بسیاری از کاربران زمانی که میبینند برنامه یا سرویسی به رایگان عرضه شده است، سریعا به آن مشکوک شده و به آن برچسب جاسوس یا سوءاستفادهگر(!) میزنند و با قیافه حق به جانبی میگویند که هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد!
بخش عمدهی نکاتی که در ادامه آمده، منحصر به تلگرام نیست و در مورد همه سرویسهای رایگان صادق است؛ 1. برای ما ایرانیها، تصور اینکه کسی بخش عمده پولش را در راه موردعلاقهاش «خرج» کند و به فکر منفعت مادی پولش نباشد کمی سخت است. در کشور ما درآمدها و هزینههای دولت و ملت به طرز عجیبی درهم و بی سروسامان و غیرقابل پیش بینی است لذا طبیعی است که اگر کسی پولی دارد، به فکر دوران پیری خود (و در برخی رؤسا؛ رفاه هفت نسل بعد از خود) باشند و اگر پولی دارند آن را یا خرج نکنند یا در راهی خرج کنند که قطعا سرمایه بیشتری را برای آنها برمیگرداند.
اما در کشورهای پیشرفته، به دلیل شفافیت حسابهای مالی، اقتصاد سالمتر و همچنین پوشش بیمهای تا حد زیادی نگرانیهای یک فرد برای آینده (نه فقط دوران پیری خود و فرزندانش) را کاهش میدهد لذا احتمال اینکه فردی بخش قابل توجهی در زمینه مورد علاقهاش هزینه کند، امری محتملتر است هرچند در ایران هم در زمینههای مذهبی چنین افرادی پیدا میشوند. 2. چندی قبل یک مقاله میخواندم که چرا آمریکا از نظر پروژههای نرمافزاری نوپا (استارتآپ) یی که به پروژههای بزرگ تجاری تبدیل میشوند، بسیار موفقتر از اروپا بوده است. نویسنده آن مقاله معتقد بود که دلیلش این است که در آمریکا، سرمایهگذاران «قدرت ریسک» و صبر بیشتری نسبت به اروپاییان دارند. بر اساس مطالعاتی که روی برخی پروژههای بزرگ دنیا انجام شده، آنها به حداقل 1 الی 5 سال زمان نیاز دارند تا بتوانند به برندی نسبتا مطرح تبدیل شوند. لذا طبیعی است که اگر پروژهای (مثل تلگرام) هم بخواهد سودی از کنار پیامرسانش دربیاورد، این امر را لزوما در همان ابتدای کار مطرح نکند. 3. اگر روزی از روزها، یک پروژه موفق (مثل تلگرام) به هر دلیل نخواهد ادامه پیدا کند، به قیمت بسیار بالایی به دیگران فروخته میشود کما اینکه واتسپ که یک پیامرسان شبیه تلگرام بود، به قیمت 19 میلیارد دلار توسط فیسبوک خریداری شد.
لذا کسی که با علاقه و جدیت و ایمان به موفقیتش روی یک پروژه کار میکند میداند که متضرر نخواهد شد. (البته دقت کنید که این استدلال برای ایران کاربردی ندارد!) 4. این کاربران هستند که ارزش واقعی یک سیستم هستند و به انحاء مختلفی میتواند میتوانند منجر به درآمدزایی موفق برای صاحبان نرمافزارها و خدمات رایگان شوند. سادهترین آن تبلیغات است. اما روشهای دیگری نیز وجود دارد. یکی از آنها ارائه پلن پولی در کنار پلن رایگان سابق است که امکانات بیشتری را برای مخاطب به همراه دارد. اما هر دو مثال فوق (تبلیغات و پلن پولی) برای کاربران ناخوشآیند است. در مورد تلگرام روشهای هوشمندانهتری نیز میتوان متصور شد چون اپنسورس بوده و تعدادی برنامهنویس با آن درگیر هستند. تلگرام میتواند پلن پولی (با امکانات بیشتر را) فقط برای برنامهنویسان ارائه دهد و با این کار مردم عادی که از تلگرام استفاده میکنند، چیزی حس نخواهند کرد. همچنین مدیر تلگرام در یکی از مصاحبههای چندماه پیش خود گفت که در حال کار روی سیستم «پرداخت» هستند. طبعا اگر این امکان فراهم شود که کاربران بتوانند با واسطه تلگرام به آسانی (و در فضای تلگرام) به خرید و فروش و داد و ستد بپردازند، قطعا مثل تمام سیستمهای پرداختی دیگر، درصدی ولو ناچیز نیز برای خود درنظر خواهد گرفت که با توجه به مخاطبان روزافزونش، رقم خیرهکنندهای خواهد شد. 5. فروش اطلاعات یکی از راههای کسب درآمد است که برای شرکتهای تبلیغاتی و برنامهریز و … بسیار بسیار ارزشمند است.
ممکن است بگویید این کار زشت و نامطلوب است اما اگر به صورت ناشناس و آماری باشد چطور؟
مثلا فرض کنید شرکتی تجاری بزرگ از یک سیستم پرمخاطب (مثل تلگرام) بخواهد که به او بگوید مردم ایران عمدتا چه طرح و رنگهایی را میپسندند؟ و تلگرام هم به صورت کلی پاسخ دقیقی به وی بدهد. آیا این جاسوسی از یک شخص خاص و لو دادن اطلاعات وی است؟
همچنین دقت کنید که پردازشهای متنی (دادهکاوی) نیز به صورت عجیبی رشد و مورداستفاده شرکتهای مختلف است. از شرکتهای تجاری گرفته تا مدیران فرهنگی و …
هرچند این موارد کمی خطرناک به نظر میرسد اما عنوان «جاسوسی از یک فرد» نیست بلکه استفاده از طرز فکر یک مجموعه از افراد برای کاربردهای آماری و آموزشی و … است./منبع