شراکت و کار عجیب من! و مشورت از شما

[nimaspp]

سلام،
یکی از دوستان بنده ازم مشورتی خواست منم در حدی که میدونستم گفتم ولی منم خیلی زیاد نمیدونم گفتم اینجا مطرح کنم از دوستان با تجربه که تجربه بیزینس دارن یا شراکت کردن یا شرکت دارن یا توی بازار هستن یا کارای مدت دار آنلاین کردن مشورت بگیرم.
من کل جریان رو میگم ولی نقل قول نمیکنم که پیچیده بشه، انگار دوستم و شخص اصلی خودم هستم و از زبان شخص اول بازگو میکنم.
شاید یکم طولانی باشه ولی حوصله کنید بخونید شاید برای شما اتفاق افتاده یا خواهد افتاد، راهنمایی رو دریغ نکنید تشکر.

عزیزانی که میخوان اسپم بکنن یا از بیکاری رنج میبرن یا دنبال کار میگردن ولی میخوان پست بذارن اشکالی نداره بذارید ولی نظر کارشناسانه رو بذارید دوستان باتجربه و موفق که اینجا هم کم نیستن بدن که هممون استفاده کنیم.

اول یه خلاصه، بعد ماجرا، بعد سوالاتم...
خلاصه: من برای توسعه ی کسب و کارم دنبال سرمایه بودم چه به شکل سرمایه گذار چه شکل شریک، یکی از اقوام حاضر شد شریک باشه و هزینه هارو تامین کنه. من و ایشون به هم اعتماد داریم و رابطه مور و ماست نیست. یه توافقکی کردیم شفاهی و کارو تقریبا شروع کردیم نه رسما.
مهمترین چیز این بود که طی کردیم ۵۰ ۵۰ باشه و کار از من، مکان و هزینه های اولیه از اون. حالا کار چیه؟ کار نرم افزاریه، طراحی و اجرای نرم افزار و وب اپلیکیشن هم بصورت سفارشی هم در نظر داریم ایده های خودمون رو بسازیم و نسخه ای بفروشیم. حالا کل بار تکنیکی قضیه با منه. یعنی از طراحی اولیه تا طراحی گرافیکی بگیرید تا برنامه نویسی و استخدام برنامه نویس و کامپایل و تبلیغ و انتشار و فروش و... تمام ۰ تا ۱۰۰ کار و محصول تولید شده و ارتباط با مشتری با منه. ایشون هم مطلقا هیچی از دنیای آنلاین و برنامه نویسی نمیدونن شما بگو حتی نام بردن اسم یک زبان برنامه نویسی.
حالا یه سری اتفاقا افتاده و گذشته و یه مقدار هم کار انجام دادیم و الان رسیدیم به نقطه ای که من احساس میکنم باید مشورت کنم و حس میکنم یه چیزی جور در نمیاد!

ماجرا: هرجاشو خواستید بپرسید شاید همه ی جزئیات رو الان یادم نباشه بیارم. دوست بنده هم این تاپیک رو میخونه و اگه لازم باشه جواب میده.
۷ ماه پیش ما توافق کردیم که شما یه دفتر بگیر یه جای مناسب تو تهران، تبلیغ و برنامه کار و انجام خود کار هم از من. هزینه های مطرح هم هزینه های دفتره یا اگه کار باشه هزینه های کارمند و البته هزینه های خود کار که معمولا با بیعانه ی مشتری تامین میشه ولی اونایی که ایده ی خودمونه نیاز به هزینه ی اولیه داره. پس شد هزینه ها + دفتر + حقوقا + وسایل + تبلیغات برای پروژه ها و یه وظیفه ی مهم دیگه کارای اداری و دفتری و بیرونی شرکت با ایشون. بجز این ۶ مورد ایشون اضافه کردن: منم کار میکنم هرچقدر که بتونم حتی کار یه کارمند ساده + اگه لازم باشه چندصد میلیون پول میارم + یه مشتری خیلی خوب و بزرگ همین الان دارم (منم کاملا اینو متقاعد شدم) حالا ایشون کارمند هستن صبح زود میرن تا ۸ شب که میرسن خونه مشغولن موقع بیکاری هیچ انرژی ای هم نمیمونه. تازه یه شغل دوم و سوم هم دارن که گفته اگه اینجا جواب بده همه رو کم میکنم، وقتم رو تو اداره کمتر میکنم حتی اگه خیلی خوب بود کلا از اداره بیرون میام.
خب این ۷ ماهی که گذشت:
هنوز دفتر تهیه نشده، البته خیلی هم بی دلیل نبوده، بخاطر یه موقعیت عالی تو تهران و یه سری ماجراهای خارج از کنترل ایشون هی عقب افتاده ولی نهایتا بعد از این ۷ ماه بلخره اون دفتر تو تهران تهیه شده (یعنی الان) ولی توی این مدت همش امروز و فردا بوده در صورتی که قرار بوده همون موقع تهیه بشه. در مورد وقت و شغلشون هیچ وقتی کم نکردن در طول هفته میانگین یک ساعت هم به کار نمیرسن این یعنی به کارای بیرونی و اداری هم تبعا نمیرسن، آموزش های لازم برای کارمند ساده شدن هم نرسیدن و احتمالا نمیرسن. تا الان هیچ بودجه ای تعیین نکردن که هزینه میکنن، درواقع هزینه ها اول بوجود اومده بعد از مدتی تامین شده یعنی پولی نبوده که بخوایم روش برنامه بریزیم البته ایشون هیچ رسید و گزارش مالی نخواستن بخاطر اعتمادی که به من دارن. توی پول ها بیشتر توضیح میدم.
مشتری ایشون همون هفته ی اول منتفی شد و خبری نشد، بنده یه مشتری از قبل داشتم کلا از سال قبل که بهم سفارش کار از قبل شراکت داده بود. کارهای ایشون رو انجام دادیم و به درامدی رسیدیم، لازم به ذکره که این کار صفر تا صدش رو من انجام دادم و مدیریت کردم ولی درامدش طبق توافق برابر باید نصف نصف باشه. اما خب اینو برای تهیه ی دفتر و هزینه های اولیه قابل قبول میدونستم.

پول ها
اوایل ایشون یه مقدار پول به من قرض داده ولی خیلی زود از اولین کارمون درامد ایجاد شد، تا الان (۷ماه) مجموعا توی چندین نوبت ۲۰ میلیون تومن ایشون پول نقد داده برای هزینه های کار که البته بیش از ۱۲ تومنش خرید وسایل و لوازم بوده نه هزینه ی جاری یعنی الان کالای موجود و سرمایه هستند. و تا الان ۲۰ میلیون تومن هم از مشتری گرفتیم که بخشیش هزینه شده + خرج خود کار (از جمله گرافیست و برنامه نویس کمکی) + ۵ تومن هم بنده برای کار گذاشتم. از این ۴۵ تومنی که مجموعا داده شده الان نصفش خرج کار شده نصفش هم تجهیزات و لوازم خریداری شده که جزو سرمایه های غیرنقدی محسوب میشن. البته ۱۵ تومنم از مشتری طلب داریم که اون میشه سود کارمون.
یعنی حساب کنیم هر کدوممون ۷.۵ پول نقد سود کردیم + نصف تجهیزات و لوازمی که خریداری کردیم. توی این ۷ ماه.

موضوع مهم هم اینه قانونا جدای از شراکت ۵۰ درصد سود، هرکس به اندازه ی کاری که میکنه باید حقوق بگیره ولی من که تقریبا کل کارهارو کردم هیچ حقوقی نگرفتم و توافق نشده و احتمالا زیر بار هم نره ایشون که من حقوق بگیرم. یعنی ساعت کار نامحدود تمام ایده و اجرا انجام بشه ولی نهایتا فقط سود نصیب من بشه. (جملشون هم این بوده: مگه دیوانه ام به کسی یه عالمه حقوق بدم برای کاری که هنوز سود کارش مشخص نیست!)
میشه اینطوری گفت، برای من که از ابتدا مشکل نقدینگی داشتم همه ی این مدت هزینه های خورد و خوراک و جایی که دارم رو همه از جیب و پس اندازم دادم و ممکن بوده لنگ هم بمونم بعضی وقتا. و ایشون هم ۲۰ میلیون دادن کلا ۷.۵ نصیبشون میشه و نصف چیزهایی که سردر نمیارن چیه!
لازم به ذکره بجز جای کارایی که انجام دادیم و مشتریش از من بوده کامپیوترها و ارتباطات با بقیه هم با من بوده یعنی ایشون هزینه ی کامپیوتر و لوازم اداری و تبلیغات برای مشتری نداده. (قراره آینده بده و احتمالا موقعی که خود شرکت بتونه خرج خودشو بده!)
ایشون درگیر کار نبودن فقط پول دادن اگرچه نه پول خوب ولی آخرش چیز خاصی برنگشته! البته اگر دفتر ۷ ماه پیش تهیه شده بود درامد خیلی بیشتر از این بود. همچنین اگه خودشون دو سه شغله و درگیر نبودن بیشتر در جریان کارا بودن.
منم توی این مدت که همه ی کارهارو کردم تقریبا تمام فشار و حجم کاری، الان باید هرچی دارم رو نصف کنم! البته اگر ایشون نبودن هزینه های اولیه رو بدن شاید کار انجام نمیشد و اینطور پیش نمیرفت و صد البته این تجهیزات و سرمایه های الان رو نداشتیم.
و اینم لازمه بگم وقتی به دفتر جابجا بشیم خونه ی من هم عوض میشه و کرایه ی خونه ی من (که زیاد نیست) هم روی دوش شرکت خواهد بود شاید بخاطر همین انتظار کرایه شرکت رو از اول از خود شرکت داره.
اما مشورت اصلی برای ادامه ی کاره که اگر به همین منوال پیش بره من احساس میکنم حق من ضایع شده.

اگه بخوایم تا الانو حساب کنیم هیچ کاری ایشون نکردن و این ۳۵ تومن درامد همه ی همش کار بنده بوده ایشون فقط ۲۰ تومن پول نقد دادن که نصفش تجهیزات خریداری شده و یه مقداری اولش قرض به شخص من بوده. و یه سری قول مثل دفتر گرفتن و مشارکت در کار هم دادن که عملی نشده.
حالا تا اینجا که هیچی یعنی هیچ درامدی نباید مال ایشون باشه ولی نصف میکنیم بخاطر آینده. ولی روند تا اینجارو باید دید، نکنه در آینده مشارکت ایشون همینطوری کجدار و مریض باشه و حالا که شرکت به قلتک افتاده ایشون فقط نگاه کنن سود ببرن! اینه که نگرانی منه الان. نگرانی اینکه بدون اینکه کمکی بهم بشه نصف درامدم رو باید بدم و هیچ حقوق ثابتی هم ندارم ولی کل وقتم رو کار میکنم.

حالا مشورت از شما:
الان دیگه کار هزینه های خودشو میده، ایشون دفتر تهیه کرده درسته ولی کاملا انتظار داره از همین اول کرایه رو از کار در بیاد، هزینه های من هم در بیاد. حالا شیش ماه اول انتظار زیادی نداره سود ملموسی بیاد دستش.
ولی ترس من اینه که این امروز و فردا کردنا و بدقولی ها کم و بیش همینطوری ادامه پیدا کنه، ایشون درگیر کار نشه و هی بگه میخوام بشم! قولهای بزرگی بده مثل تهیه دفتر و اینطوری ۷ ماه عقب بیفته و از اونطرف تمام کارهایی که من میکنم رو درامدشو باید نصف کنم بدم بره + هزینه های کار که برای خودم چیز خاصی نمیمونه.
ما از اول ۵۰ ۵۰ توافق کردیم، همچنین قرارداد نبستیم. اینم بگم کارا بهتر از انتظار پیش رفته و آینده خیلی خوبه، خصوصا با دفتری که تهیه شده کارا بهتر هم میشه یعنی همین الان سفارش کار داریم و بزودی بیشتر میشه.
بازم لازمه بگم من اول با مشکل پول مواجه بودم که با ایشون حل شد، و الان برای دفتر بزودی شرکت ثبت میشه و همه چی ۵۰ ۵۰ قراره ثبت بشه، بزودی به جایی میرسیم که هزینه های کار براحتی از خود کار در میاد و بزودی به سود دهی میرسیم. ولی بار کار روی من باقی خواهد موند ولی هیچ هزینه ای حتی همین مختصر تا الان هم از ایشون لازم نیست ضمن اینکه درگیری کاری هم ندارن (حالا شاید پیدا کنن بعدا). با اینکه حقوق خاصی من ندارم و سود بیشتر هم ندارم.
البته الان قصد جدایی نداریم نه من نه ایشون. این حساب کتابای تصویه کردنا هم وسط کار درست نیست ولی فقط توضیح دادم ببینید چطوریاس.
توی این مدت همه ی کار از من بوده و زمان تمام روزهام رفته، سودم نصف شده، ۷ ماه در انتظار یه قول اولیه بودم و تقریبا تمام پس انداز کمی هم که داشتم خرج گذر زندگیم شده.
ایشون ۲۰ تومن پول داده، تمام مدت برای خودشون کار کردن و تبعا حقوقشون برای خودشونه، وقت اضافه ای که گذاشتن برای خالی کردن زمانشون بوده که بازم نتیجه نرسیده چون شغل سوم برای خودشون درست کردن.
در مورد قرارداد و توافق کتبی هم چون اعتماد داریم چیزی نبوده و این هم به نفع هردومونه هم به ضرر هردومون. اگر جدایی الان شکل بگیره، من طلب ایشون رو بدم اگر نخوام اذیت کنم و نصف چیزایی که ازش سر در نمیاره رو بدم! منم فقط دفتر رو از دست دادم. حتی مشتری و سفارشی که دارم هم سرجاش میمونه.

الان: (دفتر گرفته شده، جابجا نشدیم هنوز، وسایل شرکت خریداری نشده، ۱۵ تومن مشتری پرداخت شده، دوتا کار مشتری در دست داریم)

برایند شما از این ماجرا چیه؟ پیشنهاد و توصیه ی شما برای ادامه ی کار چطوریه؟ مثلا تغییر درصدها توی ثبت شرکت یا قرارداد دوجانبه یا مدت دار؟ ادامه ی کار؟ عرف همینطوری پیش میره؟ در آینده چه مشکلاتی بنظر شما پیدا میشه؟ برم توی دفتر ولی یه مدت مشخص طی کنم؟
کسی داره زرنگی میکنه؟ منی که اولش پول گرفتم کارم راه افتاده حالا بخوام بپیچونم یا ایشون که هیچ کاری نمیکنن و نصف همه ی درامدهارو دارن؟ بریم پیش کسی مشورت کنیم؟ اصلا چنین کسی هست مشاوره یا مشورت بده؟
پیشنهاد شما برای ادامه ی این همکاری چیه؟ شرکت چطوری باید بنا بشه و بهتره چیکار کنم؟

سوالی هست دریغ نکنید بپرسید:general601:

 

[vahidrotab]

سلام،
یکی از دوستان بنده ازم مشورتی خواست منم در حدی که میدونستم گفتم ولی منم خیلی زیاد نمیدونم گفتم اینجا مطرح کنم از دوستان با تجربه که تجربه بیزینس دارن یا شراکت کردن یا شرکت دارن یا توی بازار هستن یا کارای مدت دار آنلاین کردن مشورت بگیرم.
من کل جریان رو میگم ولی نقل قول نمیکنم که پیچیده بشه، انگار دوستم و شخص اصلی خودم هستم و از زبان شخص اول بازگو میکنم.
شاید یکم طولانی باشه ولی حوصله کنید بخونید شاید برای شما اتفاق افتاده یا خواهد افتاد، راهنمایی رو دریغ نکنید تشکر.

عزیزانی که میخوان اسپم بکنن یا از بیکاری رنج میبرن یا دنبال کار میگردن ولی میخوان پست بذارن اشکالی نداره بذارید ولی نظر کارشناسانه رو بذارید دوستان باتجربه و موفق که اینجا هم کم نیستن بدن که هممون استفاده کنیم.

اول یه خلاصه، بعد ماجرا، بعد سوالاتم...
خلاصه: من برای توسعه ی کسب و کارم دنبال سرمایه بودم چه به شکل سرمایه گذار چه شکل شریک، یکی از اقوام حاضر شد شریک باشه و هزینه هارو تامین کنه. من و ایشون به هم اعتماد داریم و رابطه مور و ماست نیست. یه توافقکی کردیم شفاهی و کارو تقریبا شروع کردیم نه رسما.
مهمترین چیز این بود که طی کردیم ۵۰ ۵۰ باشه و کار از من، مکان و هزینه های اولیه از اون. حالا کار چیه؟ کار نرم افزاریه، طراحی و اجرای نرم افزار و وب اپلیکیشن هم بصورت سفارشی هم در نظر داریم ایده های خودمون رو بسازیم و نسخه ای بفروشیم. حالا کل بار تکنیکی قضیه با منه. یعنی از طراحی اولیه تا طراحی گرافیکی بگیرید تا برنامه نویسی و استخدام برنامه نویس و کامپایل و تبلیغ و انتشار و فروش و... تمام ۰ تا ۱۰۰ کار و محصول تولید شده و ارتباط با مشتری با منه. ایشون هم مطلقا هیچی از دنیای آنلاین و برنامه نویسی نمیدونن شما بگو حتی نام بردن اسم یک زبان برنامه نویسی.
حالا یه سری اتفاقا افتاده و گذشته و یه مقدار هم کار انجام دادیم و الان رسیدیم به نقطه ای که من احساس میکنم باید مشورت کنم و حس میکنم یه چیزی جور در نمیاد!

ماجرا: هرجاشو خواستید بپرسید شاید همه ی جزئیات رو الان یادم نباشه بیارم. دوست بنده هم این تاپیک رو میخونه و اگه لازم باشه جواب میده.
۷ ماه پیش ما توافق کردیم که شما یه دفتر بگیر یه جای مناسب تو تهران، تبلیغ و برنامه کار و انجام خود کار هم از من. هزینه های مطرح هم هزینه های دفتره یا اگه کار باشه هزینه های کارمند و البته هزینه های خود کار که معمولا با بیعانه ی مشتری تامین میشه ولی اونایی که ایده ی خودمونه نیاز به هزینه ی اولیه داره. پس شد هزینه ها + دفتر + حقوقا + وسایل + تبلیغات برای پروژه ها و یه وظیفه ی مهم دیگه کارای اداری و دفتری و بیرونی شرکت با ایشون. بجز این ۶ مورد ایشون اضافه کردن: منم کار میکنم هرچقدر که بتونم حتی کار یه کارمند ساده + اگه لازم باشه چندصد میلیون پول میارم + یه مشتری خیلی خوب و بزرگ همین الان دارم (منم کاملا اینو متقاعد شدم) حالا ایشون کارمند هستن صبح زود میرن تا ۸ شب که میرسن خونه مشغولن موقع بیکاری هیچ انرژی ای هم نمیمونه. تازه یه شغل دوم و سوم هم دارن که گفته اگه اینجا جواب بده همه رو کم میکنم، وقتم رو تو اداره کمتر میکنم حتی اگه خیلی خوب بود کلا از اداره بیرون میام.
خب این ۷ ماهی که گذشت:
هنوز دفتر تهیه نشده، البته خیلی هم بی دلیل نبوده، بخاطر یه موقعیت عالی تو تهران و یه سری ماجراهای خارج از کنترل ایشون هی عقب افتاده ولی نهایتا بعد از این ۷ ماه بلخره اون دفتر تو تهران تهیه شده (یعنی الان) ولی توی این مدت همش امروز و فردا بوده در صورتی که قرار بوده همون موقع تهیه بشه. در مورد وقت و شغلشون هیچ وقتی کم نکردن در طول هفته میانگین یک ساعت هم به کار نمیرسن این یعنی به کارای بیرونی و اداری هم تبعا نمیرسن، آموزش های لازم برای کارمند ساده شدن هم نرسیدن و احتمالا نمیرسن. تا الان هیچ بودجه ای تعیین نکردن که هزینه میکنن، درواقع هزینه ها اول بوجود اومده بعد از مدتی تامین شده یعنی پولی نبوده که بخوایم روش برنامه بریزیم البته ایشون هیچ رسید و گزارش مالی نخواستن بخاطر اعتمادی که به من دارن. توی پول ها بیشتر توضیح میدم.
مشتری ایشون همون هفته ی اول منتفی شد و خبری نشد، بنده یه مشتری از قبل داشتم کلا از سال قبل که بهم سفارش کار از قبل شراکت داده بود. کارهای ایشون رو انجام دادیم و به درامدی رسیدیم، لازم به ذکره که این کار صفر تا صدش رو من انجام دادم و مدیریت کردم ولی درامدش طبق توافق برابر باید نصف نصف باشه. اما خب اینو برای تهیه ی دفتر و هزینه های اولیه قابل قبول میدونستم.

پول ها
اوایل ایشون یه مقدار پول به من قرض داده ولی خیلی زود از اولین کارمون درامد ایجاد شد، تا الان (۷ماه) مجموعا توی چندین نوبت ۲۰ میلیون تومن ایشون پول نقد داده برای هزینه های کار که البته بیش از ۱۲ تومنش خرید وسایل و لوازم بوده نه هزینه ی جاری یعنی الان کالای موجود و سرمایه هستند. و تا الان ۲۰ میلیون تومن هم از مشتری گرفتیم که بخشیش هزینه شده + خرج خود کار (از جمله گرافیست و برنامه نویس کمکی) + ۵ تومن هم بنده برای کار گذاشتم. از این ۴۵ تومنی که مجموعا داده شده الان نصفش خرج کار شده نصفش هم تجهیزات و لوازم خریداری شده که جزو سرمایه های غیرنقدی محسوب میشن. البته ۱۵ تومنم از مشتری طلب داریم که اون میشه سود کارمون.
یعنی حساب کنیم هر کدوممون ۷.۵ پول نقد سود کردیم + نصف تجهیزات و لوازمی که خریداری کردیم. توی این ۷ ماه.

موضوع مهم هم اینه قانونا جدای از شراکت ۵۰ درصد سود، هرکس به اندازه ی کاری که میکنه باید حقوق بگیره ولی من که تقریبا کل کارهارو کردم هیچ حقوقی نگرفتم و توافق نشده و احتمالا زیر بار هم نره ایشون که من حقوق بگیرم. یعنی ساعت کار نامحدود تمام ایده و اجرا انجام بشه ولی نهایتا فقط سود نصیب من بشه. (جملشون هم این بوده: مگه دیوانه ام به کسی یه عالمه حقوق بدم برای کاری که هنوز سود کارش مشخص نیست!)
میشه اینطوری گفت، برای من که از ابتدا مشکل نقدینگی داشتم همه ی این مدت هزینه های خورد و خوراک و جایی که دارم رو همه از جیب و پس اندازم دادم و ممکن بوده لنگ هم بمونم بعضی وقتا. و ایشون هم ۲۰ میلیون دادن کلا ۷.۵ نصیبشون میشه و نصف چیزهایی که سردر نمیارن چیه!
لازم به ذکره بجز جای کارایی که انجام دادیم و مشتریش از من بوده کامپیوترها و ارتباطات با بقیه هم با من بوده یعنی ایشون هزینه ی کامپیوتر و لوازم اداری و تبلیغات برای مشتری نداده. (قراره آینده بده و احتمالا موقعی که خود شرکت بتونه خرج خودشو بده!)
ایشون درگیر کار نبودن فقط پول دادن اگرچه نه پول خوب ولی آخرش چیز خاصی برنگشته! البته اگر دفتر ۷ ماه پیش تهیه شده بود درامد خیلی بیشتر از این بود. همچنین اگه خودشون دو سه شغله و درگیر نبودن بیشتر در جریان کارا بودن.
منم توی این مدت که همه ی کارهارو کردم تقریبا تمام فشار و حجم کاری، الان باید هرچی دارم رو نصف کنم! البته اگر ایشون نبودن هزینه های اولیه رو بدن شاید کار انجام نمیشد و اینطور پیش نمیرفت و صد البته این تجهیزات و سرمایه های الان رو نداشتیم.
و اینم لازمه بگم وقتی به دفتر جابجا بشیم خونه ی من هم عوض میشه و کرایه ی خونه ی من (که زیاد نیست) هم روی دوش شرکت خواهد بود شاید بخاطر همین انتظار کرایه شرکت رو از اول از خود شرکت داره.
اما مشورت اصلی برای ادامه ی کاره که اگر به همین منوال پیش بره من احساس میکنم حق من ضایع شده.

اگه بخوایم تا الانو حساب کنیم هیچ کاری ایشون نکردن و این ۳۵ تومن درامد همه ی همش کار بنده بوده ایشون فقط ۲۰ تومن پول نقد دادن که نصفش تجهیزات خریداری شده و یه مقداری اولش قرض به شخص من بوده. و یه سری قول مثل دفتر گرفتن و مشارکت در کار هم دادن که عملی نشده.
حالا تا اینجا که هیچی یعنی هیچ درامدی نباید مال ایشون باشه ولی نصف میکنیم بخاطر آینده. ولی روند تا اینجارو باید دید، نکنه در آینده مشارکت ایشون همینطوری کجدار و مریض باشه و حالا که شرکت به قلتک افتاده ایشون فقط نگاه کنن سود ببرن! اینه که نگرانی منه الان. نگرانی اینکه بدون اینکه کمکی بهم بشه نصف درامدم رو باید بدم و هیچ حقوق ثابتی هم ندارم ولی کل وقتم رو کار میکنم.

حالا مشورت از شما:
الان دیگه کار هزینه های خودشو میده، ایشون دفتر تهیه کرده درسته ولی کاملا انتظار داره از همین اول کرایه رو از کار در بیاد، هزینه های من هم در بیاد. حالا شیش ماه اول انتظار زیادی نداره سود ملموسی بیاد دستش.
ولی ترس من اینه که این امروز و فردا کردنا و بدقولی ها کم و بیش همینطوری ادامه پیدا کنه، ایشون درگیر کار نشه و هی بگه میخوام بشم! قولهای بزرگی بده مثل تهیه دفتر و اینطوری ۷ ماه عقب بیفته و از اونطرف تمام کارهایی که من میکنم رو درامدشو باید نصف کنم بدم بره + هزینه های کار که برای خودم چیز خاصی نمیمونه.
ما از اول ۵۰ ۵۰ توافق کردیم، همچنین قرارداد نبستیم. اینم بگم کارا بهتر از انتظار پیش رفته و آینده خیلی خوبه، خصوصا با دفتری که تهیه شده کارا بهتر هم میشه یعنی همین الان سفارش کار داریم و بزودی بیشتر میشه.
بازم لازمه بگم من اول با مشکل پول مواجه بودم که با ایشون حل شد، و الان برای دفتر بزودی شرکت ثبت میشه و همه چی ۵۰ ۵۰ قراره ثبت بشه، بزودی به جایی میرسیم که هزینه های کار براحتی از خود کار در میاد و بزودی به سود دهی میرسیم. ولی بار کار روی من باقی خواهد موند ولی هیچ هزینه ای حتی همین مختصر تا الان هم از ایشون لازم نیست ضمن اینکه درگیری کاری هم ندارن (حالا شاید پیدا کنن بعدا). با اینکه حقوق خاصی من ندارم و سود بیشتر هم ندارم.
البته الان قصد جدایی نداریم نه من نه ایشون. این حساب کتابای تصویه کردنا هم وسط کار درست نیست ولی فقط توضیح دادم ببینید چطوریاس.
توی این مدت همه ی کار از من بوده و زمان تمام روزهام رفته، سودم نصف شده، ۷ ماه در انتظار یه قول اولیه بودم و تقریبا تمام پس انداز کمی هم که داشتم خرج گذر زندگیم شده.
ایشون ۲۰ تومن پول داده، تمام مدت برای خودشون کار کردن و تبعا حقوقشون برای خودشونه، وقت اضافه ای که گذاشتن برای خالی کردن زمانشون بوده که بازم نتیجه نرسیده چون شغل سوم برای خودشون درست کردن.
در مورد قرارداد و توافق کتبی هم چون اعتماد داریم چیزی نبوده و این هم به نفع هردومونه هم به ضرر هردومون. اگر جدایی الان شکل بگیره، من طلب ایشون رو بدم اگر نخوام اذیت کنم و نصف چیزایی که ازش سر در نمیاره رو بدم! منم فقط دفتر رو از دست دادم. حتی مشتری و سفارشی که دارم هم سرجاش میمونه.

الان: (دفتر گرفته شده، جابجا نشدیم هنوز، وسایل شرکت خریداری نشده، ۱۵ تومن مشتری پرداخت شده، دوتا کار مشتری در دست داریم)

برایند شما از این ماجرا چیه؟ پیشنهاد و توصیه ی شما برای ادامه ی کار چطوریه؟ مثلا تغییر درصدها توی ثبت شرکت یا قرارداد دوجانبه یا مدت دار؟ ادامه ی کار؟ عرف همینطوری پیش میره؟ در آینده چه مشکلاتی بنظر شما پیدا میشه؟ برم توی دفتر ولی یه مدت مشخص طی کنم؟
کسی داره زرنگی میکنه؟ منی که اولش پول گرفتم کارم راه افتاده حالا بخوام بپیچونم یا ایشون که هیچ کاری نمیکنن و نصف همه ی درامدهارو دارن؟ بریم پیش کسی مشورت کنیم؟ اصلا چنین کسی هست مشاوره یا مشورت بده؟
پیشنهاد شما برای ادامه ی این همکاری چیه؟ شرکت چطوری باید بنا بشه و بهتره چیکار کنم؟

سوالی هست دریغ نکنید بپرسید:general601:

اگر توافق اینطوری بوده که: پول از یکی و کار از طرف یکی دیگه
دیگه نباید اون شخص برای خودش حقوق تعیین کنه.
اما اگر توافق اینطوری بود که هر دو کار کنن، اون وقت باید حقوق تعیین می شد.
کلا خوب توضیح دادن ماجرا مهارتی لازم داره، که خلاصه و مفید توضیح داده بشه. میتونستید در 3 سطر توضیح بدین نه 3 صفحه.
قبل از شراکت هرکس باید اصول و منطق شراکت رو یاد بگیره، نه اینکه بصورت هیجانی شراکتی صورت بگیره و بعد بیان بگن، آقا شریک بدرد نمیخوره و شراکت اشتباهه و نمیدونم هزارجور فحش به شراکت وارد بشه.
امیدوارم این دوستان شما هم یاد بگیرن و حرف زور به همدیگه نگن

 

[nimaspp]

اگر توافق اینطوری بوده که: پول از یکی و کار از طرف یکی دیگه
دیگه نباید اون شخص برای خودش حقوق تعیین کنه.
اما اگر توافق اینطوری بود که هر دو کار کنن، اون وقت باید حقوق تعیین می شد.
کلا خوب توضیح دادن ماجرا مهارتی لازم داره، که خلاصه و مفید توضیح داده بشه. میتونستید در 3 سطر توضیح بدین نه 3 صفحه.
قبل از شراکت هرکس باید اصول و منطق شراکت رو یاد بگیره، نه اینکه بصورت هیجانی شراکتی صورت بگیره و بعد بیان بگن، آقا شریک بدرد نمیخوره و شراکت اشتباهه و نمیدونم هزارجور فحش به شراکت وارد بشه.
امیدوارم این دوستان شما هم یاد بگیرن و حرف زور به همدیگه نگن

دوست گرامی من جسته گریخته توی چند ماه اینارو شنیدم، خیلی هم سعی کردم یه جانبه حرف نزنم و طرف کسی رو نگیرم برای همین طولانی تر شد. ماجرای خودم بود راحت تر میگفتمش.
حالا اصول و منطق شراکت رو از کجا باید یاد گرفت؟

 

[F-5]

ببین هم شما ( من هم بجای دوست شما میگم شما که موضوع راحت تر بیان بشه) حق داری هم ایشون... مشکل اینجاست که از اول، شراکتتون رو بد شروع کردید. اولا شراکت کردن با فامیل از بیخ و بن اشتباهه. ثانیا موضوعات مربوط به دوستی و فامیلی ( مثل پول قرض دادن به شما) رو نباید قاطی تجارت کنی. فامیل شما اگر جونش رو هم فدای شما کرده باشه، در فضای فامیلی این کار را کرده و شما در فضای تجارت 1 ریال بهش مدیون نیستی... اما اگر این قرض دادن در قالب تجارت مشترکتون بوده، دیگه اسم این پول قرض دادن نیست. شما قبل از شروع کار از صندوق یا حساب مشترک شرکتی که سرمایه گذارش شریک شما بوده، مبلغی برداشت کردی... باید همون اول تکلیف این پول را مشخص می کردید که عنوان این برداشت پول در توافقات شرکتی چی بوده ... الان دیگه کاری نمیتونید بکنید. به نظر من :

الان بشینید مجددا شراکتتون با هم رو از اول تعریف کنید. آورده هر کس دقیقا مشخص باشه. یک نفر که به امور اجرایی کارتون تسلط داره ( شما یا شخص ثالث) باید بشه مدیر عامل ... مدیرعامل باید حقوق داشته باشه (سهامدار و شریک باشه یا نباشه، فرقی نمیکنه. حتی میتونید یه نفر غریبه رو بیارید که فامیلتون فکر نکنه شما میخوای سوء استفاده کنی). اینکه فامیلتون در آینده می تونه از اون کار ثابتش کم کنه و وقتش رو صرف این کار بکنه، اصلا اهمیتی نداره. اینکه در آینده چقدر پول میذاره اصلا مهم نیست. کار شرکتی نسیه نداریم ، نقدا هر چی میاره، میشه آورده ایشون. ایشون اگر میگه من چند صد میلیون پول میارم، باید همین الان به حساب شرکت واریز کنه... این حرف که شما برو کار رو پیدا کن و هر وقت مشتری رو آوردی، من هزینه های کار رو میدم، در هیچ شرکتی انجام نمیشه. شما اگر میخوای اینجوری کار کنی، بیا با من کار کن. من هم از پول مفت بدم نمیاد :general304: ... اینکه هر وقت درآمد این کار به حدی رسید که برای من می صرفید،کار کارمندیم رو ول میکنم، به فارسی سلیس میشه "من کار سنگ مفت، گنجشک مفت، میخوام". با چنین آدمی، شراکت جواب نمیده.بهت قول میدم
اگر میخوای از خودگذشتگی بکنی که کار شرکت به نتیجه برسه، اشکالی نداره(خیلی هم خوبه). مطمئنا در یک شرکت، همه شرکا شرایط یکسانی ندارند ( اگر داشتند که نیازی به شراکت با هم نداشتن)... اما از خودگذشتگی هم باید با حساب و کتاب باشه، اگر شما داری روی سرمایه عمرت ریسک میکنی، شریکت هم باید حاضر باشه یک ریسک به همین بزرگی رو قبول کنه( مثلا کل سرمایه مالیش) ... اگر اهل این ریسک نیست، شراکت باهاش نتیجه نمیده. مخفی کردن درآمد ها به قصد احقاق حقوق خودت و کجدار و مریز رفتار کردن، هم بزرگترین اشتباهیه که میتونی بکنی. با این کار عملا شرکت رو به دست خودت نابود کردی. حال ندارم بیشتر در این مورد توضیح بدم

پ.ن: اگر قرار باشه که هزینه های دفتر و جاری شرکت از محل درآمد شرکت باشه، آورده این فامیلتون از حالا به بعد دقیقا چیه ؟ حتما اینو باهاش مشخص کن

 

[nimaspp]

اگر قرار باشه که هزینه های دفتر و جاری شرکت از محل درآمد شرکت باشه، آورده این فامیلتون از حالا به بعد دقیقا چیه ؟ حتما اینو باهاش مشخص کن

فکر میکنم طی سه ماه آینده هزینه های این سه ماه در بیاد، بعدشم همش سوددهی باشه یعنی از الان به بعد آورده ی ایشون هیچیه!
البته پشتیبانی مالی هست، هیچوقت و هرگز میزان و مبلغ آورده ایشون تعیین نشده و نگفته! فقط گفته لازم باشه جور میکنم!
منم (یعنی این دوستمون) چون توانایی یا شاید اعتمادبنفس دفتر گرفتن رو نداشته و هیچ پشتیبانی نداشته الان تن داده به این قضیه.
یجورایی من خودم خطاب به دوستم گفتم شیش ماه دیگه ایشون نه کاری میکنه نه پولی میده فقط نظر میده واسه خودش نصف همه چیزم صاحبه!

 

[floppyrisk]

یه سریالی هست به نام the profit اینو دانلود کنید نگاه کنید
موضوع سریال یه سرمایه داره معروف که میره کسب و کارهایی که مشکل دارن ولی پتانسیل دارن رو یه بخشیش رو می خره و شریک میشه
یه قسمتش عینه شرایطه شماست
یه آشپز ماهر کیک و شیرینی با یکی شریک شده اون سرمایه و مکان رو داده این کار میکنه هر چی پول در میارن میشه اجاره این نفر اول و سرمایه جدیدی هم نمیاد بنابراین رشد نمی کنن و آشپزه داره بیگاری میده
شخص اول سریال میاد سهم اون سرمایه گذار و می خره میندازنش بیرون برای این آشپزه برند سازی میکنه تبلیغات می کنه کارگاه قوی درست می کنه
می خوام بگم اگر شما استعداد و تخصص رو میاری شریکت هم باید برندسازی تبلیغات فروش و مدیریت رو در همین سطح شما بیاره و هر روز انجامش بده وگرنه شریکت رو عوض کن

 

[nimaspp]

می خوام بگم اگر شما استعداد و تخصص رو میاری شریکت هم باید برندسازی تبلیغات فروش و مدیریت رو در همین سطح شما بیاره و هر روز انجامش بده وگرنه شریکت رو عوض کن

کاش به همین سادگی بود. ولی کلی حساب کتاب و طلب داره، یعنی من رو وابسته میکنه در حال حاضر. ولی اگه قرار باشه همینطوری بیگاری باشه حتما یه فکر اساسی میکنم.

 

[F-5]

فکر میکنم طی سه ماه آینده هزینه های این سه ماه در بیاد، بعدشم همش سوددهی باشه یعنی از الان به بعد آورده ی ایشون هیچیه!
البته پشتیبانی مالی هست، هیچوقت و هرگز میزان و مبلغ آورده ایشون تعیین نشده و نگفته! فقط گفته لازم باشه جور میکنم!
منم (یعنی این دوستمون) چون توانایی یا شاید اعتمادبنفس دفتر گرفتن رو نداشته و هیچ پشتیبانی نداشته الان تن داده به این قضیه.
یجورایی من خودم خطاب به دوستم گفتم شیش ماه دیگه ایشون نه کاری میکنه نه پولی میده فقط نظر میده واسه خودش نصف همه چیزم صاحبه!

ببین اگر بخوای درست کار کنی، " لازم باشه جور میکنم " بی معنیه. پول شرکت باید توی حساب شرکت باشه، برداشت با دسته چک شرکت باشه و امضای مدیرعامل و مهر شرکت. تصور نکن این مال شرکت های بزرگه و شما(دوستتون) و شریکتون فقط دو نفرید. این، اصول کاره. وقتی شما شطرنج بازی میکنید، چه شما بازی کنی، چه کاسپاروف، اصول بازی یجوره

اما اینکه شما میگی 6 ماه دیگه اون کاری نمیکنه و فقط پول مفت میگیره، در شراکت طرز فکر درستی نیست. اصلا شراکت همینه که در موقعی که شرکا به هم نیاز دارند(نقطه شروع)، آورده مساوی بیارن... اینکه آینده چی میشه رو هیچکس نمی تونه پیشبینی کنه و نمیشه روش قیمت گذاشت. موضوع اینه که وقتی پولی در کار نبوده و لازم بوده پول نقد روی کاری که هیچ تضمینی نداشته، صرف بشه، شریک دوست شما این ریسک رو کرده. این ریسک کمی نیست
هزینه های دفتر و شرکت هم فقط اون اجاره دفتر و پول آب و برق نیست. دوست شما حق داره که اعتماد به نفس دفتر گرفتن رو نداره. همین آدمی که الان یه اندازه هزینه های دفتر پول در میاره، اگر ذهنش مشغول به این باشه که سر ماه باید اجاره دفتر رو بده و هزینه های جاری شرکت رو بده، دیگه مغزش از کار میفته و نمیتونه کار بکنه...

 

[amir.tabatabai]

زیاد بود نخوندم
ولی در کل تنها کار کن

 

[glc_engineer]

جسارت نباشه
من نوعی اگه بودم با شما شریک نمیشدم !

 

[nimaspp]

جسارت نباشه
من نوعی اگه بودم با شما شریک نمیشدم !

چرا دقیقا؟

 

[owl.city]

خوب شما همون اول گفتی سرمایه از شما کار از من.نگفتی که بابت کار من بهم حقوق بده.الان که کار افتاده رو غلتک شما حس میکنی داری پول زور میدی به اون بنده خدا.ولی اگه اون نبود شما نمیتونستی کاری رو شروع کنی و الان اینجا وانستاده بودی.شما چرا همون اول فکر الانو نمیکردی؟ببخش رک میگم ولی حس میکنم شما چون الان کار اوکی شده داری بازی درمیاره(خیلی ببخش)و حس میکنی نباید 50/50 باشه .فکر میکنم این حرفا واسه الان نیست همون اول باید فکرشو میکردی.و حس میکنم که شما با خودت میگی پولی که دادرو رو میدم خودم کارو میگیرم تنها کار میکنم چرا به اون پول الکی بدم!به اینم فکر کن که اگه سرماه اون نبود الان شما هیچی نداشتی.راستش من حق به شما نمیدم.امدیوارم دلخور نشده باشی

 

[nimaspp]

خوب شما همون اول گفتی سرمایه از شما کار از من.نگفتی که بابت کار من بهم حقوق بده.الان که کار افتاده رو غلتک شما حس میکنی داری پول زور میدی به اون بنده خدا.ولی اگه اون نبود شما نمیتونستی کاری رو شروع کنی و الان اینجا وانستاده بودی.شما چرا همون اول فکر الانو نمیکردی؟ببخش رک میگم ولی حس میکنم شما چون الان کار اوکی شده داری بازی درمیاره(خیلی ببخش)و حس میکنی نباید 50/50 باشه .فکر میکنم این حرفا واسه الان نیست همون اول باید فکرشو میکردی.و حس میکنم که شما با خودت میگی پولی که دادرو رو میدم خودم کارو میگیرم تنها کار میکنم چرا به اون پول الکی بدم!به اینم فکر کن که اگه سرماه اون نبود الان شما هیچی نداشتی.راستش من حق به شما نمیدم.امدیوارم دلخور نشده باشی

دوستم این تاپیکو دنبال میکنه، نه بابا دلخور نمیشه. (بعضی وقتا هم با اکانت من اینجا پاسخ میذاره)
بعدشم قصد جدایی یا تغییر نداره، داره مشورت میگیره که آیا درست بوده تا الان؟
.
نگرانی از اینه که 5سال آینده شاید صدها میلیون داده به کسی که کلا هیچ کاری نمیکنه فقط اولش خورد خورد 20 گذاشته وسط! این دیگه منطقی نیستش. منم گفتم یه پایان شراکت یه ساله طی کن هرطور شده، بعد از یه سال همه چیو دوباره توافق کنید. 5050 هم ثبت نکن یا اگرم میکنی فقط یک ساله. این درسته دیگه ؟

 

[Ka101]

آقا من هم شرایط شما را دارم چطور قرارداد با فامیل ببندم که بعداً که کار شروع به سود دادن کرد کسی فکر نکنه کلاه سرش رفته؟

 

[nimaspp]

آقا من هم شرایط شما را دارم چطور قرارداد با فامیل ببندم که بعداً که کار شروع به سود دادن کرد کسی فکر نکنه کلاه سرش رفته؟

شما مثل شریک دوست منی البته نه دوستم؟؟!!