دهه شصتی ها کیا یادشونه !؟

[Lucky Guy]

"سطل سحرآمیز" یکی از اون کارتونایی بود که سطح خلاقیتش خیلی بالا بود. لذت می‌بردم وقتی نگاهش می‌کردم. خوشحال بودم موقع دیدنش. کارتون "کوتلاس" هم همین‌طور و البته "قلعه‌ی هزار اردک".

اگه بگن سه تا کارتون مورد علاقه‌ی کودکیت رو بگو، من همینا رو معرفی می‌کنم. دیدن این‌جور کارتونا خوبه واسه بچه‌ها که قدرت خلاقیت و متفاوت فکر کردن رو تقویت می‌کنه.

پ.ن: تا یادم نرفته بگم "کارآگاه گجت" و "لوک خوش‌شانس" رو هم اضافه می‌کنم به لیستم.

 

[Lucky Guy]

"سطل سحرآمیز" یکی از اون کارتونایی بود که سطح خلاقیتش خیلی بالا بود. لذت می‌بردم وقتی نگاهش می‌کردم. خوشحال بودم موقع دیدنش. کارتون "کوتلاس" هم همین‌طور و البته "قلعه‌ی هزار اردک".

اگه بگن سه تا کارتون مورد علاقه‌ی کودکیت رو بگو، من همینا رو معرفی می‌کنم. دیدن این‌جور کارتونا خوبه واسه بچه‌ها که قدرت خلاقیت و متفاوت فکر کردن رو تقویت می‌کنه.

پ.ن: تا یادم نرفته بگم "کارآگاه گجت" و "لوک خوش‌شانس" رو هم اضافه می‌کنم به لیستم.

این کارتونا، محبوب ما ته‌تغاری‌های دهه‌ی شصته .

 

[miladsharifitedi]

"سطل سحرآمیز"

سطل سحرآنمیز عالی بود فقط آخرش نفهمیدم اون پیرز زن جادوگره چی شد
یادم نیست من دیگه ندیدمش یا یهو پخشش متوقف شد
خیلی خوب بود
یکی این رو میدیدم یکی هم میتیکمان بود داداش کایکو عالی بود

 

[roya7]

متن دکلمه کارتون افسانه سه برادر

برادرم لیوبی شانگ فی کوانیو دست در دست یکدیگر دهید تا کشور را دوباره سامان ببخشید

میدانم چه رنج هایی در اینجا کشیدید

من هر روز غروب بر فراز تپه ی همیشگی کنار دهکده به امید بازگشتتان به دور دستها خیره میشوم

نمیدانید چقدر دلتنگتان هستم

اکنون مدتیست که گلهای سپید باز شده اند

اما شما هنوز بازنگشته اید

به نسیم گفته ام تا بوی گلهای سپید را برایتان بیاورد

به نسیم گفته ام تا غبار سختی ها را از چهره هایتان بزداید

مرا بیش از این منتطر نگذارید برگردید

پ ن: كارتونش بدك نبودا هرچند من زياد نميديدم ولى دكلمه ى تكرارى خواهره بدجور رو اعصاب بود:/

افسانه

 

[balabala]

یه سریال هم بود "برادران شیر دل" اونم ژانر دلهره آور بود

یه سریال دیگه بود اسمش یادم نیست خیلی محوه، منتها قضیه طرف های یه کوه آتشفشان بود که قرار بود منفجر بشه و یه زن و شوهر بدجنس بودن که شوهر همیشه روی شونه ش یه تیکه لاشه گوشت حمل میکرد (ظاهرا قصاب بود). خلاصه تو این مایه ها چیزی یادتون نیست؟

 

[enimonte]

یه سریال هم بود "برادران شیر دل" اونم ژانر دلهره آور بود

یه سریال دیگه بود اسمش یادم نیست خیلی محوه، منتها قضیه طرف های یه کوه آتشفشان بود که قرار بود منفجر بشه و یه زن و شوهر بدجنس بودن که شوهر همیشه روی شونه ش یه تیکه لاشه گوشت حمل میکرد (ظاهرا قصاب بود). خلاصه تو این مایه ها چیزی یادتون نیست؟

بچه های کوه آتشفشان

 

[balabala]

بچه های کوه آتشفشان

خودشه

 

[F B I]

یه غم عجیبی داره این عکس! دهه شصتی‌ها می‌فهمن چی میگم

 

[Business plan]

این کلاه مسخره یادتونه
تمام پلاستیک بود بدون هیچ بافت نخی

 

[Lucky Guy]

این کلاه مسخره یادتونه
تمام پلاستیک بود بدون هیچ بافت نخی
مشاهده پیوست 1188480

بدم می‌اومد از این کلاها، اصلاً تو سرم نمی‌رفتن. رد نقابش رو پیشونیم می‌موند. یه‌دونه از این کلاهایی که "پسر خاله" تو کلاه قرمزی می‌پوشه داشتم. کش می‌اومد قشنگ، راحت بودم توش.

 

[miladsharifitedi]

این کلاه مسخره یادتونه
تمام پلاستیک بود بدون هیچ بافت نخی
مشاهده پیوست 1188480

من بچگیام هیچی خوشم نمیومد فقط و فقط جوجه رنگی
یکی بود میومد محلمون داد میزد دمپایی بیار جوجه ببر
هیچی قشنگتر از این جوجه ها نیست

 

[Business plan]

 

[god of shadows]

چند صفحه از تاپیک رو داشتم گشت و گذار میزدم
غم انگیز ولی خاطرات خوب هم هست کمابیش به شخصه
درود بر استارتر و همتون

 

[Business plan]

 

[memol1985]

اینم من هستما
کی یادشه

 

[parsaweb]

اینم من هستما
کی یادشه

از این خیلی بدم می اومد :دی
یکم دخترونه بود :دی

 

[Kasandra]

درود

"از دهه شصتی ها کیا یادشونه؟"

هنوز هم اگر از این ادامسهای مزخرف که فقط کارت درونشان به درد بخور بود ببینم کودک درونم حتما مرا وادار به خریدن اینها می کند! این بار اما تعدادی بیشتر نه همچون دوران کودکی هر بار یکی!

 

[Kasandra]

حیفم آمد دنباله اش را نگذارم:

 

[memol1985]

کابوس در خیابان الم (فیلم ۱۹۸۴) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

fa.wikipedia.org

گیا با این سری فیلم حسابی ترسیدن؟

 

[Kasandra]

کابوس در خیابان الم (فیلم ۱۹۸۴) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

fa.wikipedia.org

گیا با این سری فیلم حسابی ترسیدن؟

درود

این هم یکی از آن مواردیست که یادم نمی آید.شاید چون ندیده ام؟ کاش بخشی از خاطرات خوداز آن را برایمان بگویید.