• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

متن برخي از ترانه هاي فارسي

وضعیت
موضوع بسته شده است.

خوبی کن

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 نوامبر 2003
نوشته‌ها
1,285
لایک‌ها
13
---------------------------------------
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
داريوش

حالا که دل تو شده فرسنگ ها دور از خدا به من نگو دوست دارم که باورم نمیشه !
نگو فقط تو رو دارم که باورم نمیشه !
تو با این چرب زبونی هی به من دروغ می گی می خواهی گولم بزنی هی به من دروغ میگی
به من نگو دوست دارم که باورم نمیشه ! نگو فقط تو رو دارم که باورم نمیشه !
حالا که کار تو شده پر از نیرنگ و ریا حالا که دل تو شده فرسنگ ها دور از خدا به من نگو دوست دارم
تو با دل شکسته ام انقدره جفا نکنه خوب اگه دوستم نداری اینجوری برپا نکن به من نگو دوست دارم که باورم نمیشه نگو فقط تو رو دارم که باورم نمیشه !
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
تنگ غروبه خورشید اسیره می ترسم امشب خوابم نگیره
سیاهی شب چشم هاشو وا کرد ستاره من تورو صدا کرد
باز مثل هر شب از دیده پنهون یه مرد عاشق با چشم گریون
آواز می خونه از پشت دیوار کی خواب امشب کی مونده بیدار
چرا شب ما سحر نمیشه گل ستاره پرپر نمیشه تو شهر خورشید یه رقص نوره راه من و تو امشب چه دوره !
تنگ غروبه خورشید اسیره می ترسم امشب خوابم نگیره!
سیاهی شب چشم هاشو وا کرد ستاره من تو رو صدا کرد !
باز مثل هر شب از دیده پنهون یه مرد عاشق با چشم گریون
آواز ومی خونه از پشت دیوار کی مونده بیدار
چرا شب ما سحر نمیشه گل ستاره پر پر نمیشه تو شهر خورشید یه رقص نوره راه من و تو امشب چه دوره !
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
ابي


بايد از عطر اقاقي تو رو آغاز کنم با صداي خيس بارون تو رو آغاز کنم
از تماشاي قناري به تو پرواز کنم
به تو پل مي زنم از بهانه هامو از همه شبانه هامو مي رسم به تو دوباره
بوي عطر تو ميدن ترانه هامو پر اسمت ميشن عاشقانه هامو از گل شعر ستاره مي رسم به تو دوباره!
نيستي اما يادت اينجاست وقت گل کردن روياست.
به تو من مي رسم از اين شب نيلوفري به تو ميرسم من از اين راه خاکستري به تو که خاطره هامو به هميشه مي بري
به تو پل مي زنم از بهانه هامو از همه شبانه هامو مي رسم به تو دوباره
بوي عطر تو ميدن ترانه هامو پر اسمت ميشن عاشقانه هامو از گل شعر ستاره مي رسم به تو دوباره!
نيستي اما يادت اينجاست وقت گل کردن روياست.
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
داريوش

آهای مردم دنیا آهای مردم دنیا گله دارم گله دارم من از عالم و ادم گله دارم گله دارم آهای مردم دنیا اهای مردم دنیا گله دارم گله دارم من از دست خدا هم گله دارم گله دارم
شما که حرمت عشق و شکستید کمر به کشتن عاطفه بستید شما که روی دل قیمت گذاشتی که حرمت عشق رو نگه نداشتی
آهای مردم دنیا آهای مردم دنیا گله دارم گله دارم من از دست خدا هم گله دارم گله دارم.
فریاد من شکایت یه روح بی قرار روح که خسته از همه, زخمی روزگار
گلایه من از شما حکایت خودم نیست برای من که از شما سوختم و گم شدم نیست
اگه عشقی نباشه آدمی نیست گه آدم نباشه زندگی نیست
نپرس از من چه آمد بر سر عشق جواب من بجز شرمندگی نیست
آهای مردم دنیا آهای مردم دنیا گله دارم گله دارم من از عالم و آدم گله دارم گله دارم آهای مردم دنیا آهای مردم دنیا گله دارم گله دارم من از دست خدا هم گله دارم گله دارم
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
داريوش

کوه میذارم رو دوشم رخت هر جنگو می پوشم موج از دریا میگیرم شیره سنگ و می دوشم میارم ماه و تو خونه می گرم باد و نشونه همه خاک زمین رو میشمرم دونه به دونه
اگه چشمهات بگن اره هیچ کدوم کاری نداره اگه چشمهات بگن اره هیچ کدوم کاری نداره
دنیا رو کولم میگیرم روزی صد دفعه میمیرم میکنم ستاره ها رو جلوی چشهات میگیرم چشمهات حرمت زمین یه قشنگ یه نازنین تو اگه می خوای نذارم هیچ کسی تورو ببینه اگه چشمهات بگن اره هیچ کدوم کاری نداره اگه چشمهات بگن اره هیچ کدوم کاری نداره
چشم ماه و در میارم یه نبرد بوم میارم عکس چشمت رو میگیرم جای چشم اون میذار
آفتاب و برش میدارم باسه چشمات در میذارم از چشهات آینه میسازم با خودم برات میارم اگه چشمهات بگن اره هیچ کدوم کاری نداره اگه چشمهات بگن اره هیچ کدوم کاری نداره
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
داريوش


به تو میگم که نشو دیونه ای دل
به تو میگم که نگیر بهونه ای دل
من دیگه بچه نمیشم آه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم.

به تو میگم عاشقی ثمر نداره
واسته تو جز غم دردسر نداره
من دیگه بچه نمیشم آه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم.

عقلم و زیر پا گذاشتی رفتی تو من مبتلا گذاشتی رفتی
به غم زمونه ای دل من و جا گذاشتی رفتی

به خدا من رسوا کردی ای دل
همه جا مشتم و وا کردی ای دل

فتنه برپا کردی ای دل
من و رسوا کردی ای دل


می دونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی میدونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی .

من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم

به تو میگم که نشو دیونه ای دل به تو میگم که نگیر بهونه ای دل

من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم

من میگم عاشقی ثمر نداره واسه تو جز غم و دردسر نداره

من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم .
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
ای که بی تو خودمو تک تنها میبینم هر جا که پا میذارم تو رو اونجا می بینم یادم چشمهای تو پر درد و غصه بود قصه غربت تو قدر صد تا قصه بود یاد تو هر جا که هستم با من داره عمر من وآتیش میزنه !
تو برام خورشید بودی توی این دنیای تلخ گونه های خیسم و دستهای تو پاک میکرد حالا اون دستها کوجاست اون دوتا دست های خوب چرا بیصدا شده لب قصه های خوب من که باود ندارم ون همه خاطره مرد گوشه آسون ها گوشه آسمون ها پشت یک پنجره مرد آسمون سنگی شد خدا انگارتابیده انگار از اون بالا ها گریه هامو ندیده !
یاد تو هر ج هستم با من داره عمر من آتیش میزنه یاد تو هرجا که هستم با من داره عمر منو آتیش میزنه یاد تو هر جا که هستم با من داره عمر من آتیش میزنه
 

ali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
12
سن
39
محل سکونت
tehran
ولي هيچ كدوم اين نميشه :
ابي




توي تنهايي يک دشت بزرگ که مثل غربت شب بي انتهاست يه درخت تن سايه سربلند !
آخرين درخت سبز سر پاست!
رو تنش زخم, ولي زخم تبر!
نه يه قلب تير خورده
نه يه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست کندوي پاک و دخيل و تلسم!
چه پرنده ها که تو جاده ي کوچ مهمون سفره سبز اون شدن!
چه مسافر ا که زير چتر اون به تن خستگيشون تبر زدن!
تا يه روز تو اومدي بي خستگي با يه خورجين قديمي قشنگ
با تو نه سبزه نه آينه و نه آب يه تبر بود با تو با اهرم سنگ!
اون درخت سربلند پر غرور
که سرش داره به خورشيد ميرسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر
که باسه پرنده ها دلواپس ِ منم منم!
من صداي سبز خاک سربيم!
صدايي که خنجرش روبه خداست
صدايي که توي بهت شب دشت نعره اي نيست
ولي اوج يک صداست !
رقص دست نرمت اي تبر به دست
با هجوم تبر دُشنه و سخت !
آخرين تصوير تلخ بودن
توي ذهن سبز آخرين درخت !
حالا تو شمارش ثانيه ها کوبه هاي بي امون تبره !
تبري که دشمن هميشه ي اين درخت محکم و تناور ِ
من به فکر خستگي هاي پر پرنده هام تو بزن تبر بزن !
من به فکر غربت مسافرام آخرين ضربرو محکم تر بزن !
من به فکر خستگي هاي پر پرنده هام تو بزن تبر بزن !
من به فکر غربت مسافرام آخرين ضربرو محکم تر بزن !
من به فکر خستگي هاي پر پرنده هام تو بزن تبر بزن !
من به فکر غربت مسافرام آخرين ضربرو محکم تر بزن !
آخرين ضربه رو محکم تر بزن ! آخرين ضربه رو محکم تر بزن ! آخرين ضربه رو محکم تر بزن ...
 

Sabzine

Registered User
تاریخ عضویت
11 نوامبر 2003
نوشته‌ها
137
لایک‌ها
142
محل سکونت
تهران
شما دو تا بزرگوار هم عجيب پشتكاري دارين هااااااااااااااا !!!!! .... واقعا كه خسته نباشييييين !!! :cool:
 

black_jack_of_black_city

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
73
سن
44
محل سکونت
با قلبی شکسته در انتظار مرگ گوشه ای نشستم . به آرز
آخرش شد دامبالي دامبالي
 

davood00

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 اکتبر 2003
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
0
ابي
نام ترانه: بانوي موسيقي و گل
آهنگ ساز:استاد مسلم موسيقي سياوش قميشي
شاعر: اسطوره ترانه سرايي ايران ايرج جنتي عطايي


بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون
به قامت خيال من ململ مهتاب بپوشون
بذار نسيم در به در گل برگو از ياد ببره
برداره بوي تن تو هر جا كه ميخواد ببره
دست رو تن غروب بكش كه از تو گل بارون بشه
بذار كه از حضور تو لحظه ترانه خون بشه
همسايه خدا مي شم مجاور شكفتنت
خورشيدو باور مي كنم نزديك رفتار تنت
قطره ام از تو من ولي درگير درياشدنم
دچار سحر عشق تو در حال زيبا شدنم
بانوي موسيقي و گل اسطوره عاشق شدن
تا من دوباره من بشم دوباره لبخندي يزن
لبخنده تو جانمو مغلوب رويا مي كنه
انگار جهان وا ميسه و ما رو تماشا مي كنه
بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون
به قامت خيال من ململ مهتاب بپوشون
بذار نسيم در به در گل برگو از ياد ببره
برداره بوي تن تو هر جا كه ميخواد ببره
قطره ام از تو من ولي درگير درياشدنم
دچار سحر عشق تو در حال زيبا شدنم
بانوي موسيقي و گل تنديس شاعرانگي
نوازشم كن و ببر منو به جاودانگي
شب از نگاه تو آينه رو پر از ستاره مي كنه
برهنه مي شه از خودش به من اشاره مي كنه
بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون
به قامت خيال من ململ مهتاب بپوشون
بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون
به قامت خيال من ململ مهتاب بپوشون
بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون
به قامت خيال من ململ مهتاب بپوشون

:)
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
زمستان است​
محمدرضا شجريان​
شعر از مهدي اخوان ثالث​
زمستان​
سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت​
سرها در گريبان است​
كسي سر بر نيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را​
نگه جز پيش پا را ديد ، نتواند​
كه ره تاريك و لغزان است​
وگر دست محبت سوي كسي يازي​
به اكراه آورد دست از بغل بيرون​
كه سرما سخت سوزان است​
نفس ، كز گرمگاه سينه مي آيد برون ، ابري شود تاريك​
چو ديدار ايستد در پيش چشمانت​
نفس كاين است ، پس ديگر چه داري چشم​
ز چشم دوستان دور يا نزديك ؟​
مسيحاي جوانمرد من ! اي ترساي پير پيرهن چركين​
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آي​
دمت گرم و سرت خوش باد​
سلامم را تو پاسخ گوي ، در بگشاي​
منم من ، ميهمان هر شبت ، لولي وش مغموم​
منم من ، سنگ تيپاخورده ي رنجور​
منم ، دشنام پس آفرينش ، نغمه ي ناجور​
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم​
بيا بگشاي در ، بگشاي ، دلتنگم​
حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج مي لرزد​
تگرگي نيست ، مرگي نيست​
صدايي گر شنيدي ، صحبت سرما و دندان است​
من امشب آمدستم وام بگزارم​
حسابت را كنار جام بگذارم​
چه مي گويي كه بيگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟​
فريبت مي دهد ، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست​
حريفا ! گوش سرما برده است اين ، يادگار سيلي سرد زمستان است​
و قنديل سپهر تنگ ميدان ، مرده يا زنده​
به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود ، پنهان است​
حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يكسان است​
سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت​
هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان​
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگين​
درختان اسكلتهاي بلور آجين​
زمين دلمرده ، سقف آسمان كوتاه​
غبار آلوده مهر و ماه​
زمستان است​
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
بوي باران​
محمدرضا شجريان​
شعر از فريدون مشيري​
بوی باران ، بوی سبزه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده پاک​
آسمان آبی و ابر سپید، برگ ها ی سبز بید، عطر نرگس رقص باد​
نغمه شوق پرستوهای شاد ، خلوت گرم کبوترهای مست ،​
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها​
خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز​
خوش به حال دختر میخک که میخنند به ناز ، خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب .​
ای دریغ ازتو​
اگر چون گل نرقصی با نسیم ! ای دریغ از من​
اگر مستم نسازد آفتاب ! ای دریغ از ما اگر​
کامی نگیریم از بهار ، گر نکوبی​
شیشه غم را به سنگ ؛​
هفت رنگش میشود​
هفتاد رنگ !​
 

babakweb

Registered User
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,759
لایک‌ها
36
محل سکونت
Tehran

با تو :: شهرزاد سپانلو
توي خالي اتاقي كه تو يك حادثه هستي
توي يك لحظه تب دار توي ذهن من نشستي
چشام از برق نگاهت پر شد از گرمي خواهش
تن تبعيدي خستم تشنه دست نوازش
باشه بودن با تو باشه
باشه خواستن از تو باشه
باشه دلدادگي از تو
عشق باشه از تو باشه
...
ساعت سپيد ابري كه نوازش نگامه
لذت نم نم بارون كه طراوت لبامه
توي كهنگي روزام بوي شادي بهاري
جاده اميد فردا تو شباي انتظاري
باشه بودن با تو باشه
باشه خواستن از تو باشه
باشه دلدادگي از تو
عشق باشه از تو باشه
...
تو مثل عادت سبز يك سلام ساده خوبي
اولين ستاره من توي سرخي غروبي
اگه خواستي باهات مي‌مونم سر رو شونه هات مي‌ذارم
تا ابد براي چشمات شعرهاي تازه مي‌خونم
باشه بودن با تو باشه
باشه خواستن از تو باشه
باشه دلدادگي از تو
عشق باشه از تو باشه
 

babakweb

Registered User
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,759
لایک‌ها
36
محل سکونت
Tehran

دختر شاه پريون :: شهرزاد سپانلو
قصه كه تموم مي‌شه وقت بيدار شدنه
آخر خوش‌باوري اول شكستنه
...
شب افسانه گذشت دنيا به انتها رسيد
دختر شاه پريون از خواب قصه ها پريد
ديد نه از كفش بلوري اثري مونده براش
نه رو سرش تاج گله نه فرش مخمل زير پاش
هرچي نگاه كرد طفلكي دور و برش هيچي نديد
نه كاخه و قصر طلاش نه جاده و اسب سفيد
...
قصه كه تموم مي‌شه وقت بيدار شدنه
آخر خوش‌باوري اول شكستنه
...
دختر شاه پريون شاهزاده قصه‌ها
دلت مبادا بشكنه تو شهر بي قصه ما
اين دور و بر هيچ خبري از عاشق دل‌خسته نيست
قصه‌ي ما حقيقته، افسانه سربسته نيست
...
قصه كه تموم مي‌شه وقت بيدار شدنه
آخر خوش‌باوري اول شكستنه
 

babakweb

Registered User
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,759
لایک‌ها
36
محل سکونت
Tehran
دوستان لطفا متن آهنگ "امشب امشب" از پروانه رو بذاريد.
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
محمدرضا شجريان 1375 كنسرت ايتاليا
شعر از مهدي اخوان ثالث
قاصدک هان چه خبر آوردی ؟

از کجا و از که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی اما

گرد بام و در من

بی ثمر می گردی



انتظار خبری نيست مرا

نه زياری ، نه ز ديار و دياری ، باری

برو آنجا که ترا منتظرند

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس

قاصدک در دل من ، همه کورند و کرند



دست بردار از اين در وطن خويش غريب

قاصدک تجربه های همه تلخ ،

با دلم می گويند ،

که دروغی تو دروغ

که فريبی تو فريب



قاصدک هان ، ولی آخر ايوای

راستی آيا رفتی با باد ؟

با توام ، آيا کجا رفتی آی ،

راستی آيا جايی خبری هست هنوز ؟

مانده خاکستر گرمی جايی ، در اجاقی ؟

طمع شعله نمی بندم

خردک شوری هست هنوز ؟



قاصدک

ابرهای همه عالم شب و روز

در دلم می گريند .
 

El Che

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 فوریه 2005
نوشته‌ها
43
لایک‌ها
20
ايول به همتون مخصوصا خوبي كن عزيز و شرلوك نازنين :)
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا