برگزیده های پرشین تولز

دانشگاه برم یا نه؟ مسئله این است!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

behnam_2000

Registered User
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,763
لایک‌ها
2,016
معمولا کسایی که دانشگاه نرفتن , دانشگاه را وقت تلف کردن و بدرد نخور می دونند
و آن کسایی هم که دانشگاه رفتن , دانشگاه رو بسیار مفید و پر بار می دونند, دیگه این بحث ها چیه :D

حالا تو هر کدام از گروه ها افرادی هستن که دوست داشتن کار دیگری رو می کردن, برای هر کسی وضعیت فرق می کنه و منحصر به فرده
ولی اگر مقایسه صورت بگیره وضع درآمد و زندگی تحصیل کرده ها به مراتب بهتره
 

sab20

Registered User
تاریخ عضویت
18 نوامبر 2012
نوشته‌ها
370
لایک‌ها
106
اصلا درست نیست که اینجوری راجع به مثلا یه لیسانس صحبت کنی
شما معلومات و شخصیت یه دکتر رو با یه دیپلم یکی میدونی؟؟؟!!!!
چیزی الکی گنده نمیشه دوست عزیز
اون دکتری که شما میگی از سقف آسمون افتاده اگر شما جاش بودی که بدونی تو راه چه سختیهایی میشکه تا دکتری بگیره(برای تزی که باید بده و دفاع کنه)والا منم اگر دکتر بشم غرور تکبر خواهم داشت
8 سال نمیری درس بخونی که شما رو با یه فرد بیسواد یکی بدونن که
بلاخره باید یه فرقی بین اونی که 8 سال زحمت کشیده با اونی که بیخیال شده، باشه

معلومات نباید دلیل بر تکبر و غرور بشه منظورتون چه لیسانسیه؟ درخت هر چه پربارتر باشه سر بزیرتره.
انسانیت موجب شخصیته نه معلومات و مدرک. شما فکر میکنی طرف می ره 8 سال درس می خونه دکتر میشه و اون هم که سوادش کمتره می ره تو خونه تخت می خوابه زحمت نمی کشه .
من هم دولتی درس خوندم خیلی هم زحمت کشیدم حالا باید به دیگرون که کمتر درس خودن یه جوره دیگه نگاه کنم.
آره تو کشور ما اینجوریه جو اینطوریه . هر کی مدرکش بالاتره باید تکبر و غرورش هم بیشتر باشه .

به نظر من نه کار کافی هست و نه درس(درس در کنار کار)



شما نرو دانشگاه تا شخصیتت بیشتر بشه دوست عزیز
 

sab20

Registered User
تاریخ عضویت
18 نوامبر 2012
نوشته‌ها
370
لایک‌ها
106
معمولا کسایی که دانشگاه نرفتن , دانشگاه را وقت تلف کردن و بدرد نخور می دونند
و آن کسایی هم که دانشگاه رفتن , دانشگاه رو بسیار مفید و پر بار می دونند, دیگه این بحث ها چیه :D

حالا تو هر کدام از گروه ها افرادی هستن که دوست داشتن کار دیگری رو می کردن, برای هر کسی وضعیت فرق می کنه و منحصر به فرده
ولی اگر مقایسه صورت بگیره وضع درآمد و زندگی تحصیل کرده ها به مراتب بهتره

اتفاقا برعکس کسانی که دانشگاه رفتن این نظر رو میدن که دانشگاه بکار شغل و آیندشون نخورده مگه رشته های خاص و دانشگاههایی خاص.
این رو همه میدونن چون آمار معلومه شما تو همین فروم نظر سنجی بذار معلوم میشه.

اون زمان که دانشگاه می رفتم بچه ها به استاد می گفتن این مدرک مهندسی رو می خایم ببریم سر سفره عقد بهمون زن بدن.
یه سری هم به این فکر بودن شاید فوق لیسانس بخونن برن استاد بشن حق التدریسی چیزی تو این دانشگاهها گیر بیارن شاید بعد فرجی شد دکترا هم خوندن و تونستن عضو هیئت علمی دانشگاه بشن.

و اینکه کسایی که دانشگاه رفتن وضعشون بهتره اصلا موافق نیستم به نظرم در بیشتر موارد برعکسه.
 

iranescence

Registered User
تاریخ عضویت
17 جولای 2011
نوشته‌ها
1,438
لایک‌ها
2,810
سن
30
محل سکونت
tehran
اصلا درست نیست که اینجوری راجع به مثلا یه لیسانس صحبت کنی
شما معلومات و شخصیت یه دکتر رو با یه دیپلم یکی میدونی؟؟؟!!!!
چیزی الکی گنده نمیشه دوست عزیز
اون دکتری که شما میگی از سقف آسمون افتاده اگر شما جاش بودی که بدونی تو راه چه سختیهایی میشکه تا دکتری بگیره(برای تزی که باید بده و دفاع کنه)والا منم اگر دکتر بشم غرور تکبر خواهم داشت
8 سال نمیری درس بخونی که شما رو با یه فرد بیسواد یکی بدونن که
بلاخره باید یه فرقی بین اونی که 8 سال زحمت کشیده با اونی که بیخیال شده، باشه

به نظر من نه کار کافی هست و نه درس(درس در کنار کار)



شما نرو دانشگاه تا شخصیتت بیشتر بشه دوست عزیز

من دامپزشکی دانشگاه تهران می خونم در مقطع دکتری حرفه ای
خب وقتی میبیم بچه های کلاسمون دانشکده امون کلی فرق کردن....
نمی دونم شما چه رشته ای و چه دانشگاهی هستید ولی کلاس ما بجز 6 نفر همه از شهر های دیگه هستن ...
نصف پسرا سیگاری شدن و....دخترا رو کلاً بیخیال....
من فکر نمی کردم دانشگاه اینطوری باشه فکر می کردم پر از آدم های با شخصیته ولی الان این چیزا و حرکاتی که از بچه ها دیدم کلا دیدگاهم عوض شده
البته بعضی ها هم هستن شخصیتشون بالا میره ....ولی خیلی کمن
 

behnam_2000

Registered User
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,763
لایک‌ها
2,016
اتفاقا برعکس کسانی که دانشگاه رفتن این نظر رو میدن که دانشگاه بکار شغل و آیندشون نخورده مگه رشته های خاص و دانشگاههایی خاص.
این رو همه میدونن چون آمار معلومه شما تو همین فروم نظر سنجی بذار معلوم میشه.

اون زمان که دانشگاه می رفتم بچه ها به استاد می گفتن این مدرک مهندسی رو می خایم ببریم سر سفره عقد بهمون زن بدن.
یه سری هم به این فکر بودن شاید فوق لیسانس بخونن برن استاد بشن حق التدریسی چیزی تو این دانشگاهها گیر بیارن شاید بعد فرجی شد دکترا هم خوندن و تونستن عضو هیئت علمی دانشگاه بشن.

و اینکه کسایی که دانشگاه رفتن وضعشون بهتره اصلا موافق نیستم به نظرم در بیشتر موارد برعکسه.
من تا حدودی باهات موافقم, 4 سال درس خواندن در دانشگاه شاید یک سالش ارزش داشته باشه, اون یک سال هم تو 3 ماه می شد خلاصه کرد :D
ولی فردی که مدرک می گیره, در نهایت اگر آدم قانعی باشه تو یک شرکت یک کاره اداری گیر میاره, حالا با حقوق کم, ولی اونی که مدرک نداره باید بره تو اون شرکت پیک موتوری شه, یا باید بره کاره یدی انجام بده, نمی تونه بره کاره اداری بگیره... ولی اون مهندسه علاوه بر کاره اداری می تونه کارهای اون بیسواده رو هم انجام بده, یعنی بازاره کار گسترده تری جلوش هست
مثلا اگر 200 تا مهندس داشته باشیم و 100 تا شغل اداری, 100 تا از مهندس ها شغل های اداری رو می گیرن, 100 تای دیگه یا بیکار داخل خانه می شینن یا میرن پیک موتوری می شن, ولی 200 تا بدون مدرک بی برو برگرد باید برن پیک موتوری بشن یا بیکار بمونن
در نتیجه تحصیل کردهه یه پله بالاتر قرار می گیره و از نظر راحتی کار و درآمد وضعش بهتره
 

sab20

Registered User
تاریخ عضویت
18 نوامبر 2012
نوشته‌ها
370
لایک‌ها
106
من تا حدودی باهات موافقم, 4 سال درس خواندن در دانشگاه شاید یک سالش ارزش داشته باشه, اون یک سال هم تو 3 ماه می شد خلاصه کرد :D
ولی فردی که مدرک می گیره, در نهایت اگر آدم قانعی باشه تو یک شرکت یک کاره اداری گیر میاره, حالا با حقوق کم, ولی اونی که مدرک نداره باید بره تو اون شرکت پیک موتوری شه, یا باید بره کاره یدی انجام بده, نمی تونه بره کاره اداری بگیره... ولی اون مهندسه علاوه بر کاره اداری می تونه کارهای اون بیسواده رو هم انجام بده, یعنی بازاره کار گسترده تری جلوش هست
مثلا اگر 200 تا مهندس داشته باشیم و 100 تا شغل اداری, 100 تا از مهندس ها شغل های اداری رو می گیرن, 100 تای دیگه یا بیکار داخل خانه می شینن یا میرن پیک موتوری می شن, ولی 200 تا بدون مدرک بی برو برگرد باید برن پیک موتوری بشن یا بیکار بمونن
در نتیجه تحصیل کردهه یه پله بالاتر قرار می گیره و از نظر راحتی کار و درآمد وضعش بهتره

شما درست میگین ولی اکثرا کارهای شرکتی درآمد خوبی نداره تحصیلکردها هم معمولا سراغ هر کاری نمی رن. پس اونایی که دانشگاه نرفتن سراغ کارهای بیشتری می تونن برن چون کسر شان نمی دونن از طرفی وقتی آدم دور و برش رو نگاه میکنه می بینه خیلی از این کسانی که دانشگاه نرفتن تو کارهای اداری خوبی قرار دارن چرا ؟ چون پارتی داشتن . نه پارتی خیلی کلفت یه پارتی معمولی . این اشخاص رو زیاد می شناسم. تو بانک ، تو پست و توی تامین اجتماعی و توی تربیت معلم سراغ دارم طرف نه امتحانی داده نه مصاحبه ای نه ...
 

Nereid

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 نوامبر 2006
نوشته‌ها
2,145
لایک‌ها
852
محل سکونت
staring at a closed door!
ما توو کشوری زندگی می کنیم که همه چیز مدام در حال تغییره از قوانینش بگیر تا ارزش ها و... برای همینم هست که نمیشه با اطمینان بگیم راه رستگاری کدوم وره! مثلا ممکنه 2 روز دیگه به کسایی که مدرک دانشگاهی ندارن مجوز باز کردن یه بقالی هم ندن چه برسه به کارای دیگه...
بهرحال چیزی که فعلا میشه گفت اینه که دانشگاه رفتن برای تجربه اندوزی بد نیست ولی از نظر اینکه خیلی احتمال داره در زمینه ی رشته ی تحصیلیت کار پیدا نکنی و درسهایی که توو دانشگاه خوندی به درد کار عملی نخوره، بده!
 

taralius

Registered User
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2013
نوشته‌ها
890
لایک‌ها
2,393
محل سکونت
tehran
اگه پولدار بشی دیگه کسی کاری به میزان سواتت نداره:دی
بهرحال عجله ای نیست برای ادامه تحصیل همیشه وقت هست ولی پول رو هرچی زودتر دربیاری بهتره!
من به این قشر افراد میگم دهاتی. پولشون از پارو بره بالا باز هم از نظر من دهاتی هستند. :D
 

15619

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2011
نوشته‌ها
1,229
لایک‌ها
31
محل سکونت
KARAJ
دانشگاه جای خوبیه واسه فرار از کار
الان اکثرا شدن دانشجو بعدش دانشگاه هم منتظر کار پشت میزی
که گیر نمیاد خیلی از بزرگان کسب وکار هم دانشگاه نرفتن
اما موفق بودن ما که رفتیم دانشگاه پشیمونیم درست رفتیم سرکار باسختی
اما واقعا کار ازاد سگش شرف داره به کارمندی خودت رئیس خودتی
برو تو بازار کار دانشگاه کلی از وقتت رو میگیره
اینم قبول ندارم بری دانشگاه باشخصیت میشی باشعور با کلاس
سیگاری وشیشه ای هم زیاد دیدیم تو دانشگاه
الان تو اداره یا بیرون دیدیم ادم در حد دیپلم شعورش از فوق لیسانس بیشتر
برعکسش هم که زیاد
ادم ذاتش خوب باشه چه دیپلم باشه چه دکتر فرقی نداره
دکتر بیهوشی اصفهان یادتون نرفته که
من کار کنار درس رو قبول دارم
حتما نباید کارمند باشی کنارش ادامه تحصیل بدی
مغازه دار 25 ساله دیدم درکنار کارش لیسانسش رو داره میگره
تو کارش موفق وهم ماشین پراید :general707:وهم صاحب خونه شده تو این سن
کار هست مهم پشتکار


ما کوچیک بچه های دانشجو ومحصل ودیپلم وزیر دیپلم هستیم:general609:​
 

gafaneh

Registered User
تاریخ عضویت
2 جولای 2013
نوشته‌ها
243
لایک‌ها
286
به نظر من تا وقتی توی بازه زمانی مناسب هستی برو دانشگاه! من بعد از سربازی و دو سه سال کار رفتم دانشگاه اختلاف سنی با همکلاسیها خیلی کارها را مشکل میکرد. دانشگاه نرفتن هم بعدا پشیمون میشی دانشگاه تجربه خیلی خوبی هست یک محیط اجتماعی خیلی بزرگتر از هنرستان و دبیرستان که واقعا (اگر در بازه زمانی مناسب بری) شما را برای کار و زندگی در اجتماع آماده میکنه! (فارغ از بحث علمی میگم تجربه حضور در جامعه دانشگاهی ارزش چهارسال وقت گذاشتن را داره)
یک نکته دیگه که رشته شما -حسابداری- رشنه ای هست که هر کارافرین و صاحب کسب و کاری لازم هست بلد باشه و قطعا با تحصیل در این رشته شما عمرتون را تلف نکردید و این موضوع هم هست که شما همیشه باید یک درصدی حتی خیلی کوچیک برای شکست در تجربه ایجاد کسب و کار در نظر بگیرید و مدرک دانشگاهی حسابداری (که بازار کار مناسبی هم در بازار ایران و جهان دارد) در واقع طناب اطمینان شما هست که بهتون اجازه میده ریسک های بزرگتری بکنید و در صورت شکست بتونید کار مناسب و در خوری با مدرک دانشگاهی خودتون پیدا کنید و بعد از چند صباحی با یک پشتوانه مالی جدید و قطعا تجربه بیشتر دوباره برای ایجاد کار جدید اقدام کنید.
و البته شرایط ایده آل اون هست که بتونید در کنار تحصیل کسب و کار خودتون را هم راه اندازی کنید (شاید در اشل کوچکتر و گردش مالی کمتر) که تجربه خیلی خوبی هست برای موفقیت در کار و خدا را چه دیدی شاید تا چهار سال اینده بحث سربازی اجباری هم یکجورایی منتفی شد و شما هم بتونید بعد از پایان تحصیل به گسترش کار خودتون بپردازید.
 

demo13621362

Registered User
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2013
نوشته‌ها
705
لایک‌ها
2,868
اون جواب 60 خطی که تو میخوای تایپ کنی منم بودم حال نداشتم،:general207: 2خط مفید و مختصر بنویس که ما هم حال خوندنشو داشته باشیم:p

آخه الان میشینی 50 خط مینویسی دوباره میبینی پس فردا طرف یه تاپیک دیگه زده : " حالا دانشگاه برم یا نه " . ( البته منظورم استارتر عزیز نیست ولی کلا به قول بزرگی :
" مشکل عصر ما اینه که همه میخواند حرف بزنند کسی نمیخواد گوش بده "
 

demo13621362

Registered User
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2013
نوشته‌ها
705
لایک‌ها
2,868
اصلا درست نیست که اینجوری راجع به مثلا یه لیسانس صحبت کنی
شما معلومات و شخصیت یه دکتر رو با یه دیپلم یکی میدونی؟؟؟!!!!
چیزی الکی گنده نمیشه دوست عزیز
اون دکتری که شما میگی از سقف آسمون افتاده اگر شما جاش بودی که بدونی تو راه چه سختیهایی میشکه تا دکتری بگیره(برای تزی که باید بده و دفاع کنه)والا منم اگر دکتر بشم غرور تکبر خواهم داشت
8 سال نمیری درس بخونی که شما رو با یه فرد بیسواد یکی بدونن که
بلاخره باید یه فرقی بین اونی که 8 سال زحمت کشیده با اونی که بیخیال شده، باشه
به نظر من نه کار کافی هست و نه درس(درس در کنار کار)
شما نرو دانشگاه تا شخصیتت بیشتر بشه دوست عزیز

ببین یه سوال اساسی هست که جوابش به همه چیز آدم در زندگی جهت میده اونم این که هدف از دانشگاه رفتن چیه ؟ کلا هدف از تحصیل علم چیه ؟

1 - اگر هدف کسب یه شغل خوب با درآمد خوب باشه خوب مسلما اگه شرایط طوری مهیا باشه که شخصی بتونه بدون دانشگاه رفتن هم به درآمد خوب برسه پس در این
حالت وقت گذاشتن برای دانشگاه یه قمار بی ارزشه ( ثروتمندترین افراد فعلی جهان مثل بیل گیتس یا استیو جابز یا مارک زاکربرگ همه شون سال دوم دانشگاه ول کردند )

2 - اگه هدف گسترش مرزهای دانش باشه پس اساسا تحصیل توی دانشگاه های بی کیفیت و الکی اصلا ارزشی نداره و این تیپ قشرهای تحصیل کرده نه تنها در آینده
تولید علم نخواهند کرد بلکه با باب کردن مدرک گرایی بار اضافی بر دوش اقتصاد کشور خواهند بود ( مشکل فعلی کشور ما ) .البته نمیخوام بگم هر کی توی دانشگاه آزاد
و غیر انتفاعی و پیام نور و علمی کاربردی و خیلی از دانشگاه های دولتی شهرستان ها درس خونده کم سواده ولی اصولا میدونیم که دانشگاه های خوب سهم بسزایی در
پیشرفت و پیشبرد علم دارند . بیخود نیست که دانشگاه هایی مثل کمبریج یا کلتک یا ام آی تی یا استنفورد یا هاروارد پرچم دار علم در جهان هستند و خود این چند تا دانشگاه
به تنهایی حدود سه چهارم از کل علم جهان رو تولید میکنند . شما حسابشو بکن توی کشورهایی مثل انگلیس و آلمان با نصف جمعیت دانشگاهی کشور ما هر کدوم طی
چند دهه اخیر حدود 120 تا نوبل علوم بردن ولی ما با این همه هیاهو و ادعا و این همه جمعیت دانشگاهی هنوز تکنولوژی ساخت سوزن رو هم نداریم و سوزن رو هم باید
وارد کنیم . پس ببین اساسا ما هدف رو گم کردیم ما اصلا علت نیاز به علم رو درک نکرده ایم .

3 - اصولا معنی بیسوادی در عصر ما با قدیم تفاوت پیدا کرده . بیسوادی در یک زمانی در مقابل جهل مرکب به کار میرفت ولی توی عصر ما با تخصص گرایی شدید و زیاد
شدن رشته های دانشگاهی به طور کلی همه ی ما علارغم داشتن تحصیلات دانشگاهی از یه جهاتی بیسواد هستیم . توی عصر ما زندگی و دنیای هر کس محدود میشه
به فضای تنگ رشته ی دانشگاهیش . یعنی مثلا ممکنه فردی در یه گرایش خاص یه رشته ی مهندسی دارای تخصص باشه ولی همون فرد در یک رشته ی دیگه بیسواد
محسوب میشه . مثلا شما یک پزشک رو تصور کن ایشون ممکنه در طبابت اونم یه تخصص خاصش صاحب نظر باشه ولی وقتی با همون پزشک درباره ی جامعه شناسی یا
اقتصاد یا فلسفه حرف میزنی میبینی اطلاعاتش با یک فرد عادی زیاد تفاوتی نداره یا حتی اطلاعاتش در اون زمینه ها با یه پسر بچه ی 16 یا 17 ساله ی دبیرستانی یکیه .
پس نمیشه یه جمع بندی کرد و یک خط کش گذاشت و گفت این فرد باسواده و اون فرد بیسواده . یا مثلا چون یک فردی فوق لیسانس متالوژی از دانشگاه شریف داره پس
صاحب معرفته چون ممکنه ( یا به احتمال زیاد ) همین فرد فوق لیسانس در زمینه هایی به غیر از رشته تخصصی خودش مثل ادبیات یا اقتصاد یا فلسفه یا الهیات یا نجوم و.....
یک فرد معمولی و نامطلع محسوب میشه .
 

افتک!!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2014
نوشته‌ها
1,113
لایک‌ها
8,853
محل سکونت
تهران
به نظر من پی تی باید برای زیر 18 سال ممنوع بشه :D. خداوکیلی پی تی و کلا اینترنت فارسی تاثیر مخربی بر زیر 18 سال دارن...علت اصلیش هم اینه که افرادی که تجربه و دانش کافی ندارن ، خیلی ریلکس به دیگران مشاوره میدن و راهنمایی میکنن

توصیه میکنم اگر راهنمایی میخواهید به فروم های خارجی مراجعه کنید
 

blake

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2011
نوشته‌ها
2,086
لایک‌ها
531
محل سکونت
شیراز
ببین یه سوال اساسی هست که جوابش به همه چیز آدم در زندگی جهت میده اونم این که هدف از دانشگاه رفتن چیه ؟ کلا هدف از تحصیل علم چیه ؟

1 - اگر هدف کسب یه شغل خوب با درآمد خوب باشه خوب مسلما اگه شرایط طوری مهیا باشه که شخصی بتونه بدون دانشگاه رفتن هم به درآمد خوب برسه پس در این
حالت وقت گذاشتن برای دانشگاه یه قمار بی ارزشه ( ثروتمندترین افراد فعلی جهان مثل بیل گیتس یا استیو جابز یا مارک زاکربرگ همه شون سال دوم دانشگاه ول کردند )

2 - اگه هدف گسترش مرزهای دانش باشه پس اساسا تحصیل توی دانشگاه های بی کیفیت و الکی اصلا ارزشی نداره و این تیپ قشرهای تحصیل کرده نه تنها در آینده
تولید علم نخواهند کرد بلکه با باب کردن مدرک گرایی بار اضافی بر دوش اقتصاد کشور خواهند بود ( مشکل فعلی کشور ما ) .البته نمیخوام بگم هر کی توی دانشگاه آزاد
و غیر انتفاعی و پیام نور و علمی کاربردی و خیلی از دانشگاه های دولتی شهرستان ها درس خونده کم سواده ولی اصولا میدونیم که دانشگاه های خوب سهم بسزایی در
پیشرفت و پیشبرد علم دارند . بیخود نیست که دانشگاه هایی مثل کمبریج یا کلتک یا ام آی تی یا استنفورد یا هاروارد پرچم دار علم در جهان هستند و خود این چند تا دانشگاه
به تنهایی حدود سه چهارم از کل علم جهان رو تولید میکنند . شما حسابشو بکن توی کشورهایی مثل انگلیس و آلمان با نصف جمعیت دانشگاهی کشور ما هر کدوم طی
چند دهه اخیر حدود 120 تا نوبل علوم بردن ولی ما با این همه هیاهو و ادعا و این همه جمعیت دانشگاهی هنوز تکنولوژی ساخت سوزن رو هم نداریم و سوزن رو هم باید
وارد کنیم . پس ببین اساسا ما هدف رو گم کردیم ما اصلا علت نیاز به علم رو درک نکرده ایم .

3 - اصولا معنی بیسوادی در عصر ما با قدیم تفاوت پیدا کرده . بیسوادی در یک زمانی در مقابل جهل مرکب به کار میرفت ولی توی عصر ما با تخصص گرایی شدید و زیاد
شدن رشته های دانشگاهی به طور کلی همه ی ما علارغم داشتن تحصیلات دانشگاهی از یه جهاتی بیسواد هستیم . توی عصر ما زندگی و دنیای هر کس محدود میشه
به فضای تنگ رشته ی دانشگاهیش . یعنی مثلا ممکنه فردی در یه گرایش خاص یه رشته ی مهندسی دارای تخصص باشه ولی همون فرد در یک رشته ی دیگه بیسواد
محسوب میشه . مثلا شما یک پزشک رو تصور کن ایشون ممکنه در طبابت اونم یه تخصص خاصش صاحب نظر باشه ولی وقتی با همون پزشک درباره ی جامعه شناسی یا
اقتصاد یا فلسفه حرف میزنی میبینی اطلاعاتش با یک فرد عادی زیاد تفاوتی نداره یا حتی اطلاعاتش در اون زمینه ها با یه پسر بچه ی 16 یا 17 ساله ی دبیرستانی یکیه .
پس نمیشه یه جمع بندی کرد و یک خط کش گذاشت و گفت این فرد باسواده و اون فرد بیسواده . یا مثلا چون یک فردی فوق لیسانس متالوژی از دانشگاه شریف داره پس
صاحب معرفته چون ممکنه ( یا به احتمال زیاد ) همین فرد فوق لیسانس در زمینه هایی به غیر از رشته تخصصی خودش مثل ادبیات یا اقتصاد یا فلسفه یا الهیات یا نجوم و.....
یک فرد معمولی و نامطلع محسوب میشه .

در مورد قسمت اول که میگین اگر کار خوب و درامد خوب میخای نباید بری دانشگاه اصلا با شما موافق نیستم به این دلیل:1.جیب پر و مغز خالی یعنی جیب خالی 2.وقتی آدم توی دانشگاه درسی رو مثل کارآفرینی میخونه چیزایی رو یاد میگیره که شاید افراد بازاری طی 20 یا 30 سال یاد گرفتن(پس رفتن دانشگاه در کار خوب تاثیر بسزایی داره)

در مورد قسمت دوم هم که گفتین اگر هدف کسب علم باشه بازم دانشگاه رفتن تو ایران اشتباه هست چون بار علمی توی دانشگاه ها خیلی کم هست بازم با شما موافق نیست به این دلیل:1.دلیل نداره بیایم بگیم چون تو ایران همه چی گرونه هیچی نخوریم تا اینکه بمیریم(حالا درسته دانشگاه های ایران قابل قیاس با دانشگاه هایی مثل هاروارد نیست ولی بلاخره همین آب باریکی هم که هست رو باید دنبالش رو گرفت،اونوقت اگر بخوایم به چیزای بزرگتر برسیم دیگه خودمون تلاش میکنیم که اینجوری با ارزشتر خواهد بود)و نکته آخر اینکه دانشجو یعنی طالب علم،یعنی کسی که خودش باید بره و اطلاعات جمع کنه قرار نیست استاد همه چیز رو لقمه کنه بذار تو دهن دانشجو،استاد یه سر چشمه نشون میده بقیش رو دانشجو اگر بخواد چیزی یاد بگیره اینترنت پر هست از مطالبی که کمکش کنه.

در مورد اون قسمتی هم شما گفتی یه دکتر تو رشته خودش خوبه ولی توی فلسفه شاید هیچی بلد نباشه:شما اطلاعات رشته اون فرد رو با یه رشته دیگه مقایسه نکن،شما بیا اطلاعات عمومی و سطح فرهنگی اون دکتر رو مثلا با یه بازاری مقایسه کن تا بفهمی تحصیلات چه تاثیری تو روابط داره
اینی که شما داری رشته یه دکتر رو با فلسفه مقایسه میکنی مثل این میمونه که شیرینی موز رو با شیرینی قند مقایسه کنی(اصلا بحثش جداست شما اگر میخوای مقایسه کنی بیا بگو شیرینی موز یا شیرینی پرتقال تا ارزش هر چیز مشخص بشه)
 

aliseyedi

Registered User
تاریخ عضویت
7 مارس 2012
نوشته‌ها
868
لایک‌ها
341
محل سکونت
TehRan
از این ۴ سال + پول ها زیاد به غاز میره! حداقل اینجا تهش یه مدرک پیزوری میدن که بکار میاد! برو در کنارش کار هم شروع کن! اونجا هم دوستای جدید فکرهای جدید ایده های جدید کلی چیزی هستن که بیرون کلی هزینه کنی شاید گیرت بیاد
 

demo13621362

Registered User
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2013
نوشته‌ها
705
لایک‌ها
2,868
در مورد قسمت اول که میگین اگر کار خوب و درامد خوب میخای نباید بری دانشگاه اصلا با شما موافق نیستم به این دلیل:1.جیب پر و مغز خالی یعنی جیب خالی 2.وقتی آدم توی دانشگاه درسی رو مثل کارآفرینی میخونه چیزایی رو یاد میگیره که شاید افراد بازاری طی 20 یا 30 سال یاد گرفتن(پس رفتن دانشگاه در کار خوب تاثیر بسزایی داره)

در مورد قسمت دوم هم که گفتین اگر هدف کسب علم باشه بازم دانشگاه رفتن تو ایران اشتباه هست چون بار علمی توی دانشگاه ها خیلی کم هست بازم با شما موافق نیست به این دلیل:1.دلیل نداره بیایم بگیم چون تو ایران همه چی گرونه هیچی نخوریم تا اینکه بمیریم(حالا درسته دانشگاه های ایران قابل قیاس با دانشگاه هایی مثل هاروارد نیست ولی بلاخره همین آب باریکی هم که هست رو باید دنبالش رو گرفت،اونوقت اگر بخوایم به چیزای بزرگتر برسیم دیگه خودمون تلاش میکنیم که اینجوری با ارزشتر خواهد بود)و نکته آخر اینکه دانشجو یعنی طالب علم،یعنی کسی که خودش باید بره و اطلاعات جمع کنه قرار نیست استاد همه چیز رو لقمه کنه بذار تو دهن دانشجو،استاد یه سر چشمه نشون میده بقیش رو دانشجو اگر بخواد چیزی یاد بگیره اینترنت پر هست از مطالبی که کمکش کنه.

در مورد اون قسمتی هم شما گفتی یه دکتر تو رشته خودش خوبه ولی توی فلسفه شاید هیچی بلد نباشه:شما اطلاعات رشته اون فرد رو با یه رشته دیگه مقایسه نکن،شما بیا اطلاعات عمومی و سطح فرهنگی اون دکتر رو مثلا با یه بازاری مقایسه کن تا بفهمی تحصیلات چه تاثیری تو روابط داره
اینی که شما داری رشته یه دکتر رو با فلسفه مقایسه میکنی مثل این میمونه که شیرینی موز رو با شیرینی قند مقایسه کنی(اصلا بحثش جداست شما اگر میخوای مقایسه کنی بیا بگو شیرینی موز یا شیرینی پرتقال تا ارزش هر چیز مشخص بشه)

خواهشا یکبار دیگه مطالبی که من نوشتم رو دقیق بخون :

1- بنده نگفتم اگه درآمد خوب میخوای نباید بری دانشگاه بنده گفتم اگه کسی هدفش صرفا از دانشگاه رفتن کسب درآمده و در حال حاضر هم شرایط براش طوری مهیاست
که میتونه بدون تحصیلات آکادمیک به درآمد خوب برسه پس بر اساس اصل کمترین کنش ( قضیه حمار در ریاضیات ) ( صرف کمترین مقدار انرژی برای رسیدن به مقصد ) بهتره
که وقت خودش رو در پیچ و خم دانشگاهی تلف نکنه . اتفاقا بر عکس فرمایشات شما کارآفرین های بزرگ هیچ کدوم عامل موفقیتشون رو مدیون تحصیلات دانشگاهی شون
نبودند . این افراد موفقیت رو بیشتر مدیون جسارت و ایده های بسیار ساده ی خلاقانه شون بودند . ( هر چند که الان وضعیت پیچیده تر شده و داشتن یک سری اطلاعات پایه
جزو ضرورت هاست ) . نمیدونم چه طور غول های کارآفرین موفقی مثل بیل گیتس ریاست ماکروسافت یا استیو جابز بنیانگذار اپل یا مارک زاکربرگ بنیان گذار فیس بوک یا
جمشید جی تاتا بنیان گذار تاتا موتورز و پدر صنعت هند و هنری فورد پیشتاز صنعت در آمریکا و کارلوس اسلیم پدر صنعت مکزیک و دومین کارآفرین بزرگ بعد از بیل گیتس یا
وارن بافت کارآفرین و خیر بزرگ آمریکایی یا جان دیویس راکفلر بنیانگذار بنیاد راکفلر از قانون شما سرپیچی کردند و هیچ کدوم دلایل موفقیتشون رو در تحصیلات دانشگاهی
ذکر نکردند ( اصلا بسیاریشون تحصیلات منظمی نداشتند و بیشتر خودآموخته بودند ) تحصیلات دانشگاهی شرط کافی برای رسیدن به ثروت نیست . شما متاسفانه داری
سورنا رو از سر گشادش میزنی . این طبقه بندی کردن ترفند های افراد موفق بوده که شده علم مدیریت نه اینکه افراد موفق صد در صد با رهنمودهای علم مدیریت موفق
شده باشند . به قول معروف " اگه میخوای به چیزی برسی که هیچ کس بهش نرسیده باید از راهی بری که هیچ کس تا حالا ازش عبور نکرده " و یک مدیر موفق تا وقتی که
خودش رو محصور در کتاب ها بکنه هیچ وقت از سطح فعلی اجتماعش هم فراتر نمیتونه بره و نمیتونه به قول حافظ : " طرحی نو دراندازه " ( در فلسفه علم خصوصا پارادایم
های توماس کوهن یک نظریه علمی هم با تعمیم دانسته ها و دانش قبلی بوجود نمیاد بلکه با کشف و شهود و یک ایده ی بکر خلاقانه جلو میره )
2 - داداش گلم من کی گفتم کسی که شیفته ی ذات خود علمه نباید تو ایران دانشگاه بره . توی فلسفه و منطق به این نوع استدلال کردن شما میگند : " سفسطه ی آدم
پوشالین " . یعنی شما تو ذهنت یه مطلبی که من نگفتم میزاری به حساب من بعد با رد کردنش فکر میکنی استدلال های منو باطل کردی . بنده گفتم علم در جایی تولید میشه
که قصد و نیت دانشجو تنها تولید علم و کشف و اکتشاف حقیقت باشه نه مدرک گرفتن نه پایان نامه خریدن نه با رشوه واحد پاس کردن . یعنی طرف با جان و دلش سراغ علم
بره نه اینکه مثل ما ایرانی ها یا اکثر کشورهای جهان سوم تنها یه نماد پوشالی از دانشگاه های غربی رو تو کشورش مدلسازی کنه . برای مثال شما حسابشو بکن یه دانشگاه
شریف یا دانشگاه تهران بیشتر از کل واحدهای دانشگاه آزاد خروجی علمی دارند پس شما به عنوان یه فرد بی طرف به این نتیجه ساده نمیرسی که اکثر دانشجویان دانشگاه
آزاد برای هزاران هدف جانبی میرند دانشگاه نه برای علم دوستی و علم پروری . شما میگی اگه کسی بخواد چیزی یاد بگیره اینترنت پر از مطب هست و از طرف دیگه تنها راه
نیل به دانش رو منحصر در حضور در دانشگاه میدونی این مثل اینه که بگیم عینک سواد میاره . بنده در پی نفی لزوم تحصیلات دانشگاهی نیستم ولی میخوام این حباب تو خالی
و کاذب و خانمان برانداز رو که این مدارک الکی و بدون خروجی علمی دانشگاه های ما توی اذهان جوانانمون حک کرده از بین ببرم و جاش یک سنت علمی با کیفیت با کمیت
محدودتر بگذارم . به قول فردوسی بزرگ : سیاهی لشکر نیاید به کار ---------- یکی مرد جنگی به از صد هزار
3 - یک کتاب انگلیسی هست که متاسفانه به فارسی هم ترجمه نشده که زندگی دانشمندان و هنرمندان بزرگ رو از لحاظ اخلاقی بررسی کرده و با انبوهی از شواهد نشون
داده که حتی دانشمندان و هنرمندان بزرگ هم از لحاظ اخلاقی هیچ برتری بر افراد عادی ندارند یعنی به عبارتی تحصیلات دانشگاهی تا کنون هیچ تاثیر مشخص مثبت ثابت
شده ای از لحاظ اخلاقی روی افراد نداشته ( لینک کتابو اگه پیدا کنم برات میگذارم ) .برای مثال کارل مارکس چندین فرزند نامشروع داشت یا گالیه با تعداد زیادی زن که بعضی
هاشون هم روسپی بودند در ارتباط بود یا آلن تورینگ و افلاطون همجنسگرا بودند . نیچه به عقیده بسیاری از یه روسپی خانه سفلیس گرفته بود یا مرگ شوبرت رو بسیاری به
علت سفلیس و سوزاک میدونستند یا ژان ژاک رسو چند فرزند نامشروع داشت که همه رو به نوا خانه سپرد که همه در نواخانه جان سپردند . یا شرودینگر پنهانی با زن همکارش
ارتباط داشت و ...... حالا از این که بگذریم کلا انسان صاحب معرفت کیه ؟ اصلا در حکمت باستانی و خسروانی ما ویژگی حکیم بودن چیه ؟ اصلا حکمت چیه و چه فرقی با علم
داره ؟ حکمت یعنی این که شما پس از احاطه داشتن بر اکثر دانش های عصر خودت بتونی یه تصویر یکپارچه از جهان هستی رو بسازی و این جهان متکثر جدا از هم رو در یک
ایده کلی به وحدت برسونی ( یا به عبارتی رسیدن به آستانه ی ادراک خداوند ) و لازمه این دید کلی نگری هم اینه که حداقل از تمام محتوای دانش آگاهی داشته باشی و باز
هم بدونی چیزی فراتر از همه ی این ها هست . که این با گم شدن و صرف تمام وقت زندگی در یک شاخه ی تخصصی خاص علمی زمین تا آسمون تفاوت داره . درست همون
ایرادی که فلاسفه ی متاخر غربی مثل لودویک ویتگنشتاین یا مارتین هایدیگر یا سورن کیرکگارد و فوکو یا حتی دانشمندانی مثل آلبرت انیشتن یا ارنست ماخ یا داوید هیلبرت بر
علم مدرن میگرفتند . متاسفانه فکر کنم شما در زمینه ی فلسفه ی علم و جامعه شناسی علم کم مطالعه داشتی .
 

blake

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2011
نوشته‌ها
2,086
لایک‌ها
531
محل سکونت
شیراز
خواهشا یکبار دیگه مطالبی که من نوشتم رو دقیق بخون :

1- بنده نگفتم اگه درآمد خوب میخوای نباید بری دانشگاه بنده گفتم اگه کسی هدفش صرفا از دانشگاه رفتن کسب درآمده و در حال حاضر هم شرایط براش طوری مهیاست
که میتونه بدون تحصیلات آکادمیک به درآمد خوب برسه پس بر اساس اصل کمترین کنش ( قضیه حمار در ریاضیات ) ( صرف کمترین مقدار انرژی برای رسیدن به مقصد ) بهتره
که وقت خودش رو در پیچ و خم دانشگاهی تلف نکنه . اتفاقا بر عکس فرمایشات شما کارآفرین های بزرگ هیچ کدوم عامل موفقیتشون رو مدیون تحصیلات دانشگاهی شون
نبودند . این افراد موفقیت رو بیشتر مدیون جسارت و ایده های بسیار ساده ی خلاقانه شون بودند . ( هر چند که الان وضعیت پیچیده تر شده و داشتن یک سری اطلاعات پایه
جزو ضرورت هاست ) . نمیدونم چه طور غول های کارآفرین موفقی مثل بیل گیتس ریاست ماکروسافت یا استیو جابز بنیانگذار اپل یا مارک زاکربرگ بنیان گذار فیس بوک یا
جمشید جی تاتا بنیان گذار تاتا موتورز و پدر صنعت هند و هنری فورد پیشتاز صنعت در آمریکا و کارلوس اسلیم پدر صنعت مکزیک و دومین کارآفرین بزرگ بعد از بیل گیتس یا
وارن بافت کارآفرین و خیر بزرگ آمریکایی یا جان دیویس راکفلر بنیانگذار بنیاد راکفلر از قانون شما سرپیچی کردند و هیچ کدوم دلایل موفقیتشون رو در تحصیلات دانشگاهی
ذکر نکردند ( اصلا بسیاریشون تحصیلات منظمی نداشتند و بیشتر خودآموخته بودند ) تحصیلات دانشگاهی شرط کافی برای رسیدن به ثروت نیست . شما متاسفانه داری
سورنا رو از سر گشادش میزنی . این طبقه بندی کردن ترفند های افراد موفق بوده که شده علم مدیریت نه اینکه افراد موفق صد در صد با رهنمودهای علم مدیریت موفق
شده باشند . به قول معروف " اگه میخوای به چیزی برسی که هیچ کس بهش نرسیده باید از راهی بری که هیچ کس تا حالا ازش عبور نکرده " و یک مدیر موفق تا وقتی که
خودش رو محصور در کتاب ها بکنه هیچ وقت از سطح فعلی اجتماعش هم فراتر نمیتونه بره و نمیتونه به قول حافظ : " طرحی نو دراندازه " ( در فلسفه علم خصوصا پارادایم
های توماس کوهن یک نظریه علمی هم با تعمیم دانسته ها و دانش قبلی بوجود نمیاد بلکه با کشف و شهود و یک ایده ی بکر خلاقانه جلو میره )
2 - داداش گلم من کی گفتم کسی که شیفته ی ذات خود علمه نباید تو ایران دانشگاه بره . توی فلسفه و منطق به این نوع استدلال کردن شما میگند : " سفسطه ی آدم
پوشالین " . یعنی شما تو ذهنت یه مطلبی که من نگفتم میزاری به حساب من بعد با رد کردنش فکر میکنی استدلال های منو باطل کردی . بنده گفتم علم در جایی تولید میشه
که قصد و نیت دانشجو تنها تولید علم و کشف و اکتشاف حقیقت باشه نه مدرک گرفتن نه پایان نامه خریدن نه با رشوه واحد پاس کردن . یعنی طرف با جان و دلش سراغ علم
بره نه اینکه مثل ما ایرانی ها یا اکثر کشورهای جهان سوم تنها یه نماد پوشالی از دانشگاه های غربی رو تو کشورش مدلسازی کنه . برای مثال شما حسابشو بکن یه دانشگاه
شریف یا دانشگاه تهران بیشتر از کل واحدهای دانشگاه آزاد خروجی علمی دارند پس شما به عنوان یه فرد بی طرف به این نتیجه ساده نمیرسی که اکثر دانشجویان دانشگاه
آزاد برای هزاران هدف جانبی میرند دانشگاه نه برای علم دوستی و علم پروری . شما میگی اگه کسی بخواد چیزی یاد بگیره اینترنت پر از مطب هست و از طرف دیگه تنها راه
نیل به دانش رو منحصر در حضور در دانشگاه میدونی این مثل اینه که بگیم عینک سواد میاره . بنده در پی نفی لزوم تحصیلات دانشگاهی نیستم ولی میخوام این حباب تو خالی
و کاذب و خانمان برانداز رو که این مدارک الکی و بدون خروجی علمی دانشگاه های ما توی اذهان جوانانمون حک کرده از بین ببرم و جاش یک سنت علمی با کیفیت با کمیت
محدودتر بگذارم . به قول فردوسی بزرگ : سیاهی لشکر نیاید به کار ---------- یکی مرد جنگی به از صد هزار
3 - یک کتاب انگلیسی هست که متاسفانه به فارسی هم ترجمه نشده که زندگی دانشمندان و هنرمندان بزرگ رو از لحاظ اخلاقی بررسی کرده و با انبوهی از شواهد نشون
داده که حتی دانشمندان و هنرمندان بزرگ هم از لحاظ اخلاقی هیچ برتری بر افراد عادی ندارند یعنی به عبارتی تحصیلات دانشگاهی تا کنون هیچ تاثیر مشخص مثبت ثابت
شده ای از لحاظ اخلاقی روی افراد نداشته ( لینک کتابو اگه پیدا کنم برات میگذارم ) .برای مثال کارل مارکس چندین فرزند نامشروع داشت یا گالیه با تعداد زیادی زن که بعضی
هاشون هم روسپی بودند در ارتباط بود یا آلن تورینگ و افلاطون همجنسگرا بودند . نیچه به عقیده بسیاری از یه روسپی خانه سفلیس گرفته بود یا مرگ شوبرت رو بسیاری به
علت سفلیس و سوزاک میدونستند یا ژان ژاک رسو چند فرزند نامشروع داشت که همه رو به نوا خانه سپرد که همه در نواخانه جان سپردند . یا شرودینگر پنهانی با زن همکارش
ارتباط داشت و ...... حالا از این که بگذریم کلا انسان صاحب معرفت کیه ؟ اصلا در حکمت باستانی و خسروانی ما ویژگی حکیم بودن چیه ؟ اصلا حکمت چیه و چه فرقی با علم
داره ؟ حکمت یعنی این که شما پس از احاطه داشتن بر اکثر دانش های عصر خودت بتونی یه تصویر یکپارچه از جهان هستی رو بسازی و این جهان متکثر جدا از هم رو در یک
ایده کلی به وحدت برسونی ( یا به عبارتی رسیدن به آستانه ی ادراک خداوند ) و لازمه این دید کلی نگری هم اینه که حداقل از تمام محتوای دانش آگاهی داشته باشی و باز
هم بدونی چیزی فراتر از همه ی این ها هست . که این با گم شدن و صرف تمام وقت زندگی در یک شاخه ی تخصصی خاص علمی زمین تا آسمون تفاوت داره . درست همون
ایرادی که فلاسفه ی متاخر غربی مثل لودویک ویتگنشتاین یا مارتین هایدیگر یا سورن کیرکگارد و فوکو یا حتی دانشمندانی مثل آلبرت انیشتن یا ارنست ماخ یا داوید هیلبرت بر
علم مدرن میگرفتند . متاسفانه فکر کنم شما در زمینه ی فلسفه ی علم و جامعه شناسی علم کم مطالعه داشتی .

شما نگفتی درآمد خوب میخای نباید بری دانشگاه؟؟؟!!!! این نوشته ی شما هست (اگر هدف کسب یه شغل خوب با درآمد خوب باشه خوب مسلما اگه شرایط طوری مهیا باشه که شخصی بتونه بدون دانشگاه رفتن هم به درآمد خوب برسه پس در این
حالت وقت گذاشتن برای دانشگاه یه قمار بی ارزشه
)!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چرا خود زنی میکنی دوست من حداقل حرف خودت رو قبول داشته باش.

شما نگفتی دانشگاههای ایران جز اضافه کردن بار اقتصادی کار دیگه ای نمیکنن؟؟؟!!! این نوشته ی شما هست(اگه هدف گسترش مرزهای دانش باشه پس اساسا تحصیل توی دانشگاه های بی کیفیت و الکی اصلا ارزشی نداره و این تیپ قشرهای تحصیل کرده نه تنها در آینده
تولید علم نخواهند کرد بلکه با باب کردن مدرک گرایی بار اضافی بر دوش اقتصاد کشور خواهند بود
( مشکل فعلی کشور ما )
)
شما با این جمله دارین راست راست میگین که آقایون و خانوما این دانشگاه ها اصلا ارزش نداره برین و شما در آینده مفید که نیستین مضر هم هستین(حداقل مخاطبان شما اینجور از نوشته شما برداشت میکنن)

دوست عزیز شما یه حرفی میزنی بعد منکر حرف خودت میشی؟
ناراحت نشین ولی این شمایی که میخوای با مغلطه حرفهاتون رو به کرسی بنشونین

در مورد مساله آخر هم من از شما یه سوال میکنم:
آیا شما وقتی با یه دکتر صحبت میکنی همون حسی رو داری که با یه شخص بیسواد صحبت میکنی؟
منظور من از لحاظ فرهنگی(روابط اجتماعی) بوده دوست عزیز نه از لحاظ اخلاقی(شما اخلاق هیچکس رو نمیتونی تغییر بدی)من کی گفتم اخلاقی که شما میگی تحصیلات هیچ تاثیری بر اخلاق فرد نداره!!!!!!!!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا