برگزیده های پرشین تولز

مدرسه ای که میرفتیم.........

606060

Registered User
تاریخ عضویت
21 آپریل 2015
نوشته‌ها
404
لایک‌ها
260
فکر کنم سال 85 الی 86 بود کلاس ما دوساله هم توش زیاد بود ، دبیرستان اوج زندگی و فضول بازی های ما بود کودک درون و انرژی ذخیره شده بچگی تو اون سالهای دوم تا سوم دبیرستان استفاده کردیم طوری شده بود کلاس سی نفری انگار اومده بودیم جنگلی ..
یه روز یکی بچه ها گوشی 5 بانده چینی آورده بود همه پای صف بودیم یهو از طبقه بالایی صدای دیونه دیونه منصور بلند شد کل صف چرخید سمت کلاس ما صف کلاس ما همه تو فاز بالا میخندیدن معاون قبل از اینکه بره بالا دوستمون از پله ها در رفته بود پشت مدرسه ، زنگ کتاب روانشناسی داشتیم معلم میگفت اگر شما یک مزرعه داشته باشید و گاو همسایه بیاد قسمتی از محصولات شما رو بخوره باید چطور با صاحبش صحبت کنید : یکی میگفت باید بهش سم داد ، یکی میگفت باید با داس گاوه رو راحت کرد ، یکی کشتن صاحب گاو ... خلاصه اون سال ما تو منطقه از لحاظ بی نظمی مدارس اول بودیم طوری شد ریس آموزش پرورش خودش اومد کلاسمون تذکر جدی داد ، :general709:
دوستان اجازه میگرفتن میرفتن دستشویی 40 دقه مینشستن تا کلاس تموم بشه معلم روانشناسی میگفت خب بیایید بگید از کلاس شما خوشمون نمیا بهشون اجازه میدم 10 دقه برن بیرون اینطوری آینده ساییدگی زانو پیدا میکنید ، :general105:
دانش آموز اجازه میگرفت بره آب بخوره معلم از طبقه بالا نگاه میکرد توی کافه کنار مدرسه رویت میشد داره سمبوسه میزنه :D

یکی بچه های کلاسمون دوستم بود یه روز مارمولک بازی در میاره از ته صف صبگاهی خودشو به بیهوشی زد افتاد رو زمین مدیر و معاون نگو همه دویدن سمتش کل صف صبگاهی بهم خورد همه دورش حلقه زده بودن آب آوردن زدن صورتش ، مدیر رفت از کافه مدرسه کیک با آبمیوه براش آورد طوری موزمار شده بود گفت صبح چیزی نخوردم ، ظهر که میرفتیم خونه گفتم امروز چه مرگت بود گفت : میخواستم زنگ اول امتحان ریاضی ندم معلم هم مراعاتش کرده بود بیشرف فیلمی بود الان راننده آژانسه :D
میگفتیم اومدیم زندان آلکاتراز داریم زندگی میکنیم .
کلآ خاطراتش زیاده اگه دوست داشتید بیام بگم بخندیم ...:D
شما نسبت به ما خیلی + بودید البته من که په په بودم نسبت به بچه شرای مدرسه ما
 

* کدخدا

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2015
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
626
محل سکونت
سرزمین جماعت خواب ، جماعت خواب زده ، ملت چورتی
شما نسبت به ما خیلی + بودید البته من که په په بودم نسبت به بچه شرای مدرسه ما
سلام ویژه به مایکل و تریلر بیلی جینش که همیشه با ماست ..
:D بعضی وقتها + هاش رو باید گفت نسبت به قوانین انجمن بعضی چیزها رو نمیشه عرض کرد ،
کفتربازی و دیگر مسائل زید بازی سیدی فروشی ، معتاد شدن عده ای از هم دوره ای هامون ، خیلی از افراد اون کلاس دیگه ادامه تحصیل ندادن و به کارهای دیگه رو آوردن ، یکیشون فقط خیلی سیرابی بود الان معلم دبستانه :D منم فوق گرفتم دارم با شرافت زندگی میکنم :general711: نمیشه گفت چی به چی استغفرالله :general310:
 
بالا