برگزیده های پرشین تولز

معرفی سایت فری شارژ free-charges.com

etblog

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2018
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
سن
40
سایت شارژ رایگان فری شارژ یکی از مواردی بود که اخیرا در وبگردیهایم به صورت تصادفی با آن آشنا شدم. عموما هر پیامک یا پیام تبلیغاتی را در شبکه های اجتماعی و اپلیکیشنها بدون آنکه بخوانم حذف میکنم. شاید به خاطر ذهنیتی است که مدتهاست تبلیغات رسانه های مختلف در ذهنم ایجاد کرده اند. شاید هم به علت وقتهایی که بچه بودیم و پای تلویزیون لابلای تبلیغات خوابمان میبرد. یا مثلا اینقدر جنگجویان کوهستان را دیر پخش میکردند و اینقدر تبلیغات می آمد و میرفت که همیشه چند قسمت از لینچان عقب بودم.

بعدترها هم هر برنامه ای که دوستش داشتم پشت دیوار تبلیغات گیر میکرد. شبکه های آن طرف آب که دیگر شورش را طوری درآوردند که کلهم از بیخ و بن گیرنده و بشقاب را له کرده به زباله دانی انتقال دادم.

هر چه بود و هست نسبت به تبلیغات اعم از نوع بنری پاپ آپ اس ام اسی یا هر نوع دیگری آلرژی دارم. این که در سایت شارژ رایگان فری شارژ گیر افتادم هم علتی دیگر داشت. دنبال مطلبی در ارتباط با سفر در زمان بودم، توی سرچ هایم رسیدم به این سایت. چند خط اول را اسکرول کردم. رسیذم به داستان کسی که میراث پدربزرگش برای او امکان تماس با آدمهایی در گذشته است.
time.jpg


به اندازه کافی کنجکاو شده بودم که ماجرا را تا تهش بخوانم داستان سورئالی بود باورپذیر، یک قسمتهایی هم من را با خودم درگیر کرد. شخصیت اول داستان در گذشته زندگی اش به اندازه زیادی خرابکاری کرده بود و متاسفانه یا خوشبختانه به این خرابکاریها واقف بود. انکارشان نمیکرد. درست شبیه من هم مدام در حال محاکمه خودش بود و مثل من به طرز احمقانه ای باور داشت که میشود جبران کرد و همه چیز را درست کرد.


ته این داستان متوجه شدم که سایت باید به کلیدواژه شارژ رایگان وصل باشد. برایم جالب بود گردانندگان سایت برای من به عنوان مخاطب احترام قائل شده بودند و تلاش نکرده بودند کلیدواژها و محصولات را در تمام فرصتها بچپانند توی حلق من. اینجا بود که به صفحه اول رفتم. تا قبل از آن در بلاگ سایت شارژ رایگان بودم. حدسم درست بود. طرف داشت تلاش میکرد به عنوان تکنیک تبلیغاتی شارژ رایگان ارائه کند یا به قول خودشان معرفی کند.

دوباره برگشتم توی بلاگ سایت. تقریبا هر روز یک داستانک کارکرده بودند. تقریا هیچ کدام زدگی نداشت. البته که مخاطب احمق نیست و شاید همان اوایل داستان پی ببرد که ماجرا از چه قرار است ولی باز هم تکرار میکنم این که تلاششان را کرده بودند تبلیغات و تولید محتوایشان اینطوری نباشد که مارکو برایمان چه آورده ای؟ مارکو هم بگوید شارژ رایگان.

نکته جالب دیگری که باعث شد به احترام گردانندگان این سایت این پست را بنویسم مطلبی در مورد گوشی شیائومی بود. یعنی اولا طرف وقت گذاشته و سعی کرده مطلبی را که به بیزینسش ربط ندارد برای مخاطب مهیا کند دوما مطلب را تر و تمیز کار کرده بود.

توی همین مطلب به عنوان یک سند باسواد و یوزر گوشی لینک داده بودند به یک متخصص الکترونیک که با اجازه صاحبان سایت بنده فضولی ام گل کرد و صاف به ایشان پیام دادم. باید اعتراف کنم مطلب صادقانه بود و طرف به باد هوا لینک نداده بود. اسم این متخصص را توی مطلب گذاشته بودند دکتر فلانی؛ اولین معرف گوشی شیائومی به به نویسنده مطلب. اولین دیجیتال مارکتینگی که برای حرفهایش اعتبار و اهمیت جمع کرد همین سایت بود. لا اقل برای من که اینطور بود.
xiaomi.jpg


کم کم به عنوان یک دشمن درجه یک تکنیک های دیجیتال مارکتینگ با نظر خریدار به سایت نگاه کردم. طراحی خوبی داشت، صفحه شلوغ نبود و تلاش کرده بود درباره اساسی ترین سوالهای مربوط به موضوع بیزینسش، صادقانه حرف بزند.

اینکه همه چیز بی اشکال بود اعصابم را خط خطی کرده بود. تصمیم گرفتم امتحانشان کنم. قبل از اینکه ماجرا را تعریف کنم، چیزی را درباره یکی از قسمتهای سایت شارژ رایگان برایتان بگویم.

در یکی از قسمتها بخشی بود که اسمش را گذاشته بودند درخواست معرفی. شخصا خطم اعتباری نیست ولی خب این سایت خیلی ادعا کرده بود که شارژ رایگان معتبر ارائه میکند و نمیدانم الگوریتم طراحی کرده و با هر سرویس دهنده ای کار نمیکند.

چند بار اینجای سایت با خودم گفت ارواح عمه تان. ویرم گرفت امتحانشان کنم. این همه ادعا اگر توخالی از آب در می آمد سعی میگردم پدرشان را هم در آورم. بالاخره پلیس فتا حواسش به همه چیز هست.

به عنوان یک سرویس دهنده و صاحب اپلیکیشن به آدرس ایمیل ثبت شده در سایت ایمیل زدم. ادعا کردم صاحب یک اپلیکشن هستم. حقیقتش این است که همانقدر که از تبلیغات و مذاکرات بازرگانی متنفرم همانقدر هم در آن تبحر دارم. اعتراف تلخی که میخواهم بکنم این است که مسئول قراردادهای شرکتمان هستم. بعد از این همه سال سابقه بلدم چطور مکاتبه کنم که طرف رم که نکند هیچ، فکر کند لقمه چربی آن طرف نشسته.

جوابی که آمد عجیب بود. خیلی محترمانه به من حالی کردند که همه چیز باید بررسی شود. سابقه شرکت. تست فنی اپلیکشن. سوابق دیجیتال مارکتینگ شرکت و از همه مهمتر تعهد مالی برای انجام و پرداخت ان چیزی که به مخاطبین و اعضای اپلیکشن قول داده میشود.

جواب دادم رقم پرداختی ما به شما دو برابر سقف قراردادتان است. جواب دادند نیازی نیست و باید همه چیز بررسی شود. اینقدر روی آن قسمت تعهد مالی و رضایت مخاطب تاکید کردند.

اینکه به خودم زحمت دادم و این چند خط را نوشتم برای تقدیر از بیزینسی بود که قطعا به منافع خودش فکر میکرد ولی محاطب را هم یادش نرفته بود. محصولش را مارکو در چشم مخاطب فرو نمیکرد بلکه زحمت کشیده بودند و برایش در حد وسعشان وقت گذاشته بودند.

مخاطب چه نیازمند محصول این سایت میبود چه نمیبود راضی از آن بیرون می آمد. من گردانندگان این سایت را نمیشناسم ولی از همین جا روی ماهشان را به شرط رعایت نکات شرعی می بوسم.

دوست دارم رونوشتی از این مطلب و لینک سایت فری شارژ را برای مسئولان آن دقایق زجرآور پیامهای بازرگانی بفرستم به خصوص آن عزیزانی که ماکو برایمان چه آورده ای را ساخته اند.مارو برایمان چه آورده ای؟ فری شارژ
 
بالا