برگزیده های پرشین تولز

علی سنتوری -نگاهی دیگر

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
42
محل سکونت
London UK
این مطلب قرار نبود که نوشته شود ، مناظره میان دو دیدگاه ، عامل زایش ش بود.:D

من - علی سنتوری رو دیدم ، به نامزدم هم دادم ببیند ، و همان طور که تصمیم داشتم ، هیچ برداشتی از آن را به او منتقل نکردم. اما یکی از دوستانش به محض اطلاع ، گفت : مزخرف تمام عیار!

پارسا - ببین ، همه فیلم رو تایید کردند. خیلی از بزرگان سینما ، فیلم رو چند نوبت دیده اند ( به دلیل حفظ بی نامی ، اسامی حذف شد). همه هم می گن از نظر فنی و از نظر مفهوم خیلی خوبه. کیمیایی رو لا اقل قبول دارم.

- چی بگم ، یا من نمی فهمم یا اونها خودشون رو به نفهمی زدن...

- راستی نسخه ای که تو دیدی ، 14 دقیقه بیشتر از جشنواره هست.

- در ضمن ، مفهوم چیزی نیست که یک نفر بتونه عمومی نظر بده که خوبه یا بده. بهترین فیلم های دنیا از نظر یک بیننده ممکنه بی مفهوم بیان.

- اون که آره ، مفهوم رو بی خیال . اما از نظر فنی خوب بوده ،تو داری با فیلم های خارجی از نظر فنی مقایسه ش می کنی.

- نه ، من اتفاقاً با فیلم های ایرانی که مقایسه ش کردم به این نتیجه رسیدم که...

- کدوم فیلم ایرانی از نظر فنی بهتر از این بوده؟

-من دارم با 4شنبه سوری ، شهر زیبا و لاک پشت ها پرواز می کنند مقایسه می کنم. سه فیلمی که گفتم ، از نظر فنی بسیار قوی بودند ، و در مقایسه با سنتوری ، بارها قوی تر نشان دادند.

- این فیلم تنها فیلم جشنواره بود که هم از نظر بییندگان وهم از نظر اهل هنر اوکی گرفت. تنها فیلم....

- چی بگم والا ، جز اینکه احتمالا ً فیلم بهتری نبوده...

- دیالوگ ها رو دیدی؟ توپوق زدنشون رو دیدی؟من می گم شمرده و شیک حرف زدن فیلم های دیگه توی این فیلم نبود. کاری که کامکار ها کرده بودند.
بازی های قوی رو دیدی
صحنه های به یاد ماندنی ، ( برای پیاده کردن مفهوم نبود)
دنی ، نشون دادن این چیز ها ، دو تا ... می خواست اندازه کله من .
4 شنبه سوری تک بود ، ولی کار خارق العاده انجام نداده بود.
شاید هنری ها ، چیزهایی راجع به فیلم می دونن که من و تو نمی دونیم ، اونها خیلی دوست ش داشتند.
من خوشم امد ، تو خوشت نیامد ، همین.

- عرض شو که...
اجازه بده که من اصلا در مورد بعد فنی فیلم اصلا حرف نزنم. بیا فکر کنیم جامپ کات ها ،محصول دوربین توی سینما بوده که مرتب از جلوش تماشاچی رد شده. فکر کنیم همه توپوق زدن ها از قصد بوده . فکر کنیم همه نماهای کلیشه ای گرفته شده ، وفاداری به سبک بوده . و بازی گردانی و صحنه چینی مزخرف ، کار شریفی نیای خنگ بوده و اشکال از مهر جویی نیست.

از از بعد نگاه و دیدگاهی که فیلم به مسئله ای که بهش پرداخته : اگر بخواهیم بزرگترین ضعف ش رو انتخاب کنیم ، و باور کن که کاری بسیار سخت ست ، چون انتخاب ها فراوان ست.:D
باید بگوییم : شعار زدگی
شروع شعار، مرگ شعور است.
این رو مهرجویی به خوبی تونسته نشون بده.
کارگردان های نسل جدید که توانسته اند به ذهن من نزدیک بشوند ، یا خود-بازنشستگی اختیار کرده اند ، یا ارشاد بازنشسته شون کرده.
سینما گرانی مثل مهرجویی و کیمیایی ، به دلیل نزدیکی شون به طیف چپ حاکمیت ، که از بخت بد ، امروز بیرون نشانده شده اند ، می بایست با واسطه لابی شون ، سعی در ساختن یک کار تک داشته باشند.قدر فرصت بدونند.
اگر این ها ( نسل قدیمی ) بخواهند به مفهوم خیانت ، چیزی که 4 شنبه سوری بهش پرداخت ، بپردازند ، مطمئن باش که اوضاع از سنتوری هم وخیم تر خواهد شد.
اینها باید رل باتجربه رو بازی کنند ، یعنی مثل بوی کافور عطر یاس ما رو جذب کنند ، باید از دریچه 10 شون دنیا رو به ما نشون بدهند.

- کیمیایی که گند زده ، رییس ، حکم ....
اما به نظرت ، سنتوری به عنوان یک فیلم ماندگار نخواهد بود؟

- نه به هیچ وجه ، خیالت راحت که ماندگار نخواهد شد. اصولا ً فیلمی که توسط ارشاد این طوری مثله بشه ، شانسی برای موندن نخواهد داشت. و این بزرگترین خیانت حاکمیت به هنر در 3 دهه اخیر بوده ،با این گند کاری هاشون ، به فیلم های زیر متوسط اعتبار می دن. ذایقه مردم رو تحت تاثیر قرار دادن.

- ولی من فکر می کنم ماندگار می شه.

- ببین ، امثال مهرجویی اصلا نمی فهمن که توی ذهن امثال من و تو چه می گذره. وقتی می خوان حرف شون رو در قالب سنتوری منتقل کنن ، می شه همین گندی که می بینی

- ببین ، تو از سینمای ایران انتظار بالایی داری ، کارای این ها رو با فینچر مقایسه نکن.

- نه اصلا ، من این ها رو از همین دیدگاه هم ، با فیلم های خارجی مقایسه نکردم.من قائده سینمای ایران رو می فهمم.
باسه همین امثال بهمن قبادی و اصغر فرهادی که در همین چهارچوب فیلم می سازن ، مورد ستایش من هستن.
اینها می فهمن که پیکر لاغر فرهنگی ما ، تاب تهور سینمای کره رو نداره ، یا پیشگامی در انتقاد دینی رو مثل ترکیه تاب نمی یاره.
برای همین از پایین تر شروع کرده اند. این هوشمندیه.

- قبول دارم ، ولی نه به این شدت

- و در مقابل ، امثال مهرجویی دست به انتحار می زنند: فکر می کنن برای پیشگام شدن ، باید ستاره فیلم شون دیوث و تخم سگ بگه. و در ضمن ،ازاینم شدید تره:D

- ببین در سینمای متفاوت ساز ، حجم دیالوگ ، رابطه معکوس با تخمین کارگردان از میزان شعور بیننده ش داره. هرچه کارگردان در دهان ستاره هاش بیشتر دیالوگ می چپانه ، می خواهد تاکید کنه : نکنه من بیننده نفهم ، ساده ترین مسایل رو اگر به صورت سمعی منتقل نشن ، نگیرم. در این زمینه ، 4 شنبه سوری یک کار موفق هست .در جهت مخالف ، مهرجویی فکر می کنه برای نشون دادن علاقه امروزین یک دختر و پسر به هم ، احتیاج به تکیه کلام آبکی :"عاشقتم" هست ( این تکیه کلام دزدیه ، بدون شک ، فقط یادم نمی یاد از کجا). ستاره های مهرجویی به قدری پرحرف هستن ، که در دیدن DVD ادم احساس می کنه commentary روشن هست.:cool:

البته در کنار انتقاد فیلم ، باید بگم 3-4 دقیقه از فیلم ارزش دیدن رو داشت ها. صحنه مجلس مذهبی مادر و نقشی که بازی کرد عالی بود. کی بود اصلا ً کیفیت فیلم اجازه نداد بشناسم ش

- رویا تیموریان ، زن واقعی مسعود رایگان ( در فیلم هم زن و شوهرن)

- چه قدر به هم می یان. چون بهترین بازی های این طوفان فلاکت ، مال همین دو نفر بود:happy:

( این جای بحث ربطی به موضوع نداشت)

من : صحنه دوم هم ، صحنه جمع و جور کردن خانه پسر توسط پدر هست. خوب و طبیعی از آب در امده.

باز من : ببین ، اوج حماقت در این فیلم ، این بود که به همه مسایل دید غیر منطقی داشت ، نمی گم غیر علمی ، که نگی هنر علم نیست ( که هست )
مثلا جناب مهرجویی می خواد بگه دلیل اعتیاد سنتوری و ایضا خیلی های دیگه ، اوضاع نابسامان مملکت هست.
این طوری ، حکومتی که سراپاش حماقت هست رو از مهم ترین اتهام ش ، تبرئه می کنه.
یکی نیست از خودش بپرسه ، هلند و سوئد ، که این همه خوش بخت هستن ، چطور معتاد دارن؟
یعنی به عقل مهرجویی نرسیده ؟ اطرافیان ش چطور؟ هنرمندان چطور؟

در ضمن ، مهرجویی ، به اعتیاد ، در بهترین حالت ، به عنوان یک بیماری نگاه می کنه.که طرف رو می برن دکتر خوب می شه.این دروغه. اعتیاد ، یکی از نواقص وجود بشره ، که ابعاد اجتماعی زیادی داره.ولی بیماری نیست ، اگر این طور باشه ، در کشوری که 6 میلیون ش مریض اند ، کی سلامته؟
این کار مهرجویی ، دخالت در مهندسی اجتماع هست که نشون داده کمترین دانشی بهش نداره.
هنرمند ها در همه جای دنیا ، معتادند.هیچ ربطی به سیستم حکومتی نداره.جرم این حکومت هم معتاد کردن هنرمند ها نیست ، خیلی سنگین تره.
مهرجویی گفته یک چیزی بگیم مردم خوششون بیاد ، بهترین راه رو در هوچی گری و انداختن همه تقصیر های ناشی از یک مسئله اجتماعی ( اعتیاد ) به گردن رسواترین در دید مردم ( حاکمیت) دیده.
نمی خواهم حاکمیت رو تبرئه کنم. ولی کاری که مهرجویی کرده ، مثل کشتن فاحشه های بلژیکی بود ، بعد از آزاد سازی بلژیک از دست آلمان نازی ؛ به جرم ارتباط داشتن با افسر های نازی. اون ها ، برای یک لقمه نون حلال ، سرویس درخواست شده توسط نازی ها ( بخوانید سنتوری ها ) رو در اختیارشون می ذاشتن.

- من فیلم رو این قدر مشکل نگرفتم ...

- ولی من فیلم رو خیلی آسون گرفتم ، تازه این طوری شد...:happy:

------------------------------------------------

خوب ، خوشحال می شوم که در این بحث که احتمالا ً می تونه خیلی هم مهیج بشه شرکت کنید.و لازم می بینم که یک توضیح کوچک بدهم ، اعتیاد ، بزه و امثال این را برای فهم شان، باید از بار مفهومی تهی کرد . به عبارت دیگر ، مثلا در پزشکی ، برای فهم ابعاد اجتماعی اعتیاد ، می بایست تمام خصومت هایی که با افراد معتاد دارید را کنار بگذارید ، و به راه حلی که لزوماً ریشه کنی اعتیاد نیست ( تجربه 10هزار سال زندگی انسان این را نشان داده) فکر کنید.

شاد باشید
 

alireza_simkesh

Registered User
تاریخ عضویت
1 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,705
لایک‌ها
4
دانیال جان من البته تو کار فیلم و سینما زیاد نیستم.
اما موافقم که اونطوری که همه ازش اسم میبرن, فیلم بزرگی نبود.
حداقل پیامش تکراری بود.
البته حرف پارسا هم درسته, به هر حال تو سینمای ایران که از یک طرف محدودیتهای بسیاری وجود داره و از طرف دیگه همه چی کلیشه ای شده, این فیلم باز ارزش بیشتری برای دیدن داره.
ولی به هرحال unique نبود. البته اصلا این 2 تا رونمیشه باهم مقایسه کرد, اما به نظر من مثلا خانه ای روی آب خیلی unique تر بود(البته برای زمان خودش).
 

aurora

Registered User
تاریخ عضویت
19 نوامبر 2003
نوشته‌ها
199
لایک‌ها
6
محل سکونت
In man's world
خب سلیقه ها فرق میکنه دیگه... چون به نظر من واقعا فیلمش unique بود.

من این قسمت های پر رنگ رو نمیگیرم. لطفا بیشتر توضیح بدین. کامکارها چه ربطی دارن؟ دنی کیه؟


- دیالوگ ها رو دیدی؟ توپوق زدنشون رو دیدی؟من می گم شمرده و شیک حرف زدن فیلم های دیگه توی این فیلم نبود. کاری که کامکار ها کرده بودند.
بازی های قوی رو دیدی
صحنه های به یاد ماندنی ، ( برای پیاده کردن مفهوم نبود)دنی ، نشون دادن این چیز ها ، دو تا ... می خواست اندازه کله من .
4 شنبه سوری تک بود ، ولی کار خارق العاده انجام نداده بود.
شاید هنری ها ، چیزهایی راجع به فیلم می دونن که من و تو نمی دونیم ، اونها خیلی دوست ش داشتند.
من خوشم امد ، تو خوشت نیامد ، همین.


-من دارم با 4شنبه سوری ، شهر زیبا و لاک پشت ها پرواز می کنند مقایسه می کنم. سه فیلمی که گفتم ، از نظر فنی بسیار قوی بودند ، و در مقایسه با سنتوری ، بارها قوی تر نشان دادند.

راحع به فیلم چهارشنبه سوری اگر درست یادم باشه این همون فیلمی بود کههدیه تهرانی توش بازی میکرد و یک بچه ام داشت که شوهرش با زن همسایه بهش خیانت میکرد.. درسته؟
به نظر من که این فیلم آشغال بود... اصلا نمیخوام توهین کنم به کسی یا چیزی یا سلیقه ای...اما کلمه ی بهتری برای ابراز نظرم پیدا نکردم... داستان تکراری/ بازی ها تکراری/ همه ی فیلم دیالوگ( اقلا اون آتش بس با همه ی دیالوگ هاش 2تا بازیگر خوشگل داشت آدم دلش خوش بود) ولی چهارشنبه سوری بدون هیچ چیز جدید واقعا پول بیخود بود.
حالا فنی رو هم من سر در نمیارم یعنی چی ولی کات ها و مدل حرف زدن و فیلم برداری به نظر من که یک مخاطب عام باشم از یکنواخت شدن فیلم جلوگیری کرد و باعث شد که باز به نظر من مخاطب عام این فیلم یک فیلم unique باشه.


بازی بهرام رادان... موسیقی فیلم... بازی فراهانی...مدل فیلمبرداری که فیلم رو نیومده بود مثل یک documentry همین جوری صاف و منظم بگیره بلکه مدل صحنه ها و فیلم برداری طوری بود که فیلم رو به واقعیت نزدیک تر کنه... ترتیب صحنه ها واقعا تک بود... مهرجویی میتونست همه صحنه هارو پشت سر هم ردیف کنه ولی این ارتباط بین حال و گذشته ای که به وجود آورده بود برای این فیلم هیچ وقت بوجود نیاد... اینا همش روش کار شده و من نظیرش رو حداقل توی سینمای خودمون ندیده بودم.
تکبیییییییر
 

alireza_simkesh

Registered User
تاریخ عضویت
1 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,705
لایک‌ها
4
دنی=دانیال
البته منظور من از unique بودن, پیام فیلم بود.
فکر میکنم نحوه فیلم برداری, صحنه پردازی, بازیگری,....بیشتر یک فیلم رو "تماشاگر پسند" میکنه.
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
40
محل سکونت
Mashhad
خب سلیقه ها فرق میکنه دیگه... چون به نظر من واقعا فیلمش unique بود.

من این قسمت های پر رنگ رو نمیگیرم. لطفا بیشتر توضیح بدین. کامکارها چه ربطی دارن؟ دنی کیه؟
راحع به فیلم چهارشنبه سوری اگر درست یادم باشه این همون فیلمی بود کههدیه تهرانی توش بازی میکرد و یک بچه ام داشت که شوهرش با زن همسایه بهش خیانت میکرد.. درسته؟
به نظر من که این فیلم آشغال بود... اصلا نمیخوام توهین کنم به کسی یا چیزی یا سلیقه ای...اما کلمه ی بهتری برای ابراز نظرم پیدا نکردم... داستان تکراری/ بازی ها تکراری/ همه ی فیلم دیالوگ( اقلا اون آتش بس با همه ی دیالوگ هاش 2تا بازیگر خوشگل داشت آدم دلش خوش بود) ولی چهارشنبه سوری بدون هیچ چیز جدید واقعا پول بیخود بود.
حالا فنی رو هم من سر در نمیارم یعنی چی ولی کات ها و مدل حرف زدن و فیلم برداری به نظر من که یک مخاطب عام باشم از یکنواخت شدن فیلم جلوگیری کرد و باعث شد که باز به نظر من مخاطب عام این فیلم یک فیلم unique باشه.
بازی بهرام رادان... موسیقی فیلم... بازی فراهانی...مدل فیلمبرداری که فیلم رو نیومده بود مثل یک documentry همین جوری صاف و منظم بگیره بلکه مدل صحنه ها و فیلم برداری طوری بود که فیلم رو به واقعیت نزدیک تر کنه... ترتیب صحنه ها واقعا تک بود... مهرجویی میتونست همه صحنه هارو پشت سر هم ردیف کنه ولی این ارتباط بین حال و گذشته ای که به وجود آورده بود برای این فیلم هیچ وقت بوجود نیاد... اینا همش روش کار شده و من نظیرش رو حداقل توی سینمای خودمون ندیده بودم.
تکبیییییییر

ببین نمیشه سلیقه ها رو پایه فیلم نوشت مثلا شما الان چون اون چهارشنبه سوری نام برده میگی چهارشنبه سوری فیلم مزخرفی بوده با داستان تکراری میدونی در حالی که فیلم در سالی که اکران شد هم مورد توجه منتقدین و هم تماشاگران قرار گرفت و در مورد بازیها بازیگرانش برنده سیمرغ فجر شد برای نقش اول زن و دوم زن وکاندید شدن نقش اول مردش پس اونجورای که شما میگین فیلم مزخرفی نبوده
حالا ما نباید بخاطر یک فیلمی که خودمون دوست داریم فیلم دیگه رو بگیم مزخرفه بلکه به دفاع ازفیلم خود دلیل بیاریم
وقتی فیلم چهارشنبه سوری را با فیلم گیشه ای و بدردنخور (این رو واقعابدرد نخور است بحث سلیقه هم اصلا وجود نداره) مقایسه میکنی و برات خوشگلی بازیگر ها مهم است آیا باید از چهارشنبه سوری خوشت بیاد
در مورد سنتوری هم میشه گفت فیلمی خوبی است و دارای بازیگری خوب و کارگردانی خوب
 

manuelcalavera

Pocket PC کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 ژوئن 2007
نوشته‌ها
2,834
لایک‌ها
8
دنی :blink:

از این به بعد بیام گفتگو ببینم دیگه کدوم تبادل نظرمون رو گذاشتی :D

راستی کامکار ، موسیقی متن رو داشت و کلوز آپ های سنتور ، دست ِ کامکار بود
 

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
42
محل سکونت
London UK
خب سلیقه ها فرق میکنه دیگه... چون به نظر من واقعا فیلمش unique بود.

من این قسمت های پر رنگ رو نمیگیرم. لطفا بیشتر توضیح بدین. کامکارها چه ربطی دارن؟ دنی کیه؟







راحع به فیلم چهارشنبه سوری اگر درست یادم باشه این همون فیلمی بود کههدیه تهرانی توش بازی میکرد و یک بچه ام داشت که شوهرش با زن همسایه بهش خیانت میکرد.. درسته؟
به نظر من که این فیلم آشغال بود... اصلا نمیخوام توهین کنم به کسی یا چیزی یا سلیقه ای...اما کلمه ی بهتری برای ابراز نظرم پیدا نکردم... داستان تکراری/ بازی ها تکراری/ همه ی فیلم دیالوگ( اقلا اون آتش بس با همه ی دیالوگ هاش 2تا بازیگر خوشگل داشت آدم دلش خوش بود) ولی چهارشنبه سوری بدون هیچ چیز جدید واقعا پول بیخود بود.
حالا فنی رو هم من سر در نمیارم یعنی چی ولی کات ها و مدل حرف زدن و فیلم برداری به نظر من که یک مخاطب عام باشم از یکنواخت شدن فیلم جلوگیری کرد و باعث شد که باز به نظر من مخاطب عام این فیلم یک فیلم unique باشه.


بازی بهرام رادان... موسیقی فیلم... بازی فراهانی...مدل فیلمبرداری که فیلم رو نیومده بود مثل یک documentry همین جوری صاف و منظم بگیره بلکه مدل صحنه ها و فیلم برداری طوری بود که فیلم رو به واقعیت نزدیک تر کنه... ترتیب صحنه ها واقعا تک بود... مهرجویی میتونست همه صحنه هارو پشت سر هم ردیف کنه ولی این ارتباط بین حال و گذشته ای که به وجود آورده بود برای این فیلم هیچ وقت بوجود نیاد... اینا همش روش کار شده و من نظیرش رو حداقل توی سینمای خودمون ندیده بودم.
تکبیییییییر

ببین نمیشه سلیقه ها رو پایه فیلم نوشت مثلا شما الان چون اون چهارشنبه سوری نام برده میگی چهارشنبه سوری فیلم مزخرفی بوده با داستان تکراری میدونی در حالی که فیلم در سالی که اکران شد هم مورد توجه منتقدین و هم تماشاگران قرار گرفت و در مورد بازیها بازیگرانش برنده سیمرغ فجر شد برای نقش اول زن و دوم زن وکاندید شدن نقش اول مردش پس اونجورای که شما میگین فیلم مزخرفی نبوده
حالا ما نباید بخاطر یک فیلمی که خودمون دوست داریم فیلم دیگه رو بگیم مزخرفه بلکه به دفاع ازفیلم خود دلیل بیاریم
وقتی فیلم چهارشنبه سوری را با فیلم گیشه ای و بدردنخور (این رو واقعابدرد نخور است بحث سلیقه هم اصلا وجود نداره) مقایسه میکنی و برات خوشگلی بازیگر ها مهم است آیا باید از چهارشنبه سوری خوشت بیاد
در مورد سنتوری هم میشه گفت فیلمی خوبی است و دارای بازیگری خوب و کارگردانی خوب

تشکر از ابراز نظر هاتون. البته هر کسی می تواند سلیقه ای داشته باشد. اما بسیار برایم سخت ست که فیلمی را در بعد از انقلاب ، به جز یک فیلم که هنرپیشه زن باشو غریبه ای کوچک در دو نقش در آن ظاهر می شد ، به یاد بیاورم که به موضوع خیانت ، نگاهی غیر بازاری داشته باشد. به همین اندازه درک ش برای سخت ست که فیلم آتش بس رو فیلمی در مورد موضوع خیانت ببینم. من فکر می کنم یا شما فیلم 4 شنبه سوری را ندیده اید یا آتش بس را.

علاقه به فیلم های بازاری داشتن عیب نیست ، اما فکر می کنم سرسخت ترین دوست داران مهرجویی هم بسیار برآشفته خواهند شد که فیلم شان را در ردیف آتش بس نشانده اید.

همچنان اصرار دارم که وارد بعد فنی فیلم سنتوری نشویم. گرچه فکر می کنم که اوضاع در بعد فنی به اندازه دیدگاه و پیام فیلم ، خراب ست.

در مورد ابراز نظر سراب عزیز هم ، خوشحال می شوم دلایل ش را برای این همه نوشابه که برای سنتوری باز کرده بیشتر برای ما توضیح بدهد.

شاد باشید
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
40
محل سکونت
Mashhad
تشکر از ابراز نظر هاتون. البته هر کسی می تواند سلیقه ای داشته باشد. اما بسیار برایم سخت ست که فیلمی را در بعد از انقلاب ، به جز یک فیلم که هنرپیشه زن باشو غریبه ای کوچک در دو نقش در آن ظاهر می شد ، به یاد بیاورم که به موضوع خیانت ، نگاهی غیر بازاری داشته باشد. به همین اندازه درک ش برای سخت ست که فیلم آتش بس رو فیلمی در مورد موضوع خیانت ببینم. من فکر می کنم یا شما فیلم 4 شنبه سوری را ندیده اید یا آتش بس را.

علاقه به فیلم های بازاری داشتن عیب نیست ، اما فکر می کنم سرسخت ترین دوست داران مهرجویی هم بسیار برآشفته خواهند شد که فیلم شان را در ردیف آتش بس نشانده اید.

همچنان اصرار دارم که وارد بعد فنی فیلم سنتوری نشویم. گرچه فکر می کنم که اوضاع در بعد فنی به اندازه دیدگاه و پیام فیلم ، خراب ست.

در مورد ابراز نظر سراب عزیز هم ، خوشحال می شوم دلایل ش را برای این همه نوشابه که برای سنتوری باز کرده بیشتر برای ما توضیح بدهد.

شاد باشید

در مورد بازیگر رادان که نمیتوانید منکر بازی زیبا ویک دست رادان باشید و برای همین هم سیمرغ را برد در ورد دیگر بازیگران فکر نکنم بازی خواص دیگه ای بوده باشه چون اصلا محوریت داستان روی رادان بود و بازی دیگر بازیکنها زیاد به چشم نمیامد
وتازه من زیاد هم نوشابه واز نکردم که یعنی که تعریف آنچنانی در کار نبود مثلا در همین سال فیلم رئیس از مسعود کیمیایی رو ببینید فیلمی که به نظر من اصلا چنگی بدل نمیزد و کیمیایی در این چند سال همش در حال تکرار است اما حداقل این فیلم چیز نوعی را برخلاف اون چیزی که معتادان دیگر در فیلمهای دیگر نشان داده میگوید و درباره معضل وزارت ارشاد و ندادن مجوز به خوانندگان ما رو گفت اشاره به ندادن مجوز به علی برایه کاستش میکنه ومشکلات بعد از آن
 

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
42
محل سکونت
London UK
در مورد بازیگر رادان که نمیتوانید منکر بازی زیبا ویک دست رادان باشید و برای همین هم سیمرغ را برد در ورد دیگر بازیگران فکر نکنم بازی خواص دیگه ای بوده باشه چون اصلا محوریت داستان روی رادان بود و بازی دیگر بازیکنها زیاد به چشم نمیامد
وتازه من زیاد هم نوشابه واز نکردم که یعنی که تعریف آنچنانی در کار نبود مثلا در همین سال فیلم رئیس از مسعود کیمیایی رو ببینید فیلمی که به نظر من اصلا چنگی بدل نمیزد و کیمیایی در این چند سال همش در حال تکرار است اما حداقل این فیلم چیز نوعی را برخلاف اون چیزی که معتادان دیگر در فیلمهای دیگر نشان داده میگوید و درباره معضل وزارت ارشاد و ندادن مجوز به خوانندگان ما رو گفت اشاره به ندادن مجوز به علی برایه کاستش میکنه ومشکلات بعد از آن

تشکر از اظهار نظرتون ، قصدم ناخنک زدن بود برای تحریز شما به نظر دادن ، دور از جانتان منظور بدی نداشتم قربان.
ولی در مورد بازی رادان ، من فکر می کنم کار او توی فیلم آبی ، طبیعی تر از این فیلم از آب در آمده بود. بهترین کاندید بازی این نقش ، یک خواننده/بازیگر بود ، نه یک مدل/نابازیگر .
رادان ، حداقل برای من پزشک که روزانه با دهها معتاد از همه طبقات اجتماعی سر و کار دارم ، اصلا قانع کننده نبود
موفق باشید
 

aurora

Registered User
تاریخ عضویت
19 نوامبر 2003
نوشته‌ها
199
لایک‌ها
6
محل سکونت
In man's world
دنی :blink:


راستی کامکار ، موسیقی متن رو داشت و کلوز آپ های سنتور ، دست ِ کامکار بود

آها! :lol: من الان ارتباطات رو گرفتم.

بعد من رفتم امروز دنبال چهارشنبه سوری... همون فیلمی بود که من فکر میکردم...بسی فیلم خنکی است.

ببین نمیشه سلیقه ها رو پایه فیلم نوشت مثلا شما الان چون اون چهارشنبه سوری نام برده میگی چهارشنبه سوری فیلم مزخرفی بوده با داستان تکراری میدونی در حالی که فیلم در سالی که اکران شد هم مورد توجه منتقدین و هم تماشاگران قرار گرفت و در مورد بازیها بازیگرانش برنده سیمرغ فجر شد برای نقش اول زن و دوم زن وکاندید شدن نقش اول مردش پس اونجورای که شما میگین فیلم مزخرفی نبوده
حالا ما نباید بخاطر یک فیلمی که خودمون دوست داریم فیلم دیگه رو بگیم مزخرفه بلکه به دفاع ازفیلم خود دلیل بیاریم
وقتی فیلم چهارشنبه سوری را با فیلم گیشه ای و بدردنخور (این رو واقعابدرد نخور است بحث سلیقه هم اصلا وجود نداره) مقایسه میکنی و برات خوشگلی بازیگر ها مهم است آیا باید از چهارشنبه سوری خوشت بیاد
در مورد سنتوری هم میشه گفت فیلمی خوبی است و دارای بازیگری خوب و کارگردانی خوب

نه کلا من این فیلم رو شاید 7-8 ماه پیش دیدم و نمیدونم ماله کی بوده ولی هرچی به سمت گذشته تر میریم فیلمها موضوع ها برای "الان" تکراری به نظر میرسن... اما حق با توه... شاید منم اون سال که این پخش شده میدیدم حال میکردم ولی الان نه.

بعدم مقایسه ی من با آتش بس صرفا به خاطر مقایسه بی هیجانی و پر دیالوگ بودن و حوصله سر بر بودن و قابل پیش بینی بودن بودن... تقربیا هردو برای "من" توی یه سطح بودن از این نظرا که گفتم. اما خب میگم چهارشنبه سوری لابد به موقع خودش خوب بوده.
ولی خداییش بهتره منصفانه قضاوت کنیم... بین سنتوری و چهارشنبه سوری توی همین جشنواره فجر پارسال فرضا. کدوم بهتر بود به نظر شما؟ از نظر داستان... بازی های... خب بدون حرف من میگم سنتوری ! بقیه رو نمیدونم
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
خب سنتوری یه فیلم بازاریه و مهرجویی هم ظاهرا می خواسته خرج یه سالش رو دربیاره که ضد حال خورد!!
به عنوان یه فیلم بازاری خوبه : خوش آب و رنگ و مکش مرگ ما و جینگول و دارای مقادیر معتنابهی پیام آموزشی - بهداشتی!
و اتفاقا دانیال عزیز من فکر میکنم دوست مون کاملا بجا اون رو با آتش بس مقابسه کرده...
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
40
محل سکونت
Mashhad
آها! :lol: من الان ارتباطات رو گرفتم.

بعد من رفتم امروز دنبال چهارشنبه سوری... همون فیلمی بود که من فکر میکردم...بسی فیلم خنکی است.



نه کلا من این فیلم رو شاید 7-8 ماه پیش دیدم و نمیدونم ماله کی بوده ولی هرچی به سمت گذشته تر میریم فیلمها موضوع ها برای "الان" تکراری به نظر میرسن... اما حق با توه... شاید منم اون سال که این پخش شده میدیدم حال میکردم ولی الان نه.

بعدم مقایسه ی من با آتش بس صرفا به خاطر مقایسه بی هیجانی و پر دیالوگ بودن و حوصله سر بر بودن و قابل پیش بینی بودن بودن... تقربیا هردو برای "من" توی یه سطح بودن از این نظرا که گفتم. اما خب میگم چهارشنبه سوری لابد به موقع خودش خوب بوده.
ولی خداییش بهتره منصفانه قضاوت کنیم... بین سنتوری و چهارشنبه سوری توی همین جشنواره فجر پارسال فرضا. کدوم بهتر بود به نظر شما؟ از نظر داستان... بازی های... خب بدون حرف من میگم سنتوری ! بقیه رو نمیدونم

این برمی گرده به سلیقه ها من نمیگم سنتوری فیلم بدی بلکه فیلم خوبی است اما در مقایسه با فیلمهای دیگه مهرجویی مثل لیلا و هامون و گاو و اجاره نشینها و حتی مهمان مامان من این فیلمها رو ترجیح میدم
اما در مورد اینکه چهار شنبه سوری فیلم 7یا 8 سال قبل بوده این رو قبول ندارم اگه بخواهی چند تا نقد از این فیلم رو برات میزارم
و به نظر من خودم فیلم چهارشنبه سوری نسبت به سنتوری بیشتر با من ارتباط برقرار کرد
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
40
محل سکونت
Mashhad
تشکر از اظهار نظرتون ، قصدم ناخنک زدن بود برای تحریز شما به نظر دادن ، دور از جانتان منظور بدی نداشتم قربان.
ولی در مورد بازی رادان ، من فکر می کنم کار او توی فیلم آبی ، طبیعی تر از این فیلم از آب در آمده بود. بهترین کاندید بازی این نقش ، یک خواننده/بازیگر بود ، نه یک مدل/نابازیگر .
رادان ، حداقل برای من پزشک که روزانه با دهها معتاد از همه طبقات اجتماعی سر و کار دارم ، اصلا قانع کننده نبود
موفق باشید

یه حرف از کیانیان در چلچراغ خوندم خیلی قشنگ بود گفت :
باید گاهی خواست مردم را آشوبید . معتاد پذیرفته شده دنیای نمایش ما نقش آتقی در سریال های معتادی دهه 60 است . خب این معتاد را هر کس بهتر بازی کند می گویند بازیگر بهتری است . اما در واقعیت چند میلیون جور معتاد داریم . اما من یک معتاد بازی کردم که هیچی اش این جور نیست . خوش تیپ هم هست
در مورد رادان من معتقدم در آن سالها رادان هنوز توی فیلمهای گیشه ای بود و به خوبی الان بازی نمی کرد ودر هر صورت مهرجویی استاد بازی گرفتن از بازیگر است واین رو به اثبات رسونده
حالا شاید این سلیقه شما باشه چون داوران جشنواره این نظر رو نداشتند و همچنین منتقدین
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
40
محل سکونت
Mashhad
نگاهي به "سنتوري"
حاصل کار داريوش مهرجويي در "سنتوري" تقريبا همان چيزي از آب درآمده که انتظار مي‌رفت. يعني تلفيق ديدگاههاي نسبتا عميق اجتماعي با مولفه‌هاي تماشاگرپسند که اين دومي را هم در ساختار شوخ و شنگ و غيرقراردادي فيلم مي‌توان جستجو کرد و هم در گردآوري همکاران و بازيگران و چارچوب موزيکال آن.

پيشترها گفته بودند مهرجويي کاراکتر اصلي فيلمش يعني "علي سنتوري" را بر اساس شخصيت معتاد پارسا پيروزفر در فيلم "مهمان مامان" ساخته و پرداخته. نکته اي که خود مهرجويي در جلسه پرسش و پاسخ کتمانش نکرد و اصولا از لحاظ جايگاه طبقاتي نيز اين دو کاراکتر نمونه اي از فرزندان رانده شده خانواده هاي توانگر جامعه هستند. خانواده هايي که به دليل پايبندي به مناسبات خاص و تعريف شده که الزامات ويژه خود را تحميل مي کنند، ياراي آن را ندارند که شاهد وصل فرزندانشان با "عشقي" خارج از تعاريف رايج آن طبقه خاص باشند. وصلت شخصيت معتاد "مهمان مامان" با دختري از طبقات متوسط و عشق علي به موسيقي و "سنتور" عامل نفي اين دو از خانواده و زمينه ساز سقوط آنها در دام اعتياد و تباهي است.

از اين منظر شخصيت پيروزفر در آن فيلم از کاراکتر علي خوش شانس تر است، چرا که هنوز همسرش را به عنوان تکيه گاهي کنار خود دارد. حال آنکه علي پس از از دست دادن هانيه و سنتورش ـ که به شکلي نمادين در طول فلاش بک ها شاهد برهم نمايي اين دو مي شويم ـ بهانه اي براي مقاومت در برابر سقوط ندارد. اما چنين شخصيت هايي در آثار متقدم مهرجويي هم قابل رديابي اند و شايد نزديکترين شان به کاراکتر علي، ويلون زن معتادي باشد که در جمع خون فروشان ابتداي فيلم "دايره مينا" حضور دارد و قطعه محزوني را هم مي نوازد.

سه ويژگي مشترک بين اين دو شخصيت هست: هنرمند بودن، زوال تن و روان واستحاله در ساز و باز هم اين ويلون زن مغموم بر علي سنتوري اين مزيت را دارد که هنوز پايگاهي (ساز) در اختيار دارد که او از دست داده و هر چند معلوم نيست اين برخورداري تا کي و چه زماني ادامه دارد، ولي به هر حال نقطه اميدي است هر چند دور.

از اين تداوم شخصيت ها و موقعيت ها مي توان اين طور نتيجه گرفت که نگاه داريوش مهرجويي به آدم ها و بحران هاي فردي يا جمعي حاکم بر آنها و جامعه شان در پي تبيين روابط علت و معلولي است که فراتر از ظواهر اقتضايي سينما، به بنيان هاي هستي شناسانه و شايد هم به آسيب شناسي شناسه هاي هويت جمعي آنها ربط دارد.

در اين چارچوب مي شود تکرار بعضي از مولفه هاي شاخص تصويري مربوط به آثار قبلي در "سنتوري" را نيز فراتر از يک ارجاع صرف و به عنوان يادآوري مجدد نشانه هاي جامعه شناسانه ديد: اختصاص يکي دو سکانس کامل به فضاي زندگي معتادان، تاکيدي که بر روند فروپاشي خانه و تاثير آن بر شخصيت اصلي فيلم شود، نشانه هاي باقيمانده از سنت هاي زندگي رايج در يک خانواده مذهبي و از همه مهمتر در قبال لطمه يا حذف فيزيکي آن.

حتي پايان نسبتا خوش فيلم هم در کارهاي قبلي مهرجويي سابقه دارد و باز هم در راستاي هم نگاه کلي قابل تبيين است. بنابراين چه با شيوه هاي تصويري و روايي مهرجويي در فيلم آخرش موافق باشيم يا نه، "سنتوري" در ساحت معناشناسانه اش فيلم مهمي در کارنامه سازنده و در سينماي امروز ايران است و لايه هاي متعدد آن چه از منظر زيبايي شناسي و چه به لحاظ کارکردهاي اجتماعي قابليت رجوع و بررسي دارد.
 

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
42
محل سکونت
London UK
خب سنتوری یه فیلم بازاریه و مهرجویی هم ظاهرا می خواسته خرج یه سالش رو دربیاره که ضد حال خورد!!
به عنوان یه فیلم بازاری خوبه : خوش آب و رنگ و مکش مرگ ما و جینگول و دارای مقادیر معتنابهی پیام آموزشی - بهداشتی!
و اتفاقا دانیال عزیز من فکر میکنم دوست مون کاملا بجا اون رو با آتش بس مقابسه کرده...

:D عرض شود که فکر می کنم بسیاری از طرفداران مهرجویی ، ظاهراً دوست ندارند قبول کنند ، سازنده اجاره نشین ها یا حتی میهمان مامان ، تا حد علی سنتوری می تواند نزول کند. اما حقیقت این ست که بزرگترین سینما گران هم ، گاهاً سوتی هایی در کار دارند که واقعا ً قابل قیاس نیست با مابقی کارهاشان.
تفاوت عمده مهرجویی از دید من با کیمیایی ، این ست که کیمیایی سوزن ش روی مزخرف سازی گیر کرده ، اما مهرجویی اگر اشتباه نکنم ، فیلم قبلی ش میهمان مامان بود ، که از نظر من به مراتب قابل قبول تر بود از سنتوری. امیدوارم که سنتوری شروع یک پایان نباشد برای سینماگر متقدم ایرانی

شاد باشید
 

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
42
محل سکونت
London UK
نگاهي به "سنتوري"
حاصل کار داريوش مهرجويي در "سنتوري" تقريبا همان چيزي از آب درآمده که انتظار مي‌رفت. يعني تلفيق ديدگاههاي نسبتا عميق اجتماعي با مولفه‌هاي تماشاگرپسند که اين دومي را هم در ساختار شوخ و شنگ و غيرقراردادي فيلم مي‌توان جستجو کرد و هم در گردآوري همکاران و بازيگران و چارچوب موزيکال آن.

پيشترها گفته بودند مهرجويي کاراکتر اصلي فيلمش يعني "علي سنتوري" را بر اساس شخصيت معتاد پارسا پيروزفر در فيلم "مهمان مامان" ساخته و پرداخته. نکته اي که خود مهرجويي در جلسه پرسش و پاسخ کتمانش نکرد و اصولا از لحاظ جايگاه طبقاتي نيز اين دو کاراکتر نمونه اي از فرزندان رانده شده خانواده هاي توانگر جامعه هستند. خانواده هايي که به دليل پايبندي به مناسبات خاص و تعريف شده که الزامات ويژه خود را تحميل مي کنند، ياراي آن را ندارند که شاهد وصل فرزندانشان با "عشقي" خارج از تعاريف رايج آن طبقه خاص باشند. وصلت شخصيت معتاد "مهمان مامان" با دختري از طبقات متوسط و عشق علي به موسيقي و "سنتور" عامل نفي اين دو از خانواده و زمينه ساز سقوط آنها در دام اعتياد و تباهي است.

از اين منظر شخصيت پيروزفر در آن فيلم از کاراکتر علي خوش شانس تر است، چرا که هنوز همسرش را به عنوان تکيه گاهي کنار خود دارد. حال آنکه علي پس از از دست دادن هانيه و سنتورش ـ که به شکلي نمادين در طول فلاش بک ها شاهد برهم نمايي اين دو مي شويم ـ بهانه اي براي مقاومت در برابر سقوط ندارد. اما چنين شخصيت هايي در آثار متقدم مهرجويي هم قابل رديابي اند و شايد نزديکترين شان به کاراکتر علي، ويلون زن معتادي باشد که در جمع خون فروشان ابتداي فيلم "دايره مينا" حضور دارد و قطعه محزوني را هم مي نوازد.

سه ويژگي مشترک بين اين دو شخصيت هست: هنرمند بودن، زوال تن و روان واستحاله در ساز و باز هم اين ويلون زن مغموم بر علي سنتوري اين مزيت را دارد که هنوز پايگاهي (ساز) در اختيار دارد که او از دست داده و هر چند معلوم نيست اين برخورداري تا کي و چه زماني ادامه دارد، ولي به هر حال نقطه اميدي است هر چند دور.

از اين تداوم شخصيت ها و موقعيت ها مي توان اين طور نتيجه گرفت که نگاه داريوش مهرجويي به آدم ها و بحران هاي فردي يا جمعي حاکم بر آنها و جامعه شان در پي تبيين روابط علت و معلولي است که فراتر از ظواهر اقتضايي سينما، به بنيان هاي هستي شناسانه و شايد هم به آسيب شناسي شناسه هاي هويت جمعي آنها ربط دارد.

در اين چارچوب مي شود تکرار بعضي از مولفه هاي شاخص تصويري مربوط به آثار قبلي در "سنتوري" را نيز فراتر از يک ارجاع صرف و به عنوان يادآوري مجدد نشانه هاي جامعه شناسانه ديد: اختصاص يکي دو سکانس کامل به فضاي زندگي معتادان، تاکيدي که بر روند فروپاشي خانه و تاثير آن بر شخصيت اصلي فيلم شود، نشانه هاي باقيمانده از سنت هاي زندگي رايج در يک خانواده مذهبي و از همه مهمتر در قبال لطمه يا حذف فيزيکي آن.

حتي پايان نسبتا خوش فيلم هم در کارهاي قبلي مهرجويي سابقه دارد و باز هم در راستاي هم نگاه کلي قابل تبيين است. بنابراين چه با شيوه هاي تصويري و روايي مهرجويي در فيلم آخرش موافق باشيم يا نه، "سنتوري" در ساحت معناشناسانه اش فيلم مهمي در کارنامه سازنده و در سينماي امروز ايران است و لايه هاي متعدد آن چه از منظر زيبايي شناسي و چه به لحاظ کارکردهاي اجتماعي قابليت رجوع و بررسي دارد.

خوب سراب جان ،
در مورد پست قبل تر ، فکر می کنم زیاد به حرف هایی این چنینی توجه نکنید ، وقتی کسی می گوید ..فلانی استاد بازی گرفتن است... یک جور تعارف رایج ما ایرانی ها را بکار برده. من ترجیح می دهم از ورای تعارف های معمول ، به نکات برجسته تر نوشته ای که از رضا کیانیان اورده ای توجه کنم.

عرض شود که در مورد دوم هم ، کاش منبع این نوشته مشعشع رو برایمان می اوردی ، ولی جای شگفتی نیست که کسی که می خواسته تعریف از نگاه من نامربوط از فیلم مهرجویی بکند ، دقیقا نقاط ضعف مورد اشاره من را ( نافهمی مهرجویی در درک مسایل اجتماعی ) به نقاط قوت فیلم بدل کرده!
البته من فکر می کنم با این جو آلوده فرهنگی ، تقریبا ً مجبور باشیم برای هر محصولی ، تنها وتنها به چشم های خودمان اطمینان کنیم ، چون سفارشی نوشتن بخشی از فرهنگ ما شده است ، از بس که کارهای زیر متوسط دیده ایم.

این هم یک نوشته از ف. م. سخن در کشکول خبری هفته اش که در وب سایت گویا منتشر می شود:
کد:
نقد علی سنتوری
فرض کنيم فيلم سنتوری را داريوش مهرجويی نساخته است، و باز فرض کنيم که محدوديتی برای پخش اين فيلم وجود ندارد؛ آن گاه ارزش اين فيلم در چه خواهد بود؟ اگر مرعوب نام ها باشيم، اگر مخالف سياست سانسور و منع وزارت ارشاد باشيم چاره ای جز تعريف و تمجيد نداريم اما اگر واقع نگر باشيم، بايد از اين فيلم انتقاد کنيم؛ سخت هم انتقاد کنيم. بدون تعارف بگوييم که اگر در جمهوری اسلامی زندگی نمی کرديم، اين فيلم می توانست يک فيلمفارسی متوسط باشد. اگر در سکانس آخر فيلم، هانيه با يک دسته گل گلايل، در ميان تماشاچيان حاضر می شد، حتی می توانست يک فيلم هندی متوسط باشد. اما چون در جمهوری اسلامی زندگی می کنيم، و در اين کشور سانسور و منع، امتياز مثبت برای اثر هنری محسوب می شود ما هم بايد انتقاد خود را تعديل کنيم.

من شخصا از آقای مهرجويی انتظار معجزه ندارم. از خيلی از نام های ديگر نيز انتظار معجزه ندارم. بالاخره هر اوجی، ايستايی و افول در پی دارد. اما وضعی که سياست گذاران فرهنگی کشور به وجود آورده اند و سطح توقع مخاطب را به اين حد نازل رسانده اند جای تاسف بسيار دارد.

شايد پرداخت سه هزار تومان به حساب آقای مهرجويی اندکی از ناراحتی وجدان مان به خاطر تماشای سی دی قاچاق اين فيلم بکاهد و اعتراضی صحيح و مدنی نسبت به سياست های غلط فرهنگی کشورمان باشد اما نقد اين فيلم و فيلم های مشابه نبايد تحت تاثير چنين احساساتی قرار گيرد. سينمای آينده ی ايران تنها با چنين نقدهايی می تواند پيشرفت کند.

توضيح: بعد از نوشتن اين مطلب مطلع شدم آقای شکراللهی در وب لاگ خوابگرد با مطلبی زير عنوان "سنتوری؛ از نوع کدام مهرجويی؟" در باره ی اين فيلم نظرسنجی کرده اند. ايشان پرسيده اند که "اگر ترانه‌ها و صدای چاووشی را از فيلم حذف کنيد، از فيلم «سنتوری» جز يک فيلم آشفته و دمِ‌دستی چه می‌ماند؟" انعکاس نظرهای مثبت و منفی در وب لاگ ايشان، می تواند سطح توقع ما را از سينماگران بزرگ ايران نشان دهد.
لازم به ذکر است که مناظره من و پارسا قبل از خواندن این مطلب شکل گرفته بود ، ولی خوب برداشت های بسیار نزدیک به هم شده است

منبع
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
39
من ندیده میگم مزخرفه.
فیلم ایرانی به این سبک و ژانر معتاد شده.
به هیچ دردی نمیخوره.
اصلا هیچی
 

F A R A M A R Z

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2007
نوشته‌ها
2,508
لایک‌ها
1,642
سن
40
محل سکونت
Mashhad
خوب سراب جان ،
در مورد پست قبل تر ، فکر مي کنم زياد به حرف هايي اين چنيني توجه نکنيد ، وقتي کسي مي گويد ..فلاني استاد بازي گرفتن است... يک جور تعارف رايج ما ايراني ها را بکار برده. من ترجيح مي دهم از وراي تعارف هاي معمول ، به نکات برجسته تر نوشته اي که از رضا کيانيان اورده اي توجه کنم.

عرض شود که در مورد دوم هم ، کاش منبع اين نوشته مشعشع رو برايمان مي اوردي ، ولي جاي شگفتي نيست که کسي که مي خواسته تعريف از نگاه من نامربوط از فيلم مهرجويي بکند ، دقيقا نقاط ضعف مورد اشاره من را ( نافهمي مهرجويي در درک مسايل اجتماعي ) به نقاط قوت فيلم بدل کرده!
البته من فکر مي کنم با اين جو آلوده فرهنگي ، تقريبا ً مجبور باشيم براي هر محصولي ، تنها وتنها به چشم هاي خودمان اطمينان کنيم ، چون سفارشي نوشتن بخشي از فرهنگ ما شده است ، از بس که کارهاي زير متوسط ديده ايم.

اين هم يک نوشته از ف. م. سخن در کشکول خبري هفته اش که در وب سايت گويا منتشر مي شود:
کد:
نقد علي سنتوري
فرض کنيم فيلم سنتوري را داريوش مهرجويي نساخته است، و باز فرض کنيم که محدوديتي براي پخش اين فيلم وجود ندارد؛ آن گاه ارزش اين فيلم در چه خواهد بود؟ اگر مرعوب نام ها باشيم، اگر مخالف سياست سانسور و منع وزارت ارشاد باشيم چاره اي جز تعريف و تمجيد نداريم اما اگر واقع نگر باشيم، بايد از اين فيلم انتقاد کنيم؛ سخت هم انتقاد کنيم. بدون تعارف بگوييم که اگر در جمهوري اسلامي زندگي نمي کرديم، اين فيلم مي توانست يک فيلمفارسي متوسط باشد. اگر در سکانس آخر فيلم، هانيه با يک دسته گل گلايل، در ميان تماشاچيان حاضر مي شد، حتي مي توانست يک فيلم هندي متوسط باشد. اما چون در جمهوري اسلامي زندگي مي کنيم، و در اين کشور سانسور و منع، امتياز مثبت براي اثر هنري محسوب مي شود ما هم بايد انتقاد خود را تعديل کنيم.

من شخصا از آقاي مهرجويي انتظار معجزه ندارم. از خيلي از نام هاي ديگر نيز انتظار معجزه ندارم. بالاخره هر اوجي، ايستايي و افول در پي دارد. اما وضعي که سياست گذاران فرهنگي کشور به وجود آورده اند و سطح توقع مخاطب را به اين حد نازل رسانده اند جاي تاسف بسيار دارد.

شايد پرداخت سه هزار تومان به حساب آقاي مهرجويي اندکي از ناراحتي وجدان مان به خاطر تماشاي سي دي قاچاق اين فيلم بکاهد و اعتراضي صحيح و مدني نسبت به سياست هاي غلط فرهنگي کشورمان باشد اما نقد اين فيلم و فيلم هاي مشابه نبايد تحت تاثير چنين احساساتي قرار گيرد. سينماي آينده ي ايران تنها با چنين نقدهايي مي تواند پيشرفت کند.

توضيح: بعد از نوشتن اين مطلب مطلع شدم آقاي شکراللهي در وب لاگ خوابگرد با مطلبي زير عنوان "سنتوري؛ از نوع کدام مهرجويي؟" در باره ي اين فيلم نظرسنجي کرده اند. ايشان پرسيده اند که "اگر ترانه‌ها و صداي چاووشي را از فيلم حذف کنيد، از فيلم «سنتوري» جز يک فيلم آشفته و دمِ‌دستي چه مي‌ماند؟" انعکاس نظرهاي مثبت و منفي در وب لاگ ايشان، مي تواند سطح توقع ما را از سينماگران بزرگ ايران نشان دهد.
لازم به ذکر است که مناظره من و پارسا قبل از خواندن اين مطلب شکل گرفته بود ، ولي خوب برداشت هاي بسيار نزديک به هم شده است

منبع

من نگفتم فيلم درخشاني است البته در يکي از پست هاي قبلي هم گفته بودم که فيلم سنتورياعتبار کمتري نسبت به فيلم هاي ديگه مهرجويي مثل هامون و پري و ليلا وغيره است
اما نسبت به اوضاع الان فيلم هاي ما همين فيلم از خيلي ازفيلمهاي ديگه يک سرو گردن بالاتر است و فراموش نکنيم که به نظرمن البته همين کيميايي فيلم قيصر را درست ميکند و در چند سال اخير با سه فيلم سربازان جمعه و حکم ورئيس در حال تکرار خودش است و يک چيز ديگر به نظر من فيلم کيميايي بيشتر بروي ديالوگ است و اگر ان ديالوگ را نداشتديگر معلوم نبود چي ميشد يادش بخير فيلم اعتراض اون ديالوگاي خدا بيامرز فتحي در زندان

ببين در همه جا نقد خوب وبد هست اينکه بگويم نقد خوب طرفدار کارگردان هست و نقد بد نقد صحيح است درست نيست
البته فيلم داشتن يک فيلنامه خوب و بازي خوب و همينطور کارگرداني اصلا به بحث سليقه مربوط نمي شود
ولي برداشت هاي ما بعنوان يک فرد مخاطب بيشتر سليقه اي در مورد پسنديدن فيلم
مثلا مثالي که شما زديد من اصلا از فيلم آبي خوشم نيومد و اين فيلم رو جز فيلم هاي بدنه يا دنباله رو فيلم هاي که براي گيشه ساخته شده مي دونم
 

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
654
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !
امروز تو دنیای اقتصاد خوندم که مردم تا الان 94 میلیون به حساب مشترک مهرجویی و تهیه کننده فیلم ریختند .
 

Ronan

Registered User
تاریخ عضویت
7 ژانویه 2006
نوشته‌ها
6,457
لایک‌ها
876
محل سکونت
Tehran
سلام :

اين فيلم فوق العادست ... من تو 3 روز بار 5 كه دارم ميبينم ... عاليه اين فيلم ... حيف كه اجازه پخش نگرفت

واقعا اين مافيا بازي تو هر چيز از فوتبال گرفته تا فيلم و غيره داره بيداد ميكنه و همرو به خاك سياه ميكشونه :(
 
بالا