برگزیده های پرشین تولز

عجب صحنه ای امروز توی خیابون دیدم

Wiseman

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
29 ژوئن 2007
نوشته‌ها
3,676
لایک‌ها
138
سن
36
محل سکونت
Meet Me in St. Louis
اینطوری که عنوان تاپیک نوشته آدم فکر میکنه نویسنده صحنه کشتار 10-12 نفر رو با مسلسل AK47 تو خیابون دیده!

:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::
 

R E Z A

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
27 فوریه 2007
نوشته‌ها
1,266
لایک‌ها
1
محل سکونت
TeHrAn
حالا یه صحنه بگم 1 ساعت گریه کنید!

تو همین هفته ای که گذشت یکی از اقوام دور ما (پسر 18 ساله) با موتور تو اتوبان تصادف کرد و سرش خورد زمین و فوت کرد. مقصر هم ماشینه بوده.
 

Domain

Registered User
تاریخ عضویت
9 می 2007
نوشته‌ها
1,698
لایک‌ها
2
محل سکونت
f34.html ♪♫♪
اینطوری که عنوان تاپیک نوشته آدم فکر میکنه نویسنده صحنه کشتار 10-12 نفر رو با مسلسل AK47 تو خیابون دیده!
عنوان رو که دیدم گفتم داستان گروگان گیری هست!
حالا یه صحنه بگم 1 ساعت گریه کنید!

تو همین هفته ای که گذشت یکی از اقوام دور ما (پسر 18 ساله) با موتور تو اتوبان تصادف کرد و سرش خورد زمین و فوت کرد. مقصر هم ماشینه بوده.
خدایش بیامرزاد!
غم آخرتون باشه ...
 

ErfanOnline

فروشنده معتبر
فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
4 نوامبر 2005
نوشته‌ها
4,518
لایک‌ها
1,150
امروز عصر توی خیابان در حالی که توی خیابان با دوچرخه داشتم رد میشدم یه موتور رو دیدم که از سمت راست پراید زرد رنگ مسافر کش که خلاف قوانین است عبور کرد تازه سمت راست خیابان هم دو تا پلیس یه مامور کارت پارک ایستاده بود موتوری نزدیک پلیس شد و پلیس ها نتونستند اینو بگیرن
آقا ما فقط داشتیم یک ساعت میخندیدیم
جای همه بچه های پی تی اونجا خالی بود فقط بخندیم

توی ایران موتور سواری یعنی مرگ
موتور سوارای پی تی کیا اینجا تشریف دارن؟
چه اتفاق مهمی واقعا!:blink:
 

saeid.z

Registered User
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2005
نوشته‌ها
2,073
لایک‌ها
3
محل سکونت
آمستردام
عرفان حالا گوش کن اینو این دوستمون هم بخونه ببینه اتفاق یعنی چی
من زمان خدمت یه دوستی داشتم که این رو تعریف کرد
گویا ایشون یکی از عشاق موتور سواری بوده و تهران هم خوب موتور نباشه تو کار بازار مخصوصا یه شاگرد مغازه خیلی به مشکل برمیخوره این هم با اصرار و فلان موتور میخره و مدتها و با کیف موتور سواری میکرده خونه مغازه مغازه خونه اینور اونور
حالا چی میگفت
میگفت یه بار که از مغازه شب بود میرفتم خونه سر یه پیچ یه موتوری دیگه با سرعت تمام داشت میومد که جلوش یه ماشین دیگه دراومد بع داز ترس این که نره تو شاخ این ماشین فرمون گرفت بغل و چون سرعت زیادی داشت کشیده شد سمت پیاده رو بعد از برخورد با جدول موتور به یک طرف و خودش به هوا پرتاب شد بدترین چیز اینه که مغازه ای که اتفاقا همونجا بود درب شیشه سکوریتش باز بود و این جوون دقیقا با همون درب برخورد میکنه و دقیقا درب سکوریت سرش و از تنش جدا میکنه و هر کدوم یه طرف میافته ، این دوست ما هم که از ترس خشکش زده بوده تمام این صحنه رو میبینه همونجا پیاده میشه و پیاده و موتور به دست و شوکه شده تا خونه اینهمه مسیر رو پیاده میره فرداش میره موتور رو میفروشه و از اون موقع دیگه فکر موتورسواری هم گذاشته کنار
251.gif
 

Domain

Registered User
تاریخ عضویت
9 می 2007
نوشته‌ها
1,698
لایک‌ها
2
محل سکونت
f34.html ♪♫♪
میگفت یه بار که از مغازه شب بود میرفتم خونه سر یه پیچ یه موتوری دیگه با سرعت تمام داشت میومد که جلوش یه ماشین دیگه دراومد بع داز ترس این که نره تو شاخ این ماشین فرمون گرفت بغل و چون سرعت زیادی داشت کشیده شد سمت پیاده رو بعد از برخورد با جدول موتور به یک طرف و خودش به هوا پرتاب شد بدترین چیز اینه که مغازه ای که اتفاقا همونجا بود درب شیشه سکوریتش باز بود و این جوون دقیقا با همون درب برخورد میکنه و دقیقا درب سکوریت سرش و از تنش جدا میکنه و هر کدوم یه طرف میافته ، این دوست ما هم که از ترس خشکش زده بوده تمام این صحنه رو میبینه همونجا پیاده میشه و پیاده و موتور به دست و شوکه شده تا خونه اینهمه مسیر رو پیاده میره فرداش میره موتور رو میفروشه و از اون موقع دیگه فکر موتورسواری هم گذاشته کنار
251.gif
قاتل جووناست :(
 

ErfanOnline

فروشنده معتبر
فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
4 نوامبر 2005
نوشته‌ها
4,518
لایک‌ها
1,150
عرفان حالا گوش کن اینو این دوستمون هم بخونه ببینه اتفاق یعنی چی
من زمان خدمت یه دوستی داشتم که این رو تعریف کرد
گویا ایشون یکی از عشاق موتور سواری بوده و تهران هم خوب موتور نباشه تو کار بازار مخصوصا یه شاگرد مغازه خیلی به مشکل برمیخوره این هم با اصرار و فلان موتور میخره و مدتها و با کیف موتور سواری میکرده خونه مغازه مغازه خونه اینور اونور
حالا چی میگفت
میگفت یه بار که از مغازه شب بود میرفتم خونه سر یه پیچ یه موتوری دیگه با سرعت تمام داشت میومد که جلوش یه ماشین دیگه دراومد بع داز ترس این که نره تو شاخ این ماشین فرمون گرفت بغل و چون سرعت زیادی داشت کشیده شد سمت پیاده رو بعد از برخورد با جدول موتور به یک طرف و خودش به هوا پرتاب شد بدترین چیز اینه که مغازه ای که اتفاقا همونجا بود درب شیشه سکوریتش باز بود و این جوون دقیقا با همون درب برخورد میکنه و دقیقا درب سکوریت سرش و از تنش جدا میکنه و هر کدوم یه طرف میافته ، این دوست ما هم که از ترس خشکش زده بوده تمام این صحنه رو میبینه همونجا پیاده میشه و پیاده و موتور به دست و شوکه شده تا خونه اینهمه مسیر رو پیاده میره فرداش میره موتور رو میفروشه و از اون موقع دیگه فکر موتورسواری هم گذاشته کنار
251.gif
49hokti.gif
49hokti.gif
 

Angelaa

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 دسامبر 2007
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
0
محل سکونت
باغ معلق
حالا داستان شما چه ربطی به داستان من داره؟
 

Angelaa

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 دسامبر 2007
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
0
محل سکونت
باغ معلق
اگر شما یه سر به آلمان یا هر کشور اروپایی بزنید حتی همون اتریش که قوانین راهنمایی رانندگی رو از این کشور تقلید کردند تفاوت فرهنگی و رانندگی رو احساس مکنید یک راننده آلمانی :
هیچ وقت روی خطر عابر وقتی چراغ قرمز است نمیاد
هیچ وقت وقتی چراغ از قرمز به زرد تبدیل شد نمیاد بوق بزن هی ماشین جلوئی برو دیگه
هیچ وقت توی خیابون به هم فحش نمیدن


حالا در مورد ایران بذارید یک خاطره تعریف کنم:
یه بار دو تا راننده سر قضیه چرا بد رانندگی مکنی اولی به دومی فحش میده دومی اولی رو تعقیب میکنه و حین تعقیب اولی میزنه یک عابر پیاده رو میکشه

من خودم گواهینامه پایه یک هم دارم 25 سالمه توی یک مسافرت دوستم کمک راننده نداشت خیلی خسته بود گفت میتونی 2 ساعت برونی تا من برم بخوام خلاصه اتوبوس هم با 44 تا مسافر داد دست ما اتوبوس اسکانیا بود
البته خودش میدونست من پایه یک دارم
من مثل کسی که امانت سنگینی بهش دادن با آرامش و سرعت 90 کیلومتر در روز اتوبوس رو رانندم و قبل از پلیس راه اتوبوس رو دادم دسته دوستم
حتی توی این 2 ساعت با شاگرد راننده هم صحبت نکردم

میخوام یه چیزی رو بگم یه بار توی یک از مسافرت هم دو تا راننده اتوبوس وقتی اتبوس 50 تا سرعت داشت سر پائی
جاهاشونو با هم عوض کردند خیلی دوست داشتم پلیس اینها رو بگیره
 

cyb3rninja666

کاربر فعال درآمد اینترنتی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,172
لایک‌ها
13
محل سکونت
Planet Earth!
اگر شما یه سر به آلمان یا هر کشور اروپایی بزنید حتی همون اتریش که قوانین راهنمایی رانندگی رو از این کشور تقلید کردند تفاوت فرهنگی و رانندگی رو احساس مکنید یک راننده آلمانی :
هیچ وقت روی خطر عابر وقتی چراغ قرمز است نمیاد
هیچ وقت وقتی چراغ از قرمز به زرد تبدیل شد نمیاد بوق بزن هی ماشین جلوئی برو دیگه
هیچ وقت توی خیابون به هم فحش نمیدن


حالا در مورد ایران بذارید یک خاطره تعریف کنم:
یه بار دو تا راننده سر قضیه چرا بد رانندگی مکنی اولی به دومی فحش میده دومی اولی رو تعقیب میکنه و حین تعقیب اولی میزنه یک عابر پیاده رو میکشه

من خودم گواهینامه پایه یک هم دارم 25 سالمه توی یک مسافرت دوستم کمک راننده نداشت خیلی خسته بود گفت میتونی 2 ساعت برونی تا من برم بخوام خلاصه اتوبوس هم با 44 تا مسافر داد دست ما اتوبوس اسکانیا بود
البته خودش میدونست من پایه یک دارم
من مثل کسی که امانت سنگینی بهش دادن با آرامش و سرعت 90 کیلومتر در روز اتوبوس رو رانندم و قبل از پلیس راه اتوبوس رو دادم دسته دوستم
حتی توی این 2 ساعت با شاگرد راننده هم صحبت نکردم

میخوام یه چیزی رو بگم یه بار توی یک از مسافرت هم دو تا راننده اتوبوس وقتی اتبوس 50 تا سرعت داشت سر پائی
جاهاشونو با هم عوض کردند خیلی دوست داشتم پلیس اینها رو بگیره

اصلا هم المان اینطوری نیست ، من خودم به شخصه ایرانی ها و ترک ها رو دیدم بوق میزنن :lol::lol::lol:
خوب حالا شما گفتی المان ، المان تو تمام دنیا به قانون زیاد داشتن معروفه ؛ ولی شما حتی کشورهای اروپای شرقی رو که بگی ( که خود اونا میگن وای چقدر اینجا بوق زیاده و ترافیک و چه بعد میرونیم ... ) به پای شیراز نمیرسه ( با اینکه جمعیت یکی و یا بیشتره .... ).....{البته این برای همه ایران صادق هست }
 
بالا