برگزیده های پرشین تولز

على ماتئوس

mooZmar

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
9 نوامبر 2004
نوشته‌ها
7,633
لایک‌ها
156
درباره كاپيتان تيم ملى كه تا جام جهانى با ماست

قبل ترها، زمانى كه دريافت شكرگزارى پس از گل، مورد پسند ايرانيان است، وقتى توپ را از خط دروازه حريف عبور مى داد، بعد از شادى اوليه، هنگامى كه بايد به پشت خط نيمه بازمى گشت تا حريف بازى را از نو آغاز كند، آرام دست ها را رو به آسمان مى كرد مى گفت: «خدايا شكرت...» كاپيتان تيم ملى ايران اما مدت هاست آرامش پس از گلزنى را به فراموشى سپرده است، گرچه با هدف گيرى هاى دقيق از ديوار بلند صد گل ملى عبور كرده و در موقعيتى دست نيافتنى قرار گرفته است. تصوير جديد على دايى، گلزنى است با فريادهاى بلند و عصبى كه در اوج بى خودى و عصبانيت و شادى به اين طرف و آن طرف مى رود. اگر به خاطر بياوريد، حركات او پس از گلزنى مقابل بحرين در ديدار رده بندى جام ملت هاى آسيا يا شادى غريب او بعد از زدن گل دوم ايران به اردن در مرحله اول مقدماتى جام جهانى نمونه هاى خوبى هستند، لحظه اى كه با حرارت هر چه تمام تر از خدا تشكر مى كند و به آغوش يك هم باشگاهى مى پرد، در حالى كه به افق خيره شده و با خشم كلمات ديگرى به زبان مى آورد.
• جشن سى و هفت سالگى
على دايى، متولد ۱/۱/۱۳۴۸. البته اين عدد دقيق نيست. مى گويند براى محكم كارى شناسنامه على را زودتر تاريخ زدند تا در تحصيل و زندگى جلو بيفتد. او از كودكى با «سن» واقعى خود جنگيده؛ زمانى براى ابراز وجود بين بزرگ ترها و گاهى مثل امروز براى اثبات جوانى به كوچكترهايى كه چشم خيره آنها به موهاى سفيد كنار شقيقه كاپيتان آزاردهنده مى نمايد. واقعيت اما يك عدد دو رقمى است كه به اعداد اول تعلق دارد: ۳۷. كاپيتان ايران احتمالاً عنوان مسن ترين بازيكن جام جهانى ۲۰۰۶ را به نام خود خواهد زد. سايت فدراسيون فوتبال چندى پيش نوشته بود روژه ميلا، اسطوره فوتبال كامرون در سن ۳۸ سالگى در جام جهانى ۱۹۹۰ درخشيد. ۴ سال بعد با گلزنى در جام جهانى ۹۴ آمريكا ركورددار شد. نكته جالب اين بود كه اين حقيقت ناقض پيامى بود كه مطلب سايت در خود داشت، چرا كه على دايى حتى در صورت گلزنى در جام جهانى هيچ ركوردى را جابه جا نخواهد كرد و براى نيل به اين هدف نياز بود شناسنامه او را چند سال زودتر مى گرفتند... البته به نظر مى رسد كاپيتان تيم ملى به شناسنامه كوچك شده (صغرسنى) احتياج بيشترى داشته باشد، چرا كه عدد ۳۷ بى رحمانه به ما يادآورى مى كند كه مهاجم اول تيم ملى ايران در جام جهانى از شرايط استاندارد براى حضور در اين تورنمنت برخوردار نيست.
• تلنگر
خيلى زود به اصل مطلب رسيديم، در حالى كه قرار به حاشيه روى بود. محمد خاكپور كاپيتان سابق تيم ملى و عضو موثر گروه تاريخ ساز جام جهانى ۱۹۹۸ عقيده دارد على دايى و يحيى گل محمدى از شرايط لازم براى حضور در جام جهانى به دورند. او كه از زمان حضور در تيم مترواستارز در آمريكا زندگى مى كند، ماه گذشته به ايران آمد و به دليل دورى از بده بستان ها و تعارفات معمول جارى در بستر فوتبال ايران، نظرات خود را با صراحت به زبان آورد. اما يك هفته بعد، على دايى در مصاحبه اى با جملاتى تند پاسخ او را داد: «آدم هايى كه در خارج زندگى مى كنند، نمى توانند براى فوتبال ما تكليف تعيين كنند.» دايى كه پيش از اين منتقدان مطبوعاتى را با چوب «عدم اهليت در فوتبال» رانده بود، اين بار با انگ تازه اى به ميدان آمد. خاكپور مقيم آمريكاست و زندگى در خارج دم دست ترين چيزى بود كه مى شد به واسطه آن بحث را منحرف كرد. امروز خاكپور به آمريكا برگشته و دايى خود را آماده مى كند تا در بازى كاستاريكا پيش از بقيه با بازوبند كاپيتانى وارد ميدان شود.
•پرس كار
چهار دفاع خطى، دو هافبك متمايل به دفاع، سه هافبك هجومى و يك مهاجم نوك، ۱-۳-۲-۴. تيم ملى ايران مدت ها است با اين سيستم بازى مى كند؛ گرچه در مسابقات مقدماتى جام جهانى از بازى برگشت مقابل كره شمالى در تهران، تيم ملى ۲-۴-۴ بازى كرد، تغييرى كه علت اصلى آن نمايش ضعيف هاشميان در پست بال چپ تيم ملى بود، پستى كه حضور وحيد كه يك مهاجم نوك است در آن هيچ توجيهى نداشت. پس از بازى اول مقابل بحرين كه بدون گل به پايان رسيد، هاشميان از مصدوميت دايى استفاده كرد و تنها مهاجم تيم ملى شد و در بازى اول در اين پست دو بار دروازه ژاپن را باز كرد. او در بازى بعد مقابل كره شمالى پايه گذار گل دوم بود، اما به محض بازگشت دايى، او در دو بازى پيروزى بخش بعدى كه ايران با دو گل دو مدافع پيش تاخته روى دو ضربه ايستگاهى به گل رسيد و به جام جهانى صعود كرد به عنوان زوج دايى امتحان شد؛ اتفاقى كه برخى كارشناسان فوتبال ايران ضرورت آن را درك نمى كنند. چه، وحيد هاشميان و على دايى نزديك به هم فوتبال بازى مى كنند و زوج مكمل محسوب نمى شوند و حضور توام آنها به جز در مواقعى كه ايران احتياج به پرس شديد از جلو داشته باشد، چندان راهگشا نيست. دايى در بازى آخر مقابل ژاپن مهاجم نوك تيم ملى بود و با ثمر رساندن يك ضربه پنالتى، تك گل ايران را در اين مسابقه كه با نتيجه ۱-۲ به سود ژاپن به پايان رسيد، به ثمر رساند. او در اين ديدار بهترين بازيكن ايران بود.
• چهار چهار دو
تيم ملى در جام جهانى احتمالاً از روش ۲-۴-۴ استفاده خواهد كرد. شايد برانكو ايوانكوويچ براى اجراى سيستم مورد علاقه خود، ۱-۳-۲-،۴ ابزار لازم را ندارد و شايد عدد حاصله از اجراى اين روش نازل تر از راندمانى باشد كه با شيوه ۲-۴-۴ به آن دست پيدا مى كنيم. در اين شيوه، به احتمال بسيار زياد، تيم ملى مجدداً از تركيب دايى _ هاشميان در خط حمله استفاده خواهد كرد و با توجه به نياز به پرس از جلو (على دايى در كار دفاعى بازيكن موفقى است) براى اختلال در بازى سازى سه حريف مرحله مقدماتى از خط دفاع و توانايى هر دو مهاجم ايران در بازى درگيرانه به نظر مى رسد مابقى مهاجمان ملى ايران بايد تلاش كنند تا از فرصت كوتاه احتمالى استفاده كنند. اين يك بحث رياضى است و به گفته يكى از مربيان تيم ملى به يك ماه آخر روزهاى نهايى آماده سازى تيم ملى بستگى دارد. بحث را چنين ساده مى كنيم كه استفاده از دو بازيكن در تركيب يك تيم فوتبال شاخصه هاى مثبت و منفى متفاوتى را به همراه دارد. مثلاً در مورد على دايى، او **** تيم ملى است و حضور او در زمين به عنوان بزرگ تر كمكى است براى «جمع كردن» تيم. در اين باره بارها شنيده ايم كه براى استفاده از بازيكنانى نظير محمد نصرتى، حسين كعبى و ساير جوان ترها نياز به حضور على دايى هست. در عين حال نبايد فراموش كنيم كه كاپيتان، توانايى گريز به عمق، حركات طولى و پرش هاى بلند را از دست داده و آمار دو سال اخير نشان از كم سو شدن شعله اى مى دهد كه ابدى به نظر مى رسيد. آنچه كه نهايتاً بايد مورد توجه قرار بگيرد، عددى است كه با حضور على دايى به جمع عدد ۱۰ بازيكن ديگرى اضافه مى شود. اگر حاصل جمع اين اعداد بيش از حاصل جمع حضور بازيكنى ديگر به جاى دايى باشد، دليلى براى حذف او وجود ندارد و در غير اين صورت بايد تعارف را كنار گذاشت.
• عصر دايى
- اونايى كه... مى زنن، كجا بودن؟
اين يك جمله قصار از كاپيتان تيم ملى است كه به سمت پاركينگ هتل آزادى مى رفت. مى پرسيد كى؟ عرض مى كنيم، ساعتى پس از آنكه فرانتس بكن باوئر به عنوان رئيس كميته برگزاركننده جام جهانى در ضيافت هتل آزادى او را به روى سن دعوت كرد و او را يكى از باشخصيت ترين بازيكنان بايرن مونيخ ناميد. سال ها پيش زمانى كه تيم ملى در كره جنوبى بود و خود را براى بازى هاى آسيايى آماده مى كرد، يك فوتبال دوست كره اى دو انگشت اشاره اش را به نشانه «سبيل» روى صورتش گذاشته بود و مى گفت: «دايى». شكى نيست كه على دايى شناخته شده ترين فوتباليست ايران است، گرچه مهدى مهدوى كيا در بوندس ليگا درخششى چشمگيرتر از او داشته و على كريمى شماره ۸ بايرن را مى پوشد. عصر دايى كه با گلزنى در ليگ قهرمانان اروپا با لباس هرتابرلين مقابل چلسى و ميلان به اوج محبوبيت و شهرت رسيد، از گلزنى هاى مكرر او در بانك تجارت آغاز شد، اما على پروين سرمربى تيم ملى بى توجه به ركورد ۱۸ گل زده او در ۱۸ بازى ليگ باشگاه هاى تهران او را با خود به جام ملت هاى آسيا ۱۹۹۲ نبرد تا درخشش دايى در تيم با يك سال تاخير به وقوع بپيوندد. دايى سال بعد پيش از مسابقات مرحله اول مقدماتى جام جهانى ۱۹۹۴ در حالى كه در غياب فرشاد پيوس تيم ملى از نبود يك مهاجم بزرگ رنج مى برد به تيم ملى دعوت شد، اما نمايش دايى در اولين بازى ها، در جام اكو، قابل توجه نبود و ايران در اولين مسابقه مقدماتى مقابل عمان در ورزشگاه آزادى با زوج صمد مرفاوى - اصغر مديرروستا آغاز كرد. در اين شرايط و در حالى كه به نظر مى رسيد او نيمكت نشين تيم ملى باشد، با ناكامى هر دو مهاجم بلندآوازه تيم ملى، پروين در دقيقه ۸۰ بازى او را به زمين فرستاد تا لحظه بزرگ زندگى دايى شكل بگيرد. او در دقايق پايانى دو بار تير دروازه عمان را لرزاند تا ديگر روى نيمكت تيم ملى ننشيند.
از آن روز نزديك به ۱۳ سال مى گذرد و دايى به جز يكى دو بار هرگز در معيت يك نيمكت نشين پاى به ميدان نگذاشته است. او در مسابقه بعدى مقابل تايوان اولين گل رسمى ملى خود را به ثمر رساند و در بازى آخر دور برگشت مقابل سوريه، پس از اخراج محمد خاكپور جاى خالى او را در دفاع راست پر كرد تا فوتبال دوستان ايرانى ذوق زده از ظهور يك مهاجم جوان و فوق العاده به صعود به جام جهانى ۹۴ اميد ببندند؛ اميدى كه با وجود درخشش خيره كننده دايى در مرحله پايانى با شكست هاى سنگين ايران نقش بر آب شد. دايى اما بهترين بازيكن دور نهايى مقدماتى جام جهانى بود و حتى شايعه شد بايرن قصد استخدام او را دارد. روزنامه نگاران پا به سن گذاشته ورزشى به خاطر دارند كه او در يك كنفرانس مطبوعاتى در پاسخ به اين شايعه گفت كه او براى خدمت به فوتبال ايران در سرزمين مادرى خواهد ماند تا به شدت از طرف روزنامه نگاران احساساتى تشويق شود!
اما يك ماه بعد كيهان ورزشى در مطلبى كه گزارش پيگيرى شايعه پيشنهاد بايرن به دايى بود، محترمانه به ستاره تيم ملى خاطرنشان كرد كه خبر علاقه بايرن به او از بيخ نادرست بوده و بهتر است همه اين شايعات را به فراموشى بسپارد. شايد اين اولين انتقاد تند از فوتباليستى بود كه خيلى زود از مطبوعات فاصله گرفت و درخششى مداوم در ميادين بعدى خود را از منت حضور در مصاحبه هاى تلفنى مرسوم هفته نامه هاى آن دوران خلاص كرد. دايى اينك در پرسپوليس بود و چهره اصلى تيم استانكو پوكله پوويچ سرمربى پرسپوليس كه از خرابه هاى شكست تمام عيار فوتبال ايران در قطر ،۹۳ يك تيم بزرگ باشگاهى ساخت؛ تيمى كه استخوان بندى تيم ملى محمد مايلى كهن، مربى جوان تيم ملى بود. دايى در هر دو لباس ملى و باشگاهى موفق بود و مى درخشيد. او پس از مرحله مقدماتى جام ملت هاى آسيا ۹۶ و بعد از گلزنى در بازى تاريخى پرسپوليس _ آليما به قطر رفت و يك فصل با لباس السد فوتبال را ادامه داد. اين فصل به جام ملت هاى آسيا ۹۶ منتهى مى شد؛ جايى كه تيم ملى ايران درخشان ترين بازى هاى ممكن را به نمايش گذاشت ولى در كمال شايستگى به مقام سوم رضايت داد، اما دايى با ۴ گلى كه در بازى تاريخى مقابل كره (۲-۶) به ثمر رساند، كفش طلاى مسابقات را تصاحب كرد و به آلمان رفت. او و كريم باقرى در آرمينيا بيله فلد به همراه خداداد عزيزى كه به اف .ث.كلن پيوست، مردان جذاب شنبه شب ها بودند كه خواندن گزارش بازى آنها در بوندس ليگا خواستنى ترين كار دنيا بود. دايى در فصل اول حضور در آرمينيا ۹ گل زد و فصل بعد به بايرن پيوست، يك انتقال رويايى و شورانگيز كه سرشار از غرورمان مى كرد. اين در شرايطى بود كه كريم باقرى و خداداد عزيزى، فصلى ديگر در آلمان بازى كردند و سپس به خاطره ها پيوستند، در حالى كه دايى دو فصل ديگر در بوندس ليگا دوام آورد، گرچه مهاجم بااستعدادى به نظر نمى رسيد و كمبود خود را با سخت كوشى و تمرين و تمرين جبران مى كرد.
• على ماتئوس
عصر دايى، آنطوركه خود وعده داده، بعد از جام جهانى ۲۰۰۶ به پايان مى رسد و اين پيغام بدان معناست كه او از جاى ثابت خود در جام جهانى مطمئن است، در حالى كه سه سال پيش، زمانى كه سايت ايران اسپورتز در مصاحبه اى با رضا فاضلى از او نقل كرد كه دايى قصد دارد بعد از جام جهانى ۲۰۰۶ خود را بازنشسته كند، باور نمى كرديم او تا امروز دوام بياورد.
دايى امروز بازيكنى است متفاوت با آنچه قبلاً بود. اندام او آشكارا حجيم تر از گذشته است و به نظر نمى رسد عضلاتش توانايى پرش هاى بلند _ او حتى مى توانست روى دست دروازه بان ها سر بزند _ و فرارهاى گاه و بى گاه را داشته باشند. دايى مدت ها است سبيلش را مى زند و فكل خود را به دست سلمانى هاى ماهر داده تا هرچه امروزى تر باشد. دايى چهره جاافتاده و جذابى دارد و حضورش همچنان باعث پريشانى مدافعان ليگ است، اما نمى توانيم نمايش دو سال اخير او در تيم ملى را از خاطر ببريم. دايى در جام ملت هاى آسيا از كم اثرترين بازيكنان تيمى بود كه يكى از ستارگان آن بارها به خبرنگاران گفت: «ما ۱۰ نفره بازى مى كنيم.» او در سن و سالى نزديك به لوتار ماتئوس در جام ملت هاى اروپا ۲۰۰۰ با بازوبند كاپيتانى بخش مهمى از بار تيم را روى دوش خود دارد. آنها كه شكست ۰-۳ آلمان مقابل پرتغال در يورو ۲۰۰۰ را به خاطر دارند، نسبت به تكرار اين تجربه زنهار مى دهند. وقتى با مربيان تيم ملى درباره دايى حرف مى زنيم، با احتياط مى گويند: «تا اردوى آخر صبر مى كنيم. مسلم است كه دايى وضع خوبى ندارد و اگر به شرايط مطلوب بازنگردد، در جام جهانى عضو ثابت ما نيست.» با اين وجود كمتر مى توان باور كرد او در دور نهايى به عنوان كاپيتان با كاپيتان حريف و داور خوش و بش نكند، هر چه باشد سال هاى سال است كه وقتى سكه به سود ما مى چرخد، اوست كه تعيين مى كند سفيدها نيمه اول را در كدام سر اتراق كنند؛ او كه گاهى مسئولان طورى درباره اش حرف مى زنند كه مى ترسيم بدون او بازيكنان در فرودگاه فرانكفورت گم شوند!
www.sharghnewspaper.com
 

P30Tools

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
31 می 2005
نوشته‌ها
1,711
لایک‌ها
332
به نقل از moozmar :
درباره كاپيتان تيم ملى كه تا جام جهانى با ماست


دايى امروز بازيكنى است متفاوت با آنچه قبلاً بود. اندام او آشكارا حجيم تر از گذشته است و به نظر نمى رسد عضلاتش توانايى پرش هاى بلند _ او حتى مى توانست روى دست دروازه بان ها سر بزند _ و فرارهاى گاه و بى گاه را داشته باشند. دايى مدت ها است سبيلش را مى زند و فكل خود را به دست سلمانى هاى ماهر داده تا هرچه امروزى تر باشد. دايى چهره جاافتاده و جذابى دارد و حضورش همچنان باعث پريشانى مدافعان ليگ است، اما نمى توانيم نمايش دو سال اخير او در تيم ملى را از خاطر ببريم. دايى در جام ملت هاى آسيا از كم اثرترين بازيكنان تيمى بود كه يكى از ستارگان آن بارها به خبرنگاران گفت: «ما ۱۰ نفره بازى مى كنيم.» او در سن و سالى نزديك به لوتار ماتئوس در جام ملت هاى اروپا ۲۰۰۰ با بازوبند كاپيتانى بخش مهمى از بار تيم را روى دوش خود دارد. آنها كه شكست ۰-۳ آلمان مقابل پرتغال در يورو ۲۰۰۰ را به خاطر دارند، نسبت به تكرار اين تجربه زنهار مى دهند. وقتى با مربيان تيم ملى درباره دايى حرف مى زنيم، با احتياط مى گويند: «تا اردوى آخر صبر مى كنيم. مسلم است كه دايى وضع خوبى ندارد و اگر به شرايط مطلوب بازنگردد، در جام جهانى عضو ثابت ما نيست.» با اين وجود كمتر مى توان باور كرد او در دور نهايى به عنوان كاپيتان با كاپيتان حريف و داور خوش و بش نكند، هر چه باشد سال هاى سال است كه وقتى سكه به سود ما مى چرخد، اوست كه تعيين مى كند سفيدها نيمه اول را در كدام سر اتراق كنند؛ او كه گاهى مسئولان طورى درباره اش حرف مى زنند كه مى ترسيم بدون او بازيكنان در فرودگاه فرانكفورت گم شوند!
www.sharghnewspaper.com

اين تيكه خيلي جالب بود!!!:D
 

mahdi206

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
2,362
لایک‌ها
5
سن
41
محل سکونت
Tehran
موزمار جان ممنون. مقاله سرگرم كننده اي بود! ولي چشمام بدجوري دردگرفت!
 

mooZmar

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
9 نوامبر 2004
نوشته‌ها
7,633
لایک‌ها
156
در عين لزوم حضور كاپيتان در آلمان
درجام جهانى مهاجم دونده و سريع مى خواهيم

همه آنهايى كه روز جمعه در كمپ تيم هاى ملى نظاره گر تمرين شاگردان برانكو ايوانكوويچ بودند، مى توانند شهادت دهند كه كاپيتان تيم ملى ايران در چه وضعيتى از آمادگى قرار دارد.
بدون تعارف على دايى نسبت به همين چند ماه گذشته خود صاحب كيلوهاى اضافه شده كه تتمه چابكى و حركت را هم از او گرفته. مهاجم شماره ۱۰ تيم ملى كشورمان ديگر حتى نمى تواند تك مدافع روبروى خود را از پيش رو بردارد و كندى آشكارش هم باعث شده كه براى بازى تخريبى در خط دفاعى حريفان هم مهره كارآمدى به نظر نرسد.
البته اشتباه نشود، هيچ خصومتى با على دايى نداريم و بالعكس معتقديم كه حتى خداى ناكرده درصورت شكستن پايش هم بايد افتخار دومين حضور در جام جهانى فوتبال نصيب او شود. كاپيتان تيم ملى طى بيش از يك دهه اخير آنقدر بر گردن فوتبال ملى ما حق داشته كه حضور در جام جهانى تنها پاسخ گوشه اى از افتخارآفرينى هاى اين بزرگمرد اردبيلى فوتبال ايران باشد.
اولين ايرانى باشگاه صدتايى ها، كسب عنوان آقاى گل ملى تاريخ فوتبال جهان، نخستين فوتباليستى كه در جهان از مرز يكصد گل ملى عبور كرده است، همه و همه او را به چهره اى شاخص و انگشت نما تبديل مى كند كه گرفتن افتخار حضور در جام جهانى با پيراهن تيم ملى از او را به يك ظلم و حق نشناسى فاحش تبديل و تعبير مى كند ولى وقتى پاى ابعاد فنى پيش آيد، قضيه شكل ديگرى به خود مى گيرد.
در سومين حضورمان در جام جهانى فوتبال ديگر دنبال حضور صرف نيستيم كه آن را به راحتى و بدون نياز به مراحل عذاب آورى چون Play off كسب كرده ايم. اينجا بحث فراهم شدن مناسب ترين شرايط براى صعود از گروهمان مطرح مى شود كه گرچه با توجه به حضور دو تيم مطرح و قدرتمند مكزيك و پرتغال كارى دشوار به نظر مى رسد ولى غيرممكن نيست.
تيم ايران ديگر آن تيم كم تجربه سال ۹۸ نيست. ۵ لژيونر كاملاً فعال حاضر در بوندس ليگا و سرى A و نفراتى ارزشمند در كنار آنها ما را وسوسه مى كند كه مى توانيم جزو شگفتى سازان و صعودكننده ها باشيم ولى اين مسأله را نه در حرف بلكه در عمل بايد نشان دهيم و يكى از اين موارد تجهيز فنى كامل تيم و آناليز دقيق حريفان است.
سرزنى مقابل مكزيك و پرتغال؟
اگر تصور كنيم كه مقابل تيم هاى قدرتمندى چون مكزيك و پرتغال فرصت ارسال هاى متعدد از جناحين را پيدا خواهيم كرد تا على دايى از مهم ترين ويژگى باقيمانده دوران جوانى يعنى سرزنى استفاده كند ره به بيراهه برده ايم.
تازه در صورت تحقق اين مسأله هم تصور برترى دايى بر مدافعانى چون رافائل ماركز (مكزيك) و ريكاردو كارواليو (پرتغال) بر روى هوا بيش از حد رؤيايى است و تحقق آن نه غير ممكن بلكه بسيار سخت و دور از ذهن مى نمايد.
در نقطه مقابل ما در مقابل اين دو تيم مطرح به مهاجمانى نياز داريم كه اولاً با دوندگى فراوان فرصت بازيسازى مناسب را از مدافعان حريف گرفته و به اصطلاح دفاع را از همان جلو شروع كنند و دوماً نفراتى سريع و تكنيكى باشند كه در صورت مواجهه تك به تك با مدافعان اين تيم ها شانسى براى عبور از آنها و به خطر انداختن دروازه تيم هايشان داشته باشند. آيا على دايى صاحب اين دو ويژگى اساسى است.
باز هم تكرار مى كنيم قصد ما از طرح اين مقال به هيچ عنوان حذف دايى از جام جهانى نيست بلكه صحبت از جبر زمان كه حتى بلند پرواز يكه تازى چون على دايى را هم به افول كشانده است. خودمان را گول نزنيم. در جام جهانى ۲۰۰۶ آلمان على دايى ۳۷ ساله نمى تواند مهاجم ايده آل تيم ملى باشد و از هم اكنون برانكو بايد در پى راهكارى براى رفع اين معضل باشد. اما در مورد دايى هم مى توانيم از سياست جالب لهستانى ها استفاده كنيم.
در جام جهانى ۸۶ مكزيك، مردى با تجربه به نام «ولاديسلاو زمورا» در جمع ۲۲ بازيكن تيم ملى لهستان حضور داشت كه چهارمين جام جهانى خود را در ۳۹ سالگى تجربه مى كرد.
او همراه تيم ملى كشورش در سه دوره پياپى يعنى ۷۴ و ۷۸ و ۸۲ در جام جهانى حضور پيدا كرده و صاحب دو عنوان سومى هم شده بود.
لهستانى ها با علم به اينكه مى دانستند زموراى ۳۹ ساله نمى تواند مثل گذشته در تيم ملى و خط دفاعى آن قدرت نمايى كند ولى به پاس خدمات فراوانش به تيم ملى او را همراه تيم ملى به مكزيك فرستادند و در فرصت مناسبى امكان حضور ۹ دقيقه اى او را در جام جهانى فراهم كردند تا زمورا تنها لهستانى تاريخ باشد كه در چهار دوره متوالى جام جهانى براى تيم ملى كشورش بازى كرده است. ما هم مى توانيم چنين برخورد محترمانه اى با مرد افتخارآفرين يك دهه گذشته فوتبال ايران يعنى على دايى داشته باشيم ولى باز هم سر حرف اول خود هستيم كه دايى نمى تواند در آلمان مهاجم اول و گره گشاى تيم ملى باشد.
ایران ورزشی
 

mooZmar

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
9 نوامبر 2004
نوشته‌ها
7,633
لایک‌ها
156
گفت وگو با كاپيتان كهنه كار تيم ملى
دايى : تا چهل سالگى در تيم ملى بازى مى كنم

از آخرين بارى كه على دايى با آمادگى كامل به زمين رفته و در تمام جنگ ها برنده بوده، مدت ها مى گذرد. ديگر او نه آن مهاجم درجه يك سال هاى ۹۶ تا ۲۰۰۰ است و نه آن بازيكن جنگنده، جسور و مبارز. او اين روزها اين قدر بد بازى كرده كه صداى همه درآمده. با اين همه على هنوز خود را بهترين مى داند. او ديروز در گفت وگو با ايرا نيوز نه فقط از عملكردش دفاع كرد، بلكه به تندترين شكل به منتقدان و رقبايش حمله كرد. مدت ها بود كه چنين حمله اى را از او نديده بوديم، نه در زمين فوتبال و نه خارج از آن.
• • •
• به نظر مى رسد فدراسيون فوتبال تصميماتى درباره شما گرفته است؟
اينها مطالبى است كه مطبوعات نوشته اند و از اين به بعد هم مى نويسند. كار بعضى از آنها همين است.
• چقدر به اين مطالب توجه مى كنيد؟
اول بايد ديد چه كسى اين مطالب را مى نويسد، اصلاً صلاحيت نوشتن چنين مطلبى را دارد. در ضمن چرا در نوشته اش به در و تخته مى زند؟ چرا مستقيم نمى گويد چه كسى اين گونه اظهارات را بيان كرده است؟ خدا آنقدر به من صبر داده كه ۱۰ سال است ايستاده ام از اين به بعد هم مى ايستم.
• از اينكه مطالبى مى خوانيد كه عليه شماست ناراحت مى شويد؟
آرزوى من اين است كه اين روزنامه ها از من بد بنويسند. بايد فاتحه من را آن روزى بخوانيد كه اين روزنامه ها از من خوب بنويسند. چون بالاخره يك طورى با آنها كنار آمده ام. وقتى از من بد مى نويسند خوشحال هم مى شوم. چون هيچگاه خورشيد پشت ابر نمى ماند. داستان كنار گذاشتن من در آستانه مسابقات جام جهانى را از دوماه پيش مى دانستم. آنها دوماه قبل شروع كردند به سرائيدن اين داستان ها ! البته من به موقع نام خبرنگارش را مى گويم. ولى الان وقت آن نيست كه به اين مسائل دامن بزنم.
• چه زمانى كنار مى كشيد؟
اين را بنويسيد كه اين توانايى را در خودم مى بينم كه تا ۴۰سالگى هم فوتبال بازى كنم و مطمئن باشيد بازى هم مى كنم. متاسفانه بازى كردن من باعث شد خار در چشم بعضى آقايان برود.
•در حال حاضر على دايى چه نقشى درتيم ملى ايفا مى كند؟ يك مدير يا يك بازيكن؟
هر دو آن. به عنوان يك بازيكن كار خودم را در زمين ايفا مى كنم و به عنوان يك بزرگتر به جوان ها كمك مى كنم. مطمئن باشيد از عهده هر دو آن به راحتى برمى آيم.
• خيلى ها معتقدند نقش دايى در مديريت بيشتر بوده و در برخى از برهه ها حتى مانع حضور بازيكنان در تيم ملى شده است؟
نمونه اى نام ببريد .
• مثلاً هاشميان؟
گذشت زمان همه اين حرف ها را ثابت كرد. وحيد هاشميان چه مصاحبه اى كرد و چه گفت؟ تنها كسى كه وحيد را در آلمان حمايت مى كرد من بودم. همه اينها يك سرى قصه هايى است كه بعضى از آقايان مى گويند. شب مى خوابند و صبح يك داستان جديد درمى آورند.
•و ايمان مبعلى؟
خدا شاهد است به هيچ عنوان تابه حال درباره ايمان با كسى صحبت نكرده ام. بايد از كادر فنى و كسانى كه او را دعوت نكرده اند بپرسيد. تيم ملى ملك شخصى كسى نيست كه اجازه ندهد كسى دعوت شود. خاك بر سر كادر فنى كه بخواهد به خاطر حرف على دايى، ايمان مبعلى را خط بزند. بايد در آن فدراسيون را گل گرفت كه در تيم ملى اش چنين چيزهايى وجود داشته باشد.
• على دايى در مسابقات جام جهانى چه تاثيرى خواهد داشت؟
مطمئن باشيد در جام جهانى بهترين بازى هاى دوران ورزش خودم را انجام مى دهم. براى جام جهانى خيلى وقت است كه برنامه ريزى كرده ام. مى خواهم در آخرين رويداد بزرگ ورزشى ام، بهترين بازى هاى عمرم را انجام دهم.
• خودتان صحبت از خداحافظى كرديد، تا چه زمان فوتبال را ادامه مى دهيد؟
تصميم گرفته بودم بعد از جام جهانى از فوتبال ملى خداحافظى كنم ولى با اين مسائلى كه برخى روزنامه ها به وجود آوردند فعلاً هستم!
•قصد ثابت كردن چيزى را به كسى داريد؟
نه، فعلاً هستم تا وقتى خودم تصميم بگيرم و بروم.
•چقدر اعتقاد داريد كه يك بازيكن بايد در اوج خداحافظى كند.
اگر بازيكن در سطحى باشد كه همه قبولش داشته باشند بايد در اوج خداحافظى كند. به اين موضوع كاملاً اعتقاد دارم ولى وقتى بازيكن بازدهى دارد و مى تواند مثمرثمر باشد، بايد بماند. هيچ وقت يادم نمى رود آقايان نوشتند زيدان خداحافظى كرد چرا دايى خداحافظى نكرد. چرا زمانى كه زيدان برگشت، مقاله اى ننوشتند؟ بعضى آقايان نان به نرخ روزخورند. چرا جواب مقاله هاى خودشان را ندادند؟ ببينيد يك واقعيت را روشن كنم. تيم ملى بازيكن ملى مى خواهد. شرايط باشگاهى يا ملى فرق مى كند. در دوره هاى گذشته بودند كسانى كه يك تنه تيم باشگاهى خود را مى چرخاندند ولى در تيم ملى حرفى براى گفتن نداشتند. پيراهن ملى چيز ديگرى است و هر كس نمى تواند اين فشار را تحمل كند. آقايان مى گويند اين مانده، فلانى سوخته و ... چقدر به آقايان فرصت داده شده، مگر به من فرصت داده شده است؟ در بازى با عمان ۲۰ دقيقه آمدم داخل زمين و خودم را ثابت كردم. خوشحال مى شوم كسى بيايد خودش را ثابت كند و دايى را كنار بزند. زمانى كه من آمدم ، صمد مرفاوى و اصغر مدير روستا فيكس تيم ملى بودند. با ۲۰ دقيقه خودم را ثابت كردم و فيكس تيم ملى شدم. بازيكنان ديگر را نگاه كنيد، همه شايسته اند و بايد از من بهتر باشند كه بيايند جاى من را بگيرند، كارى به كسى ندارم و هيچ وقت از خودم تعريف نكردم ولى مطمئن باشيد بهترينم كه هستم. خيلى ها خودشان را مقابل تيم هاى سوم و چهارم نشان داده اند ولى كسانى حرف مى زنند كه در كار مربيگرى هيچ چيز نبوده اند يك تيم را از دست دوم به دسته يك نياورده اند.
• چرا مربى؟
چون منافع بعضى مربيان هم در خطر افتاده است. آقايى كه راجع به من اظهارنظر مى كند بازيكنش به درد ميدان ميوه و تره بار مى خورد. اين مربى بايد برود بازيكنش را درست كند. هيچ وقت جواب كسى را نمى دهم ولى براى آدم سنگين است كه يك آدمى كه نه سنگينى دارد و نه عددى است درباره من اظهارنظر كند. اگر سرش به تنش بيارزد حرفى نيست ولى بزرگترين افتخارش اين است كه دستيار فلان مربى بوده.
•چه كسى بايد درباره دايى اظهارنظر كند؟
من نه، كسى كه در تيم ملى است. شخص دايى هيچ فرقى با ديگر بازيكنان تيم ملى ندارد. كسى بايد اظهارنظر كند كه در اين فوتبال زحمت كشيده باشد، كارنامه مثبت از همه لحاظ داشته باشد.
sharghnewspaper
 

DariushAgah

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 جولای 2005
نوشته‌ها
2,850
لایک‌ها
5
دايى و باقى قضايا

به نمايش على دايى مقابل كاستاريكا چه نمره اى مى دهيد؟۲۰؟ شايد او يك گل حرفه اى به ثمر رساند و گل سوم تيم ملى نيز حاصل شوت محكم او و حركت تكميلى وحيد هاشميان بود، ضمن اينكه اگر داور اشتباهاً يك گل وحيد هاشميان را مردود اعلام نمى كرد، دايى يك پاس منجر به گل ديگر را نيز در كارنامه مى داشت. اين آمار مناسب در حالى است كه پس از ديدار ايران- تايوان، كاپيتان تيم ملى شديدترين انتقادها را تحمل كرده بود. دايى كه به سياق خود مصاحبه اى تند عليه منتقدانش انجام داد، براى پاسخگويى نهايى همين گلزنى را كم داشت كه به آن نائل شد. اتفاقى كه به احتمال زياد منجر به سكوت و تسليم منتقدان- حداقل تا مدتى- خواهد شد. اما در اين بين بايد به نكته اى توجه كرد، اينكه تيم ملى ايران پس از تعويض هاى نيمه دوم و به خصوص غيبت على كريمى تا چه اندازه افت كرد و در اين شرايط نقش بازيكنى مثل دايى براى تغيير جريان يكطرفه اى كه به سود كاستاريكا ادامه داشت چه بود. كاپيتان كه صد البته نمى توان منكر نمايش خوب او در نيمه اول شد، بازيكن پرتحرك و خلاقى نيست و با وجود اين درخشش او بالاخره به اين سئوال كه مثلاً زوجى مثل اكبرپور- هاشميان (با خصوصياتى كه مى توانند مكمل يكديگر باشند) يا خطيبى- هاشميان چقدر كارايى دارند. راستى چرا رقبا هرگز در شرايطى مشابه دايى و با حضور هافبك هاى اصلى فرصت خودنمايى پيدا نمى كنند؟ در اين كه دايى مهاجم يكه اى است شك نداريم، اما آيا تا روز خداحافظى او نبايد فرصتى ولو كوتاه نصيب بقيه مهاجمان تيم ملى بشود؟ كاظميان، عنايتى، سامره، برهانى و... چهره هاى قابل توجهى اند. اگر شما به جاى آنها بوديد مى توانستيد تحمل كنيد؟

http://www.sharghnewspaper.com/841213/html/sv4.htm
 

DariushAgah

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 جولای 2005
نوشته‌ها
2,850
لایک‌ها
5
خداحافظي؛ باشکوه‌ترين‌ روز قهرمانى‌ آقاى‌ دايى‌ آن‌ روز هم‌ فرا مى‌رسد

روزى‌ که‌ پروين‌ پس‌ از شکست‌ ناباورانه‌ پرسپوليس‌ مقابل‌ فجرسپاسى‌ جلوى‌ دوربين‌هاى‌ تلويزيونى‌ حاضر شد و با چهره‌اى‌ گريان‌ و صدايى‌ بغض‌آلود از خداحافظى‌ حرف‌ زد، خيلى‌ها دلشان‌ به‌ حال‌ او سوخت. در آن‌ لحظات‌ همه‌ کسانى‌ که‌ براى‌ زندگى‌ يک‌ قهرمان‌ و يک‌ اسطوره‌ روزى‌ را هم‌ به‌ عنوان‌ خداحافظى‌ و آن‌ هم‌ خداحافظى‌ باشکوه‌ در نظر مى‌گيرند، نحوه‌ جدايى‌ پروين‌ از فوتبال‌ که‌ در واقع‌ به‌ يک‌ وداع‌ تلخ‌ شباهت‌ داشت‌ بسيار آزاردهنده‌ بود. حتى‌ اغلب‌ ورزشکاران‌ و چهره‌هاى‌ سرشناس‌ پس‌ از تماشاى‌ صحنه‌هاى‌ غم‌انگيز اعلام‌ خداحافظى‌ پروين‌ نتوانستند ناراحتى‌ خود را پنهان‌ کنند و هر کس‌ در مورد اين‌ لحظات‌ تلخ‌ به‌ فراخور حال‌ خود اظهارنظرى‌ مبتنى‌ با احساسات‌ پاک‌ داشت. بدون‌شک‌ حرفهاى‌ على‌ دايى‌ که‌ يک‌ روز پس‌ از تماشاى‌ چهره‌ بغض‌آلود پروين‌ در روزنامه‌ها و خبرگزاريها منتشر شد حاوى‌ نکات‌ مهم‌ترى‌ بود. کاپيتان‌ تيم‌ملى‌ به‌ رغم‌ اختلافاتى‌ که‌ با پروين‌ داشت‌ نتوانست‌ ناراحتى‌ خود را از نحوه‌ جدايى‌ اسطوره‌ سالهاى‌ دور فوتبال‌ ايران‌ پنهان‌ کند و چنين‌ بود که‌ چنين‌ گفت:
وقتى‌ خداحافظى‌ پروين‌ را با آن‌ وضعيت‌ ديدم، خيلى‌ ناراحت‌ شدم‌ اى‌ کاش‌ با ايشان‌ که‌ يکى‌ از سرمايه‌هاى‌ فوتبال‌ و ورزش‌ ايران‌ است‌ برخورد بهترى‌ مى‌شد و اى‌ کاش‌ همه‌ ورزشکاران‌ افتخارآفرين‌ ما در شرايط‌ مساعد و مناسبى‌ از دنياى‌ فوتبال‌ خداحافظى‌ کنند...
آقاى‌ دايي! لطفاً‌ اين‌ چند سطر را به‌ خاطر خودت‌ و با صبر وحوصله‌ هر چه‌ بيشتر بخوان‌ تا بلکه‌ آن‌ روزى‌ را مجسم‌ کنى‌ که‌ خودت‌ صد البته‌ باشکوه‌ هر چه‌ بيشتر از دنياى‌ قهرمانى‌ خداحافظى‌ کني. روزى‌ که‌ تعيين‌ آن‌ فقط‌ با على‌ دايى‌ باشد تا حداقل‌ امروز بدانى‌ هيچ‌ حب‌ و بغضى‌ براى‌ نوشتن‌ اين‌ مطلب‌ وجود ندارد.
آقاى‌ دايي! اميدواريم‌ آنقدر توان‌ داشته‌ باشى‌ تا به‌ جاى‌ 40 سالگى‌ در 45 سالگى‌ خداحافظى‌ کني. مطمئن‌ باش‌ که‌ اختلاف‌ نظر ما با شما به‌ سن‌ خداحافظى‌ شما از دنياى‌ فوتبال‌ مربوط‌ نمى‌شود.
آقاى‌ دايي! در اين‌ مدت‌ باقى‌مانده‌ به‌ پايان‌ دوران‌ قهرمانى‌ات‌ کارى‌ کن‌ که‌ روز خداحافظى‌ شما واقعاً‌ يک‌ روز باشکوه‌ و به‌ ياد ماندنى‌ باشد و برخلاف‌ اين‌ روزها که‌ بر تعداد مخالفان‌ شما روز به‌ روز افزوده‌ مى‌شود آن‌ روز همه‌ يکپارچه‌ فرياد دايى‌ دوستت‌ داريم‌ سر بدهند تا شما که‌ به‌ قضيه‌ خداحافظى‌ اين‌ قدر حساس‌ هستيد بالاخره‌ پس‌ از سالها يک‌ روز واقعاً‌ به‌ ياد ماندنى‌ را پشت‌ سر بگذاريد.
آقاى‌ دايي! اينکه‌ قهرمان‌ پرآوازه‌اى‌ چون‌ على‌ دايى‌ چنان‌ رفتارى‌ با جماعت‌ خبرنگار و بعضاً‌ هوادار فوتبال‌ داشته‌ که‌ به‌ زعم‌ خودت‌ چيزى‌ جز مظلوميت‌ دايى‌ رانمى‌رساند، به‌ هيچ‌ وجه‌ قابل‌ قبول‌ نيست. يک‌ قهرمان‌ با افتخارات‌ بسيار باارزشى‌ که‌ شما کسب‌ کرديد حتماً‌ يک‌ جاى‌ کارش‌ ايراد دارد که‌ به‌ هر حال‌ مخالفانى‌ دارد. لطفاً‌ ترس‌ از خدا را همواره‌ مدنظر داشته‌ باشيد و بى‌خودى‌ به‌ اين‌ و آن‌ تهمت‌ و انگ‌ نزنيد که‌ مطمئن‌ باشيد آن‌ دنيا بايد جواب‌ بدهيد.
آقاى‌ دايي! اينکه‌ بارها مى‌گوييد يک‌ نفر آن‌ بالا من‌ را دوست‌ دارد براى‌ خودت‌ بسيار محترم‌ و باارزش‌ است‌ اما برادر من‌ اگر آن‌ طور که‌ شما مى‌گويى‌ هر کس‌ پول، ثروت، عنوان‌ آقاى‌ گل‌ جهان، بازوبند کاپيتانى‌ تيم‌ملى‌ و... را داشته‌ باشد، بيش‌ از ديگران‌ مورد عنايت‌ خداوند سبحان‌ قرار مى‌گيرد، حتماً‌ امثال‌ مارادونا، بکن‌ باوئر، پله، رونالدينيو و... نزديک‌ترين‌ آدمها به‌ درگاه‌ خداوند منان‌ مى‌باشند؟! خواهش‌ مى‌کنيم‌ به‌ خاطر خودت‌ و خدا ديگر اين‌ حرفها را تکرار نکن‌ که...
آقاى‌ دايي، گفتنى‌ها زياد است‌ و حوصله‌ ما و شما کم، خواهش‌ مى‌کنيم‌ به‌ خاطر اينکه‌ روزى‌ همه‌ قهرمانان‌ و پيشکسوتان‌ از نحوه‌ خداحافظى‌ شما دلشان‌ به‌ درد نيايد، کمى‌ در رفتار خودتان‌ و به‌ خصوص‌ نسبت‌ به‌ خبرنگاران‌ و هواداران‌ تيم‌ملى‌ تجديدنظر کنيد. اميدواريم‌ روز خداحافظى‌ شما (در سن‌ 40 سالگي) همه‌ جمعيت‌ حاضر در استاديوم‌ و همه‌ خبرنگاران‌ و کارشناسان، ورزشکاران‌ و بالاخره‌ مردم‌ ايران‌ چشمانى‌ گريان‌ داشته‌ باشند و به‌ خاطر پايان‌ دوران‌ قهرمانى‌ يک‌ ورزشکار افتخارآفرين‌ لحظات‌ سختى‌ را پشت‌ سر بگذارند و براى‌ اولين‌ بار روى‌ دوش‌ مردم‌ دور افتخار بزنيد...

خبرورزشی
 
بالا