به نقل از black_jack_of_black_city :
الانه كه هومن بياد بريزه و جفتتونو استاد كنه
کدوم جفتتو بلک ؟
اولا هومن مدتهاست دیگه از این بحث ها نمیکنه. البت خوب کاری هم میکنه . ...
دیم :
كسي كه رو هر كدوم از اينا اصرار كنه و تازه توجيهاتشو منطقي هم جلوه بده يا داره خودشو گول مي زنه ، يا ديگرانو...
خوب دادا مگه قرار نیست منطقی حرف بزنیم؟
من برات یه چیزی میگم : ببین عزیز ! فکر میکنم به اندازه کافی به عدم قطعیت و طیفی بودن موضوعات ( و نه مطلق بودنشون) معتقد باشی. حالا میخوای خدا رو استثنا کنی....بکن ! مهم نیست ! ( رسوب های کتابهای دینی به این راحتی از بین نمیرند ! :happy: ) :
فرق این که حرف من منطقی باشه یا من منطقی جلوش بدم چیه ؟ :?
خودت بگو ! چیه ؟ هیچی ! به همون خدا هیچی ! ( من به خدا در حد قسم خوردن اعتقاد دارم چون لازم میشه ! )
میبینی ؟ اصلا اینکه بیای بگی من با حرفهای بظاهر منطقی دارم مخ خواننده ها رو مختل میکنم نیست ! من فقط میخوام به یه سری پیش فرض هایی که مثل قرص به خوردشون میدن شک کنن ! همین ! اینکه خودم چه فکری میکنم به خودم مربوطه . ممکنه همینطور یا جور دیگه ای باشه ! ولی مطمئن باش خداپرستی اونم از نوع تقلیدی کورکورانه نیست.
دوباره : خدایی که تاثیری فقط در حد انرژی تو زندگی آدم داشته باشه فرقی با سنگ های انرژی بخش سرخپوستها نداره. اینکه یه چیزی باشه شما بتونی با خیال راحت بهش تکیه کنی یعنی شما بسمت بدن خرگوش در حال حرکتی ! راحت طلبی در فکر ! بدون که مثل من زندگی کردن خیلی سخت تر از زندگی مثل شماهاست :
بوف بصیر: میگردد ! ( هر چند در حین گشتن به خدایی که فکر میکند فعلا جوابگوست آویزان است. )
بوف خالی : خدای کتاب دینی رو کنار گذاشته و خدایی اختیار کرده که منبع انرژی است و تکیه گاهی محکم .
کاکو: بخاطر اینکه نمیتواند خدای تو خالی و ساخته ذهن(خود یا دیگران) را قبول کند انکار میکند.
نظر شخصیم اینه که از هر دو شما شجاع تر و سخت کوش ترم. خدا داشتن و ترسیدن از بی خدایی و بسوی اولین و بدیهی ترین کار که اختیار کردن خدایی ( چه فرقی میکند کدام یک ! ) است دست یازیدن کار شماست و ترجیح میدهید زندگی زمینیتان را از دست بدهید تا اگر حرف مسلمانها درست از آب در آمد ضرر نکرده باشید !
سوالی دارم : اگر حرف سنی ها درست از آب در آمد چه ؟ میدانید آنها چه اعتقاداتی دارند ؟ وهابی ها چطور ؟ حجتیه ای ها چطور ؟ خاخام های یهودی چطور ؟ زرتشتی ها چطور ؟ مسیحی ها ( و تمام فرقه های مختلفشان) چطور ؟ .......
استادی داشتم بنام اسدی گرمارودی....فردی داشتیم زرتشتی سر کلاس. آقای اسدی کمی بد گفت پشت سر اینها این بلند شد و دفاع کرد و او هم فرد مسلطی است و بحث را شروع کرد که شما چرا میگوئید آتش مقدس است و آتش کده و .....
دوست ما که نتونست دفاع کنه آقای اسدی هم گفت : اگر مربوط به مزایا و سودهای مختلف آتش است مگر آب سود ندارد و همه زندگی از اون نیست؟ چرا " آب کده" نداریم ؟ :lol:
رفیق ما هم بور شد و .....له شد !
من میخوام بگم با این دیدگاه ها اگر بخوایم دینهای چندین قرن پیشی روی زمین رو نقد کنیم باید همشو بزاریم کنار و بشینیم برا خودمون خدا اختراع کنیم ! ( همونطور که خیلی خیلی ها کرده و میکنند ! دیدید تو اورکات دیگه : spiritual but not religeous )
اینم درد دیگریه ! اختراع ! خوب بابا مگه مجبورید ! نکنید !
منظور من از پیش فرض اینه که ما بچه هامونو اجازه تصمیم بهشون نمیدیم. شما بگید کدوم بچه آدمه که این شانس رو داره که تو یه جنگل بزرگ بشه ؟ کدوم بچه آدمه قبل از 20 سالگی اجازه تصمیم گیری درباره زندگیشو داشته باشه ؟ ایناست پیش فرضهای تحمیلی جامعه ! خدا داشتن هم فقط چون معمول و رایجه .......فعلا همه خدا دارن ! وگرنه تو جامعه کمونیستی هم همه بی خدا بودن تو جوامع مبتنی بر تفکر مارکس خدا نبود.....چیزی شد ؟ کسی مشکلی داشت ! نه مائیم که فکر میکنیم با خدا نداشتن چیزی رو از دست میدیم ! منبع انرژی.....تکیه گاه......آرامش .......
یکم سعی کنید رو راست با حرفهای من برخورد کنید و این سوالها رو از خودتون بپرسین میفهمین چی میگم ! حالاست که آدم متعصب مشخص میشه ! کسی که علی رغم این که نمیتونه سوالی رو جواب بده باز هم به ابری تو خالی که فکر میکنه بهش انرژی میده میچسبه و ازش میخواد اون فرد کافر رو از بین ببره ! (شوخی البت !
)
ما رفته تو مخمون که :
« خدا داشتن حد اقل وظیفه ایه که ما در قبال آفریده شدن توسط خدا باید انجام بدیم »
« اگر خدا نیست...پس چه کسی ما رو آفریده ؟ »
« مگه میشه اینهمه نظم در اثر اتفاق بوجود بیاد...دلیلش هم اینه که تو این دنیای مزخرف ما احتمال همچین چیزی کمه ! » :happy:
ادامه ندم دیگه.......
سعی کنید رو راست باشید. حد اقل با خودتون. من مثل بوف بصیر نمیخوام کسی رو به جایی ببرم ( یا بیارم) و مثل بوف خالی هم نمیخوام تا وقتی چیز بهتری پیدا نکردم به چیزی که بهش اعتماد زیادی نیست اعتماد بکنم.
فقط یه سوال از خودتون بپرسید . لزومی هم نداره بیایید بگید چه اتفاقی می افته وقتی این سوال رو میکنین. همین که فکر کنید کافیه . ......