برگزیده های پرشین تولز

خاطره ای با اولین روزی که سیبیلتو زدی داری ؟؟؟ بیا 2 تریف کن

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
های :D
من اولین روزی که سیبیلمو زدم 2وم راهنمایی بود
البته سیبلم اصن زیاد نبود چندتا تار بود فقط :D
ولی باز زدم
اونروز اولین باری بود که تیغ دستم میگرفتم
ورداشتم سیبیلمو زدم یهو دستم کج شد زد داغون کرد محلی که سیبیل رویش میکنه :D
منم فرداش از شانسه گندش مدرسه داشتم
گفتم چیکار کنم حالا؟؟؟
رفتم 2تا چسب زخم خریدم یکی زدم محل سیبیل یکیم زدم به دماخم تا تابلو نشه:D
بد رفتم مدرسه
رفیقام گقتن چی شده ؟؟؟
گفتم هیچی با 2چرخه افتادم زمین سرویس شدم
این دیوننهام باورشون شده بود
رفتم سره کلاس
معلممون فهمید که سیبیلامو زدم
گفت خانی وردار اونو
گفتم اقا زخمه نمیشه
یه دفه پاشد کند چسب زخمرو
بچهام زرتی زدن زیره خنده گفتن وای خانی سیبیل نداره
منم گفتم @#$%
معلمه منو از کلاس انداخت بیرون
هوام خیلی سرذد بود
هی میگفتم اقا بیام تو تروخدا یخ زدم
معلمم گفت نمیشه
منم به امیده شوفاژای تو راهرو رفتم بشینم روشون
بدتر یخ زدم
شوفاژا پلاسیده بودن
بد مدرسه تتیل شد رفتم خونه
جلو خونواده با یه انگشت جلو سیبیل میشستم همش
کرکره خنده بود
:D

خو حالا شمام اگه خاتره ماتره دارید بیاید تریف کنید
دخترام میتونن تریف کنن
ارام خاتره نداری با سیبیلات ؟؟؟؟
:D:D:D:D::D:D
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
امییییییییییییییییین
اینهمه دختر اینجاست
تو زرتی انگشت گذاشتی رو من ؟؟؟؟؟؟
biggrin.gif
 

plusdeck

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2005
نوشته‌ها
550
لایک‌ها
11
محل سکونت
In My Earphones
حالا ریشم باشه عیبی داره؟ یه چک آب دار از بابا خوردم، چون گفت وختی بزرگ میشی جاش کج در میاد!
2mo5pow.gif

کلی صورتمو زخم و زیلی کردم
یه چیزی تو مایه های کله پاچه شده بودم
prankster2.gif
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
من تابستون زدم تا پیش بچه ها ضاییع نشه ...من با ماشین زدم
دوم راهنمایی....
شبا زود میخابیدم تا بابام سیبیلامو نبینه
خلاصه یه هفته فرار اخرشم فهمید .....گفت کو سیبیلات ؟؟ گفتم دو نخ که سیبیل نیست !!
اونم گفت اشکال نداره اما خاک تو سرت

اولین بار تعادلمو از دست دادم ....
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
یکی از دوستام ابروهاشو که بدجوری به هم پیوند خوره بود رو با تیغ زده بود....یه چسب زخم هم چاشنیش کرده بود
هیچکی نفهمید الا من...منم نامردی نکردم چسبو کندم ....اقا حیاط مدرسه منفجر شد ...اونم حسابی لبو شد
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
یکی از دوستام ابروهاشو که بدجوری به هم پیوند خوره بود رو با تیغ زده بود....یه چسب زخم هم چاشنیش کرده بود
هیچکی نفهمید الا من...منم نامردی نکردم چسبو کندم ....اقا حیاط مدرسه منفجر شد ...اونم حسابی لبو شد
]/QUOTE]
اوخ اوخ راس میگی
ابرو از سیبیلم بدتره
:D
یه دوس داشتم تا همین پارسال تو 3وم دبیرستان
باور کنید هنوز سیبیلاشو نزده بود !!!!
بهش میگفتیم اسمال سیبیل
فامیلیش اسمایل پور بود

ولی پشت سرم میشست هی کرم میریخت :D
یه روز برگشتم زدم گفتم ننتم سیبیل داره ؟؟؟

بچه ها مردن از خنده
:D
دلم کلی براش تنگ شده خیلی اذیتش کردم خیلی باحال بود
:D
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
اگه هر کی جای اسمال سیبیل بود .... هرچی سیبیل تو بدنت بودو با فندک اتیش میزد ....
عجب سعه صدری داشته این اقا اسمال
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
نه پس اون واساد منو نیگا کرد
هرچی چرتو پرت بلد بود بارم کرد
ولی خداییش مث خودم جنبش زیاد بود
:D
 

darbee

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 اکتبر 2007
نوشته‌ها
71
لایک‌ها
0
من توی سن 23 سالگی تازه برای اوین با بصورتم تیغ کشیدم قبلش همش ماشین موزر میکشیدم توی سربازی سال 80 یه دوستی داشتم مخ کامپیتور بود از مرخضی اومدم توی پادگان نشناختمش دیدم دو تا ابروهاشو زده کلی وقتی می دیدمش خنده ام میگرفت
توی تمام پادگان تابلو شده بود
کلی خندیدم شده بود شیرماده
 

kagero

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 آگوست 2007
نوشته‌ها
98
لایک‌ها
3
اقايون چه خاطره هايي دارند از ريش و سبيلشون!نميدونستم تيغ زدن صورت براي پسرا اينقدر خاطره انگيزه!ولي از خاطراتتون خوشم اومد بازم بگين.
 

alternative

Registered User
تاریخ عضویت
21 می 2007
نوشته‌ها
386
لایک‌ها
16
محل سکونت
Tehran
مهندس هنوز بلد نیستی خاطره را درست بنویسی بعد سیبیل هات رو زدی
 

H_R

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
30 مارس 2005
نوشته‌ها
3,298
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
North Pole
براي من از خارج يه ريش تراش از اين سه تيغه ها اورده بودند ، منم مرده اين بودم كه بالاخره بزرگ شم ازش استفاده كنم ! خلاصه يه شيش ماهي تحمل كرديم ديديم نميشه ! ريش كه نداشتيم حمله كرديم به سيبيلا ! عجب حالي هم داد بعدش پشت لبم يه احساس عجيبي داشتم ، خيلي 20 بود ولي ديگه اين احساس رو با اين شدت تجربه نكردم !

والا اينقدر سيبيلمون كم بود كسي نفهميد ! تا وقتي هم كه دوباره در بياد اينقدر طول كشيد كه از سرم افتاد كه يه ماشين ريش تراش دارم ....
به جاش الان صبح كلي لباس پوشيدم برم سركار رفتم جلو آينه صورتم رو ديدم ! مجبور شدن همه لباسامو در بيارم اصلاح كنم ،‌صبح يه يه ساعتي دير رسيدم :D آخه همينطوريشم ديرم شده بود !
 

hadi_S

Registered User
تاریخ عضویت
5 جولای 2006
نوشته‌ها
656
لایک‌ها
6
محل سکونت
کنج دیوار
امین خدا بگم چکارت نکنه

دست از شلوغ بازی ور نمی داری این چیا چیه نوشتی
زدن یا نزدن چه فرقی می کنه برا من که اتفاق خاصی نیوفتاد اصولا بهم سیبیل نمی اد خیلی زشتم میکنه
 

mak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 مارس 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
2
خاطره من خيلي جالبه
من تولد 16 سالگيم رو تو استخر يكي از آشناها گرفتم و 10-15 تا از هم كلاسيهام رو هم دعوت كردم. وسط جشن بعد از اينكه حسابي شلوغ بازي كرديم و تو سرو كله‌ي هم زديم يه هو همه دوستام ريختن سرم و دست و پام و گرفتن، البته من يه بار فرار كردم و پريدم تو آب ولي خلاصه زورشون چربيد و اومدن نصف سيبيل من رو با يه خودتراش زدن و بعدش ولم كردن و البته از تمام صحنه‌ها هم فيلم برداري كردن. هيچي ديگه من هم طبعا بقيه سيبيلم رو هم خودم زدم و بعد از جشن رفتم خونه! تو خونه‌هم يه 6-7 نفري از فاميلها برا تولدم اومده بودن كه تا من و ديدم پِخي زدن زير خنده و خلاصه من هم تقصير رو انداختم گردن دوستام(البته خودم ته دلم داشت قند آب ميشد، چون اون موقع خودم روم نميشد سيبيلم رو بزنم در واقع از بابام خجالت ميكشيدم). حالا يه نكته جالب هم كه اتفاق افتاد اين بود كه يكي از دوستاي احمق من موقعي كه من داشتم زير دست رفيقام دست و پا ميزدم مثل اين گزارشگرها رفته بود جلو دوربين وايستاده بود و مثلا خطاب به بابام از خودش توجيه‌نامه صادر ميكرد كه آقاي فلاني ما سيبيل علي رو زديم كه يه تنوعي تو قيافه علي بديم! خدا رو شكر كه بابام اون فيلم رو نديد.
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
خاطره من خيلي جالبه
من تولد 16 سالگيم رو تو استخر يكي از آشناها گرفتم و 10-15 تا از هم كلاسيهام رو هم دعوت كردم. وسط جشن بعد از اينكه حسابي شلوغ بازي كرديم و تو سرو كله‌ي هم زديم يه هو همه دوستام ريختن سرم و دست و پام و گرفتن، البته من يه بار فرار كردم و پريدم تو آب ولي خلاصه زورشون چربيد و اومدن نصف سيبيل من رو با يه خودتراش زدن و بعدش ولم كردن و البته از تمام صحنه‌ها هم فيلم برداري كردن. هيچي ديگه من هم طبعا بقيه سيبيلم رو هم خودم زدم و بعد از جشن رفتم خونه! تو خونه‌هم يه 6-7 نفري از فاميلها برا تولدم اومده بودن كه تا من و ديدم پِخي زدن زير خنده و خلاصه من هم تقصير رو انداختم گردن دوستام(البته خودم ته دلم داشت قند آب ميشد، چون اون موقع خودم روم نميشد سيبيلم رو بزنم در واقع از بابام خجالت ميكشيدم). حالا يه نكته جالب هم كه اتفاق افتاد اين بود كه يكي از دوستاي احمق من موقعي كه من داشتم زير دست رفيقام دست و پا ميزدم مثل اين گزارشگرها رفته بود جلو دوربين وايستاده بود و مثلا خطاب به بابام از خودش توجيه‌نامه صادر ميكرد كه آقاي فلاني ما سيبيل علي رو زديم كه يه تنوعي تو قيافه علي بديم! خدا رو شكر كه بابام اون فيلم رو نديد.

خیلی باحال بود میسی
:D:D::D:D:D:D:D

بعدش پشت لبم يه احساس عجيبي داشتم ، خيلي 20 بود ولي ديگه اين احساس رو با اين شدت تجربه نكردم !

اره منم همچین احساسی داشتم
:D:D:D:D

اصولا بهم سیبیل نمی اد خیلی زشتم میکنه
ملومه که نمیاد
خیره چیزت عممیها
:D
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
چه خوب که من پسر نیستم!!!!
24.gif
21.gif
 
بالا