• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

رضاکاظمی

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
به حروفِ سردِ سُربی فکر می‌کنم

و دست‌های روغنیِ کارگر چاپ‌خانه

وقتی

در باغِ شعرهای من

بوسه‌های تو را می‌چینند!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
تو در تمام زبان ها


ترجمه لبخندی

هر کجای جهان که تو را بخوانند

گل از گلشان میشکفد...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
تا دیدار تو


یک شیشه فاصله است و من

مثل ماهی

میانِ تُنگ

و تُنگ

میان دریا.

آه، اگر بشکند این دیوار شیشه‌ای!



رضا کاظمی
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
دارد بهار می‌شود
گل‌فروش‌های دوره‌گرد
بنفشه جار می‌زنند.
کدام پرستو
بذر تو را هدیه خواهد آورد؟
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
تو از من گذشتی، رفتی

رفتی سمتی که نور بود،

روشنایی بود.

من

در تنهایی

سمتی که تاریکی بود

فرو ریختم

و تاریکی

افزون‌تر شد.





( رضا کاظمی )
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
ساده نیست دل کندن؛ به تریج قبات برنخورد!

1-
عاشقانه هام
به دردِ لای جِرز هم نمی خورند دیگر؛
وقتی تو نیستی.
2-
اینقدر کووک نزن!
جای بخیه ندارد دیگر
این دلِ لاکردار!
3-
با چشم هات زنده گی کرده اَم
وقتی هنوز می تابیدند.
ولی حالا ؛
این ابرهای لعنتی
دارند دست به خودکُشی اَم میزنند!
4-
کم از کلاغ نیستی که!
نگاه کن؛
هرچه سنگ میپرانم
نمیرود!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
دوست داشتنم را ببین!


گیسوهات را بگو
دست از سرِ باد بردارند
دارد به کوه می زند خودش را
2
پروازِ هیچ پرنده ای را
حسرت نمی برم
وقتی قفس
چشم های تو باشد
3
چه خوش خیالی باد!
تو را به بازی گرفته است گیسوهاش
4
صاحب خانه می گوید بهار
خانه گران میشود
اجاره بهاء گران تر.
نگران نباش!
کوچ می کنیم مثلِ پرستوها
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
این شعرها که جار می زنم
یعنی هنوز ابتدای عاشقی ست
وگرنه،
"عاشقانْ کُشته گانِ معشوق اَند
برنیاید زِ کُشته گانْ آواز"
2
خسته اَم
پلک هات را ببند
می خواهم کمی بخوابم
3
به هیچ پارکی راَهم نمی دهند دیگر.
فقط تو را می شناسند
نگهبان ها!
4
تو رفته ای وُ شهر
به گِل نشسته از هجومِ سرما.
کاش لااقل
خورشید را نمی بُردی!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
به کوچه های نورمی روی؛پسرم
به خورشید اگر رسیدی
برای دلشوره هایم-یک بغل آرامش
برای جراحت هایم-یک بهار مرهم بهار
برای سکوت خانه
یک پنجره قناری بفرست!

به کوچه های نور می روی؛پسرم
به خورشیداگر رسیدی
برای غروب های دلگیرم-یک خورشید طلوع بفرست!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
مي دانم تاپلك به هم بزنم
مي آيي
با انار و آينه دردست هايت
يك دنيا آرامش درچشم هايت
وقناري كوچكي درحنجره ات
كه جهان را
به ترانه هاي عاشقانه ميهمان مي كند.

مي دانم تاپلك به هم بزنم
مي آيي
و بانگاهت
دشت هاراكوه
كوه هارا
پرنده مي كني.

به قول فروغ:
من خواب ديده ام!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
آه دخترک
دخترک آوازهایی که می روییدند
دخترک ترانه هایی که می رقصیدند
بیدار شو!

بادرامی گویم برودازسرشاخه ها
ماه رابچیندبیاورد
گردن آویزت کنم.
نسیم رامی گویم برودازدل بهار
گل سرخ را بچیندبیاورد
پیراهنت کنم.
پرنده رامی گویم برودازآسمان
ستاره ها؛بادبادک ها؛رنگین کمان های شاد
وهرچه توبخواهی را
بچیند؛برایت بیاورد
توفقط
خاک هاراکناربزن
بیدار شو !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
باران میبارد
و من
تمامِ روز را بدونِ چتر
به تو فکر می کردم.
2
چه قدر برایت ستاره چیدم وُ حالا...؛
حالا چرا یکی از آن همه
میانِ چشم هات نیست؟!
3
با این سرعتی که جا گذاشتی اَم
هیچ وقت به تو نمی رسم؛
مثلِ یک سنگ پشتِ پیر!
4
خیلی وقت استْ کووچ کرده اَند کولی ها.
دیگر این جا هیچ کس
نعلِ خوش بختی نمی خرد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
1
سراغِ تو را
از شعرهای من می گیرند همه
حال آن که من هنوز
خودم تو را ندیده اَم!
2
می روی،
غروب می شود.
میانِ سینه اَت انگار
آرام می گیرد خورشید!
3
خواندی: « زیرِ باران باید رفت »
و رفتی.
از باران، بدم می آید دیگر!
4
این دلِ بی صاحب مانده
خانه ی کُلنگی شده است انگار
اجاره نمی رود دیگر!
بیا بکوبیم، از نو بسازیم.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
تنهایی،
شاخه‌ی درختی‌ست پشتِ پنجره‌اَم
گاهی لباسِ برگ می‌پوشد
گاهی لباسِ برف
اما، همیشه هست!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
دلم باران می خواهدو چتری خرابو خیابانی کههیچ گاه به خانه ی تو نرسد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
سال‌هاست رفته‌ای و من


هنوز به خودم می‌لرزم

درست مثلِ شاخه‌ای که چند لحظه قبل

پرنده‌اش پریده باشد!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
من می روم
تو بمان با عروسک های

تو تمام عمرلباس های مرا به قدّشان اندازه کن!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
شیارِ دست‌هاش را نشان می‌دهد پدر:


"هنوو گُشنه‌گی نکشیدی عاشقی یادت بره!"


اما از ابرِ چشم‌هاش


چکّه می‌کند


تصویرِ زنی جوان!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
بهار

گل نیست

شکوفه نیست

نه سبزه وُ

نه سفره‌ی هفت‌سین.

... بهار

تویی که هر سال

تکرار می‌شوی

تکراری اما، نه!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
اینقدر به زندگی اَم سَرَک نکش!

کوتاهتر از خوابهای من

دیواری ندیده ای؟!
 
بالا