-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
كسي اينجا از ادبيات سررشته داره؟
- شروع کننده موضوع Ghazmar
- تاریخ شروع
persian_londoner
کاربر تازه وارد
آره دقیق بگو اقا معلم استاده دیگه! خودش کمکت میکنه، مگه نه شار؟
Ghazmar
Registered User
- تاریخ عضویت
- 27 دسامبر 2002
- نوشته‌ها
- 766
- لایک‌ها
- 3
والا شما اينجوري فرض كنين، كه ايده و طرح داستاني يه كتاب هست، مي‌خوام كه با كمك و همكاري يه نويسنده بنويسم كتاب رو. پول هم توش هست، شايد زياد نباشه، اما هست. اگه كسي از بچه‌هاي اينجا، يا كسي كه مي‌شناسينش و فكر مي‌كنين بتونه كمك كنه، نمونه كار برام بفرستين. چيزايي كه لازمة كاره، علاوه بر بچه‌باحال بودن و آدم درستي بودن - كه همه‌تون هستين -، قريحه، قوة تخيل خوب، آشنايي با كامپيوتر و از اين چيزاس. مثلاً محمود دولت‌آبادي هيچ كمكي به من نمي‌تونه بكنه!!! ؛)
persian_londoner
کاربر تازه وارد
آقا من رو هم شريك كنين، تمامی حقوق و سود معنویش مال شما، بقیش هم بدین به من، چطوره؟!
Ghazmar
Registered User
- تاریخ عضویت
- 27 دسامبر 2002
- نوشته‌ها
- 766
- لایک‌ها
- 3
در مورد نوشتن اشتراكي، نه منظور من نوشتن اشتراكي نيس. ولي نمونة اين كار رو قبلاً توي BBS پيام انجام داديم. يه كار آوانگارد بود. يه نفر يه پاراگراف نوشت و يك فضا رو ساخت، بعدي يه پاراگراف ديگه، بعدي و بعدي. همين‌جور يه داستان نوشته شد و كار بسيار بسيار جالبي شد. اگه خواستين براتون فايلش رو مي‌فرستم.
ولي اينجا اون بحث نيس. داستان اينه كه من مي‌خوام كه يه داستان بنويسم. ايده، خط داستاني، كاراكترها، خلاصه داستان و فصل‌بنديش هم حاضره. به عبارتي همة كارهاي اساسيش انجام شده و يا داره انجام ميشه. امشب هم پيش فرهاد توحيدي بودم و يك سري هم با اون صحبت‌هايي در مورد كار كردم و نظرات ايشون رو هم گرفتم. ولي نكته اينجاس كه من تاحالا كار رمان نكردم. توي رمان، آدم بايد بتونه ديالوگ بنويسه، موقعيت‌ها رو بسط بده، Detail بگه، فضا رو كاملاً ببينه و تشريح كنه و اين كار روي توي 300 - 400 صفحه بكنه. من فقط تجربة داستان كوتاه رو داشتم. اينه كه الان دنبال كسي مي‌گردم كه قلم توانايي داشته باشه، خوش‌فكر و قريحه باشه و بتونه اين خلاصه داستان من رو به يه رمان تبديل كنه. خودم و يكي دو تا ديگه از بچه‌ها هم كنارش هستيم و علاوه بر كمك، نظارت هم ميكنيم. دستمزد هم داره. ولي شرط اولش، داشتن اون شرايط اوليه‌س كه گفتم. طبعاً بعد از ديدن نمونة كارهاي قبليش، يكي دو تا فضا رو با هم مي‌سازيم و مي‌نويسيم، تا قدرت قلم و خلاقيتش هم دربياد. اگه همه چي خوب بود، فكر مي‌كنم يه كار خيلي خوب از آب در مي‌آد. حالا اين كه اصلاً چرا مي‌خوام اينكار رو بكنم، بماند!
ضمناً به هيچ وجه هم كار سياسي، يا چيزايي از اين دست نيست، فكراي بد نكنين! :twisted:
ولي اينجا اون بحث نيس. داستان اينه كه من مي‌خوام كه يه داستان بنويسم. ايده، خط داستاني، كاراكترها، خلاصه داستان و فصل‌بنديش هم حاضره. به عبارتي همة كارهاي اساسيش انجام شده و يا داره انجام ميشه. امشب هم پيش فرهاد توحيدي بودم و يك سري هم با اون صحبت‌هايي در مورد كار كردم و نظرات ايشون رو هم گرفتم. ولي نكته اينجاس كه من تاحالا كار رمان نكردم. توي رمان، آدم بايد بتونه ديالوگ بنويسه، موقعيت‌ها رو بسط بده، Detail بگه، فضا رو كاملاً ببينه و تشريح كنه و اين كار روي توي 300 - 400 صفحه بكنه. من فقط تجربة داستان كوتاه رو داشتم. اينه كه الان دنبال كسي مي‌گردم كه قلم توانايي داشته باشه، خوش‌فكر و قريحه باشه و بتونه اين خلاصه داستان من رو به يه رمان تبديل كنه. خودم و يكي دو تا ديگه از بچه‌ها هم كنارش هستيم و علاوه بر كمك، نظارت هم ميكنيم. دستمزد هم داره. ولي شرط اولش، داشتن اون شرايط اوليه‌س كه گفتم. طبعاً بعد از ديدن نمونة كارهاي قبليش، يكي دو تا فضا رو با هم مي‌سازيم و مي‌نويسيم، تا قدرت قلم و خلاقيتش هم دربياد. اگه همه چي خوب بود، فكر مي‌كنم يه كار خيلي خوب از آب در مي‌آد. حالا اين كه اصلاً چرا مي‌خوام اينكار رو بكنم، بماند!
ضمناً به هيچ وجه هم كار سياسي، يا چيزايي از اين دست نيست، فكراي بد نكنين! :twisted:
aaber_piade
Registered User
هممم ... آقا فايلشو ميشه بفرستي ببينيم چجورياست ؟
niterider
Registered User
جالبه . میشه یه توضیحی در مورد موضوع داستانت بدی ؟ یا سکرته
Ghazmar
Registered User
- تاریخ عضویت
- 27 دسامبر 2002
- نوشته‌ها
- 766
- لایک‌ها
- 3
در مورد داستان اشتراكي، اين تجربه، مال حدود فكر مي‌كنم 6-7 سال پيشه. مي‌گردم، فايلش رو پيدا مي‌كنم و براتون مي‌ذارم. يادش بخير اون موقعا، بچه‌هاي خيلي قوي و خوبي كار ادبي مي‌كردن اون‌جا. اين داستاني هم كه مي‌گم، خيلي خوب شروع شد و پيش‌رفت. يه كار بسيار مدرن و همونجور كه گفتم، آوانگارد بود. ولي بعد يه مدت، دو تا از بچه‌ها ديگه حوصله‌شون سر رفت، و كم كم داستان رو به قول خودمون ، به ابتذال كشيدن. داستاني كه خيلي جدي و تو فضاهاي خاصي شكل گرفته بود، كم كم تبديل به يه داستان طنزي شد، كه تا 2 ساعت بعد خوندنش، داشتيم قهقهه مي‌زديم. تجربة بسيار خوبي بود. امشب براتون پيداش مي‌كنم. الان الزه رسيدم خونه و خيلي خسته‌م.
Ghazmar
Registered User
- تاریخ عضویت
- 27 دسامبر 2002
- نوشته‌ها
- 766
- لایک‌ها
- 3
اينم اون داستاني كه مي‌گفتم، آپ-لودش كردم براتون، اينم آدرس:
<a href='http://www.worldof.us/TempFiles/Maah-Banoo.pdf' target='_blank'>http://www.worldof.us/TempFiles/Maah-Banoo.pdf</a>
نظرتون رو هم اگه بعد از خوندن بنويسين، ضرر نداره!
<a href='http://www.worldof.us/TempFiles/Maah-Banoo.pdf' target='_blank'>http://www.worldof.us/TempFiles/Maah-Banoo.pdf</a>
نظرتون رو هم اگه بعد از خوندن بنويسين، ضرر نداره!