مشاعره از نوع هزاردستان

[مطاف]

با این کلمه یک بیت شعر بگو
هزار دستان میخواندیم و اینگونه اموختیم

روال کار به این صورت است که شما یک کلمه انتخاب می کنین و نفر بعدی با آن کلمه یک بیت شعر می گه ( از کلمات یک بیت شعری که نوشته ) برای نفر بعدی انتخاب میشه و همینطور تا آخر.

پ.ن. این کلمه انتخابی می تواند در هر جای بیت انتخابی شما باشد و لازم نیست بیت با این کلمه شروع شه

 

[مطاف]

خون خور و خامش نشین که آن دل نازک
طاقت فریاد دادخواه ندارد

طاقت

 

[مطاف]

طاقت موندن مدارم به انتظار لحظه رفتنم
اما همیشه یادمی منم همیشه یادتم
یاد

 

[l'avocat]

یاد باد آنکه نهانت نظری باما بود...............رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود

نظر

 

[Callisto]

بخلق و لطف توان کرد صید اهل نظر..........به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

لطف

 

[Nereid]

روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان سبب جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما

روی

 

[Callisto]

دل از من برد و روی از من نهان کرد..............خدا را با که این بازی توان کرد

نهان

 

[l'avocat]

همه کارمز خودکامی به بد نامی کشید آخر.....................نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها

راز

 

[Nereid]

تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شیوه ی او پرده دری بود

فلک

 

[l'avocat]

فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق...........ببست گردن صبرم به ریسمان فراق

عشق

 

[Callisto]

رستیم از خوف و رجا عشق از کجا شرم از کجا...............ای خاک بر شرم و حیا هنگام پیشانی است این

شرم

 

[l'avocat]

شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز........................هر که دل بردن او دید و در انکار منست

چشم

 

[Callisto]

چون می روی بی​من مرو ای جان جان بی​تن مرو.............وز چشم من بیرون مشو ای مشعل تابان من

تابان

 

[Nereid]

باز امشب ای ستاره ی تابان نیامدی
باز امشب ای سپیده شب هجران نیامدی

هجران

 

[ITI]

سوختم ز آتش هجران و دلم بریان شد..........ور نسازم چکنم با دل بریان همه شب


آتش

 

[Callisto]

یک شب آتش در نیستانی فتاد ............سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد

نیستان

 

[Nereid]

از نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد و زن نالیده اند

مرد:دی

 

[Callisto]

مرد را دردی اگر باشد خوش است............ درد بی دردی علاجش آتش است

درد

 

[Nereid]

دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

دوا

 

[Callisto]

طبیب عشق مسیحا‌دم است و مشفق لیک...............چـو درد در تو نبیند ، کـه را دوا بـکند؟

طبیب