برگزیده های پرشین تولز

تصفیه حساب یا تسویه حساب؟


  • Total voters
    17

Bhrzk

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 آگوست 2005
نوشته‌ها
10,561
لایک‌ها
2,968
محل سکونت
توی جیب کوچولوت
این تاپیک به درخواست مدیر محترم بخش ادبیات ( manuela89 ) به منظور جمع آوری تاپیک های سوالات در یک مکان و یک پارچه سازی آن زده میشود.

امید به اینکه کاربران محترم با رعایت این نکته بتوانند راحتتر به جواب سوالات خود برسند .

با تشکر
 

kamran190

Registered User
تاریخ عضویت
13 می 2006
نوشته‌ها
426
لایک‌ها
1
سن
40
محل سکونت
shiraz
سلام !


ز شیر شتر خوردن سوسمار عرب را به جایی رساندسد کار

که تاج کیانی کند آرزو تفا بر این چرخ گردون تفا :p



البته معنی واضح است من میخواستم ببینم چرا شاعر اقدام به سرودن این شعر کرده و متن کامل شعر رو لازم دارم ;)
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
38
سلام !


ز شیر شتر خوردن سوسمار عرب را به جایی رساندسد کار

که تاج کیانی کند آرزو تفا بر این چرخ گردون تفا :p



البته معنی واضح است من میخواستم ببینم چرا شاعر اقدام به سرودن این شعر کرده و متن کامل شعر رو لازم دارم ;)
فردوسی !
 

kamran190

Registered User
تاریخ عضویت
13 می 2006
نوشته‌ها
426
لایک‌ها
1
سن
40
محل سکونت
shiraz
دوست من متن کامل این شعر رو ندارید
 

Jingo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
28
لایک‌ها
0
محل سکونت
On the Earth
سلام !


ز شیر شتر خوردن سوسمار عرب را به جایی رساندسد کار

که تاج کیانی کند آرزو تفا بر این چرخ گردون تفا :p



البته معنی واضح است من میخواستم ببینم چرا شاعر اقدام به سرودن این شعر کرده و متن کامل شعر رو لازم دارم ;)

:blush: سلام کامران جون .... عزیز من کل "درج 3 " را زیر و رو کردم ... اما پیداش نکردم ... مطمئنی درسته ؟
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
38
:blush: سلام کامران جون .... عزیز من کل "درج 3 " را زیر و رو کردم ... اما پیداش نکردم ... مطمئنی درسته ؟
یه چیزی توی این مایه هاست

ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدانجا رسیدست کار

که تاج کیانی کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

پ ن : ببخشید که نتونستم متن کاملشو برات بذارم کامران جان .
 

Jingo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
28
لایک‌ها
0
محل سکونت
On the Earth
یه چیزی توی این مایه هاست

ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدانجا رسیدست کار

که تاج کیانی کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

پ ن : ببخشید که نتونستم متن کاملشو برات بذارم کامران جان .

ok .... باز هم دنبالش میگردم ..... ببینم چی میشه ... به هر حال مرسی :blush:
 

parsa

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
19 مارس 2006
نوشته‌ها
1,318
لایک‌ها
102
سن
44
فقط جهت اطلاع نه تاييد يا رد...!

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

"ز شیر شتر خوردن..." از آن کیست؟

[FONT=times new roman, times, serif]ز شیر شتر خوردن و سوسمار [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]عرب را به جایی رسیده ست کار[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]که تخت عجم را کنند آرزو[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تفو بر تو ای چرخ گردون تفو![/FONT]

این دو بیت با وجود شهرت فراوانی که دارند و با آنکه در برخی چاپهای متداول شاهنامه ، در بخش "نامه رستم فرخزاد به سعد وقاص" نقل شده اند ، به دلایل متعدد از استاد طوس نیستند. به همین علت است که در چاپ خالقی مطلق نیز به نشانه الحاقی بودن در میان [ ] آمده اند.

آقای ابوالفضل خطیبی - از شاهنامه شناسان معتبر این روزگار- در مقاله ای که پیش از این در نشر دانش منتشر کرده اند ، دلایل متعددی بر الحاقی بودن این بیتها اقامه کرده اند ، از این قبیل که (۱)این ابیات را در نسخه های کهن تر شاهنامه نمی توان یافت .(۲) ارتباط این دو بیت با ابیات قبل و بعد بسیار ضعیف است و همچون وصله ای ناجور گویا به متن شاهنامه سنجاق شده اند و با حذف آنها خللی بر سیر داستان وارد نمی شود (۳)"تفو" از واژه ها شاهنامه نیست و جز در یکی دو بیت الحاقی و مشکوک دیگر نیامده و از همه مهم تر اینکه(۴) تحقیر قومی به بهانه نوشیدن - مثلا - شیر شتر و برپایه نگرشهای قومی و نژادپرستانه دور از شان شاعر و اندیشمند بزرگی چون فردوسی است. اساسا در سراسر شاهنامه نمی توان چیزی یافت که بر ستیزه شاعر آن با دیگر نژادها و اقوام - صرفا - به خاطر مسائل نژادی دلالت کند. از همه اینها گذشته باید توجه داشت که ابیات مورد بحث در سیاق روایت آمده اند و حتی به فرض صحت ، لزوما بیانگر دیدگاه خود شاعر نیستند و...

حال که دانستیم این ابیات، به حکیم طوس و اثر انسانی و ارجمندی چون شاهنامه تعلق ندارند ، این سوال پیش می آید که این ابیات از کجا آمده اند؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید نظری بیفکنیم به کتاب قصه حمزه که ظاهرا قدیمی ترین ماخذی است که این ابیات در آن، با کمی تفاوت، آمده اند.قصه حمزه یکی از کهن ترین روایتهای عامیانه است و آن را از زمره حکایات عیاران و جوانمردان می توان شمرد. تحریرهای مختلفی از این قصه سنتی که قرنها ورد زبان نقالان و قصاصان بوده وجود دارد که از آن جمله به رموز حمزه و حمزه نامه و حمزه صاحب قران و ...می توان اشاره کرد. روایت کهنی از این قصه نیز به زبان عربی وجود دارد که هنوز در سرزمینهای عربی مشهور است.مرحوم دکتر جعفر شعار قصه حمزه را در سال ۱۳۴۷ در دو جلد منتشر کرده است.در چند موضع از قصه حمزه ابیات مورد بحث به این صورت آمده اند:

به شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدین جا رسیده ست کار
که ملک عجم شان کند آرزو
تهو باد بر چرخ گردان تهو !

همان گونه که ملاحظه می فرمایید بین متن این بیتها در حمزه نامه با بیتهای منسوب به شاهنامه تفاوت معناداری مشاهده می شود . این تفاوت این گمان را تقویت می کند که کاتبان حمزه نامه یا مولف اصلی، آن را از شاهنامه به وام نگرفته اند. در نقل حمزه نامه به جای «تفو» « تهو» آمده که واژه ای کهن به همان معنی"تفو" است و به نظر می رسد از اصالت بیشتری برخوردار است. گویا کاتبان شاهنامه بعدا "تهو " را با تعبیر مانوس تر "تفو" عوض کرده اند.سیاق کاربرد این ابیات در حمزه نامه - بخلاف شاهنامه - طبیعی به نظر می رسد و مفهوم آن نیز با روایت کاتبان شاهنامه به شکل معناداری متفاوت است.

در روایت حمزه نامه، حمزه - قهرمان داستان - وارد دربار خسرو انوشیروان می شود و به واسطه خدمات و شجاعتهایی که از خود نشان می دهد ، مورد توجه پادشاه ایران قرار می گیرد، در نتیجه جمعی از درباریان بر او رشک می برند و «تاجها بر زمین زدند که فریاد از دست عرب کشکینه خوار و پشمینه پوش به ریگ بیابان پرورده! به شیر شتر خوردن و ....» مفهوم ابیات حمزه نامه ظاهرا این است که امان از این امیر حمزه عرب که کارش به جایی رسیده که در دربار پادشاه ایران نیز جایگاه والایی یافته و در ملک عجم او را طلب و آرزو می کنند...!

تاریخ دقیق تالیف قصه حمزه دانسته نیست.دکتر ذییح الله صفا معتقد بودند که کتاب قصه حمزه به دستور حمزة بن عبدالله خارجی که در قرن دوم هجری در نواحی شرقی ایران دستگاه حکومت داشته تالیف شده است. بر اساس این دیدگاه سابقه کتاب قصه حمزه به پیش از روزگار سروده شدن شاهنامه باز می گردد ،ولی هیچ قرینه تاریخی یا درون متنی وجود ندارد که سخن نویسنده محترم تاریخ ادبیات در ایران را تایید کند. به هرحال آنچه ما در مورد ماخذ این بیتها احتمال داده ایم نیز تنها یک احتمال است و اینکه آیا کاتبان شاهنامه این دو بیت جنجالی را از حمزه نامه که افسانه ای بسیار رایج در آن روزگار بوده گرفته اند یا از جایی دیگر، یا از پیش خود آنها را افزوده اند ، معلوم نیست. به قول علما :" الله اعلم"!

- منبع: http://mr-torki.blogfa.com/post-165.aspx
 

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
همانطور که دوستمان جناب پارسا اشاره نمودند، پیرامون این دو بیت، حرف و حدیث های بسیاری می باشد و عده ای بر این گمان هستند که این ابیات الحاقی می باشند!

این نکته را باید در نظر داشت که در منطقه توس، قبایل بسیاری از اعراب از دیر زمان ساکن بودند که هر چند تا نیمه های قرن دوم هجری به کلی پارسی زبان شدند، ولی تعصب عربی شان را با خودشان نگاه داشتند و همواره درگیری های بزرگی میان ایرانیان فرهنگ دوست و اعراب آنچنانی بروز می کرد و بسیار اتفاق می افتاد که در این درگیری ها، ایرانیان و عرب ها کشته می شدند...

فردوسی در چنین محیط و زمانه ای می زیست و از آنجایی که بسیار ایران خواه بود، ضدیتش با اعراب را در لفافه و از زبان دیگران و یا به مناسبت هایی که در شاهنامه می بینیم آورده است...

برای نمونه در بخش پادشاهی هرمزد دوازده سال بود می خوانیم:

نــدارم بـه دل بــیــم از تــــــازیـــــان .......... که از دیدشان دیده دارد زیان

که هم مارخوارند و هم سوسمار .......... نـدارنـد جــنــگی گه کــارزار

و یا در بخش پادشاهی خسرو پرویز، می خوانیم:

نباشند یاور تو را تــازیــان .......... چو جایی نبینند سود و زیان

بـدرد دل اندر تو را زار نیز .......... بـدشمن سپـارند از بهر چیز

تمامی این سروده های ضدعربی در شاهنامه، از خود فردوسی است، زیرا بعد از فردوسی ایران به دست ترکان افتاد و عرب تبارها هم میدان دار دین و سیاست و اجتماع شدند و ارعابها و کشتارهای وسیعی در ایران، از ایران دوستان شد که دیگر زمانی پیش نیامد تا کسی به فکر افتد که الحاقیه به شاهنامه بیفزاید!!

فردوسی، به ایران عشق می‌ورزید و ایران را شهر آزادگان ‌نام نهاد، او ایران را آباد می‌خواست و آرزو داشت كه همه‌ ی مردمان شهر آزادگان خوشبخت باشند...

به همین روی، در بخش پادشاهی یزگرد ، رندانه از زبان رستم فرخزاد به پیش‌گویی آینده‌ ی ایران می ‌پردازد و چنین می فرماید:

از ایران و از ترک و از تازیان .................... نژادی پدید آید اندر میان

نه دهقان نه ترک و نه تازی بود .................... سخن‌ها به كردار بازی بود

همه گنج‌ها زیر دامن نهند .................... بمیرند و كوشش به دشمن دهند

زیان كسان از پی سود خویش .................... بجویند و دین اندر آرند پیش

رباید همی این از آن، آن از این .................... ز نفرین ندانند باز آفرین

نهان بدتر از آشكارا شود .................... دل شاهشان سنگ خارا شود

بداندیش گردد پدر بر پسر .................... پسر بر پدر همچنین چاره‌ گر

دریغ این سر و تاج و اين داد و تخت .................... دریغ این بزرگی و این فر و بخت


همچنین برای آگاهی بیشتر می توانید پی دی اف زیر را مطالعه فرمایید.

(
 

فایل های ضمیمه

  • Ferdowsi.PDF
    156.6 KB · نمایش ها: 19

parsa

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
19 مارس 2006
نوشته‌ها
1,318
لایک‌ها
102
سن
44
عالي بود جاويد عزيز...!
28.gif

من فقط كپي پيست كردم ولي شما خيلي خوب توضيح داديد...!
83.gif
 

Mamad_Javad

Registered User
تاریخ عضویت
1 مارس 2007
نوشته‌ها
386
لایک‌ها
2
محل سکونت
Where ever you want me to be
سلام رفقا

یه قطعه شعر میخوام که به درد کسی که مدتی تو کف یکی باشه و منتظرش بمونه بعد یه روز طرف رو با یکی دیگه ببینه بخوره !

یعنی بگه اول میخواستمت ولی حالا که دیگه فهمیدم چه ج.... ای هستی دیگه برو گمشو

در حد یک یا دو بیت

پ.ن : اون یه کسی من نیستم ها !!!!!!!!!!!:wacko::f34r:

قوبون همتون
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
امضام
چرا امشب همه دنبال این جور شعران؟؟؟؟
 

Bell

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 می 2008
نوشته‌ها
222
لایک‌ها
6
یک شعری آهنگی هست از گروه گازولین . همونه که میخوای
اینجوریاست :

یه عامله گل سرخ فرستادم من براش . اندازه یه کتاب . نامه ها دادم براش
میگه هیچ کدوم رو ندیده ! میدونم دروغ میگه . میدونم که دور ریخته .
آرزوهام به باده .
با دوست صمیمیم خوابیده اون ج*ده !
 
Last edited:
بالا