مشاعره!!!

[Sadhu]

شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت

 

[s.reza]

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
رهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

 

[Sadhu]

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریسترهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت

 

[s.reza]

تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد

 

[Sadhu]

تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخرکز غمت دیده مردم همه دریا باشد

در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

 

[s.reza]

در شگفتم که در این مدت ایام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

دوش ازین غصه نخفتم که رفیقی می گفت
حافظ ار مست بود جای شکایت باشد


ممنون ، لذت بردم از همراهی
شبتون خوش

 

[Sadhu]

دوش ازین غصه نخفتم که رفیقی می گفت
حافظ ار مست بود جای شکایت باشد
ممنون ، لذت بردم از همراهی
شبتون خوش

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

پ.ن: همچنین، شب خوش

 

[Agha_Jo0n]

تا درخت دوستی کی بردهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

 

[TheNight]

تا سر زلف پریشان تو در جمع آمد
هیچ مجموع ندانم که پریشان تو نیست

 

[Sadhu]

ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما

 

[TheNight]

از خدا آمده ای آیت رحمت بر خلق
وان کدام آیت لطف است که در شأن تو نیست

 

[Sadhu]

تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب

 

[payamb]

بدام دلبری دل مبتلا بی
که هجرانش بلا وصلش بلا بی
درین ویرانه دل جز خون ندیدم
نه دل گویی که دشت کربلا بی

بابا طاهر

 

[s.reza]

يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نكنيم​

 

[PS3.ONE]

يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نكنيم​

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است ... ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

 

[imanbaraty]

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است ... ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

ای ساربان آهسته ران کآرام جانم می‌رود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود

 

[kingzsk]

دل من چون دهن تنگ بتان / دهن تنگ بتان چون دل من

 

[kingzsk]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

 

[kingzsk]

این همه شعر تب آلوده که از من خواندی

داغ بی تابی مرد است نمیدانی تو

 

[kingzsk]

وفا نکردی و کردم جفا ندیدی و دیدم / شکستی و نشکستم ، بریدی و نبریدم