گيرم كه اين درخت تناور
در قله ي بلوغ
آبستن از نسيم گناهي ست
اما
اي ابر سوگوار سيه پوش
اين شاخه ي شكوفه چه كرده ست
كاين سان كبود مانده و خاموش ؟
گيرم خدا نخواست كه اين شخ
بيند ز ابر و باد نوازش
اما
اين شاخه ي شكوفه كه افسرد
از سردي بهار
با گونه ي كبود
آيا چه كرده بود ؟
در قله ي بلوغ
آبستن از نسيم گناهي ست
اما
اي ابر سوگوار سيه پوش
اين شاخه ي شكوفه چه كرده ست
كاين سان كبود مانده و خاموش ؟
گيرم خدا نخواست كه اين شخ
بيند ز ابر و باد نوازش
اما
اين شاخه ي شكوفه كه افسرد
از سردي بهار
با گونه ي كبود
آيا چه كرده بود ؟