لطفا فقط در مورد خودتون این الفاظ رو به کار ببریدصد در صد حق زنان هست!
یه زن بدبخت چطوری می خواد بچه ای که پس میندازه بزرگ کنه.
چرا بعضی ها مغلطه می کنن معلوم نیست.
متاسفانه ما ها مثه حیوون زندگی می کنیم...
لطفا فقط در مورد خودتون این الفاظ رو به کار ببریدصد در صد حق زنان هست!
یه زن بدبخت چطوری می خواد بچه ای که پس میندازه بزرگ کنه.
چرا بعضی ها مغلطه می کنن معلوم نیست.
متاسفانه ما ها مثه حیوون زندگی می کنیم...
دوست من چرا توهین میکنی ؟ هر کی یه نظری داره دیگه !صد در صد حق زنان هست!
یه زن بدبخت چطوری می خواد بچه ای که پس میندازه بزرگ کنه.
چرا بعضی ها مغلطه می کنن معلوم نیست.
متاسفانه ما ها مثه حیوون زندگی می کنیم...
بنظر میاد، بغیر از پست 35، تنها موردی که بحث نشد کرامتِ انسانیه؛ خوب اون بچّه که به دنیا اومده، چون ما زورمون میرسه و مثلاً شرایطمون مناسب نیست، باید بچّه بی زبونو بکشیم؟؛ شانس تجربه رو ازش بگیریم؟؛ هرچند تلخ ولی بهتر از نیستیه، آره دوستان؟
بنظر میاد، بغیر از پست 35، تنها موردی که بحث نشد کرامتِ انسانیه؛ خوب اون بچّه که به دنیا اومده، چون ما زورمون میرسه و مثلاً شرایطمون مناسب نیست، باید بچّه بی زبونو بکشیم؟؛ شانس تجربه رو ازش بگیریم؟؛ هرچند تلخ ولی بهتر از نیستیه، آره دوستان؟
دوست گرامی.ما اجازه داریم به خاطر این که از نیستی ، هستی به وجود بیاریم ؛ بیجه و امثال اون رو به این دنیا و هستی هدیه کنیم ؟!
هیچ انسانی بالفطره جانی ، قاتل ، متجاوز نیست . این وراثت و شرایط و بعد از اون آگاهی هست که ما رو به اون چه که هستیم تبدیل می کنه . حالا کودکی که در شرایط نامناسب رشد کنه ( فقر، فحشا،جنایت، ناآگاهی و ... ) آیا روحش اونقدر سالم می مونه که بتونه با آگاهی به یک شخصیت انسانی برسه ؟
اگر یک مادر این رو می دونه که شرایط پرورش یک کودک رو نداره آیا انسانی هست که ما با قانون ، شرع و ... اون رو مجبور به بدنیا آوردن کودکش کنیم ؟ بعدش چی ؟ مگه همون کسی که تصمیم به سقط جنین گرفته مسئول بچه نیست ؟ حالا اون قانون می تونه به بچه عشق ، امنیت و اخلاق رو بده ( با این فرض که قانون مسائل و مشکلات مالی رو حل کنه !) ؟
دوست گرامی.
سوال اینجاست که شمای نوعی اصلا کی هستید، و آیا صلاحیت این رو دارید که به جای بچه تصمیم بگیرید که به دنیا بیاد یا نیاد یا صلاحیتش رو ندارید؟
در ضمن چند وقت پیش یه لیست جالب از دانشمندان بزرگی رو می خوندم که پدر و مادرشون به طور ناخواسته صاحبشون شده بودند. قرار نیست از بچه های ناخواسته فقط امثال بیجه عمل بیاد.
در واقع هیچ کس به هیچ وجه نمی تونه آینده همون بچه ناخواسته رو پیش بینی کنه و به نظر من راه حل یه همچین مشکلاتی مبارزه با بحرانهای اجتماعی است نه پاک کردن صورت مساله با سقط.
باز هم تاکید می کنم که بنده نه از موضع موافق صحبت می کنم و نه مخالف، فقط می خوام همگی به قضیه عمیق تر و منطقی تر نگاه کنیم.
مرسی.
دوست من
این قضیه ابعاد متفاوتی داره و هرکدوم از ما بخشی از اون رو می بینیم .
من هم با شما موافقم ، قرار نیست که هر کودک ناخواسته ای یک جانی باشه هدف من مطرح کردن بعد دیگه ای از قضیه بود که واقعاً مهمه . شما درست می گید راه حل مبارزه با بحرانهای اجتماعی هست ولی تا زمانی که این بحران ها هستند هرکسی حق داره تصمیمی مطابق با شرایط و روحیاتش بگیره .
شرایط اقتصادی ، اجتماعی و روحی باعث همچین تصمیم گیری می شه و به نظر من زمانی که کسی این تصمیم رو می گیره خودش می دونه شرایط پذیرش یک کودک رو نداره و مداخله کردن در این تصمیم صحیح نیست حالا به هر روشی : قانونی ، شرعی یا ... .
دوست من
این قضیه ابعاد متفاوتی داره و هرکدوم از ما بخشی از اون رو می بینیم .
من هم با شما موافقم ، قرار نیست که هر کودک ناخواسته ای یک جانی باشه هدف من مطرح کردن بعد دیگه ای از قضیه بود که واقعاً مهمه . شما درست می گید راه حل مبارزه با بحرانهای اجتماعی هست ولی تا زمانی که این بحران ها هستند هرکسی حق داره تصمیمی مطابق با شرایط و روحیاتش بگیره .
شرایط اقتصادی ، اجتماعی و روحی باعث همچین تصمیم گیری می شه و به نظر من زمانی که کسی این تصمیم رو می گیره خودش می دونه شرایط پذیرش یک کودک رو نداره و مداخله کردن در این تصمیم صحیح نیست حالا به هر روشی : قانونی ، شرعی یا ... .
بنظر میاد، بغیر از پست 35، تنها موردی که بحث نشد کرامتِ انسانیه؛ خوب اون بچّه که به دنیا اومده، چون ما زورمون میرسه و مثلاً شرایطمون مناسب نیست، باید بچّه بی زبونو بکشیم؟؛ شانس تجربه رو ازش بگیریم؟؛ هرچند تلخ ولی بهتر از نیستیه، آره دوستان؟
خوب توجه کنید بنده هم اینو رد نکردم، امّا مسئله اینجاست که از زمانی که جنین جاندار شد، دیگه مسئله عوض شده؛ نمیشه مثلاً واسه آبرو یا مسائل دیگه هر چقدر مشگل زا باشه، جون یه انسان رو به بازی گرفت؛ جامعه هم مسئوله که ازش حمایت کنه؛ اون دیگه به جامعه تعلّق داره، حالا اگه فاقد بعضی توانایی ها هست بهمون میزان هم باید پشتیبانی بشه.
این البته خیلی طبیعی ست که چنین مغلطه بزرگی شکل بگیره. خیلی وقت پیش ، روحانیون یهود ، با دقت می گفتند که با محاسبات کتاب مقدس ، عمر زمین فراتر از 5565سال نیست. خوب امروز اوضاع یک ذره برای مزه پرانی سخت تر شده.
مسئله اینجاست که ، برای سئوال بالا ، جواب یکپارچه ای به دست نخواهیم داد ، مگر اینکه ، تعاریف مون رو استاندارد کنیم( کاری که در هر مسئله ای علمی دیگه انجام می دیم) یکی از اون نقاط حساس ، همین جان دار شدن هست.
استاد پزشکی قانونی دانشکده ما ، که قاعدتا باید مدافع وضع موجود باشه ، یکی از بزرگترین منتقدان به شرایط کنونی قضا نسبت به این مسئله بود.یادمه سر کلاس ، یک دختر خانم محجبه پا شد و با حرارت از استاد ایراد گرفت که شما دارید غیر مستقیم کار ساقطین ! رو تطهیر می کنید. این استاد ما هم خیلی بی دین به نظر نمی آمد، یک جمله بهش گفت: در جامعه ای که داشتن فرزند حرامزاده ، ننگ همه فامیل می شه ، و مثل آب خوردن براش ادم می کشند، شما امکان نداره بتوانید جلوی ساقطین رو بگیرید. این همان اختلاف دیدگاهی ست که باعث می شه شما به مجرم هم به تفسیر همین قانون ، به چشم قربانی نگاه کنید.
برگردم بر حرف اصلی ام ، این استاد می گفتند که با تلاش فراوان این اساتید ، برای گرفتن موجز سقط برای جنین های ناقص الخلقه ، یک سری از ایات اعظام ، همین طوری یک عددی گفتن ، مثلا یکی گفته 2 ماه ، یکی گفته 3 ماه .بعد اینها رفتن کلی التماس ، جواب امده که بگویید که صدای قلب بچه کی شنیده می شه؟ اینها هم گفتن حدود 16هفته ، اونها هم گفتن خوب پس 4 ماه حد نفح روح در جنین هست. بازم نور به قبر رفتگانشون که میان جنس مونث و مذکر اختلافی در این مورد نگذاشتن. اما همین استاد هم به مانند همه ما می دانست و مطرح کرد ، که صدای قلب معیار خوبی نیست، حداقل به نفع بچه نیست ، چون با سونوگرافی شما در 9 هفتگی هم می توانید قلب متحرک بچه را ببنید و بشنوید. این مثال کوچک به خوبی روشن می کنه چرا این مسئله ، این قدر نظرات متفاوتی رو بر انگیخته.
یک دوست دیگر هم نوشته بودن که مادری که باردار شده حق نداره بچه را "بکشه" فرض کنیم در مورد اینکه از چه وقتی فرد زنده به حساب می یاد ، به توافق رسیدیم ، می توانید بگویید که زنی که مورد تجاوز قرار گرفته ، و حاصلش باردار شدنش هست می بایست اون رو نگه داره ( بحثی ندارم که شاید خودش تمایل داشته باشد ، بحث اجبار قانونی کردن هست) ؟ این هم یک نکته دیگر که می بایست در مورد قضیه ، از پیش تعریف بشه تا تفرقه افکن نباشه
در سوی دیگه ، دو سه تا مسئله هم به نظرم مغلطه شد.یکی اینکه دوستان بحث سقط "جنین" رو به کشتن بچه ای که به دنیا امده تسری دادن. برای روشن شدن موضوع براتون بگم که ، دو مورد در دوره سه ماهه اطفالم ، مادرانی رو دیدم که به راحتی اعتراف کردن که بچه شون رو در هفته اول بعد از تولد خفه کرده اند.یکی البته مبتلا به افسردگی پس از بارداری شده بود، دیگری از ترس شوهر چنین کرده بود.اما هیچ مرجعی مسئول رسیدگی نیست. برخلاف کشور ما ، در همه جای دنیا ، پستی وجود دارد به نام coroner ، که به قول یک استاد مان ، حافظ تاج و تخت معنی می ده.اما کارش اینه که ، هر کسی که فوت می کنه ، باید بر او احراز بشه که قتلی در کار نبوده.این فرد اگر نتوانه ثابت کنه که مرگ طبیعی بوده ، با مراجع قضایی می تونه مستقیم روبرو بشه و جواز کالبد شکافی بگیره. بنابراین ، برخلاف اینجا که بچه های زنده را می کشند و آب از آب تکان نمی خورد، آنجا ، به دلیل وضوح قوانین ، مرز روشن ، زاده شدن بچه است ، اگر زاده شد، و به هر دلیلی مقتول، کار والده با کرام الکاتبین است.
دیگر اینکه ، برای پاسخ به سئوال نظرسنجی ، لازم نیست مشخص کنید که نظر هر دینی در این مورد چیست ، شاید بهتر باشد که نظر خودتان را بگویید.
موفق باشید
دوست و همکار گرامی!
ظاهرا منظور شما از مطالبی که در انتهای پستتون نوشتید گفته های منه.
بهتون اطمینان میدم که اعتقادات من و شما 95% مشابه همدیگه است و دلیلی برای بحث از موضع مخالف نیست. بچه هایی هم که توی گفتگوی آزاد پست های من رو خوندن، می دونند که تحمل کردن تعصبات احمقانه و آدم های متعصب برای من بسیار مشکله. پس لطفا فکر نکنید اگر من در نظرسنجی نظر ندادم به خاطر اینه که نظر دین رو می خوام منعکس کنم، چون اگر اینطور بود که رای منفی می دادم.
مسائلی رو که در مورد آقایون فرمودید هم متاسفانه عین واقعیته و من وشما خوب می دونیم که این نادان هایی که نمی دانند که نمی دانند، با نظریات گهربار خودشون در مورد سقط و پیشگیری از بارداری در سالهای گذشته چه بلایی بر سر ایران و هرم جمعیتیش آوردند.
فقط بزرگترین علتی که باعث شده من هیچ وقت جواب صد در صدی در این مورد برای خودم پیدا نکنم، اینه که من اون مرزی که شما فرمودید رو درک نمی کنم. به نظر من همونطور که تعیین "صدای قلب" به عنوان مرز در کشور ما عاقلانه نبوده، اگر در یک کشور خارجی گفته اند که یک جنین تا وقتی در شکم مادر است سقطش هیچ مشکلی نداره، ولی اگر زاده شد حقوق همه جانبه داره، این هم خیلی عاقلانه نیست، چون اینجا مرز رو تولد بچه گذاشتیم و من هیچ دلیل قانع کننده ای برای همچین مرزی نمی بینم! اگر هم اینجا صحبت از حق مادر برای ادامه حاملگی است، اون مادر باید همون مادری باشه که شما فرمودید و بتونه بعد از تولد به راحتی بچه خودش رو خفه کنه و بدونه که این دو در عمل با هم فرقی نمی کنند!!
در انتها یک بار دیگه هم این دو نکته رو تکرار کنم که: 1. بنده نه موافق سقطم نه مخالف، فقط با وجود بارها فکر کردن به این قضیه، تا به حال در این مورد به نتیجه ای نرسیده ام! 2. تمام این بحث ها بحث های تئوری و اخلاقی است، و الا در عمل هیچ دولت، دین و حکومتی هرگز نمی تونه جلوی سقط جنین رو توسط مردمش بگیره.