سلام دوستان
نوشته زیر تنها عقیده شخصی خودمه.:blush:
من یه مدتی بود که رفته بودم تو نخ این سیستمهای مدیریت محتوا و تو لوکال تقریباً دونه به دونشون رو دانلود و نصب کردم و با ویژگیهاشون آشنا شدم. بعد از این زیر و هم کردنها واقعاً چشمم به دنیای جالبی وا شد و کمی هم تو فکر رفتم، البته این تو فکر رفتنم بابت دیدن این سیستم ها نبود بلکه چند تا یادداشتی بود که تو iranphp خوندم که بچه ها نصبت به آینده دید خوبی نداشتن و نوعی کسالت ناشی از فعالیت شدید توشون دیده میشه، به هر حال فرض کنید که خیلی از شماها که میخواستید php یاد بگیرید یعنی چند سال پیش، اولین باری که به سرتون زد برید دنبال برنامه نویسی داینامیک، دیدن این نوع سایتهای داینامیک بود. جاذبه اینکه اون یه سایتی نیست که فقط بخونیش و بعد ضربدرشو بزنی. میتونستی کامنت بذاری، توش عضو شی و از آخرین اخبارش مطلع شی، حتی میتونستی توش مطلب منتشر کنی. و این سوال که آیا من هم میتونم یه همچین سایتی داشته باشم؟ جواب: برو php یاد بگیر.
حالا بعد از چند سال ماحصل اون فعالیتها تحت یه انقلاب به اسم اوپن سورس شده این سیستمهای مدیریت محتوایی که یه روزی تو خواب هم نمیشد دید. بیاید یه نگاه هم به آینده بندازیم شاید دوسال دیگه یا شایدم ده سال دیگه سیستم مدیریت محتوایی به وجود خواهد آمد که با شنیدن دستورات مدیر (بله با شنیدن) نصب میشه، فرم طراحی میکنه، قالب مورد نظر مدیر رو طراحی میکنه، امکانات مورد نظر مدیر رو نصب میکنه و ... و حتی کاربر هم تنها با حرف زدن عضو میشه و مطلب منتشر میکنه. خب این سیستم رو کی به اونجا رسونده؟ جامعه اوپن سورس. اما چرا این رخوت تو php کارها داره به وجود میاد؟ من علتش رو ایجاد دودستگی تو جامعه اوپن سورس بر مبنای سیر طبیعی پیش اومده مبینم. سیر طبیعی به این صورته که یه زمانی طراحان سایت فقط با کد نویسی و همفکری تو نوشتن کد یه سایت طراحی میکردن و واسه همین همشه دنبال افزودن امکانات به کد بودن. اما با آغاز تولید سیستمهای مدیریت محتوا، عده زیادی به این سمت رفتن که دیگه حالا توانمند کردن کد مهم نیست بلکه بیایم با همین کدها، سیستم های مدیریت محتوا رو توانمند کنیم. یعنی امکانات اون رو بیشتر و بیشتر و استفاده از اون رو ساده و ساده تر کنیم و این جذابیت بیشتر داشت. و اینطوره که میبینیم بخش فعال گسترش کد به بخشهای گسترش سیستمهای مدیریت محتوا رفتن. نهایتاً با همه این پیچ و خمها میرسیم به همون ده سال دیگه یی که بهتون گفتم، من فکر میکنم که بچه های کدباز کم کم دارن از خودشون میپرسن که خوب، حالا چی به من میرسه؟ من که تموم وقتمو پشت میز کامپیوتر صرف کردم. تو این ماجرای اوپن سورس سودشو کسایی بردن که یه روز واسه هر صفحه سایتشون باید پونصد هزار تومن میدادن و الآن داینامیکشو رایگان نصب میکنن. برای اینکه هرچه زودتر این بحث رو ببندم باید بگم که یه از خود گذشتگی یا یه جوگیری عمومی با آغاز اوپن سورس ایجاد شد که یه مفهوم به اسم اینترنت رو کنف یکن کرد و جهش عظیمی رو در راه ارتباطات به وجود آورد. حالا چرا از خود گذشتگی؟ به خاطر اینکه در جواب اینکه حالا چی به من رسید، تنها باید گفت یه احساس خوب بخاطر برداشتن یه قدم به سمت گسترش آسایش بشریت و رهایی اونها از بند اسارت جغرافیایی و رسوندن صدای اونها به هم.:blink:
فرض کنید اگه تو بقیه قصمتهای دیگه زندگی ما هم اوپن سورس به وجود میومد چی پیش میومد؟
نمیدونم چرا منو جو گرفت، دارم همینجوری مینویسم، اصل بحث من قرار بود که درباره جوملا و مامبو باشه که نمیدونم چرا کشید به اینجا. من میخوام بدونم که اصل ماجرای مامبو و جوملا چیه؟ میخوام تاریخچه این سیستمهای مدیریت محتوا رو بدونم، اینکه چجوری و از کی شروع کردن و الآن تو چه مرحله یی هستن؟ سیستمهاشون که مثل همدیگه بود!. :happy:
نوشته زیر تنها عقیده شخصی خودمه.:blush:
من یه مدتی بود که رفته بودم تو نخ این سیستمهای مدیریت محتوا و تو لوکال تقریباً دونه به دونشون رو دانلود و نصب کردم و با ویژگیهاشون آشنا شدم. بعد از این زیر و هم کردنها واقعاً چشمم به دنیای جالبی وا شد و کمی هم تو فکر رفتم، البته این تو فکر رفتنم بابت دیدن این سیستم ها نبود بلکه چند تا یادداشتی بود که تو iranphp خوندم که بچه ها نصبت به آینده دید خوبی نداشتن و نوعی کسالت ناشی از فعالیت شدید توشون دیده میشه، به هر حال فرض کنید که خیلی از شماها که میخواستید php یاد بگیرید یعنی چند سال پیش، اولین باری که به سرتون زد برید دنبال برنامه نویسی داینامیک، دیدن این نوع سایتهای داینامیک بود. جاذبه اینکه اون یه سایتی نیست که فقط بخونیش و بعد ضربدرشو بزنی. میتونستی کامنت بذاری، توش عضو شی و از آخرین اخبارش مطلع شی، حتی میتونستی توش مطلب منتشر کنی. و این سوال که آیا من هم میتونم یه همچین سایتی داشته باشم؟ جواب: برو php یاد بگیر.
حالا بعد از چند سال ماحصل اون فعالیتها تحت یه انقلاب به اسم اوپن سورس شده این سیستمهای مدیریت محتوایی که یه روزی تو خواب هم نمیشد دید. بیاید یه نگاه هم به آینده بندازیم شاید دوسال دیگه یا شایدم ده سال دیگه سیستم مدیریت محتوایی به وجود خواهد آمد که با شنیدن دستورات مدیر (بله با شنیدن) نصب میشه، فرم طراحی میکنه، قالب مورد نظر مدیر رو طراحی میکنه، امکانات مورد نظر مدیر رو نصب میکنه و ... و حتی کاربر هم تنها با حرف زدن عضو میشه و مطلب منتشر میکنه. خب این سیستم رو کی به اونجا رسونده؟ جامعه اوپن سورس. اما چرا این رخوت تو php کارها داره به وجود میاد؟ من علتش رو ایجاد دودستگی تو جامعه اوپن سورس بر مبنای سیر طبیعی پیش اومده مبینم. سیر طبیعی به این صورته که یه زمانی طراحان سایت فقط با کد نویسی و همفکری تو نوشتن کد یه سایت طراحی میکردن و واسه همین همشه دنبال افزودن امکانات به کد بودن. اما با آغاز تولید سیستمهای مدیریت محتوا، عده زیادی به این سمت رفتن که دیگه حالا توانمند کردن کد مهم نیست بلکه بیایم با همین کدها، سیستم های مدیریت محتوا رو توانمند کنیم. یعنی امکانات اون رو بیشتر و بیشتر و استفاده از اون رو ساده و ساده تر کنیم و این جذابیت بیشتر داشت. و اینطوره که میبینیم بخش فعال گسترش کد به بخشهای گسترش سیستمهای مدیریت محتوا رفتن. نهایتاً با همه این پیچ و خمها میرسیم به همون ده سال دیگه یی که بهتون گفتم، من فکر میکنم که بچه های کدباز کم کم دارن از خودشون میپرسن که خوب، حالا چی به من میرسه؟ من که تموم وقتمو پشت میز کامپیوتر صرف کردم. تو این ماجرای اوپن سورس سودشو کسایی بردن که یه روز واسه هر صفحه سایتشون باید پونصد هزار تومن میدادن و الآن داینامیکشو رایگان نصب میکنن. برای اینکه هرچه زودتر این بحث رو ببندم باید بگم که یه از خود گذشتگی یا یه جوگیری عمومی با آغاز اوپن سورس ایجاد شد که یه مفهوم به اسم اینترنت رو کنف یکن کرد و جهش عظیمی رو در راه ارتباطات به وجود آورد. حالا چرا از خود گذشتگی؟ به خاطر اینکه در جواب اینکه حالا چی به من رسید، تنها باید گفت یه احساس خوب بخاطر برداشتن یه قدم به سمت گسترش آسایش بشریت و رهایی اونها از بند اسارت جغرافیایی و رسوندن صدای اونها به هم.:blink:
فرض کنید اگه تو بقیه قصمتهای دیگه زندگی ما هم اوپن سورس به وجود میومد چی پیش میومد؟
نمیدونم چرا منو جو گرفت، دارم همینجوری مینویسم، اصل بحث من قرار بود که درباره جوملا و مامبو باشه که نمیدونم چرا کشید به اینجا. من میخوام بدونم که اصل ماجرای مامبو و جوملا چیه؟ میخوام تاریخچه این سیستمهای مدیریت محتوا رو بدونم، اینکه چجوری و از کی شروع کردن و الآن تو چه مرحله یی هستن؟ سیستمهاشون که مثل همدیگه بود!. :happy:
