برگزیده های پرشین تولز

درد و دلدونی محل کار...

setareh*

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 جولای 2007
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
2
چه ميدونم تو پست اول گفتي

کدوم پست ور دار بیار اینجا ببینم من یادم نیست صبحونه چی خوردم؟:دی
تو قرار بود بیای این همکار مارو یه بلایی سرش بیاری چی شد:پی

به به انشا الله کی شیرنیتون رو می خوریم؟

شیرینی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

اوفففف...این مورد که خیلی زیاده معمولا آدمهای زیر آب زن پاچه خوار و چاپلوس هم هستند....اه اه اه ....


آره واقعا تو اینجا که من هستم کلا باند بازیه هر کی هر جور بتونه زیر آب میزنه اونم به طور اساسی من هیچوقت فکر نمیکردم محیط اداری اینقدر کثیف باشه صد رحمت به بازار چندتا فحش خواهر مادر میدن به هم بعد چند دقیقه یادشون میره اصلا چی شده ولی اینجا به یکی سلام کنی فکر میکنی به یارو نظر داری یه کارت پیشش گیره یا میخوای چندرغاز اضافه حقوق بگیری یا....
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
شغل اصلیه من ویزیتوری بود (18 سالمه تازه مسخره نکنید :دی ) که میرفتم کارت میگرفتم از صاب کارم بد پخش میکردم دمه درخونه ها یا یه نفرو که میدیدم کارت میچپوندم دستش به زور :دی
دیگه روزای اخرش حال نداشتم کارت پخش کنم نصفشو میریختم جوب
بد یکی از همین ویزیتورای دیگه شانس گندم دید میریزم جوب رفت چیزمالی صاب کار
صاب کارم با احترام گفت اخراج


1. به هیشکی رو ندید من دهنه پسررو سرویس کردم بده اون کار :دی

2.ساب کارم دهنش بو نمیداد خوش بختانه

3.ساب کارم بچه خوکی بود با دوا بیرونم نکرد فقت گفت اخراج خوب منم چیزی ندارم پشت سرش بگم :دی

4.روزی 3-4 تومن میرگفتم فقت =((

5. انسور نامزدمه :X

6.انلی cascada :O

7.گلسا خیلی خوشگله :X
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
شغل اصلیه من ویزیتوری بود (18 سالمه تازه مسخره نکنید :دی ) که میرفتم کارت میگرفتم از صاب کارم بد پخش میکردم دمه درخونه ها یا یه نفرو که میدیدم کارت میچپوندم دستش به زور :دی
دیگه روزای اخرش حال نداشتم کارت پخش کنم نصفشو میریختم جوب
بد یکی از همین ویزیتورای دیگه شانس گندم دید میریزم جوب رفت چیزمالی صاب کار
صاب کارم با احترام گفت اخراج


1. به هیشکی رو ندید من دهنه پسررو سرویس کردم بده اون کار :دی

2.ساب کارم دهنش بو نمیداد خوش بختانه

3.ساب کارم بچه خوکی بود با دوا بیرونم نکرد فقت گفت اخراج خوب منم چیزی ندارم پشت سرش بگم :دی

4.روزی 3-4 تومن میرگفتم فقت =((

5. انسور نامزدمه :X

6.انلی cascada :O

7.گلسا خیلی خوشگله :X


شغل جالبه منم تجربه مشابهشو داشتم بدیش اینه که پاهای آدم تاول میزنه

بعد خوبم میشه کرم ریخت سره مردم من به بعضی ها که نمیگرتن ازم کاغذو گیر سه پیچ میدادم مثل این بچه گداها اینقده خوبه
icon10.gif
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
شغل جالبه منم تجربه مشابهشو داشتم بدیش اینه که پاهای آدم تاول میزنه

بعد خوبم میشه کرم ریخت سره مردم من به بعضی ها که نمیگرتن ازم کاغذو گیر سه پیچ میدادم مثل این بچه گداها اینقده خوبه

اره جدن ! :دی

اره منم گیر سه پیچ بودم البته اولاش :دی
بدش جوبو پیدا کردم که زیاد به کار نیومد :دی
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
اره جدن ! :دی

اره منم گیر سه پیچ بودم البته اولاش :دی
بدش جوبو پیدا کردم که زیاد به کار نیومد :دی

تازه کارهای جالبه دیگه هم کردم

توی این یکی آقای خودم بودم

شغله شریف شانسی فروشی :D

میرفتیم پائین شهر شانسی میخردیم توش همچی بود مثلا عروسک قلک لواشک خلاصه هزار جور چرت و پرت بعد میومدیم بالا شهر توی کوچها که بچه کوچیکا بازی میکردن گولشون میزدیم میگفتیم برین از ماماناتون پول بگیرید بیایید شانسی بخرید

خیلی شغله پر در آمدی بود یه تابستون کلی کار کردم ولی اینم مشکل تاول پا رو داشت بعضی وقتها ماماناشون میومدن فحشمون میدادن واقعا آدم یه جوریش میشد نمیدونستم چرا میان به من فحش میدن واقعا که :lol:
 

parsbin

Registered User
تاریخ عضویت
21 جولای 2005
نوشته‌ها
1,160
لایک‌ها
3
سن
34
محل سکونت
كرج- پلاك 10
شغل اصلیه من ویزیتوری بود (18 سالمه تازه مسخره نکنید :دی ) که میرفتم کارت میگرفتم از صاب کارم بد پخش میکردم دمه درخونه ها یا یه نفرو که میدیدم کارت میچپوندم دستش به زور :دی
دیگه روزای اخرش حال نداشتم کارت پخش کنم نصفشو میریختم جوب
بد یکی از همین ویزیتورای دیگه شانس گندم دید میریزم جوب رفت چیزمالی صاب کار
صاب کارم با احترام گفت اخراج


1. به هیشکی رو ندید من دهنه پسررو سرویس کردم بده اون کار :دی

2.ساب کارم دهنش بو نمیداد خوش بختانه

3.ساب کارم بچه خوکی بود با دوا بیرونم نکرد فقت گفت اخراج خوب منم چیزی ندارم پشت سرش بگم :دی

4.روزی 3-4 تومن میرگفتم فقت =((

5. انسور نامزدمه :X

6.انلی cascada :O

7.گلسا خیلی خوشگله :X

منم از این تجربه ها دارم
با دوستم رفتیم یک جا ویزیتوری با حقوق پورسانتی!!!
یکی دیگه هم اومده بود با ما تو شرکت استخدام شد
یک هفته گدشت اون یارو پونصد تا مشتری جمع کرده بود واسه شرکت.منو رفیقم یک دونه مشتری شرکت رو هم با ناشی گری پروندیم!!
دیگه رومون نشد بریم شرکت!
یک ریال هم نگرفتیم
چیز شدیم رفت!:rolleyes:
 

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
653
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !
شغل اصلیه من ویزیتوری بود (18 سالمه تازه مسخره نکنید :دی ) که میرفتم کارت میگرفتم از صاب کارم بد پخش میکردم دمه درخونه ها یا یه نفرو که میدیدم کارت میچپوندم دستش به زور :دی
دیگه روزای اخرش حال نداشتم کارت پخش کنم نصفشو میریختم جوب
بد یکی از همین ویزیتورای دیگه شانس گندم دید میریزم جوب رفت چیزمالی صاب کار
صاب کارم با احترام گفت اخراج


1. به هیشکی رو ندید من دهنه پسررو سرویس کردم بده اون کار :دی

2.ساب کارم دهنش بو نمیداد خوش بختانه

3.ساب کارم بچه خوکی بود با دوا بیرونم نکرد فقت گفت اخراج خوب منم چیزی ندارم پشت سرش بگم :دی

4.روزی 3-4 تومن میرگفتم فقت =((

5. انسور نامزدمه :X

6.انلی cascada :O

7.گلسا خیلی خوشگله :X

منم تجربشو دارم . من و دوستم از بیکاری رفتیم یه موسسه آموزشی بعد کارتهاشونو میبردیم دم خونه ها می انداختیم . کار خیلی سختی بود . فکر کنم کلا 6 تومن گرفتیم واسه دو سه روز کار ( هفت هشت سال پیش )
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
ايول بابا همه كارين
ولي من از همتون بيشتر كار انجام دادم كاراي مختلف
چند تاش ميگم
تدريس
در مغازه(لباس فروشي - تراشكاري)
ماشين(اژانس- مسافر كشي)
استخر
يه مدت هم تو كار كامپيوتر بودم
بچه هم بودم كفتر ميگرفتم ميبردم ميفروختم با رفيقم
 

امیـن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
200
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
with my partner :O :-j
تازه کارهای جالبه دیگه هم کردم

توی این یکی آقای خودم بودم

شغله شریف شانسی فروشی

میرفتیم پائین شهر شانسی میخردیم توش همچی بود مثلا عروسک قلک لواشک خلاصه هزار جور چرت و پرت بعد میومدیم بالا شهر توی کوچها که بچه کوچیکا بازی میکردن گولشون میزدیم میگفتیم برین از ماماناتون پول بگیرید بیایید شانسی بخرید

خیلی شغله پر در آمدی بود یه تابستون کلی کار کردم ولی اینم مشکل تاول پا رو داشت بعضی وقتها ماماناشون میومدن فحشمون میدادن واقعا آدم یه جوریش میشد نمیدونستم چرا میان به من فحش میدن واقعا که

اوه :D

منم از این تجربه ها دارم
با دوستم رفتیم یک جا ویزیتوری با حقوق پورسانتی!!!
یکی دیگه هم اومده بود با ما تو شرکت استخدام شد
یک هفته گدشت اون یارو پونصد تا مشتری جمع کرده بود واسه شرکت.منو رفیقم یک دونه مشتری شرکت رو هم با ناشی گری پروندیم!!
دیگه رومون نشد بریم شرکت!
یک ریال هم نگرفتیم
چیز شدیم رفت!
:D:D:D:D


منم تجربشو دارم . من و دوستم از بیکاری رفتیم یه موسسه آموزشی بعد کارتهاشونو میبردیم دم خونه ها می انداختیم . کار خیلی سختی بود . فکر کنم کلا 6 تومن گرفتیم واسه دو سه روز کار ( هفت هشت سال پیش )

اره جدن سخته
 

@li

کاربر فعال موبایل
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2006
نوشته‌ها
3,994
لایک‌ها
90
سن
39
محل سکونت
GRAVEYARD
ادامه بده . از محیط کار بگو

از زیر آب زنی های فراوان بگو . از پاچه خواری ها بگو ...

اییی بابا گفتنش چه فایده داره جز اینکه هی یادمون به نامردیها میفته و اعصابمون خورد میشه....بیخیال:f34r:
 
بالا