• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

درس هایی از زبانشناسی: احیای زبان و هویت ملی

Donbelid

Registered User
تاریخ عضویت
26 مارس 2007
نوشته‌ها
48
لایک‌ها
4
اختراع خط اوستایی

Avestan-Alphabet.jpg

پارت ها یا همان «اشکانیان» از زمان سرنگونی حکومت سلوکیان (جانشینان اسکندر) بر ایران فرمانروایی می کردند. شیوه حکومت اشکانیان بر خودمختاری و خراج گیری استوار بود؛ بدین ترتیب که سرزمین های تابع ایشان، سالانه مبالغی را به عنوان خراج، تقدیم دربار می کردند و حکومت نیز وظیفه دفاع نظامی از آنها را بر عهده داشت. جز این، سرزمین های تابع، تقریبا در همه امور، خودمختار بودند.

بدیهی است که ساز و کاری مبتنی بر **** ملوک الطوایفی، به دلیل ضعف و حاشیه نشینی حکومت مرکزی، نه می توانست تاثیرگذاری فرهنگی و علمی داشته باشد و نه قادر بود از مرزهای ایران در برابر امپراتوری نوپای روم در غرب دفاع کند.

اردشیر اول (اردشیر بابکان) در چنین شرایطی علیه اشکانیان شورید و پس از شکست آنان در نبرد هرمز، شاهنشاهی ساسانی را بنیان نهاد.

خاطره هخامنشیان و شکوه ایران باستان در یاد شهروندان ستمدیده از سلوکیان و سرخورده از اشکانیان باقی بود و بازگرداندن شکوه ایران هخامنشی به عنوان یکی از آرمان های شاهانشاهی ساسانی، جاذبه های فراوان داشت. نهادینه کردن زبان و دین رسمی در کشور نیز در راستای همین آرمان بود. اشکانیان در آغاز، به پیروی از سلوکیان، از زبان و خط یونانی استفاده می کردند، اما بعدها، خط آرامی را اقتباس کردند و زبان خود (پهلوی اشکانی) را بدان نوشتند؛ هرچند متن های به جامانده از خط و زبان اشکانی بسیار اندک و جسته و گریخته است. اما ساسانیان به گسترش زبان و خط پهلویدر ایران همت گماشتند. همچنین، ساسانیان آیین زرتشتی را دین رسمی ایران خواندند و برای شکوفایی و توانبخشی آن کوشیدند.

در این دوره، تلاش حکومت ساسانی برای ایجاد هویت یکپارچه ملی از یکسو، و هراس مغ های زرتشتی از گسترش آیین های نو از سوی دیگر، سبب شد خطی برای اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، ابداع شود و این کتاب به رشته تحریر در آید. بدین ترتیب، پیدایش اوستا که از 1500 سال پیش از میلاد، با سرودن بخش معروف به «گاتها» توسط خود زرتشت آغاز شد و تا قرن ها بعد توسط پیروانش ادامه یافت، برای نخستین بار در زمانیبین قرن های سوم تا چهارم پس از میلاداز حالت میراث شفاهی خارج و به میراث کتبی زرتشتیان تبدیل شد.

خط اوستایی، شکل اصلاح شده و تکمیل شده خط پهلوی است و یکی از کامل ترین خط های آوانگار در تاریخ جهان باستان به شمار می رود.



اختراع خط ارمنی

Armenian.gif

زبان ارمنی، یکی از زبان های خانواده «هند و اروپایی» است. بیش از سه میلیون نفر در ارمنستان و دست کم سه میلیون نفر دیگر در کشورهای خاورمیانه، آسیا، اروپا، جمهوری های شوروی سابق و آمریکای شمالی به این زبان سخن می گویند. به دلیل وجود واژه های ایرانی بسیار در زبان ارمنی، زبانشناسان تا قرن نوزدهم این زبان را شاخه ای از زبان های ایرانی می دانستند. اما اکنون «ارمنی»، شاخه ای مستقل از خانواده زبان های هند و اروپایی شمرده می شود.

بیشتر واژه های ایرانی، در دوره های اشکانیان و ساسانیان از پهلوی به ارمنی وارد شده است و بسیاری از این واژه ها امروزه برای یک «گویشور زبان فارسی» آشنا نیست.

تقریبا در قرن هفتم پیش از میلاد، زبان ارمنی جایگزین زبان های بومی در کوهستان های قفقاز شده بود. اما این زبان تا هزار سال پس از این تاریخ، خطی برای نگارش نداشت.

تیرداد سوم (تیرداد بزرگ)، پادشاه ارمنستان، در سال 301 میلادی آیین مسیحی را به عنوان دین رسمی ارمنستان اعلام کرد؛ بدین ترتیب، ارمنستان نخستین کشور جهان شد که رسما به آیین مسیحیت گروید. تیرداد، سه فرزند داشت که نام دو تن از آنان باقی است: پسری به نام خسرو، دختری به نام سالومه و دختری دیگر که نامش معلوم نیست.

بعدها رومیان نیز به مسیحیت گرویدند و چون ایران کشوری زرتشتی بود، چشم طمع به ارمنستان (بخشی خودمختار از خاک ایران) دوختند. از سوی دیگر، ساسانیان نیز که در بیشتر بخش های ایران بزرگ، خاندان اشکانی را شکست داده و از تخت به زیر کشیده بودند، با تمام توان برای کنترل ارمنستان که همچنان به اشکایان وفادار بود، می کوشیدند.

تهدید قومی و ملی ارمنستان سبب شد که حدود 400 سال پس از میلاد (برخی می گویند بین 403 تا 404 میلادی)، فردی به نام ماشتوتس مقدس که از او با نام مسروپ ماشتوتس(Mesrop Mashtots) نیز یاد می شود، خط ارمنی را با هدف نگارش باورهای دینی، ادبیات و تاریخ ارمنی ها اختراع کند. الفبایی که ماشتوتس اختراع کرد، 36 حرف داشت. همین الفبا امروز نیز با افزودن دو حرف دیگر به کار می رود.



بازآفرینی زبان عبری

Hebrew.jpg

زبان عبری، شاخه ای از خانواده زبان های سامی است که قوم بنی اسراییل از 1200 سال پیش از میلاد تا 200 سال پیش از میلاد بدان سخن می گفت. کتاب تورات به همین زبان نوشته شده است.

تقریبا از قرن سوم پیش از میلاد، یهودیان فلسطین، زبان آرامی(زبانی که حضرت عیسی بدان سخن می گفت) را به عنوان زبان گفتاری و نوشتاری خویش پذیرفتند. یهودیان خارج از فلسطین هم به زبان کشورهایی سخن می گفتند که در آنها ساکن بودند. بدین ترتیب، «عبری» به زبانی بی جان تبدیل شد که تنها توسط خاخام ها، در کنیسه و در هنگام قرائت تورات به کار می رفت.

زمانی که در قرن بیستم، یهودیان مهاجر به طور گسترده به فلسطین کوچ کردند و تصمیم به تاسیس کشور اسراییل گرفتند، نیاز به زبان ملی کاملا احساس می شد و احیای زبان عبری، بهترین گزینه بود. برای بازآفرینی این زبان، قرار بر این شد که از دستور زبان عبری میانه (عبری میشنایی) و از ذخیره واژگانی تورات استفاده شود. تلفظ واژگان نیز بر اساس گویش یهودیان سفاردی(Sephardic Jews) که در ترکیه، یونان و بلغارستان می زیستند، شکل گرفت.

اما آنچه از این کوشش ها به دست آمد، احیای زبانی دینی بود که ذخیره واژگانی مناسب برای گفتگو درباره پدیده های عصر جدید را نداشت. برای تکمیل دایره واژگانی عبری، زبانشناسان یهود دست به کار شد. الیزر بن یهودا (Eliezer ben Yehuda) به تنهایی، چهار هزار واژه جدید را با استفاده از ریشه لغات تورات ساخت.



بسامان سازی زبان فارسی

فرهنگستان.jpg

از زمانی که زبان فارسی به همت سامانیانو فردوسیاز فروافتادن به سرنوشت زبان های باستانی مصر، سوریه و… در امان مانده بود، قرن ها می گذشت. اکنون قاجاریان بر ایران فرمانروایی می کردند. در این مدت، نفوذ زبان عربی، چه در بخش وام گیری واژه ها و چه در بخش ساخت واژه در فارسی به شدت افزایش یافت و کار به جایی رسید که آنچه درباریان و مردم باسواد می نوشتند را به سختی می توان «پارسی» نامید. برای آشنایی بیشتر، متن واپسین فرمان ناصرالدین شاه برای برچیدن مالیات از صنف قصابان و خبازان (نانوایان) را در زیر همین نوشتار آورده ام.

رضاشاه با رسیدن به قدرت، به گروهی از دانشمندان و فرهیختگان روشنفکر در زمان خود (محمد علی فروغی، محمد تقی بهار ((ملک الشعراء))، سید محمد تدین، علی اکبر داور، و…) که به جریان یا حزب تجددمعروف بودند، میدان داد تا برای نوسازی کشور بکوشند. اعضای حزب تجدد خواهان تاسیس ارتش یکپارچه، دولت مدرن بر اساس الگوی کشورهای پیشرفته، صنعتی کردن ایران، استقلال اقتصادی و تقویت زبان فارسی بودند. همین افراد و بویژه محمد علی فروغی که در بیشتر سالهای پادشاهی رضاشاه، نخست وزیر ایران بود، با کمک بزرگانی چون علی اکبر دهخدا، سلیمان حییم، محمد معین، علی اصغر حکمت، محمود حسابی و… برای پالایش زبان فارسی بسیار تلاش کردند.

فرهنگستان زبان و ادب پارسی در 4 اردیبهشت 1314 تاسیس شد و موظف شد که علاوه بر ساخت و پیشنهاد واژه های برابر کلمات بیگانه، برای خط و دستور زبان نیز مرجع حل اختلاف باشد. تحولی که فرهنگستان اول در زبان فارسی پدید آورد، شگفت انگیز بود:

الف – برای همه ماه های ایرانی (حمل، ثور، جوزا، سرطان،…) معادل های پارسی (فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر،…) معرفی و جایگزین شد.

ب – برای نام یگان ها و درجه های نظامی (نظم چی، وکیل، معین نایب، نایب، سلطان،…) معادل های پارسی (سرباز، گروهبان، استوار، ستوان، سروان،…) ساخته و جایگزین شد.

پ – برای نام واحدهای اداری و دیوانی تازه تاسیس در کشور (دادسرا، دادگاه، دادستان،…؛ پرونده، دبیرخانه، بایگان، بایگانی،…؛ دانشگاه، دانشکده، دانشجو،…؛ آتش نشانی، آتش نشان،…؛ هواشناسی، هواشناس،…) معادل فارسی ساخته و جایگزین شد.

ت – برای بسیاری از واژه های علمی (thermometer, amperematre, biology, algae,…) معادل های فارسی (دماسنج، آمپرسنج، زیست شناسی، جلبک، آرواره،…) ساخته و جایگزین شد.

ث – برای بسیاری از واژه های عمومی (طیاره، اسسسور، طبع، بیرق،…) واژه های معادل (هواپیما، ارزیاب، چاپ، پرچم،…) ساخته و جایگزین شد.

صدها واژه ای که امروزه پیوسته به کار می بریم و گمان می کنیم که همیشه در زبان فارسی بوده اند، در واقع، واژگان مصوبی هستند که در همان شش سال نخست فعالیت فرهنگستان اول (1314 تا 1320) وارد زبان فارسی شده اند.

علی رضوی زاده، شاعر، در سال 1318 حدود 190 واژه مصوب فرهنگستان اول را برگزید و در قصیده ای بلند نوشت که خواندن بخش هایی از آن، خالی از لطف نیست:

… مملکت، کشور و وطن، میهن

دان! بلد شهر و بحر شد دریا

به طرق بعد از این تو راه بگو

نام طیاره را هواپیما

انطباعات را نگارش دان

جنس و مال التجاره هم کالا

طبع، چاپ است و معبر است گذر

قرض، وام است و قیمت است بها، …


منبع: گیل آمرد

پیوست: فرمان ناصرالدین شاه برای برداشت مالیات از صنف قصابان و خبازان (نانوایان)

الملک لله تعالی حکم همایون شد آن که چون خداوند متعال و قادر ذوالجلال اکلیل جلیل این سلطنت با میمنت بیزوال را زیب تارک مبارک ما فرموده و به خطاب مستطاب إعدلواهواقرب للتقوی ابواب عدل و افضال را بر چهره آمال ما گشوده و به مدلول معجز شمول لیس صواب عندالله اعظم من ثواب السلطان العادل این ثواب کامل را در حق ما شامل نموده و به مفاد الهام بنیاد قلب السلطان بین اصبعی الرحمن از تفضلات صمدانی و اشعرانوار رحمانی برقرب روحانی و مباهات ما افروده و به کلام معجز **** کلکم راع و کلکم مسؤل عن رعیته زمام **** مهام انام را به قبضه قدرت و کف کفایت ما موکول و ما را در کفالت امور شریعت و معیشت عموم رعیت مسؤل ساخته و پرتورعایت و شعاع ترحم بر اعالی و رعاع به قلب ما انداخته و مضمون اعجاز مقرون افضل علی من شءت تکن سلطانه و امیره خط طاعت بر جبین سماحت ما کشیده وتشکر این نعمت های بی شمار و موهبت های خارج از حدود افکار به موجب آیه وافی هدایه و ان شکرتم لازیدنکم بر ربقه اطاعت ما فرض و واجب گردیده است . همت والا نهمت ملوکانه به ادای لوازم و مقتضیات این شکرانه معطوف و خاطر شرایع مظهر شاهانه به ایفای تشکر عبیدانه مصروف شد که در این موقع منیع رفیع سال پنجاهم جلوس میمنت مأنوس همایون ما بر تخت و وساده خداداده سلطنت که آحاد و افراد عباد در کل امصار و بلاد خاصه اهالی دارالخلافه طهران این موفع ذی شأن را محترم ترین و بهترین اعیاد شمرده و از صمیم قلب تمام علمای اعلام و عموم طبقات آنام فوق التصور به لوازم شادمانی و جشن و تشکر این عید اقدام مالاکلام نموده اند موهبت و مکرمتی در حق آنها مبذول و مشمول افتد که نسبت به وضیع و شریف و قوی و ضعیف مساوی و مماثل شامل گردد . لهذا بشکرانه این مواهب الهیه و به ملاحظه مضمون الهام نمون علیکم بالاحمرین چون نان و گوشت ماده تعیش و رزق عمومی خلق می باشد به موجب صدور این فرمان همایون از غره ذی قعده هذه السنه بیچی ایل ترکی و یک هزار و سیصدو سیزده هجری که سال پنجاهم جلوس ابد مأنوس ما بر اریکه سلطنت و تاجداری است . تمام مالیات صنفی و مالیات دروازه و داغ و تمام رسوم و عوارض قصابی گوسفند و بره و گاو و غیره را باتمام رسوم و عوارض خبازی فی سبیل الله وحبة لمرضاته به هر اسم و رسم و از هر جهت و از هر بابت بکلی معاف موبد و آزاد مخلد فرمودیم و بعد از این حکم مطاع ،همه کس آزاد و مختار است که گوسفند وبره و گاو و هر قسم حیوانات مأکول اللحم را بدون ادای دیناری مالیات در دروازه و داغ به شهر داخل و به مصرف رساند و بفروشد و ذبح نموده و گوشت آنرا در هر کجا که بخواهد بفروشد بدون اینکه دیناری به هیچ عنوان مالیات بدهد و تمام اعضای مذبوح از گوشت و پوست و کله و پاچه وروده و غیره به خود صاحب مذبوح متعلق است که به میل خود به هر کس بخواهد بفروشد و احدی حق تعرض به هیچ جزءی از اجزاء آن ندارد و مقرر می فرماییم که بعد از این سلاطین با عز و تمکین و مباشرین مالیات مزبور را من جمیع الجهات معاف ابدی دانسته خلاف آن را مایه لعنت سرمدی دانند و تخلف را حرام شماند و این فرمان رفیع وتوقیع منیع را به موقع انتشار گذارند تا عامه رعایا و برایا که ودایع حضرت واهب العطایا می باشند از این عطیه بهره یاب شده به دعای دولت جاوید انتساب پردازند .فی شهر ذی القعده الحرام بیچی ایل سنه 1313
 
بالا