• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

رضاکاظمی

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
چون سیب رسیده ای
رها شده در رویا
با رود می روم
کاش
شاخه ای که از آب می گیردم
دست تو باشد ..
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
من و باران و خیابان‌های شهر
چه قدم‌زنانِ عاشقانه‌ای!

سپاس‌گزارم
اگر نرفته بودی
این شب این‌قدر زیبا نمی‌شد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
می‌روی

بی‌آن‌که بدانی میانِ سینه‌اَت

دلِ من است که می‌تپد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
بگذار ببووسمت


نگران نباش


کسی ما را نمی‌بیند


این شعرها همه سانسور می‌شوند!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
شیارِ دست‌هاش را نشان می‌دهد پدر:


"هنوو گُشنه‌گی نکشیدی عاشقی یادت بره!"


اما از ابرِ چشم‌هاش


چکّه می‌کند


تصویرِ زنی جوان
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
بهار

گل نیست

شکوفه نیست

نه سبزه وُ

نه سفره‌ی هفت‌سین.

... بهار

تویی که هر سال

تکرار می‌شوی

تکراری اما، نه!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
اینقدر به زندگی اَم سَرَک نکش!

کوتاهتر از خوابهای من

دیواری ندیده ای؟!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
دریاستْ تنَت

موّاج و طوفانی

بگذار غریقِ تو باشم.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
چون سیب رسیده ای
رها شده در رویا
با رود می روم
کاش
شاخه ای که از آب می گیردم
دست تو باشد ..
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
باران می‌بارد

و من

دارم به تو فکر می‌کنم.

فعلا نیا !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
من و باران و خیابان‌های شهر
چه قدم‌زنانِ عاشقانه‌ای!

سپاس‌گزارم
اگر نرفته بودی
این شب این‌قدر زیبا نمی‌شد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
می‌روی

بی‌آن‌که بدانی میانِ سینه‌اَت

دلِ من است که می‌تپد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
چه تلخ و تُند دارد می‌چرخد زمین!

بخند

آرام بگیرد

دیرتر تمام شویم.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
ميان بقچه زمين
هميشه يك صداي خوب
يك طلوع تازه هست
كه دست هاي سخت هر درخت
و چشم هاي هر پرنده مهاجري در انتظار اوست
و ديدنش
اگرچه بارها و بارها
ولي درست مثل خنده اي دوباره ، تازه است
و راه او ،
در امتداد راه سبز جويبار
درون قلب دانه اي به زير خاك
كنار من ، كنار تو
و نام او :
بهار ...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
عشق
پروانه ای بود
که پشت دریچه چشمایت
می پرید
تقصیر نو نیست اگر
ندیدی اش!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
میان ِ جنگل ِ کاج های تلخ
هر نیمکت ِ خالی
می تواند جای تو باشد.
و اینجا
چقـــــــــــدر نیمکت ِ خالی هست ...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
عطر گیسووهات را نسیم

نه از سمرقند می‌آورد، نه بُخارا

حالا دیگر همه‌ی زنانِ شهر

بووی تو را می‌دهند!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
تنهایی، شاخه‌ی درختی‌ست پشتِ پنجره‌اَم

گاهی لباسِ برگ می‌پوشد

گاهی لباسِ برف

اما؛ همیشه هست
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
نیایی

بهار نمی آید

پرستوها بی کار می شوند

درخت ها غمْ باد.

حالا من هیچ؛ اما
چه گناهی کرده اَند این بی چاره ها؟!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
نگرانِ رفتنَ‌ت نیستم؛

برو!

کوچه‌درختی‌های شهر

به نام تواَند همه.
 
بالا