web-developer
Registered User
- تاریخ عضویت
- 29 دسامبر 2015
- نوشته‌ها
- 572
- لایک‌ها
- 725
سه سال پیش ورشکست شدم که یه روزی اصلا از یادم نمیره که خونه گفتن برو نون و ماست بخر
ولی من پولی نداشتم
هر چی توی خونه 500-200 تومنی فلزی بود ته کمد و دراور و .. جمع کردم شد 1700
رفتم نون خریدم ولی ماست رو نشد بخرم و اومدم گفتم ماست نیست و نون خالی خوردیم
اما یکی رو دیدم گفت اگه بار اولت باشه میری کربلا هر چی بخای میدن
من واقعا یکی دوسال بد رو سپری کرده بودم که ابروی ما در پیش اقوام و خانواده و همسایه ها رفته بود
شبها تا ساعت 4 صبح خوابم نمی برد و جوری بی پولی کشیده بودم که دست کسی در خیابان اسکناس می دیدم هوس می کردم از دستش بگیرم(اون زمان می فهمدم وقتی می شنویم کسی برای مثلا النگو دست زنی رو بریده یا پولی دزدیده و ادم کشته ، دقیقا اون دزد در چه وضعیه)
حتی ماشین پدرمم اومدن بردن بابت بدهی و واقعا بد وضعی بود
با قرض رفتم کربلا - همه شاکی بودن در این بی پولی چطور میخای بری کربلا
ولی من 5 تا کنسرو ماهی و کرایه رفت و برگشت و 10 تا ساقه طلایی داخل ساکم بود
اونجا نذری زیاد بود که برگشتنی اون کنسرو و ساقه طلایی ها رو دادم به یکی تا کرایه برگشت رو بده (چون داخل عراق هم رفتم نجف و کاظمین پول برگشت نموند)
شبها هم در حسینیه می خوابیدم
واقعا زندگی من از این رو به اون رو شد
البته خودم هم زحمت می کشم و الانم تا ساعت 11 شب کار می کنم و اینجوری نیست منتظر بمونم و ادم کاری بودم از قبل
فعلا ماهی حدود 40-50 میلیون در امد دارم و احساس می کنم کاری راحتتر از پول در اوردن نیست
اگر پاسپورت داری فردا برو سمت مرز
اگر نداری اقدام کن برای اربعین
خواستی هزینه رفت و برگشتت مهمان ما
ولی با قلبی مطمئن و ایمان کامل برو
ضرر دیدی از ما
ولی من پولی نداشتم
هر چی توی خونه 500-200 تومنی فلزی بود ته کمد و دراور و .. جمع کردم شد 1700
رفتم نون خریدم ولی ماست رو نشد بخرم و اومدم گفتم ماست نیست و نون خالی خوردیم
اما یکی رو دیدم گفت اگه بار اولت باشه میری کربلا هر چی بخای میدن
من واقعا یکی دوسال بد رو سپری کرده بودم که ابروی ما در پیش اقوام و خانواده و همسایه ها رفته بود
شبها تا ساعت 4 صبح خوابم نمی برد و جوری بی پولی کشیده بودم که دست کسی در خیابان اسکناس می دیدم هوس می کردم از دستش بگیرم(اون زمان می فهمدم وقتی می شنویم کسی برای مثلا النگو دست زنی رو بریده یا پولی دزدیده و ادم کشته ، دقیقا اون دزد در چه وضعیه)
حتی ماشین پدرمم اومدن بردن بابت بدهی و واقعا بد وضعی بود
با قرض رفتم کربلا - همه شاکی بودن در این بی پولی چطور میخای بری کربلا
ولی من 5 تا کنسرو ماهی و کرایه رفت و برگشت و 10 تا ساقه طلایی داخل ساکم بود
اونجا نذری زیاد بود که برگشتنی اون کنسرو و ساقه طلایی ها رو دادم به یکی تا کرایه برگشت رو بده (چون داخل عراق هم رفتم نجف و کاظمین پول برگشت نموند)
شبها هم در حسینیه می خوابیدم
واقعا زندگی من از این رو به اون رو شد
البته خودم هم زحمت می کشم و الانم تا ساعت 11 شب کار می کنم و اینجوری نیست منتظر بمونم و ادم کاری بودم از قبل
فعلا ماهی حدود 40-50 میلیون در امد دارم و احساس می کنم کاری راحتتر از پول در اوردن نیست
اگر پاسپورت داری فردا برو سمت مرز
اگر نداری اقدام کن برای اربعین
خواستی هزینه رفت و برگشتت مهمان ما
ولی با قلبی مطمئن و ایمان کامل برو
ضرر دیدی از ما
Last edited:
