شاعر می گه
خنده رسوا می نماید پسته بی مغز را ....... چون نداری مایه از لاف سخن خاموش باش
پسرم هضم این مسائل برای شما سنگینه. زیاد فکر نکن.
شاعر می گه
خنده رسوا می نماید پسته بی مغز را ....... چون نداری مایه از لاف سخن خاموش باش
منظورت با من بود یا شعره؟شاعر می گه
خنده رسوا می نماید پسته بی مغز را ....... چون نداری مایه از لاف سخن خاموش باش
عزیز من چرا الکی جَر میکنی؟پسرم هضم این مسائل برای شما سنگینه. زیاد فکر نکن.
والا ما که دختر هستیم و اینقدر میگن دخترا احساساتی هستن به این چیزا گریه نمیکنم .
شما فیلم هندی ببینی دیگه چه کار میکنی ؟
خوب این غریزه هر دختری هست .اولا من در دختر بودن شما شک دارم. دوما علم ثابت کرده پسرا احساساتی تر هستن. به نظر من دخترا فقط از احساسات پسرا سوء استفاده می کنن. بیشتر دخترا فقط به دنبال شوهر بهتر با پول بیشتر و مهریه سنگینتر و زندگی مرفه تر هستن و برای این کار خودشون رو برای پسرا لوس می کنن که اینا رو براشون فراهم کنن. این رو در مقابل این بذارید که اگه همون دختر یه پولی داشته باشه میبره بانک می ذاره ولی به پسره نمیده که مشکلاتش حل بشه.
این که مال یکی از آهنگای محسن چاوشیه. مال آلبوم اولش بود.چه كسي خواهد ديد ؟
مردنم را بي تو
گاه ميانديشم
خبر مرگ مرا با تو چه كس ميگويد ؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا ميشنوي
روي خندان تو را كاشكي ميديدم
شانه بالا زدنت را بي قيد
و تكان دادن دستت كه مهم نيست زياد
و تكان دادن سر ...
چه كسي باور كرد ؟
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد
شعر از سروده های شاعر خوب، شادروان حمید مصدق هست؛ و شعر بسیار زیبایی هم هست.
....
گاه مي انديشم ،
خبر مرگ مرا با تو چه كس مي گويد؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا
ازكسي مي شنوي ، روي تو را
كاشكي مي ديدم .
شانه بالا زدنت را ،
- بي قيد-
و تكان دادن دستت كه ،
- مهم نيست زياد-
و تكان دادن سر را كه ،
-عجيب ! عاقبت مرد ؟
-افسوس!
-كاشكي مي ديدم!
من به خود مي گويم:
«چه كسي باور كرد
«جنگل جان مرا
«آتش عشق تو خاكستر كرد؟
حمید مصدق
دوستان عزیز توجه کنن که لازمه شعر ردیف و قافیه نیست، بلکه جوشش و غلیان احساسات و زبان و نگاه نو شاعر هست. نیما چهل سال زحمت نکشید که شما ها بیاین و به نداشتن ردیف و قافیه گیر بدین!
لطفا کسانی که تخصصی ندارن به فن و هنر یک شاعر اهانت نکنن.
حالا الآن هدف این تاپیک چیه؟ قراره با این چند خط شعر چی کار کنیم؟
سه مدل شعر نو داریم یک مدل هم وزن دارد و هم قافیه ( نیمایی )
یکی قافیه ندارد ولی وزن دارد ( فکر کنم شعر سپید ) مثل همین شعر حمید مصدق
یک مدل هم نه وزن دارد و نه قافیه ( شعر موج نو ) که الان بهترین شاعر این نوع شعر احمد رضا احمدی
یک شعر دیگه از حمید مصدق :
شیشه پنجره را باران شست
از دل اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست
و یک شعر دیگه از همین شاعر :
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد .
.
.
.
بعضی ها با شعر میونه خوبی ندارند و شاعری را کار بیهوده ای میدانند نظر شما چیه ؟
اینو دوست دارمیک شعر دیگر از حمید مصدق
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالها هست که در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان،
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا،
- خانه کوچک ما
سیب نداشت
سلام من شعر های حمید مصدق رو کجا میتونم گیر بیارم؟ به نظرم شعرهای خیلی قشنگی میگه.
اصولا بعضی از شعرهابه آدم حال و هوای خاصی میده. مثل همین حمید مصدق .... سیاوش قمیشی و داریوش
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالها هست که در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان،
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا،
- خانه کوچک ما
سیب نداشت
اینو دوست دارم
حبیب خوندتش
خیلی قشنگ خونده
یک شعر دیگر از حمید مصدق
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالها هست که در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان،
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا،
- خانه کوچک ما
سیب نداشت
شرمنده لینکی ازش ندارملظفا لینک دانلود آهنگ رو بدید. من خیلی دوست دارم آهنگشو بشنوم.