سوال علمی، عشقی! (علمی عشقلی!!!)

[nima178]

به نظرم اين تاپيك سياسيه حالا بايد تحقيق بيشتر بشه

راستي اين حلقه نامزدي رو كدوم دست مي كنن؟

 

[balabala]

راستي اين حلقه نامزدي رو كدوم دست مي كنن؟

فكر كنم اصلا حلقه نامزدي يو تو دست نميكنن!

 

[daftarekhaterat]

نچ نچ! ببین اینجا چه خبره!
دیگه تاپیک رفیقتون رو منحرف نکنید دیگه!

رئیس! دفتی جان! شما چرا؟ شما هم نظرت رو بده، بگذار تاپیک برگرده سر جای اولش.

دفتي هم نبوديم كه شديم...

 

[shazdeh kocholo]

دفتي هم نبوديم كه شديم...

:lol:

ببخشيد اما من بي اختيار خندم گرفته :blush: .... دفتي!!!! :lol: :lol: :lol:
:goatee: خب موضوع چي بود؟

 

[shazdeh kocholo]

البته در راستاي تفكراتم فهميدم كه كلمه دفتي هم چندان دور از ذهن نيستو درسته كه اسم نيست كه در عرف باشه اما در حالت خوشبينانه مي تونه مخفف دفتر خاطرات هم باشه. 3 حرف اول دفتر خاطرات....

1. اصولا آدمها از روی عکس عاشق میشن؟
2. چرا؟

اين سوال واضح نيست. ما نمي تونيم همينجوري نظر بديم. بين يه آدم 16-17 ساله با يه شخص 25-26 ساله خيلي تفاوت هست. يه نوجوان چون عقلش كامل نشده و احساسات حرف اول رو در زندگيش مي زنه نه تنها با كس شايد با صدا هم عاشق بشه. البته اسم اون رو نمي شه عشق گذاشت اما براي اون به معني يك شق تمام عياره...
ولي يه آدم مثلا 27 ساله شايد ماهها و سالها طول بكشه تا براش يقين حاصل بشه كه عاشق كسي شده. چون فاكتورهايي رو در نظر ميگيره كه احساسات نقش تصميم گيرنده در اونها رو ندارن. يعني احساسات و عواطف تعيين كننده هستند اما تصميم گيرنده عقل هست نه اونها.

 

[shazdeh kocholo]

منظورم اين بود كه اگه دنبال جوابي بهتر بگي كه در چه رنج سني مورد سوالت قرار داره؟

 

[meli]

اين سوال واضح نيست. ما نمي تونيم همينجوري نظر بديم. بين يه آدم 16-17 ساله با يه شخص 25-26 ساله خيلي تفاوت هست. يه نوجوان چون عقلش كامل نشده و احساسات حرف اول رو در زندگيش مي زنه نه تنها با كس شايد با صدا هم عاشق بشه. البته اسم اون رو نمي شه عشق گذاشت اما براي اون به معني يك شق تمام عياره...
ولي يه آدم مثلا 27 ساله شايد ماهها و سالها طول بكشه تا براش يقين حاصل بشه كه عاشق كسي شده. چون فاكتورهايي رو در نظر ميگيره كه احساسات نقش تصميم گيرنده در اونها رو ندارن. يعني احساسات و عواطف تعيين كننده هستند اما تصميم گيرنده عقل هست نه اونها.

دوست عزیز ببخشید که انقدر رکم اما با نظرت کاملا مخالف
ممکنه یه آدم به قول شما سن 16 17 سال هم اندازه یه آدم 25 26 ساله بفهمه
و حتی یه آدم 26 27 ساله اندازه یه بچه 5 ساله هم نمی فهمه
خیلی از این حالتها وجود داره
این مسئله به سن طرف بستگی نداره بلکه به شخصیت و کلا به خود فرد بستگی داره
ما هیچوت نمی تونیم به یه آدم که سن بالاتری داره اطمینان کنیم و بگیم که اون بیشتر می فهمه
تو کشور ما همیشه این مشکل بوده
هنوزم هست
هر کسی سنش بالاتره ارجعیت با اونه
اما به نظر من نباید اینطور باشه!

راجع به حلقه نامزدی یا ازدواجم دیگه نپرسید چون تو انگشت شست پای راست واقع میشه!

 

[shazdeh kocholo]

این مسئله به سن طرف بستگی نداره بلکه به شخصیت و کلا به خود فرد بستگی داره
ما هیچوت نمی تونیم به یه آدم که سن بالاتری داره اطمینان کنیم و بگیم که اون بیشتر می فهمه
تو کشور ما همیشه این مشکل بوده
هنوزم هست
هر کسی سنش بالاتره ارجعیت با اونه
اما به نظر من نباید اینطور باشه

بله البته كه حق با شماست و من هم منظور اصليم سن شخص نبود. شايد بد منظورم رو رسونده باشم. قصد من هم اين بود كه بايد شخصيت و ميزان ثبات شخصيت اون آدم رو ببينيم.

 

[balabala]

بچه ها من یه چند روزی اینجا نبودم همینجوری ولش کردم به امان خدا.
خوب در مورد "دفتی"! رییس شما به بزرگیه خودت ببخش، مثل اینکه داشتم تایپ میکردم یه ت بیشتر گذاشتم.

اين سوال واضح نيست. ما نمي تونيم همينجوري نظر بديم. بين يه آدم 16-17 ساله با يه شخص 25-26 ساله خيلي تفاوت هست. يه نوجوان چون عقلش كامل نشده و احساسات حرف اول رو در زندگيش مي زنه نه تنها با كس شايد با صدا هم عاشق بشه. البته اسم اون رو نمي شه عشق گذاشت اما براي اون به معني يك شق تمام عياره...
ولي يه آدم مثلا 27 ساله شايد ماهها و سالها طول بكشه تا براش يقين حاصل بشه كه عاشق كسي شده. چون فاكتورهايي رو در نظر ميگيره كه احساسات نقش تصميم گيرنده در اونها رو ندارن. يعني احساسات و عواطف تعيين كننده هستند اما تصميم گيرنده عقل هست نه اونها.

البته فرمایشات شما کاملا صحیحه. ولی بنظر به تجربیات اولیه یک آدم رو نمیشه گفت عشق، مگر اینکه تجربه اي ماندگار باشه.

ما در مورد هوس حرف نمیزنیم. در مورد عشق حرف میزنیم.

چیزی که ماندگار هست...در واقع سوال رو اینجوری هم میشه مطرح کرد که عشق چیز مادی هست یا معنوی...ولی یک کمی فلسفی میشه، و اصلا دوست ندارم بحث با دلیل و منطق جلو بره بلکه بیشتر میخوام بصورت تجربی و آماری باشه. به همین خاطر به پایین ترش اکتفا کردم و گفتم آیا با عکس عاشق میشه؟ یعنی بدون هیچ برخوردی؟....بنظر من هم با صدا میشه عاشق شد، به هر چیزی حتی بو!!! بله میشه ولی اگر از ابتدا تا انتها هیچ برخورد نزدیکی نباشه و فقط از پشت تلفن باشه...فکر نمیکنم امکان داشته باشه... کسانی که با صدا عاشق شدن حتما از نزدیک با طرفشون صحبت می کردند...

درواقع بدون برخورد میشه علاقه مند شد ولی تا موقع برخورد عشقی بوجود نمیاد.

حالا ببینم نظر بقیه دوستان چی هست؟ آیا تجربه داشتید یا خیر. میخوایم با تجربه ها و آمار بریم جلو...

 

[meli]

((درواقع بدون برخورد میشه علاقه مند شد ولی تا موقع برخورد عشقی بوجود نمیاد.))

من واقعا لذت می برم این جمله ها رو می بینم
نظرت تایید میشه!

 

[shazdeh kocholo]

ولی یک کمی فلسفی میشه، و اصلا دوست ندارم بحث با دلیل و منطق جلو بره بلکه بیشتر میخوام بصورت تجربی و آماری باشه

به روي چشم...

درواقع بدون برخورد میشه علاقه مند شد ولی تا موقع برخورد عشقی بوجود نمیاد

خب اين حرف درسته. يعني مصداق واقعي داره. اما حالا اجازه بديد من جمله شما رو كمي تغيير بدم:
به نظر من بدون برخورد حتي ميشه عاشق شد اما موقع برخورد ممكن عشقي وجود نداشته باشه...
اين حرف رو اينجوري معنا مي كنم كه يه آدم مي تونه به يه عكس علاقمند بشه. و چون انسان داراي تخيل فوق العاده اي هست مي تونه به راحتي به اون عكس جان بده و كم كم اون رو در ذهن خودش زنده كنه و تبديل به عشق بكنه.
اين آدم ميشه عاشق. واقعا هم عاشق اما عاشق اون چيزي كه تو ذهن خودش ساخته نه اون كسي كه صاحب عكس. در واقع وقتي با صاحب عكس برخورد ميكنه كم كم متوجه ميشه انگار اون كسي كه اون عاشق شده بود اين آدم نيست.
منظورم اين بود كه عاشق شدن چيزي نيست كه براش عشق واقعي ترسيم كنيم/ آدمها مي تونن عاشق چيزهايي بشن كه فقط خودشون اونها رو تو ذهنشون ساختن..
شرمنده نمي خواستم فلسفه ببافم چرا كه اصلا اينكاره نيستم و مطمئنا جواب خوبي به صحبت شما ندادم. به هر حال خواستم اظهار نظري هر چند ناقص و نا درست داشته باشم.

 

[balabala]

بنظرم گفته های شما کاملا صحیحه:

shazdeh kocholo:

"چون انسان داراي تخيل فوق العاده اي هست مي تونه به راحتي به اون عكس جان بده" و "واقعا هم عاشق اما عاشق اون چيزي كه تو ذهن خودش ساخته نه اون كسي كه صاحب عكس" و "آدمها مي تونن عاشق چيزهايي بشن كه فقط خودشون اونها رو تو ذهنشون ساختن"

و خلاصه اینکه من هم این تفکرات رو دارم. در واقع اگر به اطرافمون خوب توجه کنیم و صحبت های دیگران رو بشنویم. می بینیم که از واژه عشق و عاشقی خیلی جاها استفاده میشه.

مثلا کسی که به فوتبال علاقه داره، میگه من عاشق فوتبالم، من که به کامپیوتر خیلی علاقه دارم میگه من عاشق کامپیوترم...

خوب آیا این همون عشقه؟ اصلا آیا اون عشقی که من گفتم عشق هست؟...شاید خیلی از ما و خود من بر اساس دین و مذهبی که داریم بگیم نه عشق واقعی عشق به خداست. خوب این مسائل هم درستن، حرفی درش نیست.

ولی منظور من، منظور دقیق من از "عشق" در این تاپیک، همون عشق به هم نوع هست، به کسی از جنس مخالف و هم سن و سال خود... بحث در مورد یگانه و معشوق عالم و یا هر عشق-گونه ی دیگه نیست.

اما... اگر بتونیم تو این تاپیک حتی با آمار و تجربیات هم به این نتیجه برسیم که برخورد و وجود روح، و تبادل روحی که دیدنی نیست لازمه عشق زمینی هست. اونوقت بدون شک میتونیم به عشق های دیگه هم گسترشش بدیم.

نمی خوام نظر خودم تحمیل بشه به همین خاطر بعد از تاپیک آوردم که "نه، چون عکس روح نداره".

میخوام اینو بگم و از شما عزیزان بر اساس تجربه بخوام که ببینیم
* آیا هنگام عاشق شدن چیزی به نام روح لازمه؟
* و اگر لازمه تاثیر بر روح دیگری میگذاره که باعث عاشق شدن اون میشه؟
* آیا اگر تاثیر میگذاره دو طرفه هست؟
* آیا اگر در بعضی مواقع دو طرفه هست یعنی در اصل چیزی یک طرفه هست که بر اساس احتمالات دو طرفه میشه؟
* آیا اگر تاثیر میگذاره آیا باید به حد کافی نزدیک باشه؟
* آیا به حد لحظه باید بروز باشه؟ (جور دیگه ای نتونستم بیان کنم، منظورم اینه که باید در زمان مشخصی باشه؟)
* آیا اگر تاثیر میگذاره از هر فاصله و در هر زمانی شدنیه؟ (در چند کیلومتری پشت تلفن و یا با شنیدن یک صدای زیبا مربوط به یک قرن پیش؟)

همینجا بگم منظورم یک تکرار بعد از عاشق شدن نیست، شاید تجربه دوباره بعد از يك عشق از طریق صدا زیاد قابل اطمینان نباشه.
شاید یک عاشق بعد از عاشق شدن نیازی به وجود دوباره معشوقش برای احساس دوباره عشق نداشته باشه و با تصویر و یا صدای اون هم به یاد معشوقش بیفته و دلش معشوقش رو بخواد ولی منظورم از به حد کافی نزدیک بودن و تبادل بین روح همون اولین بار هست.

خیلی فلسفی و عرفانی شده!!!

 

[shazdeh kocholo]

خیلی فلسفی و عرفانی شده!!!

اتفاقا خيلي قشنگ داره دنبال ميشه...

 

[balabala]

اتفاقا خيلي قشنگ داره دنبال ميشه...

تشكر!

 

[amirhoman]

از بين 6 ميليارد جمعيت بالاخره افراد مشنگ زيادي هم پيدا ميشه .

 

[balabala]

از بين 6 ميليارد جمعيت بالاخره افراد مشنگ زيادي هم پيدا ميشه .

منظورت رو نمي give م! منظورت از مشنگ چيه؟ چجوريه؟ چه شكليه؟

 

[amirhoman]

منظورت رو نمي give م! منظورت از مشنگ چيه؟ چجوريه؟ چه شكليه؟

يه نگاه به ملي بكن. :lol:



البته اواتارش.

 

[balabala]

يه نگاه به ملي بكن. :lol:



البته اواتارش.

بابا تو ام به اين ملي گيرداديا!

 

[amirhoman]

بابا تو ام به اين ملي گيرداديا!

خوب بچه باحاليه . ازش خوشم مياد.
كلا با هر كي كه شوخي ميكنم بدون ازش خوشم مياد.
مثلا همين بحريني دلم ميخواد سر به اون تنش نباشه.

 

[balabala]

يعني از منم خوشت مياد؟