برگزیده های پرشین تولز

فلش گفتگو با خدا

Sohrabkhan

Registered User
تاریخ عضویت
6 آپریل 2005
نوشته‌ها
174
لایک‌ها
5
محل سکونت
persiantools
اینم یه فلش خیلی خیلی زیبا بنام "گقتگو با خدا" در پایین همین تاپیک ترجمه اش را قرار دادم .

این لینک نوع بدون موسیقی که حجمش خیلی کمه :

/http/www.inspiringthots.net/movie/iwg.swf

اینم لینک با موسیقی که واقعا یه شاهکاره حجمش هم یک مگ و 150 کیلو بیشتر نیست حتما دانلود کنید که پشیمون نمی شید :

/http/peace.new21.net/IWG.swf





گفتگو با خدا



در خواب خدا را ديدم.
خدا پرسيد : ميخواهي با من گفتگو کني ؟ در پاسخش گفتم : اگر وقت داريد ؟
خدا خنديد و گفت : وقت من بي نهايت است ... در ذهنت چيستکه ميخواهي از من بپرسي ؟
پرسيدم : چه چيز بشر شما را سخت متعجب ميسازد ؟
خدا پاسخ داد : اينکه آنها از کودکي شان خسته ميشوند و عجله دارند که بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدت ها ، آرزو ميکنند که کودک باشند .اينکه آنها سلامتي خود را از دست ميدهند تا پول به دست آورند
و بعد پولشان را از دست ميدهند تا سلامتي خود را به دست آورند .اينکه با اضطراب به آينده مينگرند و حال را فراموش مي کنند بنابراين نه در حال زندگي ميکنند و نه در آينده .
اينکه آنها به گونه اي زندگي ميکنند که گويي هرگز نمي ميرند و به گونه اي مي ميرند که گويي هرگززندگي نکرده اند.
خدا دست هايم را گرفت . براي مدتي سکوت کرديم و من دوباره پرسيدم : «به عنوان يک پدر ميخواهي فرزندانت کدام درس هاي زندگي را بياموزند ؟»
خدا گفت : بياموزند که آنها نمي توانند کسي را وادار کنند که عاشقشان باشد تنها کاري که آنها مي توانند بکنند اينست که اجازه دهند که خودشان دوست داشته باشند .
بياموزند که درست نيست خودشان را با ديگران مقايسه کنند .
بياموزند که فقط چند ثانيه طول ميکشد تا زخم هاي عميقي در قلب آنان که دوستشان داريد ايجاد کنيم ، اما سالها طول ميکشد تا آن زخم ها التيام بخشيم .
بياموزند ثروتمند کسي نيست که بيشترين ها را دارد ، کسي است که به کمترين ها نياز دارد .
بياموزند که آدمهايي هستند که آنها را دوست دارند فقط نمي دانند که چگونه احساساتشان را نشان دهند .
بياموزند که دو نفر مي توانند با هم به يک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند .
بياموزند که کافي نيست فقط آنهاديگران را ببخشند بلکه آنها بايد خود را نيز ببخشند .
من با خضوع گفتم : از شما به خاطر اين گفت و گو متشکرم . آيا چيز ديگري هست که دوست داريد فرزندانتان بدانند ؟
خداوند لبخند زد و گفت « فقط لينکه بدانند من اينجا هستم ، هميشه »
 

meli

Registered User
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2004
نوشته‌ها
1,393
لایک‌ها
23
سن
36
محل سکونت
tehran
لینکا که کار نمی کنه!!
 

uxd863

Registered User
تاریخ عضویت
13 جولای 2004
نوشته‌ها
565
لایک‌ها
10
به نقل از nima178 :

/http/www.inspiringthots.net/movie/iwg.swf

اینم لینک با موسیقی که واقعا یه شاهکاره حجمش هم یک مگ و 150 کیلو بیشتر نیست حتما دانلود کنید که پشیمون نمی شید :

/http/peace.new21.net/IWG.swf

تصحیح شده!
/http://peace.new21.net/IWG.swf
/http://www.inspiringthots.net/movie/iwg.swf
 

nima178

Registered User
تاریخ عضویت
2 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
882
لایک‌ها
12
محل سکونت
همان جایی که اینجا نیست

daftarekhaterat

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2003
نوشته‌ها
4,989
لایک‌ها
58
سن
41
محل سکونت
در قلب پاك او

nima178

Registered User
تاریخ عضویت
2 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
882
لایک‌ها
12
محل سکونت
همان جایی که اینجا نیست
من می خوام متنو به فارسی برگردونم اما حال ندرم اگر فارسیش هست بدین
اگر نیست
بگین بکنیم یکی بعد فارسیش رو فلش کنه
واقعا دمه فلش کارای خودمون(نغمه دات کام) گرم
 

nima178

Registered User
تاریخ عضویت
2 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
882
لایک‌ها
12
محل سکونت
همان جایی که اینجا نیست
به خداوند که کعبه نویسنده این مطلب در حد پیامبری است!
خیلی کف کردم
یه بار دیگه من می زارم شما بخونید
خواب خدا را ديدم.
خدا پرسيد : ميخواهي با من گفتگو کني ؟ در پاسخش گفتم : اگر وقت داريد ؟
خدا خنديد و گفت : وقت من بي نهايت است ... در ذهنت چيستکه ميخواهي از من بپرسي ؟
پرسيدم : چه چيز بشر شما را سخت متعجب ميسازد ؟
خدا پاسخ داد : اينکه آنها از کودکي شان خسته ميشوند و عجله دارند که بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدت ها ، آرزو ميکنند که کودک باشند .اينکه آنها سلامتي خود را از دست ميدهند تا پول به دست آورند
و بعد پولشان را از دست ميدهند تا سلامتي خود را به دست آورند .اينکه با اضطراب به آينده مينگرند و حال را فراموش مي کنند بنابراين نه در حال زندگي ميکنند و نه در آينده .
اينکه آنها به گونه اي زندگي ميکنند که گويي هرگز نمي ميرند و به گونه اي مي ميرند که گويي هرگززندگي نکرده اند.
خدا دست هايم را گرفت . براي مدتي سکوت کرديم و من دوباره پرسيدم : «به عنوان يک پدر ميخواهي فرزندانت کدام درس هاي زندگي را بياموزند ؟»
خدا گفت : بياموزند که آنها نمي توانند کسي را وادار کنند که عاشقشان باشد تنها کاري که آنها مي توانند بکنند اينست که اجازه دهند که خودشان دوست داشته باشند .
بياموزند که درست نيست خودشان را با ديگران مقايسه کنند .
بياموزند که فقط چند ثانيه طول ميکشد تا زخم هاي عميقي در قلب آنان که دوستشان داريد ايجاد کنيم ، اما سالها طول ميکشد تا آن زخم ها التيام بخشيم .
بياموزند ثروتمند کسي نيست که بيشترين ها را دارد ، کسي است که به کمترين ها نياز دارد .
بياموزند که آدمهايي هستند که آنها را دوست دارند فقط نمي دانند که چگونه احساساتشان را نشان دهند .
بياموزند که دو نفر مي توانند با هم به يک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند .
بياموزند که کافي نيست فقط آنهاديگران را ببخشند بلکه آنها بايد خود را نيز ببخشند .
من با خضوع گفتم : از شما به خاطر اين گفت و گو متشکرم . آيا چيز ديگري هست که دوست داريد فرزندانتان بدانند ؟
خداوند لبخند زد و گفت « فقط لينکه بدانند من اينجا هستم ، هميشه »
الله و اکبر
 
بالا