده ام. اميدوارم در بخش دوم هم موفق باشم.

مراحل عکاسي از يک پروژه مستند اجتماعي را چگونه براي خود تعريف، اجرا و عرضه مي کنيد؟ در واقع مي خواهم بدانم چرا سراغ يک پروژه مي رويد و مراحلي را که گفتم چگونه طي مي کنيد؟

يک پروژه عکاسي براي من به چند بخش تبديل مي شود؛ مطالعه، هماهنگي ها، اجرا و عرضه. به خاطر نوع ماهيت عرضه ام که عکاسي خبري است و بايد يکسري کارهاي روزمره را هم انجام دهم به پروژه يي که در دست اجرا دارم اين طور نگاه مي کنم که در عين حالي که ممکن است مدت زمان زيادي را براي انجام اش نياز دارم، بتوانم براي کار خبري در رسانه ام هم از عکس ها استفاده کنم. بعضي از پروژه ها ممکن است مدت زمان زيادي مثل دو يا سه سال براي انجامشان وقت نياز باشد. پس در لابه لاي اين پروژه ها چند پروژه کوچک تر هم انجام مي دهم، اما مهمترين دليلي که باعث مي شود سراغ يک موضوع بروم علاقه و دلبستگي هاي شخصي ام است.

در حال حاضر درگير انجام چه پروژه هايي هستيد؟

الان روي پروژه فرهنگ ايراني کار مي کنم که خيلي هم پروژه عظيمي است. يکسري کار هم روي پروژه اقليت هاي مذهبي کرده ام که فکر مي کنم نتيجه خوبي داشته باشد. اين دو پروژه تقريباً به مراحل پاياني اجرايي رسيده است و اميدوارم هرچه زودتر آماده چاپ شود. يک کتاب مشترک هم با نيکل فريدني درباره افغانستان در دست چاپ داريم که به زودي منتشر مي شود.

ديدگاه نيکل هم در اين کتاب مستند اجتماعي است؟

50 عکس من و 50 عکس نيکل در اين کتاب است که هر دو با ديدگاهي مستند اجتماعي به عکس هاي اين کتاب پرداخته ايم. عکس هاي نيکل متعلق به 30 سال پيش است و عکس هاي من متعلق به 3-2 سال اخير. در اين کتاب نگاه نيکل هم نگاهي مستند اجتماعي است؛ نگاهي آرام و مختص به خود همانطور که در عکس هاي طبيعت اش ديده مي شود. نگاه نيکل را خيلي دوست دارم.

شما هم در همان محدوده هاي جغرافيايي و اجتماعي که نيکل عکس گرفته عکاسي کرده ايد؟

نه، به هيچ وجه. فقط در عکس بودا در باميان از يک فضاي مشترک عکس گرفته ايم. در اين کتاب سعي شده دو ديدگاه متفاوت را در دو زمان متفاوت ارائه کنيم. ضمن اينکه اميدوارم اين کتاب اداي احترامي هم به نيکل باشد.

ضعف هاي عکاسي مستند اجتماعي را در حال حاضر چه مي بينيد؟

به نظرم اساسي ترين ضعفي که عکاسي مستند اجتماعي دارد اين است که بعضي از عکاس ها روي موضوعي که کار مي کنند مطالعه ندارند و حساسيتي هم نشان نمي دهند چون نمي خواهند اذيت شوند، اما بايد بدانيم يک پروژه خوب به راحتي انجام نمي شود و حتماً دردسرها و نيازهايي به غير از عکاسي به همراه خود خواهد داشت. نمي شود با دو ساعت کار کردن سر و ته يک ماجرا را ختم کرد. براي رسيدن به 10 عکس خوب براي من که دو ساعت عکاسي مي کنم کافي نيست. نمي توان بدون مطالعه، روانشناسي، تيزبيني و خيلي موارد ديگر يک پروژه مستند اجتماعي خوب عکاسي کرد.

به عنوان کسي که در جايزه عکاسي کاوه گلستان هم داور بوده ايد و هم برنده، فکر مي کنيد جايزه کاوه کمکي به پيشرفت عکاسي مطبوعاتي و خبري ما کرده؟

فکر مي کنم هم در زمان خود کمک بزرگي به جامعه عکاسي کرد و هم حالا که به هر دليلي برگزار نمي شود. جايزه کاوه باعث شد خيلي از عکاس ها مسير حرفه يي خود را پيدا کنند. اهميت اين جايزه جداي اداي ديني که به خود کاوه بود انرژي بود که به عکاس هاي جوان مي داد و متاسفم که تعطيل شد. بيشترين نفع را از جايزه عکاسي کاوه جامعه عکاسي مي برد چون توانست جريان سازي کند. فراموش نکنيم که برگزارکننده اين جايزه هم بخش خصوصي بود و اين کار به نظرم بسيار ارزشمند بود.

چرا مسابقه عکس سوره که شما هم دبير اولين دوره آن هستيد برگزار مي شود و اهداف آن چيست؟

به نظرم هر حرکتي که بتواند به رشد عکاسي کمک کند قابل احترام است حالا با هر نامي که مي خواهد باشد. هدف اين مسابقه هم در يک کلام کمک به ارتقاي عکاسي خبري کشور است. با توجه به اداي ديني که بايد به عکاسان شهيد سقوط هواپيماي سي-130 مي شد تصميم گرفتيم اين مسابقه را برگزار کنيم.

مبناي قضاوت هيات داوران در اين مسابقه چيست؟

چون هنوز جلسه يي بين هيات داوران تشکيل نشده نمي توانم در اين مورد نظري بدهم. ولي بايد اشاره کنم که عکس ها قطعاً براساس ديدگاه هاي حرفه يي قضاوت خواهند شد. بعضي از داوران براي اولين بار است که قضاوت را پذيرفته اند که بايد سپاسگزارشان باشيم. فکر مي کنم اين بار نتوان اعتراضي به گروه داوري کرد.

چه تضميني هست که با عوض شدن مديران خانه عکاسان در سال هاي آينده، مسابقه عکس سوره تعطيل نشود و راه خود را ادامه دهد؟

اميدوارم هرگز اين مسابقه تعطيل نشود. اما طبيعي است که با عوض شدن مديران و گروه داوري در سال هاي آينده ديدگاه ها کمي تغيير کند اما فکر نمي کنم کليت کار آسيبي ببيند. به همين دليل پيشنهاد دادم که اسم مسابقه از شهيد جان بزرگي به مسابقه عکس سوره تغيير کند. براي کشوري با صد سال سابقه عکاسي مطبوعاتي برگزاري چنين مسابقه يي دير اما بهتر از نبودنش است.

آيا سياست ها و ديدگاه هاي خانه عکاسان ايران هم در قضاوت داوران دخالتي خواهد داشت؟ به هر حال تعارف نبايد کرد که جريان فکري حاضر در خانه عکاسان يک جريان فکري محافظه کار است.


چون هنوز عملي انجام نشده نمي توانم جواب اين سوال را با قطعيت بدهم، اما اين توضيح را بدهم که وقتي شما مي خواهيد کاري را براي جايي انجام دهيد مجبوريد که برخي سياست هاي آنجا را قبول کنيد. در حال حاضر هم به جز خانه عکاسان جاي ديگري تصميم به برگزاري چنين مسابقه يي ندارد پس بايد سياست هاي آنجا را هم مدنظر قرار داد، اما مطمئن باشيد در اين مسابقه درباره حضور يا عدم حضور عکس ها فقط هيات داوران تصميم خواهند گرفت. حداقل کاري که به عنوان عکاسان حرفه يي بايد انجام دهيم شرکت در اين مسابقه است تا اين حرکت رشد کند.

من قول گرفته ام که محدوديتي در قضاوت و نمايش عکس ها وجود نداشته باشد، اما اگر چنين چيزي اتفاق افتاد از چشم من نبينيد.

منبع
 
بالا