مشاعره از نوع هزاردستان

[Nereid]

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

تماشا

 

[ITI]

چنان دل كندم از دنيا كه شكلم شكل تنهاييست..........ببين مرگ مرا در خويش كه مرگ من تماشاييست

دنیا

 

[l'avocat]

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد...........آنکه یوسف به زر نا سره بفروخته بود

سود

 

[ITI]

دلا سود عالم زیانی نیرزد..........همای سپهر استخوانی نیرزد

استخوان

 

[Nereid]

گر چه تب استخوان من گرم ز مهر کرد و رفت
هم چو تبم نمی رود آتش عشق از استخوان

تب

 

[ITI]

خاک دل خفته گلی بیدارداشت..........از تب تو در دل گل خار داشت

خفته

 

[l'avocat]

نخفته ام ز خیالی که میپزد دل من......خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست

شرابخانه

 

[ITI]

زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار..........ما را شرابخانه قصور است و یار حور

حور

 

[Nereid]

از رخ توست مقتبس حور ز چهارم آسمان
سجده ی درگه تو شد بر همه شاه عرض فرض


آسمان

 

[Callisto]

آسمان بار امانت نتوانست کشید...........قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند

امانت

 

[Nereid]

برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم
تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم

وفا

 

[DIXIE CHICKS]

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی _________ و گر نه هر که تو بینی ستمگری داند

عهد

 

[ITI]

هر که در عهد ازل مست شد از جام شراب............سر ببالین ابد باز نهد مست وخراب

جام

 

[Nereid]

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد


خون

 

[ITI]

بسی خون جگر دارد سر زلف تو در گردن..........ولی با او چه شاید کرد جز خون جگر خوردن

زلف

 

[my7xN]

ترش منشین خریداری نداری
چه می نازی که بازار نداری
تو را بخت نگونسارست اما
سر زلف نگونساری نداری


نگونسار

 

[Nereid]

(مجبور شدم تقلب کنم:دی)

به یاد زلف نگونسار شاهدان چمن
ببین در آینه ی جویبار گریه ی بید

گریه

 

[my7xN]

پاره ابرم که نهان ساخته ام کوهی را
آسمان گریه ی مستانه کند بر سر خاک
بینوا من که درین گریهی من ، مستی نیست
همچو مه ، کاهش من از غم بی فردایی است


بینوا

 

[Persiana]

‌‌‌‌‌
اى صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزى تفقدى کــن درويـش بينوا را

درويش

‌‌‌

 

[my7xN]

دل درویش را بدست آور
که اگر بسکند صدا نکند
حیله گر چون نماز بگذارد
جرم باشد اگر قضا نکند


حیله گر