• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

معرفي انيميشن هاي جديد و قديمي دنيا

TOMASS ANJELLO

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,158
لایک‌ها
12
با سلام و عرض ادب نسبت به دوست عزیزم
با تشکر از زحمت شما برای نقل داستان فیلم Advent Children از شما خواهشی دارم
شما با نقل این داستان در واقع انگار دارید ته کتاب را برای دوستان و علاقه مندان این بازی بازگو میکنید
من قصد دارم تا داستان کامل این مجموعه را به ترتیب و با ذکر جزییات کامل بیان کنم
از شما ممنون میشوم که اندکی صبر نمایید
آنوقت اگر مایل بودید من توضیح داستان فیلم رو میگذارم به عهده شما

یه صحبتم با بقیه دوستان داشتم
من امروز همون طور که صبحش پست زدم و گفتم : سرم امروز خیلی شلوغه و واسه همین وقت گفتن داستان رو ندارم ولی سر حرفم هستم و به احتمال زیاد امشب یا نهایتش فردا ادامه کارم رو پی میگیرم

دوست عزیزم Tomas Angello پس اگه اشکالی نداره فعلا دست نگه دارین
ممنون میشم
راستی اگه زحمتی نیست برای جلوگیری از سردرگمی بقیه بچه ها این دو پست آخرتون رو پاک کنید
راستی با اینکه قصد ندارم اینو بگم ولی مجبورم
اطلاعاتتون از داستان این فیلم یه خورده (البته ببخشینا ) غلطه




به روی چشم
دوست عزیز
ولی یه کمی کم لطفی دارید نسبت به من
من در جوانی یه تحقیق مفصل راجب به این برنامه ها داشتم
فعلا
موفق باشید
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
خواهر فریدا خسته نباشین
چه خوب زنده برگشتین :D
داستان بین این دو نفر خیلی مفصله من چون نمیخوام روال داستانو خراب کنم همشو نمیگم ولی یه نکاتی هست که گفتنش بیضرره
Cloud (اون جوجه تیغی مو زرده :D البته اینو واسه شما نگفتم شما استاد من هستین..اینو واسه بعضی از بر و بچ گفتم که ممکنه به اسم نشناسنش ) در اوایل داستان علاقه بسیار شدیدی به عضویت در گروه SOLDIER داشت ولی به خاطر نداشتن اعتماد به نفس و تمرکز اعصاب کافی از آزمون این گروه رد شد ولی با این حال میل و علاقه شدیدی به عضویت در این گروه در او باقی ماند , برای همین در عوض به جای SOLDIER یک سرباز معمولی برای شرکت گردید
Cloud همیشه Sephiroth را به عنوان یک الگو و معلمی برای خود تلقی میکرد و نسبت به او احترام و علاقه ای خاص داشت
در عوض Sephiroth به سبب طبع مغرور و رفتار سردش واکنشی به این رفتار Cloud نشان نمیداد و با اینکه از مهارت بالای رزمی Cloud با خبر بود وی را به سبب نداشتن تجربه و اعتماد به نفس کافی (توجه داشته باشین که تو این زمان Sephiroth 30 سالشه و Cloud فقط 21 سال داره ) به عنوان رقیبی برای خود تلقی نمیکرد و وی را خوار میشمرد در عوض Zack عضو برجسته دیگر گروه SOLDIER که بعد از Sephiroth مقام دوم را در گروه داشت با Cloud رابطه ای بسیار صمیمانه پیدا کرد و ایندو نزدیکترین دوستان هم شدند
در یکی از ماموریت های شرکت (که بعدا تو داستان جزییاتش رو میگم ) به Nibelhime در پی اتفاقی (بازم میگم صبر کنین اگه الان بگم مزه داستان میره ) Sephiroth علیه Zack و Cloud وارد عمل میشه که تو این جریان مادر Cloud به دست Sephiroth کشته میشه .Sephiroth چند نفر دیگه که واسه Cloud عزیز بودن رو میکشه یا به شدت زخمی میکنه از جمله Zack و Tifa (بعدا میگم جریانشو ) و شهر محل زندگی Cloud رو آتیش میزنه
بعد این قضیه Cloud قسم میخوره که از Sephiroth انتقام بگیره و این دو تا با هم دشمنای خونی میشن
خوب فکر کنم بیش از حد لازم داستانو لو دادم ...دیگه باید صبر کنین تا داستان به این نقطه برسه اونوقت میفهمین چه کار خوبی کردم که داستانو از نیمه شروع نکردم
اینم عکس Sephiroth تو آتش سوزی شهر محل زندگی Cloud :
Burn__Nibelheim____by_EErieFaery.jpg

اینم یکی دیگه :
ff7acSephiroth.jpg


خوب موفق باشین ...در ضمن من تا یک ساعت دیگه کارام به خوبی و خوشی تموم میشه:happy:
بعدش این تیکه از داستان که خیلی با حاله رو ادامه میدم



توماس عزیز ممنون از لطفتون
من به هیچ عنوان شکی در معلومات شما ندارم و شما مثل برادر بزرگ من هستین
اگه هم جسارتی کردم پوزش میطلبم
اما شما یه اشتباه کوچولو کردین .. :) اگه گفتین کجا؟
الان میگم : Jenova به هیچ عنوان ساخته دست شرکت Shin-Ra نیستش اگه شما پستای قبلی منو تو صفحه قبل میخوندین میدونستین که Jenova تاریخچهش به 100 هزار سال قبل از Shin-Ra بر میگرده و تمام اتفاقات Final Fantasy 7 زیر سر اونه (اگه عمری باشه :D من بعد اتمام داستان ریشه یابی اسم Jenova و Sephiroth رو براتون میگم ...شگفت زده میشین ببینین این داستان چقدر عمیقه و نویسندگان داستان بازی واقعا شاهکار کردن )

بازم از لطف شما سپاسگزارم
موفق باشین
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
راستی :rolleyes:


خواهر فریدا یه خواهش کوچولو ازتون داشتم
شما این مجموعه آنیم Zero no Tsukaima رو که دو صفحه پیش عکساشو زدین دارین
اگه دارین....منم میخوام:happy:
یه چند تا از عکساشو امروز تو سایت دانشگاه دانلود کردم خیلی خوشگله
به خصوص حس شوخیش دیگه منو کشته
اگه دارینش یه خبری به من بدین
مرسی ازتون

راستی یه حرفی هم با روزبه جان داشتم : خوب روزبه خان هفته اول دانشگاه رو چه جوری گذروندی ؟ ;)
بهت حال داد ؟:p استادا چه طوری بودن ؟ :graduated :devil:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
سلام به همگی
خوب فکر کنم من نيم ساعت وقت آزاد داشته باشم . lab امروز آروم هست و زياد ديگه سوال نميپرسن ! :rolleyes:فکر کنم يه چيزايی ياد گرفتن!:p
خوب برم از اون عقب ها که جواب نداده بودم شروع کنم بيام جلو:):
+ اشاره به رنگ موهای ichigo : این فرضیه از همه مشهور تره و مورد توافقه
288.gif
... وقتی که ichigo بچه بوده ، بخاطر رنگ موهاش مسخره می کننش و بهش میگن که انگار موهات رو bleach کردی ... یعنی که رنگ واقعی موهای تو نارنجی نیست و رنگشون کردی ...
برادر سيمور واقعاً دستتن درد نکنه، خيلی جالب بود!:happy:
راستی کسی ميدونه چه بلايی سره bleach اومده؟؟؟:eek: هيچ خبری از تورنت قسمت 98 نيست!!!!!:blink::eek:
 

TOMASS ANJELLO

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,158
لایک‌ها
12
[

توماس عزیز ممنون از لطفتون
من به هیچ عنوان شکی در معلومات شما ندارم و شما مثل برادر بزرگ من هستین
اگه هم جسارتی کردم پوزش میطلبم
اما شما یه اشتباه کوچولو کردین .. :) اگه گفتین کجا؟
الان میگم : Jenova به هیچ عنوان ساخته دست شرکت Shin-Ra نیستش اگه شما پستای قبلی منو تو صفحه قبل میخوندین میدونستین که Jenova تاریخچهش به 100 هزار سال قبل از Shin-Ra بر میگرده و تمام اتفاقات Final Fantasy 7 زیر سر اونه (اگه عمری باشه :D من بعد اتمام داستان ریشه یابی اسم Jenova و Sephiroth رو براتون میگم ...شگفت زده میشین ببینین این داستان چقدر عمیقه و نویسندگان داستان بازی واقعا شاهکار کردن )

بازم از لطف شما سپاسگزارم
موفق باشین[/QUOTE]


با سلام
دوست عزیز
شما خیلی لطف دارید
پس من هم تا پایان کار شما منتظر می مانم
لطفا زمانی که داستان شما تمام شد
به من اجازه بدهید تا خلاصه ای از مطالب خودم را
در چند پست پیاپی
برای دوستان بنویسم
موفق باشید
 

dreamsboy

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژوئن 2006
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
محل سکونت
heart's of ...
اول
سلام به همه اونایی که تو این مدت نوشته هاشون(همون پستاشون) رو می خوندم.
دوم
حالا بعد از مدتها فرصتی شد که خودم هم جزیی از این اونا! باشم.
سوم
امیدوارم این فرصت کوتاه نباشه.به هر حال ارتباط interactive بهتر از ارتباط یکسویه هست.
چهارم
where dreams come true?​
.
.
.
آخر
that is why anime have a small house in a corner of my mind​

راستی اپیزود 98 bleach گویا این بار بر خلاف روال قبلی به جای سه شنبه چهارشنبه release میشه.با تاخیری که فکر کنم تا حالا یک هفته شده.
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
یه جا تو بلچ بود که میگه کوئینچی ها وقتی یه هالو رو میکشن روح PLUS اون هالو به SOUL SOCIETY دیگه برنمیگرده
راستی این خرسه کجا بود گند زده به داستان همون MODIFY SOUL رو میگم که مثل قرصه
ا...:eek: چی بگم من اون جاهاشو زياد خوب گوش نميکردم تازه از وقتی برام جالب شد نشستم 4چشمي ديدم !:blink:
در مورده کويينچی نميدونم ولی شينيگامی ها وقتی ميکشتن ، روح مثبت ميرفت soul society ! مثل اون پسر بچه :hmm:!

ولی اصلاً يه سوال اين همه آدمی که تو اون شهره, تو soul society زندگی ميکنن ، زندن يا مرده يا روح؟ :blink:که فکر کنم زنده ان!:blink:
فقط اين سوال برام پيش اومده که چه شکلی اينا رفتن اونجا؟ چون من خوب گوش نکردم شايد اين قسمت ها رو که در اين مورد ها توزيه ميداده miss کردم!:wacko:

خرسه نمک سرياله اونم نباشه پس به چی بخنديم؟
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
اول از همه ميخوام به 2 دوست تازه واردمون خيره مقدم بگم
36_1_39.gif
، اميدوارم هر 2 نفر موندگار باشن
23_29_107v.gif
و بتونيم از اطلاعآتشون استفاده کنيم
36_1_1.gif
!

البته برادر توماس که قديمين:happy:، فقط کم لطف بودن زياد به اين ور سر نميزدن!
4_14_3.gif
:p

يه سوال هم از برادر dreamboy؟ درست گفتم ديگه؟! برادرين، نه؟:D
Elfen Lied رو ديدين؟ نظرتون چيه؟:eek:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
خواهر فریدا (اشکالی نداره من اینجوری صداتون کنم ؟ ) بیاین و منو روشن کنین
این اسکافلونه بنا بر حسب اتفاق هیچ نسبتی با سری فاینال فانتزی نداره؟
چون من دو سه سال پیش یه فیلم از فاینال فانتزی دیدم که توش یه دختره بود که اتفاقی خودشو تو یه دنیای دیگه و تو یه ابر روبات میبینه که یه پسره تو اون حالت پیداش میکنه و به اشتباه خیال میکنه که دختره یه الهست . بعدش دشمن پسره و گروهش یه مردهس به اسم Lord Fulcon که موهاش سفیده ؟
این دو تا فیلم به هم ربطی دارن یا اینکه صرفا شباهت اسمیه ؟
داستانی که داری تعريف ميکنی بی شباهت نيست ولی يه کم متفاوته:eek:
تو اين کارتون هم 2 تا دنيا داريم يکی زمين يکی يه سياره ديگه
تو قسمت اول دختره ميتونه اتفاقاييکه تو اون يکی دنيا مييوفته رو ببينه و در نهايت يه پسری از اون دنيا به زمين ميياد در حال جنگ با يه اژدها!:blink:
و دوباره داشته بر ميگشته که دختره هم ناخواسته باهاش ميره اون يکی دنيا!:eek:
معلوم ميشه که پسره تازه پادشاه شده ولی از کشور های ديگه بهش حمله کردن و شهرشو ويران کردن و اونم در حال فرار هست!
دختره اين قابليت رو داره که آينده رو پيش بينی کنه، و از ترفی هم گير افتاده و نميتونه برگرده به خاطره همين دنبال پسره که اسمش prine van هست راه مييوفته و ماجرايی که اتفاق مييوفته و گذشته و اسرار ون، اين اژدها ها که بهشون scaflowne اسکفلونه ميگن و البته ماجرای عشقی کارتون که دختره بين 2 نفر گير ميکنه! :wacko:

ولی lord fulcon واسيه من جالبه !:cool: چون دقيقاً يه همچين کسی هم تو اين سريال هست به اسمه Folken !:blink: حتی اسم ها هم شبيهن!:blink:
ببينم اين fulcon با شخصيت اول FF هيچ نسبتی نداره؟ نسبت خانوادگی؟

series-folken.jpg

anime157.jpg

اينم عکس وان:
avatar-9341.jpg

1060570191_alo_siivet.jpg

vanfanelcute.jpg


اينم وان و Allen Schezar با هم که رقيبه عشقين!:p

a1.jpg


اينم دختره، اسمش Hitomi Kanzaki بود:

VOE-Hitomi.jpeg

escaflowne15uw.jpg

 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
من میخوام این کارتونای ایام جوونیمو اگه جایی باشه که بشه دانلود کرد دانلود کنم
مثلا گوریل انگوری ! یا مثلا مهاجران یا آنت یا بچه های دکتر ارنست کسی جایی سراغ داره دانلود کنم ؟
متاسفانه گير نميان، اگه پيدا ميشد من خودم اولين نفری بودم که دانلود ميکردم!:(
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
الان نوشته خودمو ديدم "آخرين قسمت سريال +Blood " ! کلی ياده سپهر کردم:( ، جاش خيلی خاليه!:( اگه بود کلی بحث خونی با ما ميکرديم:D:p. سپهر کجاهايی؟ در چه هالی؟ مگه قرار نبود آخره هفته ها يه سری اينجا بزنی؟:eek::(:(
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
بايد براتون از japanese animation club دانشگاهم تعريف کنم! :D
سلام خواهر لینخو ما منتظریم:happy:
سلام برادر ويلی
آره قرار بود بگم
خوب ماجرا از اين قراره که اول سال که ميشه همه club ها ميآن عضو گيری ، منم اون روز به اين هوا رفته بودم که japanese club رو پيدا کنم و عضو شام که ژاپنيم يادم نره! در چرخ زدن بودم که يهو چشمم خورد به japanese animation club !!!
خلاسه رفتم گفتم چه شکلی ميشه عضو گرفت و email و اين چيزا دادم و اومدم ، يه نگاهی هم به ليستشون انداختم ديدم بد نيست البته من فقط 2-3 تاشو نداشتم!
خلاسه email زدن گفتن جلسه اول فلان روزه بياين! خلاسه منم برای خودم يواش يواش داشتم ميرفتم که وقتی رسيدم کلی جا خوردم ، هن تقريباً جا برای نشستن نبود!!!!!:eek::blink:
نزديکه 60-70 نيم ساعت قبل از شروع رفته بودن نشسته بودن!:blink:
خلاسه جلسه شورو شد و يه چيزی حدود 50 تا anime به طور خلاسه نشون دادن و بعد رأی گيری کردن و 10 تا anime از مييون اينا انتخاب شد که هر هفته 4 شنبه شب ها از ساعت 6 تا 10 و نيم شب اينا رو پخش ميکنن و بعد در موردشون بحث ميکنن!

خلاسه خيلی جالب بود!
تا اينکه هفته يه پيش تو ياهو گروپس نامه اومد که who wants to share?
خوب منم که از خدا خواسته گفتم من و بقيه هم گفتن ما هم هستيم ، خلاسه ديديم اينجوری نميشه و از ليسته همه بچه ها يه ليست اصلی درو ست کريم که تا الان 305 تا عنوان کارتون توشه! امروزم يه سری ديگه دادن ، فکر کنم 320 تا اينطورا بشه!( اگه بخواين ميتونم ليست رو به شمام بدم ،اگه مسافر دارين من کپی کنم براتون بفرستم.)
خلاسه امشب هم من چون TA بودم video projector تو دستم بود ، بهشون گفتم همشون اومدن تو lab من و laptop رو هم وصل کرديم بهش و جاتون خالی يه 20-30 تا کارتون ديگه رو ديديم و کلی anime رد و بدل کرديم (من بدبخت شدم باز، کی ميتونه جلوی خودشو بگيره؟؟؟):wacko:
تا ساعت 9 و نيم 10 اونجا بوديم ، خلاسه که خيلی خوش گذشت، جای همتون خالی:D!

يه چيزی : رکورد دار اين گروه بازم من بودم با 170 تا عنوان کارتون!:p
خوب اينم از کلاب کارتون :happy:!
 

murderer

Registered User
تاریخ عضویت
26 آپریل 2006
نوشته‌ها
202
لایک‌ها
0
الان نوشته خودمو ديدم "آخرين قسمت سريال +Blood " ! کلی ياده سپهر کردم ، جاش خيلی خاليه! اگه بود کلی بحث خونی با ما ميکرديم. سپهر کجاهايی؟ در چه هالی؟ مگه قرار نبود آخره هفته ها يه سری اينجا بزنی؟

من همین جاهام :D
فقط چون وقت ندارم فقط می ام ببینم خبری چیزی هست یا نه دیگه پستای بلند رو نمی خونم انم کوتاه بود به چشمم خورد
راستی من Blood + و utawarerumono رو کامل تحویل دادم .... چقدردلم واسهAruru سوخت :(
الان مقدار خیلی زیادی سریال و کارتون دستمه که با تمام وجود دارم سعی می کنم بهشون نگاه نکنم فقط بلیچ رو تا اخر دیدم و بسی لذت بردم ....

ا... چی بگم من اون جاهاشو زياد خوب گوش نميکردم تازه از وقتی برام جالب شد نشستم 4چشمي ديدم !
در مورده کويينچی نميدونم ولی شينيگامی ها وقتی ميکشتن ، روح مثبت ميرفت soul society ! مثل اون پسر بچه !

ولی اصلاً يه سوال اين همه آدمی که تو اون شهره, تو soul society زندگی ميکنن ، زندن يا مرده يا روح؟ که فکر کنم زنده ان!
فقط اين سوال برام پيش اومده که چه شکلی اينا رفتن اونجا؟ چون من خوب گوش نکردم شايد اين قسمت ها رو که در اين مورد ها توزيه ميداده miss کردم!

خرسه نمک سرياله اونم نباشه پس به چی بخنديم؟

کوینشی ها مثله Bounto ها وقتی می کشتن رو از بین می رفت و تعادل بین دو تا دنیا به هم می خورد به خاطر همین بد بود البته بانتو ها روح ادم رو از بین می بردن کوینشی ها هالوو ها رو
بعدم این که روح ها می رفتن تو soul society بعد مثله اینکه اونجا که می مردن می رفتن سرای ابدیت یه جایی مثله برزخ اونجا
کلا این مفاهیم رو توش خیلی ماس مالی کرده بود نباید زیاد گیر داد

راستی میشه یه نفر یک سری wallpaper ااز این سریال بزاره ترجیحا از kuchiki byakuya و و kenpachi و اون Vice Captainesh همون مو صورتیه کوچولوئه , بقیشون دیگه یادم نمی اد

خوب دیگه من باید برم فعلا

ادیت :
راستی این فیلم بلیچ رو تورنتشو رو اگه یک نفر لطف کنه ممنون می شم
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
سلام
بروبچ همه خوبین
yaya.gif

بابا مثلا قرار شد اول بیاید یه شجره نامه از خودتونو ایل و تبار بگید تا با هم بیشتر آشنا شیم من و خواهر فریدا که گفتیم نوبتی هم باشه نوبت بقیه دوستانه:rolleyes:
در مورد دانشگاه که خبری فعلا نیست قراره 15هم اعزام شیم
kngt.gif

راستی یه زمانی این خواهر فریدا گفت در مورد Full Metal Alchemist یه توضیحی میدم:wacko: خوب فعلا یه ذره گرفتار تحصیلا انگار
انگار خودم باید دست بکار شم:cool:
خوب پست بعدی رو من برم بنوسم بیام تا فردا کامل میشه
اول در مورد این انیمه بگم که میشه جزوه اکشن کمدی ادونتر حسابش کرد
ترجمه تایتلش که میشه کیمیاگر آهنی حالا دلیل این نامگذاری چیه بعدا میفهمید
راستی 90 قسمت بلچ هم امروز بدستم رسید که سعید جان (لرد سیاه) زحمتشو کشیدن خیلی ممنون
کل چیزایی که خواهر فریدا هم فرستادن فردا بدستم میرسه مرسی خواهر فریدا
فقط مونده یه -60 -70- تا دی وی رو چطوری بشینم نیگاه کنم فک کنم یه یه ماهی طول بکشه
فعلا
ende.gif
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
من همین جاهام :D
فقط چون وقت ندارم فقط می ام ببینم خبری چیزی هست یا نه دیگه پستای بلند رو نمی خونم انم کوتاه بود به چشمم خورد
راستی من Blood + و utawarerumono رو کامل تحویل دادم .... چقدردلم واسهAruru سوخت :(
الان مقدار خیلی زیادی سریال و کارتون دستمه که با تمام وجود دارم سعی می کنم بهشون نگاه نکنم فقط بلیچ رو تا اخر دیدم و بسی لذت بردم ....



کوینشی ها مثله Bounto ها وقتی می کشتن رو از بین می رفت و تعادل بین دو تا دنیا به هم می خورد به خاطر همین بد بود البته بانتو ها روح ادم رو از بین می بردن کوینشی ها هالوو ها رو
بعدم این که روح ها می رفتن تو soul society بعد مثله اینکه اونجا که می مردن می رفتن سرای ابدیت یه جایی مثله برزخ اونجا
کلا این مفاهیم رو توش خیلی ماس مالی کرده بود نباید زیاد گیر داد

راستی میشه یه نفر یک سری wallpaper ااز این سریال بزاره ترجیحا از kuchiki byakuya و و kenpachi و اون Vice Captainesh همون مو صورتیه کوچولوئه , بقیشون دیگه یادم نمی اد

خوب دیگه من باید برم فعلا

سلام
چطوری سپهر:)
اتفاقا زیاد هم ماست مالی نشده
اولا شینیگامی ها یه جورایی دشمن کوئینچی ها هستن چون همون طوری که شما گفتین وقتی کوئینچی ها هالو ها رو از بین میبرن روح پلاس هالو به soul society بر نمیگرده در نتیجه تعادل به هم میخوره
ولی چرا کوئینچی ها از هالو ها نفرت داشتن خوب واضح هست هالو روح افرادو میخورد
اما زمانی فرا میرسه که شینیگامی ها تصمیم میگیرن کوئینچی ها رو نابود کنن که یکی از اونها پدر بزرگ همون کوئنچی باقی مونده هست که بدست شینیگامی ها کشته میشه
هالا آخرین کوئینچی تصمیم میگیره مبارزه ای برای ثابت کردن اینکه کوئینچی ها قوی تر از شینیگامی ها هستن راه بندازه و بقیه داستان...............................
اما یه سوال دیگه بقیه کاراکتر ها مثل اون بچه غوله(هم کلاسی ایچیگو) یا اون دختره از کجا قدرتشونو بدست میارن؟
من که اینطوری فهمیدم:چون تحت تاثیر قدرت یه شینیگامی مثل ایچیگو قرار گرفتن:blink: همین طوره؟؟
راستی یکی از چیزای جالبی که تو این انیمه خیلی باهاش حال کردم این بود که هروقت ایچیگو عصبانی میشه لقد و جفتک میندازه کپ یکی از دوستامه وقتی مسخرش میکنم جفتک میندازه:D البته انگار خواهرای ایچیگو هم همین طورین:lol:حالا از خواهرای دوستام خبر ندارم
tooth.gif

راستی سپر کل این بلود + و utawarerumono رو میتونی بمنم برسونی
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
بر و بچ تاپیک
آقا معذرت میخوام دیر شد..راستش من امروز صبح پستای جدید داستانو میخواستم تایپ کنم
یه دقیقه پا شدم از پای کامپیوتر دیگه تا الان اصلا یادش نبودم
معذرت میخوام :( من اصلا حرفمو فراموش نکردم ولی الان یه کم دیره تازه ممکنه اینترنتمم تموم بشه اونوقت من نصفه شبی کارت اینترنت از کجا بخرم
فعلا این تاخیر منو تا فردا که برم دانشگاه ببخشید
اونوقت از اونجا واستون کلی پست میزنم

راستی تا یادم نرفته جواب چند تا سوالو بدم
خواهر فریدا این لرد Folken توی اسکافلونه شما یه دختر عجیب غریب که میتونه آینده رو ببینه زیر فرمونش نداره ؟
جواب اینو که بدین اونوقت خیلی چیزا برام روشن میشه

بعدش شما بحث Bleach رو وسط کشیدین گفتم یه حالی بهتون بدم :) :
Bleach-02-01-02.jpg


فعلا خداحافظ تا فردا
 

dreamsboy

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژوئن 2006
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
محل سکونت
heart's of ...
يه سوال هم از برادر dreamboy؟ درست گفتم ديگه؟! برادرين، نه؟:D
Elfen Lied رو ديدين؟ نظرتون چيه؟:eek:
ممنون از خوش آمد گوییتون.
در مورد تردید اولتون بله همونطور که از id ایم پیداست:I AM A BOY
در مورد سوال دوم هم همونطور که از آواتارم پبداست یکی از علاقه مندان سرسخت این مجموعه هستم.از موسیقیش گرفته(مخصوصا تیتراژ ابتداییش) تا کاراکتراش و ...
اتفاقا قصد دارم یک مطلب مفصل دربارش اینجا بنویسم.
2n8nd5e.jpg

اینم چند تا wallpaper



 

TOMASS ANJELLO

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,158
لایک‌ها
12
ممنون از خوش آمد گوییتون.
در مورد تردید اولتون بله همونطور که از id ایم پیداست:I AM A BOY
در مورد سوال دوم هم همونطور که از آواتارم پبداست یکی از علاقه مندان سرسخت این مجموعه هستم.از موسیقیش گرفته(مخصوصا تیتراژ ابتداییش) تا کاراکتراش و ...
اتفاقا قصد دارم یک مطلب مفصل دربارش اینجا بنویسم.


با سلام
خب دوست عزیز
ما منتظریم
موفق باشید
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
سلام
خوبین
بچه ها من خلاصه داستانو میگم تا مزشم از بین نره دیگه بقیه داستانو خودتون برید ببینید

6-20061004121126.jpg


اول برای اینکه داستان خوب دستتون بیاد یه سری از چیزا رو باید بدونید
اولین چیزی که شما از کلمه کیمیا گری برداشت میکننی تبدیل فلز به طلاست اما دنیای داستان ما چطور کیمیاگری رو میشناسه





دنیای داستان ما دنیایی هست که توش کیمیاگرا میتونن مواد رو بهم تبدیل کنن که این شامل تبدیل مواد با جرم یکسان به هم و یا تبدیلهای ژنتیکی و ........میشه
چون کیمیاگری یه علمه همیشه از یه قاعده کلی پیروی میکنه : همیشه برای تبدیل یک ماده به ماده دیگه نیاز هست که اون مادها دارای جرم برار باشن این قاعده این تجارت هم بهاس..
همیشه برای تبدیل چیزی به چیز دیگه ای نیاز هست چیزی هم بهای اون ارائه کنی
اما وقتی کمیاگری برای احیای دوباره آدما بکار بره چه چیز هم بهایی باید ارائه بشه....
داستان کیمیاگر آهنی از اونجایی شروع میشه که دو برادر بنام های ادوارد و آلفونس(ادوارد 11 سال و آلفونس 10 سال)میخوان با کیمیا گری مادر خودشونو احیا کنن به ظاهر همه اجزای تشکیل دهنده بدن انسان آمادس(کربن--آب--نمک-.......)






اما ایا کافی هست؟همون طور که میدونید باید چیزی هم بهای جان آدمی ارائه کنن.. البته ادوارد مقداری از خونشونو رو مواد تشکیل دهنده بدن انسان میریزن اما آیا کافی هست؟
اما تو کیمیاگری هحیای جان آدمی جزو کمیاگری های حرام و ممنوع هست ولی با این حال ایندو میخواستن مادرشونو برگردونن(راستی پدرشون مدتها پیش گم شده و هم اکنون با مرگ مادر در اسر مریضی این دو برادر تنها شدن)
در اوایل کار همه چیز خوب بنظر میومد ولی ناگهان همه چی بهم میخوره در اثر این تبدیل ادوارد یه دست و یه پاشو از دست میده و آلفونس کل بدنشو ولی در لحظات آخر ادوارد میتونه روح آلفونس رو به یه زره آهنی مهر کنه..
اما تنها چیزی که از این تبدیل بدست میاد یه انسان ناقص بود که بیشتر شبیه هیولا بود تا انسان و ادوارد مجبور میشه اونو از بین ببره
حالا این دو برادر معنی واقعی قانون کیمیا گری رو در کودکی فهمیده بودن حالا اونا تصمیم میگیرن بدن از دست داده هم رو برگردونن و بقیه داستان.........

اما چرا کمیاگر آهنی اسم داستانه؟
خوب بعد از ماجرای برگردوندن مادرشون ادوارد مجبور میشه از دست و پای آهنی استفاده کنه برای همین به کیمیاگر آهنی مشهور میشه
و برای برگردوندن بدنشون مجبور میشه برای کسب اطلاعات برای اینکار به ارتش بپیونده و کمیا گر آهنی اسمی هست که ارتشیا به اون میدن


خوب این خلاصه اس بود ولی اگر نکته ای گنگ یا نامفهوم بود بگین بیشتر توضیح بدم
در کل انیمه قشنگیه ولی اونایی که با خون و دل و روده رابطه ای ندارن بهتره نگاه نکنن
فول متال علاوه بر مانگا بازی پلی استیشن هم براش زدن
درباره مانگاش اطلاعی ندارم کسی تا بحال خوندش؟
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
47
محل سکونت
Victoria
سلام به همگی
من دوباره درگير شدم :(نتونستم بقيه پست ها رو جواب بدم ولی ميدم بخدا!:p

وای سپهر:lol:، چه خوب شد يه پست زدی، هر 10-20 روز يه بار يه پست بزن، دلمون برات تنگ ميشه!:happy:

برادر بهروز ممنون، حالا اگه من وقت کنم چند تا نکته ديگه هم در مورد اين کارتون به گفته های تو اضافه ميکنم !:D
راستی فکر نکنم تا آخرشو ديده باشی نه؟:eek: از توزيهاتت معلومه که نديدی چون يه جاييشو اشتباه گفتی!:p
راستی يکی از عکس هاتو نميشه ديد!

Off Topic:

راستی اينو بخونين جالبه:

 
بالا