• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

حسین پناهی

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
ازآجیل سفره عید

***
چند پسته لال مانده است

***
آنها که لب گشودند؛خورده شدند

***
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند

***
دندانساز راست می گفت:

***
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
ازآجیل سفره عید

***
چند پسته لال مانده است

***
آنها که لب گشودند؛خورده شدند

***
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند

***
دندانساز راست می گفت:

***
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !

سلام
ممنون از متن زیباتون ، ولی این متن از حسین پناهی نیست ، از " اکبر اکسیره " که اسم یکی از کتاب هاشون هم همینه ، که البته من چند وقته توی خیلی سایت ها میبینم نویسندشو به اشتباه حسین پناهی معرفی کردن .
اینم لینک خرید این کتاب : آدینه بوک: پسته لال سکوت دندان شکن است ~اکبر اکسیر
 

tanin_a

Registered User
تاریخ عضویت
6 فوریه 2012
نوشته‌ها
318
لایک‌ها
1,304
سن
36
محل سکونت
زیر آسمان دلم ...
مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من میچرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
نیستیم...
به دنیا می آییم...
عکس یک نفره می گیریم...
بزرگ می شویم...
عکس دو نفره می گیریم...
پیر می شویم...
عکس یک نفره می گیریم...
و بعد دوباره باز نیستیم...
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
شناسنامه

من حسینم
پناهی ام
من حسینم , پناهی ام
خودمو می بینم
خودمو می شنفم
تا هستم جهان ارثیه بابامه.
سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهائیاش
وقتی هم نبودم مال شما.
اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ببینم
با من بگو یا بذار باهات بگم
سلامامونو , عشقامونو , دردامونو , تنهائیامونو
ها؟!
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
کودکی ها

به خانه می رفت
با کیف
و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی؟
مادرش پرسید
دعوا کردی باز؟
پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
به دنبال آن چیز
که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید
گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش را
و خندیده بود
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
آوار رنگ

هیچ وقت
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدید ماند
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
مدار

سنگِ معلق همراه!
در این سقوطِ بی انتها
مَدارم خواهی شد آیا
تا عمری به دور تو بچرخم؟
جاذبه از تو،
دافعه از من!
 

mohsen25

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
7,716
لایک‌ها
4,116
محل سکونت
Hell
و سیاه شد در فراموشی سگ سفید امنیتم
و کبوترانم را از یاد بردم
و می رفتم... و می رفتم... و می رفتم...
تا بدانم و بدانم و بدانم
از صفحه ای به صفحه ای
از چهره ای به چهره ای
از روزی به روزی
از شهری به شهری
زیر آسمان وطنی که در آن فقط مرگ را به مساوات تقسیم می کردند.
 

patteerr

Registered User
تاریخ عضویت
27 مارس 2009
نوشته‌ها
4,016
لایک‌ها
3,140
آزارم ميدهد ديدن آن منظره كه مادري كودكش راسيلي ميزند ولي كودك بازهم دامانش را رها نميكند،
كجاست آن قاضي تا حكم كند كه مادر منبع محبت است يا كودك ؟!!
حسین پناهی
 

tanin_a

Registered User
تاریخ عضویت
6 فوریه 2012
نوشته‌ها
318
لایک‌ها
1,304
سن
36
محل سکونت
زیر آسمان دلم ...
و رسالت من اين خواهد بود
تا دو استکان چاي داغ را
از ميان دويست جنگ خونين
به سلامت بگذرانم
تا در شبي باراني
آن ها را
با خداي خويش
چشم در چشم هم نوش کنيم
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
چشمان ِ تو گل ِ آفتابگردانند
به هر کجا که نگاه کنی ،
خدا آنجاست ...

حسین پناهی

__________________

اگر پست هام توی این تاپیک و تاپیک های دیگه ی بخش شعر تکراری هستند ، به بزرگواری خودتون ببخشید و بذارید به حساب کمتر سر زدن من به این قسمت!
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
بــی شــــکـــــ . . .

جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند

چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق

جهـــانی بـــرای تـــــو. . .
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
به مادرم گفتم

مرا با چیزی عوض کن

چیزی ارزشمند!

چیزی گران

سوزنی شکسته ، تا بتوانی با آن خار پایت را درآوری
 

ShaghayeghOF

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2012
نوشته‌ها
35
لایک‌ها
69
پــــــــــروانــــــــــه



این همه نفی

درد جان فرسای دگردیسی جهان است

بر جان هنر

تا از کرم کور بی دست و پا

پروانه ای بسازد

هزار رنگ!
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
من زندگی را دوست دارم, ولی از زندگی دوباره میترسم!

دین رادوست دارم, ولی از کشیش ها میترسم

قانون رادوست دارم ولی از پاسبان ها میترسم

سلام را دوست دارم ولی از زبانم میترسم

من میترسم پس هستم !

اینچنین می گذرد روز وروزگار من

من روز را دوست دارم ولی از روزگار میترسم !!!
 

YARAY

Registered User
تاریخ عضویت
24 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,946
لایک‌ها
164
محل سکونت
تهران
يادش به خیر و روانش گرامی
داشتم قهوه تلخ میدیدم و کلی شاد بدوم
سرمو برگردوندم و اسم تاپیکو که دیدم یه اه از نهادم کشیده شد ناخوداگاه!
من میخوام برگردم به کودکی!
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
درمکه دیدم خدا چند سالیست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش میگردند.

در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست دوست دارد زود

به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید غافل از اینکه آن دوره گرد خود خدا بود.

درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به

خانه خویش برگردم و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به
مردم جستجوکنم.

آری شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست.
 
بالا