یادش بخیر.
دوران خوبی بود.
من از تابستونش شروع کردم به خوندن.البته کم میخوندم. نهایت روزی 2 3 ساعت.2 هفته اخر شدید تر شد.روزی 6 تا 8 ساعت.
روز قبل از کنکور صبح بیدار شدم و فرمول ها رو خلاصه وار تا بعد از ظهر مرور کردم.بعد از ظهر رفتم ارایشگاه.( اونجا یه نفر بدون اینکه بدونه من فردا کنکور دارم کلی فاز منفی داد که درس خوندن فایده ای نداره و عمرم تلف شد و .... )
بعدش رفتم البوم جدید آریان رو خریدم و رفتم خونه نشستم آهنگ هاش رو دونه دونه گوش کردم.
شب ساعت 9 شام خوردم. یه ساعت دستور زبان و لغات انگلیسی رو مرور کردم.
یه لیوان گل گاو زبون خوردم و خوابیدم.
صبح ساعت 5 بیدار شدم و 6 پشت در حوزه بودم.( شهرستان )
تو کلاسی نشستم که صندلی های فلزی 4 تا باهم وصل بود و کلا شاید 8 نفر تو کلاس بودیم با 1 مراقب.فضاش عالی بود
هیچ استرسی هم نداشتم.
ولی طبق عادت پاهام رو به تکون می دادم و باعث میشد صندلی نفر بغل هم تکون بخوره و اصلا من متوجه این قضیه نبودم. خلاصه تا اخر کنکور بنده خدا نفر بغلی اعصابش داغون شده بود و فکر کنم به خاطر من کنکور رو خراب کرد.
بدترین قسمتش این بود که 8 تا تستای شیمی رو 100 درصد بلد بودم گذاشتم برا 10 دقیقه اخر ولی تو محاسبه زمان باقیمونده کنکور 20 دقیقه اشتباه کردم و این 8 تا تست رو نتونستم بزنم.
دین و زندگی رو هم کلا نخونده بودم و 5 درصد زدم.
ریاضی رو هم نخونده بودم و حدود 7 درصد زدم.
بقیه درسا رو خیلی خوب زدم.
خلاصه با این اوصاف مکانیک سمنان ( شهر خودم ) رو قبول شدن.
کنکور دانشگاه ازاد رو هم هفته بعد از کنکور سراسری دادم.
یادمه دیگه تو این 1 هفته اصلا درسا رو مرور نکردم.فقط شبش 4 ساعت خوندم.
کنکورش خیلی ساده بود.45 دقیقه مونده به پایان زمان کنکور از جام بلند شدم.
من که ریاضی رو اصلا نخونده بودم حدود 35 زدم.
بقیه درسا هم بالای 70 بود.
ازاد رو هم مکانیک سمنان ( شهر خودم ) قبول شدم.
که خوب رفتم داشنگاه سراسری.
به حالت قبطه میخورم ...
کاش منم تو موقعیت شما بودم
خوب ساعت ها یادت مونده ها :دی
رتبت چند شد ؟
رتبم جالب نبود.16000 شدم.
چوب نخوندن دین و زندگی رو خوردم.یعنی شوت ترین بچه ها دین و زندگی رو بالا 40 50 میزدن ولی من اصلا نزدم. ضریب 3 هم داشت یعنی با ریاضی و فیزیک برابر بود.
کلا از درس دین و زندگی و معارف متنفر بودم و هستم. اصلا نمی تونم این درسا رو یاد بگیرم.
ولی کلا زود برا خوندن کنکور شروع کردم ولی کم خوندم.این بود که نتیجه نگرفتم.
ولی الان از رشته م خیلی راضیم.و ازش لذت میبرم.عاشقم و....
و فهمیدم من برا همین رشته ساخته شدم و استعدادش رو هم دارم.
خدا رو شکر.
دروس تخصصی خودش در 3 ضرب میشه یعنی زیست که 4 ضریب تخصصی میخوره میشه 12
دروس تخصصی خودش در 3 ضرب میشه یعنی زیست که 4 ضریب تخصصی میخوره میشه 12
مطمئن هستین.
من اونموقع همچین چیزی نشنیده بودم.
گن بزنن به دانشگاه های ایران!
کلی خوندم،شریف هم قبول شدم
اما بعد5سال درس خوندن توی یونی و با معدل 16.5 هنوز یه دونه دو ریالی نتونستم از رشتم پول در بیارم!
تایید میشهآره
راس میگه
همین جوریه