samamini87
Registered User
چهارمين شاهنامه چاپ ايران كه در زمان انتشار از شهرتي خاص نصيب برد آن است كه به دستور حسين پاشا خان امير بهادر جنگ تهيه و چاپ شد. تهيه اين شاهنامه كه به قطع سلطاني يعني به اندازه تقريبي روزنامههاي كنوني بود چهار سال ميان سالهاي 1322 تا 1326 قمري مدت گرفت. به همين جهت به عكس مظفرالدين شاه و محمد علي شاه مصور است و در انتهاي آن تصوير اميربهادر آمده است. مقدمه كتاب نوشته شاعر معروف محمد صادق اميري فراهاني ملقب به اديبالممالك است. نسخه به خط خوشنويس معروف مرحوم عمادالكتاب است و شش ستوني و در پايان عبارتي دارد در معرفي كسانيكه در سرانجام دادن اين شاهنامه مشهور دست داشتهاند. در قسمتي از آن عبارت، كه به تأثير اديبالممالك و مؤبد بيدگلي به لغات ساختگي ممزوج شده آمده است كه «به كوشش و غلت گيري (كذا) رده آراي ميدان سخن، پديد ساز راز كهن، لاد افكن بخردي، بنياد مؤبد پارسي نژاد، شيم عبدالعلي بيدگلي…. در تافتخانه آقا سيد مرتضي به دستياري آقا ميرزا عباس (و در حاشيه گقته شده است كه عباس از سربازان قديم گارد نصرت است) به فرخي انجاميد به كلك من بنده محمد حسين عمادالكتاب به سالمه آدينه بيست و ششم شهر صفرالمظفر در سال يكهزار و سيصد و بيست و دو.»
شاهنامه امير بهادر جنگ، هم از حيث زباني كه در مقدمه و توضيحات آن به كرا رفته و هم از حيث تصاوير و اشكالي كه براي سلاطين كياني كشيده شده است و در تحت تأثير نقوش تخت جمشيد است كاملاُ نشان دهنده روحيهاي است كه ايرانيان در توجه به گذشته خود در زمان تهيه و انتشار اين اثر پيدا كرده بودند. جز اينها، تصويري كه در مقدمه همين كتاب از «هارونيه» (يعني بنايي در مشهد كه اكنون در دست تعمير است و به مقبره غزالي منسوب شده است) به چاپ رسيده و مقبره فردوسي دانسته شده است گوياي توجهي است كه مردم به شاعر ملي و حماسي خود داشتهاند و ميخواستهاند كه مزار او معلوم و مشخص و بنايي باشكوه و فخيم باشد.
از روي متني كه براي چاپ امير بهادر تهيه شد چاپهاي سربي و سنگي، چندين بار در تهران طبع شده است. ولي هيچ يك بدان قطع و هنر و زيبائي و تمامي نيست





upppppppp||||||||||||||||||||||||||||
شاهنامه امير بهادر جنگ، هم از حيث زباني كه در مقدمه و توضيحات آن به كرا رفته و هم از حيث تصاوير و اشكالي كه براي سلاطين كياني كشيده شده است و در تحت تأثير نقوش تخت جمشيد است كاملاُ نشان دهنده روحيهاي است كه ايرانيان در توجه به گذشته خود در زمان تهيه و انتشار اين اثر پيدا كرده بودند. جز اينها، تصويري كه در مقدمه همين كتاب از «هارونيه» (يعني بنايي در مشهد كه اكنون در دست تعمير است و به مقبره غزالي منسوب شده است) به چاپ رسيده و مقبره فردوسي دانسته شده است گوياي توجهي است كه مردم به شاعر ملي و حماسي خود داشتهاند و ميخواستهاند كه مزار او معلوم و مشخص و بنايي باشكوه و فخيم باشد.
از روي متني كه براي چاپ امير بهادر تهيه شد چاپهاي سربي و سنگي، چندين بار در تهران طبع شده است. ولي هيچ يك بدان قطع و هنر و زيبائي و تمامي نيست





upppppppp||||||||||||||||||||||||||||
فایل های ضمیمه
Last edited: