از لاله زار که میگذرم زخمیتر از ترانهام
تشنهی محکومیت یه حکم عاشقانهام
از لاله زار که میگذرم حسرت گوله با منه
وقتی که دست تو میخواد تیر خلاصو بزنه
رفاقت خشم تو با ماشهی منتظر میگه
دستای بیصدای ما نمیرسن به همدیگه
فاصله بین من و تو همین گلوله بود و بس
منو بزن که خستهام از زنده بودن تو قفس
لاله زار کاش میتونستیم تا ابد با تو بمونیم
تو بهارستان دوباره شعر بیداری بخونیم
نارفیقانه ورق خورد دفتر گذشته ما
قد کشیدیم توی بن بست با هم اما تک و تنها
از لالهزار که میگذرم میرسه سال ما شدن
سال نفستنگی عشق سال زمین خوردن من
از لاله زار که میگذرم زخمای کهنه وا میشن
دوباره کوچهها پر از مردم همصدا میشن
دوباره بوی نفت و خون دوباره تابستون داغ
میتینگای تک نفره دوباره سایهی چماق
وقتی همه بادبادکا بنده حزب باد شدن
عربدههای مرده باد یک شبه زنده باد شدن
ما توی پستوی عطش فیلم رهایی میدیدیم
توی تئاتر زندگی گریه مونو میدزدیدیم
لاله زار کاش میتونستیم تا ابد با تو بمونیم
تو بهارستان دوباره شعر بیداری بخونیم
نارفیقانه ورق خورد دفتر گذشته ما
قد کشیدیم توی بن بست با هم اما تک و تنها