- تاریخ عضویت
- 9 نوامبر 2004
- نوشتهها
- 7,633
- لایکها
- 156
درباره كاپيتان تيم ملى كه تا جام جهانى با ماست
قبل ترها، زمانى كه دريافت شكرگزارى پس از گل، مورد پسند ايرانيان است، وقتى توپ را از خط دروازه حريف عبور مى داد، بعد از شادى اوليه، هنگامى كه بايد به پشت خط نيمه بازمى گشت تا حريف بازى را از نو آغاز كند، آرام دست ها را رو به آسمان مى كرد مى گفت: «خدايا شكرت...» كاپيتان تيم ملى ايران اما مدت هاست آرامش پس از گلزنى را به فراموشى سپرده است، گرچه با هدف گيرى هاى دقيق از ديوار بلند صد گل ملى عبور كرده و در موقعيتى دست نيافتنى قرار گرفته است. تصوير جديد على دايى، گلزنى است با فريادهاى بلند و عصبى كه در اوج بى خودى و عصبانيت و شادى به اين طرف و آن طرف مى رود. اگر به خاطر بياوريد، حركات او پس از گلزنى مقابل بحرين در ديدار رده بندى جام ملت هاى آسيا يا شادى غريب او بعد از زدن گل دوم ايران به اردن در مرحله اول مقدماتى جام جهانى نمونه هاى خوبى هستند، لحظه اى كه با حرارت هر چه تمام تر از خدا تشكر مى كند و به آغوش يك هم باشگاهى مى پرد، در حالى كه به افق خيره شده و با خشم كلمات ديگرى به زبان مى آورد.
• جشن سى و هفت سالگى
على دايى، متولد ۱/۱/۱۳۴۸. البته اين عدد دقيق نيست. مى گويند براى محكم كارى شناسنامه على را زودتر تاريخ زدند تا در تحصيل و زندگى جلو بيفتد. او از كودكى با «سن» واقعى خود جنگيده؛ زمانى براى ابراز وجود بين بزرگ ترها و گاهى مثل امروز براى اثبات جوانى به كوچكترهايى كه چشم خيره آنها به موهاى سفيد كنار شقيقه كاپيتان آزاردهنده مى نمايد. واقعيت اما يك عدد دو رقمى است كه به اعداد اول تعلق دارد: ۳۷. كاپيتان ايران احتمالاً عنوان مسن ترين بازيكن جام جهانى ۲۰۰۶ را به نام خود خواهد زد. سايت فدراسيون فوتبال چندى پيش نوشته بود روژه ميلا، اسطوره فوتبال كامرون در سن ۳۸ سالگى در جام جهانى ۱۹۹۰ درخشيد. ۴ سال بعد با گلزنى در جام جهانى ۹۴ آمريكا ركورددار شد. نكته جالب اين بود كه اين حقيقت ناقض پيامى بود كه مطلب سايت در خود داشت، چرا كه على دايى حتى در صورت گلزنى در جام جهانى هيچ ركوردى را جابه جا نخواهد كرد و براى نيل به اين هدف نياز بود شناسنامه او را چند سال زودتر مى گرفتند... البته به نظر مى رسد كاپيتان تيم ملى به شناسنامه كوچك شده (صغرسنى) احتياج بيشترى داشته باشد، چرا كه عدد ۳۷ بى رحمانه به ما يادآورى مى كند كه مهاجم اول تيم ملى ايران در جام جهانى از شرايط استاندارد براى حضور در اين تورنمنت برخوردار نيست.
• تلنگر
خيلى زود به اصل مطلب رسيديم، در حالى كه قرار به حاشيه روى بود. محمد خاكپور كاپيتان سابق تيم ملى و عضو موثر گروه تاريخ ساز جام جهانى ۱۹۹۸ عقيده دارد على دايى و يحيى گل محمدى از شرايط لازم براى حضور در جام جهانى به دورند. او كه از زمان حضور در تيم مترواستارز در آمريكا زندگى مى كند، ماه گذشته به ايران آمد و به دليل دورى از بده بستان ها و تعارفات معمول جارى در بستر فوتبال ايران، نظرات خود را با صراحت به زبان آورد. اما يك هفته بعد، على دايى در مصاحبه اى با جملاتى تند پاسخ او را داد: «آدم هايى كه در خارج زندگى مى كنند، نمى توانند براى فوتبال ما تكليف تعيين كنند.» دايى كه پيش از اين منتقدان مطبوعاتى را با چوب «عدم اهليت در فوتبال» رانده بود، اين بار با انگ تازه اى به ميدان آمد. خاكپور مقيم آمريكاست و زندگى در خارج دم دست ترين چيزى بود كه مى شد به واسطه آن بحث را منحرف كرد. امروز خاكپور به آمريكا برگشته و دايى خود را آماده مى كند تا در بازى كاستاريكا پيش از بقيه با بازوبند كاپيتانى وارد ميدان شود.
•پرس كار
چهار دفاع خطى، دو هافبك متمايل به دفاع، سه هافبك هجومى و يك مهاجم نوك، ۱-۳-۲-۴. تيم ملى ايران مدت ها است با اين سيستم بازى مى كند؛ گرچه در مسابقات مقدماتى جام جهانى از بازى برگشت مقابل كره شمالى در تهران، تيم ملى ۲-۴-۴ بازى كرد، تغييرى كه علت اصلى آن نمايش ضعيف هاشميان در پست بال چپ تيم ملى بود، پستى كه حضور وحيد كه يك مهاجم نوك است در آن هيچ توجيهى نداشت. پس از بازى اول مقابل بحرين كه بدون گل به پايان رسيد، هاشميان از مصدوميت دايى استفاده كرد و تنها مهاجم تيم ملى شد و در بازى اول در اين پست دو بار دروازه ژاپن را باز كرد. او در بازى بعد مقابل كره شمالى پايه گذار گل دوم بود، اما به محض بازگشت دايى، او در دو بازى پيروزى بخش بعدى كه ايران با دو گل دو مدافع پيش تاخته روى دو ضربه ايستگاهى به گل رسيد و به جام جهانى صعود كرد به عنوان زوج دايى امتحان شد؛ اتفاقى كه برخى كارشناسان فوتبال ايران ضرورت آن را درك نمى كنند. چه، وحيد هاشميان و على دايى نزديك به هم فوتبال بازى مى كنند و زوج مكمل محسوب نمى شوند و حضور توام آنها به جز در مواقعى كه ايران احتياج به پرس شديد از جلو داشته باشد، چندان راهگشا نيست. دايى در بازى آخر مقابل ژاپن مهاجم نوك تيم ملى بود و با ثمر رساندن يك ضربه پنالتى، تك گل ايران را در اين مسابقه كه با نتيجه ۱-۲ به سود ژاپن به پايان رسيد، به ثمر رساند. او در اين ديدار بهترين بازيكن ايران بود.
• چهار چهار دو
تيم ملى در جام جهانى احتمالاً از روش ۲-۴-۴ استفاده خواهد كرد. شايد برانكو ايوانكوويچ براى اجراى سيستم مورد علاقه خود، ۱-۳-۲-،۴ ابزار لازم را ندارد و شايد عدد حاصله از اجراى اين روش نازل تر از راندمانى باشد كه با شيوه ۲-۴-۴ به آن دست پيدا مى كنيم. در اين شيوه، به احتمال بسيار زياد، تيم ملى مجدداً از تركيب دايى _ هاشميان در خط حمله استفاده خواهد كرد و با توجه به نياز به پرس از جلو (على دايى در كار دفاعى بازيكن موفقى است) براى اختلال در بازى سازى سه حريف مرحله مقدماتى از خط دفاع و توانايى هر دو مهاجم ايران در بازى درگيرانه به نظر مى رسد مابقى مهاجمان ملى ايران بايد تلاش كنند تا از فرصت كوتاه احتمالى استفاده كنند. اين يك بحث رياضى است و به گفته يكى از مربيان تيم ملى به يك ماه آخر روزهاى نهايى آماده سازى تيم ملى بستگى دارد. بحث را چنين ساده مى كنيم كه استفاده از دو بازيكن در تركيب يك تيم فوتبال شاخصه هاى مثبت و منفى متفاوتى را به همراه دارد. مثلاً در مورد على دايى، او **** تيم ملى است و حضور او در زمين به عنوان بزرگ تر كمكى است براى «جمع كردن» تيم. در اين باره بارها شنيده ايم كه براى استفاده از بازيكنانى نظير محمد نصرتى، حسين كعبى و ساير جوان ترها نياز به حضور على دايى هست. در عين حال نبايد فراموش كنيم كه كاپيتان، توانايى گريز به عمق، حركات طولى و پرش هاى بلند را از دست داده و آمار دو سال اخير نشان از كم سو شدن شعله اى مى دهد كه ابدى به نظر مى رسيد. آنچه كه نهايتاً بايد مورد توجه قرار بگيرد، عددى است كه با حضور على دايى به جمع عدد ۱۰ بازيكن ديگرى اضافه مى شود. اگر حاصل جمع اين اعداد بيش از حاصل جمع حضور بازيكنى ديگر به جاى دايى باشد، دليلى براى حذف او وجود ندارد و در غير اين صورت بايد تعارف را كنار گذاشت.
• عصر دايى
- اونايى كه... مى زنن، كجا بودن؟
اين يك جمله قصار از كاپيتان تيم ملى است كه به سمت پاركينگ هتل آزادى مى رفت. مى پرسيد كى؟ عرض مى كنيم، ساعتى پس از آنكه فرانتس بكن باوئر به عنوان رئيس كميته برگزاركننده جام جهانى در ضيافت هتل آزادى او را به روى سن دعوت كرد و او را يكى از باشخصيت ترين بازيكنان بايرن مونيخ ناميد. سال ها پيش زمانى كه تيم ملى در كره جنوبى بود و خود را براى بازى هاى آسيايى آماده مى كرد، يك فوتبال دوست كره اى دو انگشت اشاره اش را به نشانه «سبيل» روى صورتش گذاشته بود و مى گفت: «دايى». شكى نيست كه على دايى شناخته شده ترين فوتباليست ايران است، گرچه مهدى مهدوى كيا در بوندس ليگا درخششى چشمگيرتر از او داشته و على كريمى شماره ۸ بايرن را مى پوشد. عصر دايى كه با گلزنى در ليگ قهرمانان اروپا با لباس هرتابرلين مقابل چلسى و ميلان به اوج محبوبيت و شهرت رسيد، از گلزنى هاى مكرر او در بانك تجارت آغاز شد، اما على پروين سرمربى تيم ملى بى توجه به ركورد ۱۸ گل زده او در ۱۸ بازى ليگ باشگاه هاى تهران او را با خود به جام ملت هاى آسيا ۱۹۹۲ نبرد تا درخشش دايى در تيم با يك سال تاخير به وقوع بپيوندد. دايى سال بعد پيش از مسابقات مرحله اول مقدماتى جام جهانى ۱۹۹۴ در حالى كه در غياب فرشاد پيوس تيم ملى از نبود يك مهاجم بزرگ رنج مى برد به تيم ملى دعوت شد، اما نمايش دايى در اولين بازى ها، در جام اكو، قابل توجه نبود و ايران در اولين مسابقه مقدماتى مقابل عمان در ورزشگاه آزادى با زوج صمد مرفاوى - اصغر مديرروستا آغاز كرد. در اين شرايط و در حالى كه به نظر مى رسيد او نيمكت نشين تيم ملى باشد، با ناكامى هر دو مهاجم بلندآوازه تيم ملى، پروين در دقيقه ۸۰ بازى او را به زمين فرستاد تا لحظه بزرگ زندگى دايى شكل بگيرد. او در دقايق پايانى دو بار تير دروازه عمان را لرزاند تا ديگر روى نيمكت تيم ملى ننشيند.
از آن روز نزديك به ۱۳ سال مى گذرد و دايى به جز يكى دو بار هرگز در معيت يك نيمكت نشين پاى به ميدان نگذاشته است. او در مسابقه بعدى مقابل تايوان اولين گل رسمى ملى خود را به ثمر رساند و در بازى آخر دور برگشت مقابل سوريه، پس از اخراج محمد خاكپور جاى خالى او را در دفاع راست پر كرد تا فوتبال دوستان ايرانى ذوق زده از ظهور يك مهاجم جوان و فوق العاده به صعود به جام جهانى ۹۴ اميد ببندند؛ اميدى كه با وجود درخشش خيره كننده دايى در مرحله پايانى با شكست هاى سنگين ايران نقش بر آب شد. دايى اما بهترين بازيكن دور نهايى مقدماتى جام جهانى بود و حتى شايعه شد بايرن قصد استخدام او را دارد. روزنامه نگاران پا به سن گذاشته ورزشى به خاطر دارند كه او در يك كنفرانس مطبوعاتى در پاسخ به اين شايعه گفت كه او براى خدمت به فوتبال ايران در سرزمين مادرى خواهد ماند تا به شدت از طرف روزنامه نگاران احساساتى تشويق شود!
اما يك ماه بعد كيهان ورزشى در مطلبى كه گزارش پيگيرى شايعه پيشنهاد بايرن به دايى بود، محترمانه به ستاره تيم ملى خاطرنشان كرد كه خبر علاقه بايرن به او از بيخ نادرست بوده و بهتر است همه اين شايعات را به فراموشى بسپارد. شايد اين اولين انتقاد تند از فوتباليستى بود كه خيلى زود از مطبوعات فاصله گرفت و درخششى مداوم در ميادين بعدى خود را از منت حضور در مصاحبه هاى تلفنى مرسوم هفته نامه هاى آن دوران خلاص كرد. دايى اينك در پرسپوليس بود و چهره اصلى تيم استانكو پوكله پوويچ سرمربى پرسپوليس كه از خرابه هاى شكست تمام عيار فوتبال ايران در قطر ،۹۳ يك تيم بزرگ باشگاهى ساخت؛ تيمى كه استخوان بندى تيم ملى محمد مايلى كهن، مربى جوان تيم ملى بود. دايى در هر دو لباس ملى و باشگاهى موفق بود و مى درخشيد. او پس از مرحله مقدماتى جام ملت هاى آسيا ۹۶ و بعد از گلزنى در بازى تاريخى پرسپوليس _ آليما به قطر رفت و يك فصل با لباس السد فوتبال را ادامه داد. اين فصل به جام ملت هاى آسيا ۹۶ منتهى مى شد؛ جايى كه تيم ملى ايران درخشان ترين بازى هاى ممكن را به نمايش گذاشت ولى در كمال شايستگى به مقام سوم رضايت داد، اما دايى با ۴ گلى كه در بازى تاريخى مقابل كره (۲-۶) به ثمر رساند، كفش طلاى مسابقات را تصاحب كرد و به آلمان رفت. او و كريم باقرى در آرمينيا بيله فلد به همراه خداداد عزيزى كه به اف .ث.كلن پيوست، مردان جذاب شنبه شب ها بودند كه خواندن گزارش بازى آنها در بوندس ليگا خواستنى ترين كار دنيا بود. دايى در فصل اول حضور در آرمينيا ۹ گل زد و فصل بعد به بايرن پيوست، يك انتقال رويايى و شورانگيز كه سرشار از غرورمان مى كرد. اين در شرايطى بود كه كريم باقرى و خداداد عزيزى، فصلى ديگر در آلمان بازى كردند و سپس به خاطره ها پيوستند، در حالى كه دايى دو فصل ديگر در بوندس ليگا دوام آورد، گرچه مهاجم بااستعدادى به نظر نمى رسيد و كمبود خود را با سخت كوشى و تمرين و تمرين جبران مى كرد.
• على ماتئوس
عصر دايى، آنطوركه خود وعده داده، بعد از جام جهانى ۲۰۰۶ به پايان مى رسد و اين پيغام بدان معناست كه او از جاى ثابت خود در جام جهانى مطمئن است، در حالى كه سه سال پيش، زمانى كه سايت ايران اسپورتز در مصاحبه اى با رضا فاضلى از او نقل كرد كه دايى قصد دارد بعد از جام جهانى ۲۰۰۶ خود را بازنشسته كند، باور نمى كرديم او تا امروز دوام بياورد.
دايى امروز بازيكنى است متفاوت با آنچه قبلاً بود. اندام او آشكارا حجيم تر از گذشته است و به نظر نمى رسد عضلاتش توانايى پرش هاى بلند _ او حتى مى توانست روى دست دروازه بان ها سر بزند _ و فرارهاى گاه و بى گاه را داشته باشند. دايى مدت ها است سبيلش را مى زند و فكل خود را به دست سلمانى هاى ماهر داده تا هرچه امروزى تر باشد. دايى چهره جاافتاده و جذابى دارد و حضورش همچنان باعث پريشانى مدافعان ليگ است، اما نمى توانيم نمايش دو سال اخير او در تيم ملى را از خاطر ببريم. دايى در جام ملت هاى آسيا از كم اثرترين بازيكنان تيمى بود كه يكى از ستارگان آن بارها به خبرنگاران گفت: «ما ۱۰ نفره بازى مى كنيم.» او در سن و سالى نزديك به لوتار ماتئوس در جام ملت هاى اروپا ۲۰۰۰ با بازوبند كاپيتانى بخش مهمى از بار تيم را روى دوش خود دارد. آنها كه شكست ۰-۳ آلمان مقابل پرتغال در يورو ۲۰۰۰ را به خاطر دارند، نسبت به تكرار اين تجربه زنهار مى دهند. وقتى با مربيان تيم ملى درباره دايى حرف مى زنيم، با احتياط مى گويند: «تا اردوى آخر صبر مى كنيم. مسلم است كه دايى وضع خوبى ندارد و اگر به شرايط مطلوب بازنگردد، در جام جهانى عضو ثابت ما نيست.» با اين وجود كمتر مى توان باور كرد او در دور نهايى به عنوان كاپيتان با كاپيتان حريف و داور خوش و بش نكند، هر چه باشد سال هاى سال است كه وقتى سكه به سود ما مى چرخد، اوست كه تعيين مى كند سفيدها نيمه اول را در كدام سر اتراق كنند؛ او كه گاهى مسئولان طورى درباره اش حرف مى زنند كه مى ترسيم بدون او بازيكنان در فرودگاه فرانكفورت گم شوند!
www.sharghnewspaper.com