s_habibee
Registered User
صدای زيبای اذان تأثيری ژرف در روح من بر جای گذارد
روزنامه كانزاس‌سيتی استار (Kansas City Star) چاپ آمريكا در گزارشی به تشرف يك مسيحی آمريكايی به اسلام پرداخته است.
به نقل از اين روزنامه، ريچارد كرمدن ۴۷ ساله در يك خانواده كاتوليك به دنيا آمد و رشد كرد، اما همواره در مورد خدا و مذهب سئوالات بی‌شماری در ذهن داشت كه پاسخی برای آنها نمی‌يافت.
وی به مدت سه سال در يك كلاس مطالعه انجيل شركت كرد ولی اين كلاس هم نتوانست ذهن پرسشگر او را آرام كند.
ريچارد از خود می‌پرسيد: چگونه يك انسان می‌تواند فرزند خدا باشد؟ چطور ممكن است كه (طبق باورهای مسيحی) فردی همه عمرش را به گناه كردن بگذارند و بعد با گفتن اين كه من مسيح را به عنوان ناجی خود قبول دارم، همه گناهانش بخشوده شوند؟
يك روز كه در خانه يكی از دوستان مسلمانش بود، از او يك نسخه قرآن گرفت و پس از خواندن آياتی از آن فهميد كه سرانجام به پاسخ سئوالاتش رسيده است. روز بعد با دوستش به مسجد رفت و برای اولين‌بار صدای اذان را شنيد.
ريچارد می‌گويد: صدای اذان تأثيری عميق در روان من داشت. كاملاً مشخص بود كه صدای زيبا و آهنگين مؤذن از حنجره كسی بيرون می‌آيد كه به خدا ايمان دارد. آنجا بود كه تصميم خود را گرفتم و پس از گفتن شهادتين به دين مبين اسلام مشرف شدم.
اگرچه ريچارد مجبور شده شراب و گوشت خوك را برای هميشه ترك كند و هنوز هم خانواده‌اش با اسلام آوردن او مشكل دارند، اما از تصميم خود كاملاً راضی است.
او می‌گويد: از وقتی مسلمان شده‌ام احساس می‌كنم بار سنگينی از روی دوشم برداشته شده و آرامش وصف‌ناپذيری پيدا كرده‌ام و وقتی نمازهای پنجگانه‌ام را به جای می‌آورم، حس می‌كنم كه خدا به من گوش می‌كند و دعاهايم را پاسخ می‌گويد.
روزنامه كانزاس‌سيتی استار (Kansas City Star) چاپ آمريكا در گزارشی به تشرف يك مسيحی آمريكايی به اسلام پرداخته است.
به نقل از اين روزنامه، ريچارد كرمدن ۴۷ ساله در يك خانواده كاتوليك به دنيا آمد و رشد كرد، اما همواره در مورد خدا و مذهب سئوالات بی‌شماری در ذهن داشت كه پاسخی برای آنها نمی‌يافت.
وی به مدت سه سال در يك كلاس مطالعه انجيل شركت كرد ولی اين كلاس هم نتوانست ذهن پرسشگر او را آرام كند.
ريچارد از خود می‌پرسيد: چگونه يك انسان می‌تواند فرزند خدا باشد؟ چطور ممكن است كه (طبق باورهای مسيحی) فردی همه عمرش را به گناه كردن بگذارند و بعد با گفتن اين كه من مسيح را به عنوان ناجی خود قبول دارم، همه گناهانش بخشوده شوند؟
يك روز كه در خانه يكی از دوستان مسلمانش بود، از او يك نسخه قرآن گرفت و پس از خواندن آياتی از آن فهميد كه سرانجام به پاسخ سئوالاتش رسيده است. روز بعد با دوستش به مسجد رفت و برای اولين‌بار صدای اذان را شنيد.
ريچارد می‌گويد: صدای اذان تأثيری عميق در روان من داشت. كاملاً مشخص بود كه صدای زيبا و آهنگين مؤذن از حنجره كسی بيرون می‌آيد كه به خدا ايمان دارد. آنجا بود كه تصميم خود را گرفتم و پس از گفتن شهادتين به دين مبين اسلام مشرف شدم.
اگرچه ريچارد مجبور شده شراب و گوشت خوك را برای هميشه ترك كند و هنوز هم خانواده‌اش با اسلام آوردن او مشكل دارند، اما از تصميم خود كاملاً راضی است.
او می‌گويد: از وقتی مسلمان شده‌ام احساس می‌كنم بار سنگينی از روی دوشم برداشته شده و آرامش وصف‌ناپذيری پيدا كرده‌ام و وقتی نمازهای پنجگانه‌ام را به جای می‌آورم، حس می‌كنم كه خدا به من گوش می‌كند و دعاهايم را پاسخ می‌گويد.
