مخم ترکید انقدر درباره مسئله ای که مطرح کردی فکر کردم!
نتیجش این شد که:
فرض کن یک فاصله 10 متری رو مستقیم میخوای بری و همیشه قدم بعدیت نصف مسیرت باشه
یعنی قدم اول 5 متر-قدم دوم 2.5 متر-قدم سوم 1.25 متر و ...همینطور که میبینی درسته در قدم های اولیه مسیر زیادی رو طی کردی ولی هر چی بیشتر قدم برداری اندازه قدمت کوچیک تر میشه و تا میلیون ها میلیونیوم متر هم فراتر خواهی رفت ولی هیچ وقت اینطوری به مقصد نمیرسی بدلیل همین نصف کردن مسیر!
ولی وقتی جسمی که همون سنگ باشه از بالا به پایین میاد بدلیل شتاب جاذبه زمین که فکر میکنم 9.8 باشه طول پیمایش هر ثانیه بیشتر از قبل میشه
یعنی اگر ثانیا اول دو متر میاد پاینن ثانیه دوم شاید 4 متر حرکت کنه یعنی دقیقا برعکس قدم برداشتن!
به همین دلیله که بالاخره صفر میشه و برخورد صورت میگیره!
یعنی سرعت میل اعداد به صفر در حالت اول هر لحظه کمتر میشه و در حالت دوم هر لحظه چند برابر
خب حالا من میخوام یه چیزی بگم ایندفه مغزت منفجر بشه
اون سنگ رو یادته که قبل ازینکه به سمت زمین سقوط کنه. داشته به طرفه بالا پرتاب میشده و پس ازین که تمام انرژی جنبشیش تبدیل به پتانسیل میشه. سرعتش صفر میشه و یک لحظه بین زمین و آسمون می ایسته. بعدش هم به سمته زمین کشیده میشه. حالا نتیجه:
وقتی سنگ داره به طرفه بالا پرتاب میشه. شتاب منفی داره. برعکسه هنگام سقوط. حالا:
الان سنگ داره با سرعت 1 متر بر ثانیه به طرفه بالا میره
الان سنگ داره با سرعت 0.1 متر بر ثانیه به طرفه بالا میره
الان سنگ داره با سرعت 0.01 متر بر ثانیه به طرفه بالا میره
الان سنگ داره با سرعت 0.001 متر بر ثانیه به طرفه بالا میره
الان سنگ داره با سرعت 0.0001 متر بر ثانیه به طرفه بالا میره
و ...........
پس چی میشه که این سنگ بلاخره سرعتش به صفر میرسه؟