shifte shab
Registered User
ارتباط را مي پسنديد يا ازدواج؟
يكي از دوستان پژوهش گر اينجانب كه براي ايراد چند سخنراني به اروپا رفته بود، نقل مي كرد كه در يك جلسه پرسش و پاسخ خصوصي با تني چند از جوانان مسلمان اروپايي كه از تعاليم شرعي بي اطلاع يا كم اطلاع بودند، يكي از آنان سؤال كرد آيا داشتن دوست دختر براي يك پسر مسلمان از نظر شرعي اشكالي دارد يا خير؟
پاسخ دادم: ارتباط و دوستي پسر با دختر مانعي ندارد، مشروط به آنكه:
1.در زمان دوستي دختر و پسر، دوست دختر شما بايد متعهد باشد كه با مرد ديگري ارتباط نداشته باشد.
2.هر يك از دختر و پسر، تعهدات خود را نسبت به يكديگر مشخص سازند؛ از جمله اينكه آيا پسر مسئوليت تأمين نيازهاي مالي دختر را بر عهده دارد يا خير؟ تا چه ميزان؟ و خلاصه آنكه اصولاً پسر چه تعهد مالي نسبت به دختر دارد؟
3.اين ارتباط بايد از سوي دختر و پسر به رسميت شناخته شود و آنان خود را به آثار شرعي و حقوقي آن، خود را پاي بند بدانند. در آموزه هاي ديني با گفتن جملات خاصي اين رسميت انجام مي پذيرد.
4.از همان آغاز بايستي مدت زماني را كه دختر و پسر براي دوستي خود در نظر دارند، مشخص سازند و نيز مشخص كنند كه آيا تعهد دختر و پسر نسبت به يكديگر براي تمام عمر يا بخشي از آن است؟
اين پژوهش گر ادامه داد كه از جوان سؤال كننده پرسيدم: به نظر شما توجه به اين شرايط خوب است يا خير؟ آيا دوستي را شيرين تر مي كند يا تلخ تر؟ پاسخ داد: اين شرايط، دوستي دختر و پسر را شيرين تر نموده، آن را از ضمانت لازم برخوردار مي سازد و معيار دوستي صادق و كاذب را معين مي كند. بنابراين شرايط، هم مفيد و هم ضروري هستند و با اين نگاه مي توان دوستي صادقانه را با ابتذال اخلاقي از يكديگر متمايز ساخت.
و من ادامه دادم كه ازدواج هم چيزي جز همين شرايط نيست و اينكه برخي از نام ازدواج فرار مي كنند، به دليل سخت گيري هاي بي جهتي است كه عرف و عادت هاي نادرست بر اين امر مقدس و شرعي تحميل كرده اند و اين در حالي است كه يكي از سهل ترين احكام اسلامي، احكام مربوط به ازدواج است.
جوان اروپايي با شگفتي و تعجب پرسيد: رعايت همين شرايط كافي است و شرط ديگري براي دوستي دختر و پسر، وجود ندارد؟
پاسخ دادم: عمده شرايط همان است كه گفتم؛ البته برخي از انديشمندان اسلامي معتقدند كه اجازه و رضايت پدر دختر (نه پسر) نيز لازم است.
در پايان جلسه وقتي رضايت مندي جوانان حاضر را ديدم، با خود انديشيدم كه چرا دين خدا را كه اين مقدار سهل و آسان است، ما تا اين انداره به صورت سخت و مشكل براي جهان تشنه اخلاق و معنويت معرفي مي كنيم؟
نوشته عبدالله درويش
يكي از دوستان پژوهش گر اينجانب كه براي ايراد چند سخنراني به اروپا رفته بود، نقل مي كرد كه در يك جلسه پرسش و پاسخ خصوصي با تني چند از جوانان مسلمان اروپايي كه از تعاليم شرعي بي اطلاع يا كم اطلاع بودند، يكي از آنان سؤال كرد آيا داشتن دوست دختر براي يك پسر مسلمان از نظر شرعي اشكالي دارد يا خير؟
پاسخ دادم: ارتباط و دوستي پسر با دختر مانعي ندارد، مشروط به آنكه:
1.در زمان دوستي دختر و پسر، دوست دختر شما بايد متعهد باشد كه با مرد ديگري ارتباط نداشته باشد.
2.هر يك از دختر و پسر، تعهدات خود را نسبت به يكديگر مشخص سازند؛ از جمله اينكه آيا پسر مسئوليت تأمين نيازهاي مالي دختر را بر عهده دارد يا خير؟ تا چه ميزان؟ و خلاصه آنكه اصولاً پسر چه تعهد مالي نسبت به دختر دارد؟
3.اين ارتباط بايد از سوي دختر و پسر به رسميت شناخته شود و آنان خود را به آثار شرعي و حقوقي آن، خود را پاي بند بدانند. در آموزه هاي ديني با گفتن جملات خاصي اين رسميت انجام مي پذيرد.
4.از همان آغاز بايستي مدت زماني را كه دختر و پسر براي دوستي خود در نظر دارند، مشخص سازند و نيز مشخص كنند كه آيا تعهد دختر و پسر نسبت به يكديگر براي تمام عمر يا بخشي از آن است؟
اين پژوهش گر ادامه داد كه از جوان سؤال كننده پرسيدم: به نظر شما توجه به اين شرايط خوب است يا خير؟ آيا دوستي را شيرين تر مي كند يا تلخ تر؟ پاسخ داد: اين شرايط، دوستي دختر و پسر را شيرين تر نموده، آن را از ضمانت لازم برخوردار مي سازد و معيار دوستي صادق و كاذب را معين مي كند. بنابراين شرايط، هم مفيد و هم ضروري هستند و با اين نگاه مي توان دوستي صادقانه را با ابتذال اخلاقي از يكديگر متمايز ساخت.
و من ادامه دادم كه ازدواج هم چيزي جز همين شرايط نيست و اينكه برخي از نام ازدواج فرار مي كنند، به دليل سخت گيري هاي بي جهتي است كه عرف و عادت هاي نادرست بر اين امر مقدس و شرعي تحميل كرده اند و اين در حالي است كه يكي از سهل ترين احكام اسلامي، احكام مربوط به ازدواج است.
جوان اروپايي با شگفتي و تعجب پرسيد: رعايت همين شرايط كافي است و شرط ديگري براي دوستي دختر و پسر، وجود ندارد؟
پاسخ دادم: عمده شرايط همان است كه گفتم؛ البته برخي از انديشمندان اسلامي معتقدند كه اجازه و رضايت پدر دختر (نه پسر) نيز لازم است.
در پايان جلسه وقتي رضايت مندي جوانان حاضر را ديدم، با خود انديشيدم كه چرا دين خدا را كه اين مقدار سهل و آسان است، ما تا اين انداره به صورت سخت و مشكل براي جهان تشنه اخلاق و معنويت معرفي مي كنيم؟
نوشته عبدالله درويش