البته حركت زمين به دور خودش به خاطر انفجار بزرگ است
رفيق !
من منظورم حركت انتقالي يا همون حركت زمين به دور خورشيد است كه به دليل انحنايي است كه خورشيد در فضا زمان به وجود مي آورد و اگر زمين هنگام ساخته شدنش از خط ژئودزيك عبور كند آنگاه ديگر ناچار است تا ابد به دور خورشيدي كه اين حفره بزرگ را در فضا زمان به وجود آورده حركت كند
پس زمين به دور اين حفره ميچرخد و اين رو يعني نسبيت انيشتين و هيچ ربطي به نيروي اوليه يا انفجار بزرگ ندارد
البته اين قضيه دست بزرگ شما رو من كاري ندارم - چون من نگفتم كه حركت زمين طبق قانون پايستگي نيست
بلكه حركت زمين هم بر مبناي همين قوانين تعريف ميشه و از حركت زمين هيچ انرژي نميشه گرفت.
(البته طرح من چون بر مبناي مغناطيس هست ديگه از حيطه فيزيك كلاسيك ميره بيرون و ديگه از بعضي از قوانين پيروي نميكنه كه خوب خيلي عجيبه و خودم هم توضيحي براش ندارم)
(مثل دو آهن ربا رو بينشون يك باد كنك بزار اين دو ميخواهن همديگر رو جذب كنند و بادكنك بين خود را متراكم ميكنند و اين نيروي شديد و قوي تا ابد هست و باد كنك تا ابد همينطور متراكم ميمونه - در حالي كه ما وقتي اين كار را بخواهيم با دست خود انجام دهيم بعد از يك ساعت تمام كالري بدنمان را مي سوزانيم !!!)
البته فقط مغناطيس نيست كه خيلي عجيب و غير قابل تعريف هست بلكه نيروي گرانش يك سياه چاله هم ميتونه تمام فيزيك رو ببره زير سوال - مثلا در سياه چاله وقتي ماده واردش بشه فقط بار و حركت زاويه اي اون در فضا باقي ميمونه كه اگر سياه چاله تمام جهان رو ببلعه اون وقت ديگه ماده اي نيست كه بار و حركت زاويه اي طبق اون تبيين بشه و در نتيجه اين دو نيز از بين ميرن و اين از بين رفتن هيچ توضيحي نميشه براش از طريق فيزيك داد !!!!!!!!!!!!!!! )
بزار برم سر طرح خودم و اينقدر صحبت اضافه نكنم
در مورد توربین یه خورده از مغزت استفاده کن چون خیلی مثال وحشتناکی زدی.ما حرف از تولید انرژی و نیرو می زنیم ولی ان پره که مثال زدی فقط مرتبا نیرو از ما می گیرد -(دقیقا برعکس منظور ما ایکیو).بله اگر ما به هر چیزی انرزی وارد کنیم قضیه برعکس ان است که ما بخواهیم از ان جسم انرزی تولی کنیم
ببين من نگفتم از 1ره انرژي بگيريم يا بهش انرژي بديم - من داشتم در باره اون چيزي كه گفتيد (همون قانون مكانيكي كه گفتي) صحبت ميكردم
گفتي كه اگر مثلا اينجا بر آيند يك چيز باشه در نقطه بعدي هم اگر بر آيند همين باشه پس دليلي نداره كه به نقطه بعد بره
منم گفتم همچين چيزي نيست اصلا
مثلا:يك پره رو بگير دستت و به يكي بگو با يك ظرف بسيار بزرگ آب رو بريزه روي اين پره
اين پره ميچرخه
خوب آيا اين پره هنگام چرخش به جايي ميره كه مثلا پايدار بشه و يا بر آيندي فرقي كنه؟!
نه!
پره هر چقدر كه بچرخه در هيچ نقطه از اين چرخش خود جايي نيست كه بر آيند نيرو ها فرقي كنه و در تمام نقاط بر آيند يكسانه
اما بر آيند جهت داره ، يعني بر آيند نيرو هايي كه به يك نقطه از پره وارد ميشه خنثي نيست و جمع اونها در يك جهت هست و به خاطر همين مجبور هست كه در اون جهت حركت كند
بزرا واضح تر برات بگم كه قشنگ بفهمي
شما يك جعبه رو تصور كن
يك بنده خدايي اين جعبه را به سمت جلو هول ميدهد
خوب حركت جعبه به چه دليل است؟
آيا وقتي جعبه از نقطه A به B ميرود بر آيند يا چيز ديگري فرق ميكند؟
نه در هيچ نقطه اي هيچي فرق نميكنه فقط به خاطر اينكه بر آيند نيرو هايي كه بر جعبه وارد ميشه اگر بخواهي با يك فلش نشونش بدي به سمت جلو هست اين فلش پس جعبه هم محبوره به سمت اين فلش كه به طرف جلو هست حركت كنه
بنا بر اين نتيجه ميگيريم كه در طرح من اگر بر آيند تمام نيرو هاي وارد بر استاتور از سوي رتور در يك جهتي باشد پس استاتور مجبور است كه در آن جهت حركت كند
اما اگر بر آيند نيرو هاي وارد بر استاد خنثي باشد يعني بر آيند نيرو ها رو كه بخواهيم رسم كنيم نه فلشي به سمت راست هست نه به سمت چپ يلكه از چپ و راست يك نيرو به اين استاتور مادر مرده وارد ميشه و استاور مجبوره كه سر جاش محكم وايسته .....
ولي اگر بر آيند رو حساب كنيم و نتيجه اون فلشي به سمت چپ يا راست باشه اون وقت مجبوره كه به اون طرف حركت كنه
خوب زبونم مو در آورد
قبول داري اين حرف هام رو؟