برگزیده های پرشین تولز

فایز دشتستانی

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9


نمى‏بينم ز مردم آشنايى
نمى‏آيد ز كس بوى وفايى
مده فايز! به وصل گلرخان دل
كه آخر مى‏كشندت از جدايى
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
سر زلف تو آشوب جهان شد
اسير زلف تو پير و جوان شد
هنوزم اول دنياست، فايز!
كه بر پا فتنه آخر زمان شد
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
خبر دارى به من هجران چه ها كرد؟
دلم را ريش و جانم مبتلا كرد
ز مردم عشق تو پوشيده فايز
ولى شوق تو رازش بر ملا كرد
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
نخستين‏بار بايد ترك جان كرد
سپس آهنگ روى گلرخان كرد
نبايد در طريق عشق، فايز!
حذر از خنجر و تير و سنان كرد
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
نسيم! آهسته آهسته سحرگاه
روان شو سوى يار از راه و بيراه
بجنبان حلقه زنجير زلفش
ز حال زار فايز سازش آگاه
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
جفا از تو بتا! خون خوردن از من
ز تو جور و تحمل كردن از من
تو را با گريه فايز چه مطلب؟
دل از من، ديده از من، دامن از من
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
دلم تنگه چو ميناى شكسته
كه يارم با رفيق بد نشسته
همه گويند كه فايز تار بردار
صدا كى مى‏دهد تار شكسته
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
سحر از بس كه ناليدم زهجران
بر احوالم ترحم كرد جانان
خرامان مو پريشان سويم آمد
به فايز بست از نو عهد و پيمان
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
قلم آور كه بنويسم كتابى
به پيش دلبر عالى جنابى
تو فايز مى‏كشى فردا چه گويى
قيامت مى‏شود آخر حسابى
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
به زير زلف مشكين عارض يار
نمايان چون قمر اندر شب تار
چنان جلوه كند بر چشم فايز
كه زاغى برگ گل دارد به منقار
 

agni65

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 فوریه 2007
نوشته‌ها
162
لایک‌ها
9
خودم اينجا دلم در پيش دلبر
خدايا اين سفر كى مى‏رود سر
خدايا كن سفر آسان به فايز
كه بيند بار ديگر روى دلبر
 
بالا