برگزیده های پرشین تولز

سوتی!!!

orginalfilm

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
27 آگوست 2006
نوشته‌ها
2,451
لایک‌ها
1,527
سن
43
محل سکونت
زير يه سقف
اقا سوتی من از اون سوتی های اساسی هست ؟
خواستم واسه یه دوست دخترقدیمیم sms عاشقانه بفرستم اشتباهی واسه نامزدم زدم
تا خواستم درستش کنم ماه فحش خوردم و قهر بودیم

منحرف ----
یه بار از رو موتور تف کردم هواسم به پشت سرم نبود . خورد به یه موتور ... بنده خدا خیلی خوب برخورد کرد ... 1 ساعت معذرت خواهی می کردم :blush:
 

N&A

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 آپریل 2007
نوشته‌ها
38
لایک‌ها
0
سن
18
قضیه مربوط میشه به 6-7 سال پیش،زمانی که 14-15 ساله بودم.2 تا دوست داشتم که باهاشون میرفتم 2چرخه سواری،از اونجایی که قلدر بودیم و همه ازمون حساب میبردن تا اونجایی که میتونستیم با دوچرخه هامون ژان گولر بازی در میاوردیم و خلاصه برای خودمون کیا و بیایی داشتیم...
روز 31 شهریور بود یعنی فرداش باید میرفتیم مدرسه و تا تابستون سال دیگه دوچرخه ها میرفت تو انباری...
اون روز من و مهتا کلی ویراژ دادیم و به قول معروف سعی داشتیم جلب توجه کنیم.همین طوری که میرفتیم یه عده پسر 19-20 ساله داشتن پیاده روی میکردن که من و مهتا دست همدیگه رو گرفتیم و اون یکی دستمونم از روی دو چرخه برداشتیم و داشتیم به پسرا میرسیدیم که یهو...چشمتون روز بد نبینه...یه چاله گنده جلوی دوچرخه مهتا سبز شد و منم که دستم توی دست مهتا....آنچنان سر نگون شدیم که تا عمر دارم یادم نمیره...فقط یادمه که یکی از اون پسرا مهتا رو از روی دوچرخه و دوچرخه ها رو از روی من بلند کرد و من یه هفته که مدرسه نرفتم هیچ،تا 2سال بعد هم نرفتم دوچرخه سواری....:blush:
 

aminjooon2005

Registered User
تاریخ عضویت
4 می 2006
نوشته‌ها
194
لایک‌ها
6
منحرف ----
یه بار از رو موتور تف کردم هواسم به پشت سرم نبود . خورد به یه موتور ... بنده خدا خیلی خوب برخورد کرد ... 1 ساعت معذرت خواهی می کردم :blush:

در همین رابطه من یه بار تو ماشین بودم یه مشت پوست پسته انداختم بیرون همشون افتاد رو به مرد وزن موتوری

هم چی چش غره رفت!!!
 

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,038
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
1 بار تو ايستگاه اوتوبوس وايساده بودم !

1 اوتوبوسه اومد ! به رانندش گفتم : آقا امام حسينه ؟!؟ گفت نه ! گفتم : رسالته ؟!!‌ گفت نه !

گفتم امامته ؟!؟؟ !‌ گفت نه ! گقتم كلاهدوزه ؟!؟؟؟ يدفه شاكي شد !‌ گفت : مرتيكه مگه بيست سواليه ؟!؟؟؟؟؟؟؟
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
یه رفیق داشتیم خیلی ضاییع بود همیشه آدم رو ضاییع میکرد حالا ولش کن
یه بار تو ایستگاه منتظر بودیم یه دختره داشت رد میشد یه دفعه بر گشت گفت خانم این دوست دختر که میگن شمایی چشمتون روز بد نبینه دختره اومد طرفش یه لبخند زد وبا کیفش زد تو سر رفیق ما:D بعد گفت آره منم کاری داری !!!
البته فکر نکنم ربطی به سوتی داشت ولی جالب بود...
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
یه رفیق داشتیم خیلی ضاییع بود همیشه آدم رو ضاییع میکرد حالا ولش کن
یه بار تو ایستگاه منتظر بودیم یه دختره داشت رد میشد یه دفعه بر گشت گفت خانم این دوست دختر که میگن شمایی چشمتون روز بد نبینه دختره اومد طرفش یه لبخند زد وبا کیفش زد تو سر رفیق ما:D بعد گفت آره منم کاری داری !!!
البته فکر نکنم ربطی به سوتی داشت ولی جالب بود...

منو یاد یک خاطره ی خیلی توپ انداختی که مال خیلی ساها پیشه. دمت گرم

نمیدونم مشهدی هستید یا بلوار وکیل آباد را دیده اید یا نه

در ایستگاه اتوبوس نشسته بودم که یک هو دیدم ملت(کسانی که در ایستگاه بودند) دویدند به سمت محدوده ی ریلهای قطار شهری که در وسط بلوار است...
ما هم رفتیم ببینیم چی شده است

آقا چشمتان روز بد نبیند 2 تا ازین بچه جینگولک ها (13 الی 15 ساله) به یک دختر خانومی متلک ناجور انداخته بودند
(دختر خانوم که چه عرض کنم، سن تقریبا 23 الی 25 سال و قد 180)
یارو قاطی کرده بود زده بود این دوتا رو لش و پش کرده بود حسابی...فکر کنم ازین رزمی کارها بود(در حد قهرمانی استان یا کشور!!!)
یکی رو همچی زده بود که چشمش شده بود عین کدوحلوائی و افتاده بود زمین و دست یکی دیگه رو که از دماغش خون میامد گرفته بود ، میگفت: تو...ل...سگ خونتون کجاست ؟ ها ؟ لال شدی وامونده ؟ حالا میبرم پیش بابات تا تحفشو از تو خیابون جمع کنه و ازین جور حرفای خفن که ملت کپ کرده بودن!

خداوکیلیش دمش گرم ولی واسه اون دوتا خیلی دلم سوخت طفلکی ها کلی ضایع شده بودند ، آخه قبلا اون طرف دیده بودمشون!
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
1 بار تو ايستگاه اوتوبوس وايساده بودم !

1 اوتوبوسه اومد ! به رانندش گفتم : آقا امام حسينه ؟!؟ گفت نه ! گفتم : رسالته ؟!!‌ گفت نه !

گفتم امامته ؟!؟؟ !‌ گفت نه ! گقتم كلاهدوزه ؟!؟؟؟ يدفه شاكي شد !‌ گفت : مرتيكه مگه بيست سواليه ؟!؟؟؟؟؟؟؟
:lol::lol::lol::lol::lol::lol:
باحال بود
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
سوم راهنمائی بودیم یک فکری زد به مخمون!

همش میدیدیم راننده ی اتوبوس بلیط های بیزبون مارو پاره میکنه ... که جرقه ای در ذهنمان پدید آمد
با یکی از دوستان رفتیم یکی ازین نوار چسب های پهن ضخیم گرفتیم روز بعد و در زنگ تفریح رفقا و کسانی که همراه ما میومدند ایستگاه اتوبوس رو دور هم جمع کردیم

یکی یکی بلیط هارو نوارپیچ میکردیم به صورتی کاملا حرفه ای

بعد زنگ آخر خورد و رفتیم ایستگاه اتوبوس(خط 10) ، وقتی از اتوبوس پیاده شدیم و بلیط ها رو دادیم راننده رو چهار چشمی نگاه میکردیم ، اول اومد بلیط رو پاره کنه نتونست...جا خورد که نوار چسب داره ... هرکار کرد پاره نشد...ولی یارو ازون آدمهای عجیب و غریب بود...بلیطو انداخت لای دندوناش پارشون کرد ...ما هم از خنده افتاده بودیم زمین

بعد هم از جلوی ما رد شد تازه 2زاریش افتاد و چندتا بد و بیراه نصیب ما و معلم هایمان کرد
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
اینم یه سوتی دست اول و تر وتازه،امشب دوساعت پیش ماشین از آژانس محله دوستم گرفتم،بعد از سلام و دادن شماره اشتراک دوستم،گفتم که برای فلان جا ماشین می خوام؛رزرویشن هم خیلی مودبانه گفت،چشم قربان میارم خدمتتون:blink::lol:،منم فقط خودم رو کنترل کردم تا تلفن قطع شه؛فکر کنم بنده خدا قبلا" تو رستوران یا کافی شاپ کار می کرده،;)
 

orginalfilm

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
27 آگوست 2006
نوشته‌ها
2,451
لایک‌ها
1,527
سن
43
محل سکونت
زير يه سقف
تو نانوایی کار می کردم
من نون رو از پای دستگاه می آوردم و به مشتری می دادم … یه فروشنده اونجا بود بابای صاحب مغازه خیلی گیچ و عصبانی بود . بر خوردش با مشتری خیلی بد بود تومدتی که من بودم 2 بار با مشتری بحثش شد و … اینو ول کنیم.
یه چیز دیگه این پیرمرده به زنها نون نمی داد یا با اکراه میداد . اصلا از زنها بدش می اومد .
آقا ما نون آوردیم داشتیم نون رو میدادیم دست مشتری که یهو یه مرد اومد و گفت آقا نون کیلو چنده ؟ (نون اینجا بربری بود و دانه ای) من گفتم شاید داده دستمون گفتم : کیلویی نیست متری یه …
یه دفعه طرف گرفتش گفت مگه من شوخی دارم ؟ گفتم : اگه شوخی نداری پس حتما مرض داری؟
گفت من مامور ادره ی ....(اسم اداه یادم نیست) و باید نونهاتون رو کیلو کنم …
گفتم مرد حسابی تو از راه رسیدی میگی نون کیلو چنده ؟ خوب معلوم من فکر میکنم داری مسخره می کنی.


خواستین کامل بخونین یه سری به وبلاگم بزنید

www.jahromzzz.blogfa.com
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
خیلی جالب بود...متری:eek::blink::lol::lol::lol::lol:!!!!!
 

hamidjoon98

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2004
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
محل سکونت
iran
دو تا سوتی توپ یکی از شهرداری و یکی هم از روزنامه بازار کار ببینید و بخندید
.
.
شهرداری
.
4zwggb5.jpg

.
و
.
5x46gzl.jpg

.
.
محل : پائین تر از میدان آرژانتین - بلوار بیهقی - کوچه دوازهم !!!! ( دوازدهم )

این یکی خیلی ضایعه ... :eek::blush::lol:
.
.
6240bxv.jpg

.
.
ای کاش روزش رو هم از نزدیک عکس میگرفتم ...
.
.
مال پارسال هستش
.
.
628yw03.jpg

.
.
!!!!
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
ها ها ها ها ه اه اها ها ها ها ه ا ها ها ها:D:D:D:D:p:p:p:p:p:p
 

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,038
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
بچه ها !‌اين صفحه خيلي توپ بود ! :lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol:

الان منم يكي يادم اومد‌ ! :lol:

1 روز ميخواستم با قطار برم مسافرت ! وقتي خواستم از اون قسمت كه كارت شناسايي رو چك ميكنند رد بشم :

به باجه كه رسيدم خانومه گفت : كارت شناسايي لطفا !

من حول شدم و دستم رو بردم توي كيف پولم و 1 كارت دروردم و دادم به خانومه ! بعد ديدم داره چپ چپ نگاه ميكنه و ميگه :

اين ديگه چيه !؟ :blink:

آقا كارتو گرفتم ديدم اشتباهي كارت ورزيت يه باشگاه بدنسازي رو بهش دادم كه عكسي 1 يارو هيكل گنده روش بود :lol::lol::lol:
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
آخ گفتی منم یادم افتاد
یه بار با یکی از دوستام که خیلی باهاش تعارف داشتم رفته بودم کافی شاپ بعد که اومدیم بیرون اون حساب کرد منم گفتم هر طور شده باید جبران کنم .نمیدونم اون کار داشت یا من که بعدش رفتیم کافی نت که نزدیک کافی شاپ بود یه دوساعتی اونجا بودیم وقتی که خواستیم بریم طرف گفت 2000(دقیق یادم نیست) بعد این رفیق ما اومد دوباره حساب کنه منم به یه دست اونو گرفته بودم که پول نده با یه دستم داشتم از جیب عقبم پول بیرون می آوردم .خلاصه یه اسکن از جیب عقب کشیدم بیرون به هوای اینکه 2000 بعد هی میگفتم آقا بفرماید میدیدم پول رو نمیگیره این رفیق ما هم میخنده میگه بزار من حساب کنم چشمتون روز بد نبینه نگاه که کردم چرا یارو پول رو نمیگیره نگو یه 50 تومنی درآورده بودم دیگه کلی ضاییع شدم.(ولی آخر خودم حساب کردم)
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
سوتیه کله پاچه فروشی!!! (فقط بخند...)

در جاده ی چنارون بعد از پیچ ساغروان یک کله پزی بود روی شیشه ی مغازه نوشته بود

کله و زبان

بعد زیر کله نوشته بود HEAD
و زیر زبان نوشته بود LANGUAGE

:D خیلی باحال بود
 

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,038
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
:D خیلی باحال بود

باز خوبه اين كله پاچه فروشي بوده !

اينو ببينيد كه اين دانشگاه چه سوتي داده !:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol:

151fs549328.jpg

1 سوتي يادم اومد !:lol:

1بار تو اوتوبوس نشسته بودم ! (صندليه جلويي !)

بعد ديدم وسط راه 1 پيرمرده سوار شد ! منم اومدم بچه مثبت بازي در بيارم سريع بلند شدم !

وقتي داشتم بلند ميشدم گفت : بشين پسرم !‌ من گفتم : ميخوام پياده شم !‌ (اينو گفتم تا بشينه و تعارف تيكه پاره نكنه !)

آقا پشت سرمو كه نگاه كردم ديدم كلي جاي خالي بود !:( براي اينكه ضايع نشم تا ايستگاه آخر سرپا وايسادم !:(
 

@li

کاربر فعال موبایل
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2006
نوشته‌ها
3,997
لایک‌ها
90
سن
39
محل سکونت
GRAVEYARD
وقتي داشتم بلند ميشدم گفت : بشين پسرم !‌ من گفتم : ميخوام پياده شم !‌ (اينو گفتم تا بشينه و تعارف تيكه پاره نكنه !)

آقا پشت سرمو كه نگاه كردم ديدم كلي جاي خالي بود ! براي اينكه ضايع نشم تا ايستگاه آخر سرپا وايسادم

:lol::lol::lol::lol::lol::lol:
 

اينترنت

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
397
لایک‌ها
0
سلام
يه بار داشتم توي خيابون راه مي رفتم ديدم يه بچه به مامانش گير داده مي گه مامان من از اين لواشک ها مي خوام
نيگاه کردم ديدم ايزوگام فروشيه
 
بالا