سلام دوستان این عکس ها مربوط به 05 آبان 1391 نهاوند و سمت فیروزان ه ( فیروزان بزرگترین سردار ایرانی هست که به اعراب تلفات بزرگی در جنگ نهاوند وارد کرد و حتی بخش عظیمی از **** اونها رو در همین منطقه فیروزان نهاوند هلاک و نابود کرد تا جائی که اونها مجبور شدند برای پیشروی از مسیر دیگه ای برن برخی گفته اند ( ولی سندیت نداره ) پس از تسخیر نهاوند و اسارت خانواده یزدگرد شاه ساسانی او هم خودش رو جهت حفاظت از خانواده شاه اسیر می کنه و در نهایت همون فیروز ابلوءلوء هست که عمر رو ترور می کنه )
از اینجا بین چشمه ماهی و تپه یزدان شروع می شه.
از صبح هوا همین شکلی ابری هست از نوع پوششی در بالا و این ابرها زیرشون
اینجا اول دره کنگاور کهنه هست
خوب آب کنگاور کهنه همچنان زلال و شفاف ه ولی یکم کم شده بر هکس پائین تر که آب سیلابی و گل آلود زیادی واردش می شه.
ادامه مسیر و بارش باران لحظه ای
اینم نمای یک روستا در پائیز فکر کنم کوتاه دره هست
و اونم روستای شطزل داخل اون دره که خیلی جادوئی هست
و ادامه مسیر ( این گرین ماران هست زندگیه این کوه )
این نمای گرین ماران از آخرین روستای این مسیر( از اینجا به بعد مسیر تموم می شه و پشت اینجا نورآباد لرستانه ) فکر کنم تو بهار هم از این نما عکس گرفتم
ین یه کوه دیگه روبرو گرین ماران زیاد مرتفع نیست وگر نه الان ابرها روش می رقصیدند و تو ابرها حال می کرد
این هم اون نمای دوست داشتنی من خیلی لختش کردن کشاورزا عکس مردادش هم می ذارم
و در ادامه به جنگل های بلوط می رسیم ( نهاوند همه چیز دیگه رنگ و بو پائیزی گرفته و داره زرد می شه )
اینم نمای روبروی گرین ماران و جنگل ها بازمانده بلوط این منطقه
اینجا بود که رعد و برق و باد شدید شروع شد و منظورش بود شما غریبه اید یواش یواش برید تو شهر تون و طبیعت گردی بسه
و اینجا متوجه شدیم بلوط ها رسیدند و رو درخت هستند و خیلی هاشون هم ریختند زمین
خیلی چیدم ازشون بجای دوستان جا همتون خالی
و اینم مسیر برگشت خیلی ما شاله این چند روز مخصوصا سمت گرین بارون باریده هر جا چاله ای هست توش فقط آبه شب پنجشنبه که خیلی بارید غیر قابل توصیف رعدوبرق و مه و انعکاسش تو مه و شاید کمتر از صد متر فاصله با هامون ( اینجا خیلی زیبا بود حیف تو هکس نمی آد این تقریبا شبه یعنی در حالت عادی تاریکه و عکس نمیشه گرفت ولی انعکاس نور تو ابرهای پوششی در غرب و ابرناکی و سیاهی ابرهای شرق خیلی قشنگ بود و کوهها رو مثل روز روشن کرده بود انگاری بین روز و شب داشتیم از شمال به جنوب می رفتیم )
اینم گرین فارسبان اونم تو ابرهاست
و اینم گرین گیان خوب اونم تو ابرهاست خوش بگذره بهشون به ما که خیلی خوش گذشت
دیگه همه جا تاریک شد حیف نرسیدم برم گرین چهل نابالغان خوب اون که کلا از صبح تو ابر بود ولی پنجشنبه صبح نگاه کرده بودم یه لحظه دیدم سفید پوش شده از 3000 متر به بالا. این روزها در اصطلاح محلی نهاوندی ها به خلعت پوشی ( عروس شدن گرین ) شهرت داره و از روزهای مقدس و پر برکت هر سال هست