خاطرات شمال محاله یادم بره

[O_o O_O o_O]

از اسم تاپیک معلومه که از چی باید بگید
فقط دوستان قول بدن از خاطرات شمال رفتنشون بگن و خاطرات جنوب رفتن رو بیخیال بشن

 

[O_o O_O o_O]

یکی از بهترین خاطراتی که از شمال رفتن دارم مربوط به ده یازده سالگیمه
با خونواده رفته بودیم چمخاله و با داداشم قرار گزاشتیم صبح زود و قبل از طلوع آفتاب بریم لب ساحل تا طلوع خورشید رو ببینیم(چه کنیم ندیده بودیم دیگه) ، آقا طلوع رو دیدیم و موقع برگشتن از یه مسیر دیگه اومدیم ، یه جا تو شن ها از این بلوک های سیمانی گرد بود و رفتیم جلو و دیدیم توش پر آبه و تو آب پر از ماهی هائی به اندازه کف دست ، نگو جزر و مد شده بوده و آب تو ساحل اومده و ماهی ها تو این بلوک موندن ، یه کیسه پلاستیکی همراهمون بود و جاتون خالی کل ماهی ها رو گرفتیم و انداختیم تو کیسه(یه پونزده بیست تائی بود) ، تا رسیدیم اتراقگاهمون منقل رو زغال ریختیم و جاتون خالی ماهی هارو کباب کردیم و کشیدیم به نیش ، هنوز که هنوزه مزه و لذت خوردن اون ماهی ها زیر زبونمه ، خاطراتِ شمال محاله یادم بره

 

[arashlolos]

من كه خودم شمالم
از كجا بگم ديگه
ويلا خواستين تماس بگيرين حله
تو شهر فومن نزديك ماسوله و قلعه رودخان و خود قلعه رودخان

 

[arashlolos]

«خاطرات شمال محاله یادم بره»
اون‌همه پرتقال محاله یادم بره!

از نکا تا پلور موبایلم آنتن نداد
اون‌همه اختلال محاله یادم بره

رستورانی که داد به جای ماهی کباب
پلو با گوشت وال! محاله یادم بره

حرف راننده‌هه که گفتش از انزلی
رفته بابل کرال محاله یادم بره!

دختره توی رشت کشیده بود رو مژه‌ش
جای ریمل زغال محاله یادم بره

وقتی دور از همه تو ساحل عاشق شدیم
اون همه اتصال! محاله یادم بره

باز دوباره چه‌قدر ازون‌برون مزه داد
طعم گوشت حلال محاله یادم بره!

پیشنهادی که داد طرف بهم تو هتل
بعد هفتـــــــاد سال محاله یادم بره!

جاده‌های شمال هر وجبش خاطره‌س
منتها بی‌خیال! محاله یادم بره…

 

[ҒarHad]

یبار باید برای یه کار اداری میرفتم تهران ... وضع مالیم خراب بود ... گفتم میرم راه آهن بلکه بتونم سوار قطار شم ... با هزار بدبختی سوار قطار شدم تا وقتی که رسیدیم داشتم از استرس میمردم که نیاند بگند بلیطت کو ؟ اما بجای قطار تهران سوار قطار ساری شدم ... بعد یه روز تا شب توی ساری بودم ... یه روز بارونی و زمستونی ... توی خیابوناش پرسه میزدم .. یادش بخیر ...

 

[aftabezendegi]

ی سال به بهانه دانشگاه برادرم کل فامیل جمع شدیم رفتیم شمال....
بهترین سفری بود ک داشتم.چون بعد یه بحران همگی دور هم جمع شده بودیم.گرچه جای خالی کسی هر لحظه اذیتمون میکرد ولی به یاد موندنی ترین سفر شمالم بود

 

[koosharz]

«خاطرات شمال محاله یادم بره»
اون‌همه پرتقال محاله یادم بره!

از نکا تا پلور موبایلم آنتن نداد
اون‌همه اختلال محاله یادم بره

رستورانی که داد به جای ماهی کباب
پلو با گوشت وال! محاله یادم بره

حرف راننده‌هه که گفتش از انزلی
رفته بابل کرال محاله یادم بره!

دختره توی رشت کشیده بود رو مژه‌ش
جای ریمل زغال محاله یادم بره

وقتی دور از همه تو ساحل عاشق شدیم
اون همه اتصال! محاله یادم بره

باز دوباره چه‌قدر ازون‌برون مزه داد
طعم گوشت حلال محاله یادم بره!

پیشنهادی که داد طرف بهم تو هتل
بعد هفتـــــــاد سال محاله یادم بره!

جاده‌های شمال هر وجبش خاطره‌س
منتها بی‌خیال! محاله یادم بره…

برار تش بزویی مره

 

[Javad-ht]

یکی از بهترین خاطراتی که از شمال رفتن دارم مربوط به ده یازده سالگیمه
با خونواده رفته بودیم چمخاله و با داداشم قرار گزاشتیم صبح زود و قبل از طلوع آفتاب بریم لب ساحل تا طلوع خورشید رو ببینیم(چه کنیم ندیده بودیم دیگه) ، آقا طلوع رو دیدیم و موقع برگشتن از یه مسیر دیگه اومدیم ، یه جا تو شن ها از این بلوک های سیمانی گرد بود و رفتیم جلو و دیدیم توش پر آبه و تو آب پر از ماهی هائی به اندازه کف دست ، نگو جزر و مد شده بوده و آب تو ساحل اومده و ماهی ها تو این بلوک موندن ، یه کیسه پلاستیکی همراهمون بود و جاتون خالی کل ماهی ها رو گرفتیم و انداختیم تو کیسه(یه پونزده بیست تائی بود) ، تا رسیدیم اتراقگاهمون منقل رو زغال ریختیم و جاتون خالی ماهی هارو کباب کردیم و کشیدیم به نیش ، هنوز که هنوزه مزه و لذت خوردن اون ماهی ها زیر زبونمه ، خاطراتِ شمال محاله یادم بره

من هی منتظر بودم بگی رفتیم انداختیم تو آب نجاتشون دادیم :lol: :blush:

 

[M1V]

«خاطرات شمال محاله یادم بره»
اون‌همه پرتقال محاله یادم بره!

از نکا تا پلور موبایلم آنتن نداد
اون‌همه اختلال محاله یادم بره

رستورانی که داد به جای ماهی کباب
پلو با گوشت وال! محاله یادم بره

حرف راننده‌هه که گفتش از انزلی
رفته بابل کرال محاله یادم بره!

دختره توی رشت کشیده بود رو مژه‌ش
جای ریمل زغال محاله یادم بره

وقتی دور از همه تو ساحل عاشق شدیم
اون همه اتصال! محاله یادم بره

باز دوباره چه‌قدر ازون‌برون مزه داد
طعم گوشت حلال محاله یادم بره!

پیشنهادی که داد طرف بهم تو هتل
بعد هفتـــــــاد سال محاله یادم بره!

جاده‌های شمال هر وجبش خاطره‌س
منتها بی‌خیال! محاله یادم بره…

دادا ادامه نداره ؟

 

[pourya74]

یه بار واسه تفریح با خانواده و ایل و تبار رفتیم تا بیایم قایق سوار بشیم طوفان شد :|

 

[iranadsense]

قرار گزاشتیم صبح زود و قبل از طلوع آفتاب بریم لب ساحل تا طلوع خورشید رو ببینیم(چه کنیم ندیده بودیم دیگه) ،

بابا من مازندرانم این همه طلوع و غروب رو دیدیم مگه چی شد؟ :دی

ولی یه چیزی بگم به اینا که هی زرت و زرت میان شمال.

خداییش چی دیدین از شمال که ما توی این همه سال ندیدیم؟

 

[peymaniran]

من هی منتظر بودم بگی رفتیم انداختیم تو آب نجاتشون دادیم :lol: :blush:

منم میخواستم همین و بگم ، با یه مشت جلاد طرفیم اینجا

 

[Katatonia]

خاطرات محال شماله یادم بره...

 

[foumanvilla]

دادا ادامه نداره ؟

ادامشو باید بیای شمال ببینی
تو سایت رزرواسیون ویلاهای خوشکل گیلان
فومن ویلا

 

[microbit]

بابا من مازندرانم این همه طلوع و غروب رو دیدیم مگه چی شد؟ :دی

ولی یه چیزی بگم به اینا که هی زرت و زرت میان شمال.

خداییش چی دیدین از شمال که ما توی این همه سال ندیدیم؟

دادا همین هوای پاکش نعمتیه
من سه سال تهران بودم میدونم چی بسرشون داره میاد
از شهرهای دیگه اطلاع ندارم که مثل تهران شلوغ و آلودست یا نه...
ولی شمال بدلیل داشتن کوه و دریا هر قدر هم که شلوغ بشه باز هواش پاک میمونه که نعمتیه.

 

[iranadsense]

دادا همین هوای پاکش نعمتیه
من سه سال تهران بودم میدونم چی بسرشون داره میاد
از شهرهای دیگه اطلاع ندارم که مثل تهران شلوغ و آلودست یا نه...
ولی شمال بدلیل داشتن کوه و دریا هر قدر هم که شلوغ بشه باز هواش پاک میمونه که نعمتیه.

این مورد رو تایید می کنم. 2 روز رفتمتهران دماغم کیپ شده بود :lol:

 

[mehdi-021]

امسال بهاردسته جمعی رفته بودیم انگوران...(ازتوابع مرزن آباد)

 

[hamed-nvidia]

خاطراته شمالم زیاده

 

[foumanvilla]

البته الان شده http://reserve.foumanvilla.ir

 

[ehsanservat]

عکس خودم سال ها پیش با دوربین گوشی موبایلم گرفتم
دوربینش 2 مگاپیکسلی بود
البته سایز عکس نصف کردم که حجمش بالا نباشه تا صفحه با سرعت پایین لود نشه